دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

جبهه ملی ایران بازداشت آقای کامران تکوک را محکوم می نماید

متاسفانه در جکومت جمهوری اسلامی  یورش به منازل مردم، ضبط وسایل ارتباط شخصی آنان واحضار و بازداشت شهروندان به امری یومیه و به شکلی گسترده تبدیل شده است.

‎طبق آخرین اطلاع واصله،  آقای کامران تکوک‌ ، نویسنده، شاعر، فعال سیاسی ملی پیرو راه دکتر محمد مصدق ، و تلاشگر جامعه مدنی در روز چهارشنه ۲۲ دی ماه ۱۴۰۰ در  پی  احضار از سوی مرکز اطلاعات سپاه  در کرمانشاه و مراجعه به آن مرکز، به دلایل نامعلومی از سوی مقامات امنیتی توقیف و به محل نا مشخصی منتقل گردیده است. در مراجعات مکررخانواده ایشان تنها پاسخ این بوده که ایشان فعلا باید در بازداشت. و تحت بازجویی قرار داشته باشند .لازم به یاد آوری است که دو هفته پیش از آن  نیز مقامات امنیتی با ورود به منزل ایشان اقدام به ضبط گوشی تلفن همراه و‌ وسایل ارتباطی شخصی وی  نموده بودند.

‎با توجه به نتایج تاسفبار  حاصل از بازداشت های غیر قانونی توسط افراد آتش به اختیار و در راستای پیشگیری از تکرار سرنوشت تلخ ده ها فعال مدنی که ناپدید شدن هایشان منجر به مرگ  مشکوک آنها گردیده،  و از آنجایی که تا این لحظه از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه ایشان هیچگونه اطلاع روشنی در دست نیست، ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط آقای کامران تکوک می باشیم .

‎جبهه ملی ایران ضمن محکوم کردن این گونه بازداشت های غیر قانونی،خواهان بر قراری امنیت قضایی برای آحاد ملت ایران است. احترام به قانون و تعریف جرم سیاسی و رعایت حقوق متهمین سیاسی از جمله تفهیم‌ اتهام ، رعایت قانون و‌ مقررات  در حین انجام بازجویی ، حق داشتن وکیل، عدم نگهداری در بازداشت بیش از حد مقرر، بهره مندی از حق آزادی مشروط تا تشکیل دادگاه ، و برگزاری محاکمه در دادگاه علنی  با حضور هیات منصفه از بدیهیات ضروری در یک جامعه  قانونمند است.

تهران -بیست و چهارم دی ماه 1400 خورشیدی

هیئت رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران تصويري چند رسانه‌اي

سخنان دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت ۱۷ دیماه سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی

گفتگو با چراغ روشن – صحبت‌های دکتر حسین موسویان ریاست شورای مرکزی و هیئت رهبری-اجرایی جبهه ملی ایران به مناسبت درگذشت جهان پهلوان تختی

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

مسئولیت نشناسی و تعللی را که به مرگ بکتاش آبتین منتهی شد محکوم می کنیم

مرگ زندانیان سیاسی را در زندان های جمهوری سلامی محکوم می کنیم

هموطنان عزیز! همه به خاطر داریم که در هنگام انقلاب بهمن 57 قرار بر این بود که زندان اوین به موزه جنایات رژیم گذشته تبدیل شود،ودیگر در ایران زندانی سیاسی نداشته باشیم.اما نه تنها زندان اوین موزه نشد که خیلی زود و به شکلی گسترده تر از قبل ،برای به بند کشیدن مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی آماده گشت.افزون بر آن به منظور سرکوب مخالفان، زندان های با ظرفیت های خیلی بیشتر نیز در سراسر کشور مهیا شد.نتیجه آن که بدون دسترسی به آمار صحیح،میتوان گفت تعداد زندانیان سیاسی در نظام برخاسته از انقلابی که با شعار «آزادی» به پیروزی رسید،به مراتب نسبت به رژیم سابق پیشی گرفته و گوی سبقت را ربود.

شرایط دشوار زندان های جمهوری اسلامی در مقایسه با گذشته مقوله تاسف بار دیگری است،که برای همگان به ویژه برای حق طلبان و آزادیخواهانی که طعم زندان های هر دو حکومت را چشیده اند،روشن و آشکار است.علاوه بر این روز به روز بر تعداد زندانیانی که در درون زندان های جمهوری اسلامی یا به طور مستقیم و یا در اثر تعلل در اقدامات درمانی،جان خود را از دست می دهند،افزوده می شود به عنوان نمونه می توان از مواردی مانند سعیدی سیرجانی،زهرا کاظمی،هدی صابر،اکبر محمدی،محسن روح الامینی،امیر جوادی فر،محمد کامرانی،رامین قهرمانی،ستار بهشتی،کاووس سیدامامی،زهرا بنی یعقوب و در روزهای اخیر عادل کیانپور و ده ها نفر دیگر نام برد.اگنون با درگذشت اسفناک و فاجعه بار آقای بکتاش آبتین، نویسنده،شاعر و هنرمند فیلمساز که در درون زندان به بیماری کرونا مبتلا شده بود و با اهمال در اعزامش به بیمارستان موجب مرگ آن انسان فرهیخته شدند، روبرو شده ایم.آیا قدرتمداران حکومت جمهوری اسلامی به قضاوت سخت تاریخ در مورد این رویداد های اسفبار و مرگ در زندان ها که در زمان حاکمیت آنان روی می دهد و به نگاه پر از خشم ملت ایران و سازمان های مدافع حقوق بشری درجهان ، هیچ اندیشه ای نمی کنند؟ آیا نمی دانند که بر اساس موازین حقوق بشری و بر پایه اصول انسانی وانصاف و به موجب قانون ، حفظ جان زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی که اسیر وجدان بیدار خود می باشند به عهده حکومت است؟

جبهه ملی ایران درگذشت آقای بکتاش آبتین را در اثر مسامحه مسئولان حکومتی دانسته واین بی مسئولیتی را محکوم می کند . ما همچنین این ضایعه اسفناک را به ملت بزرگ ایران وهمه آزادیخواهان و حق طلبان این سرزمین و به کانون محترم نویسندگان ایران تسلیت می گوییم .

تهران بسیت ویکم دیماه 1400 خورشیدی

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

برای عبور از بحران ها نقشه راه چیست؟

 

سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره 213 مورخ 18 دی ماه 1400

اوضاع و شرایط میهنمان نه خراب که ویران است.از آزادی های سیاسی و اجتماعی اولیه و انسانی که در جوامع بشری کم و بیش بر قرار است،کلا خبری نیست.تصور آزادی احزاب و اجتماعات ،آزادی مطبوعات و رسانه ها،آزادی انتخابات،آزادی اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی به یک رویای نا ممکن تبدیل شده است.استقلال کشور با سیاست خارجی نا صحیح قدرتمداران جمهوری اسلامی دستخوش نا پایداری و نا امنی گردیده و تنها برخی از قدرت های بیگانه هستند که در میهن ما جولان می دهند و در مجامع بین المللی به جای ما سخن می گویند و در مناقشات خود با سایر قدرت ها با کارت ایران بازی می کنند و از هیچ گونه تحمیل و اجحافی به کشور ما نیز فروگذاری نمی کنند.پایمال کردن حق ایران در دریای مازندران توسط روسیه نمونه بارز این تحمیل هاست.هیات حاکمه جمهوری اسلامی صرفنظر از عدم رعایت حقوق اولیه ملت ایران و بی اعتنائی به موازین حقوق بشر و تشبث به انواع سرکوب و مخدوش کردن استقلال ملی،آن چنان مدیریت ضعیف و نا کار آمدی در زمینه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از خود نشان داده و به چنان فساد گسترده ای دچار گشته که آینده پایداری برای خود باقی نگذاشته است.و برای همه روشن شده که تغییر وتحول در جامعه ایران گریز ناپذیر بوده و دیر یا زود روی خواهد داد. اگر این تحول و درانداختن طرحی نو،به گونه ای مسالمت آمیز و خشونت پرهیز صورت نپذیرد،احتمالا تغییر به شکلی خشونت بار همراه با تشنجات و ناملایمات اجتماعی رخ خواهد داد که عواقب و انتهای آن ها ناپیداست .

جبهه ملی ایران از سر وطن خواهی و خیر اندیشی برای این ملک و این ملت و آینده این کهن بوم و بر سه سال قبل پیشنهاد نمود که برای عبور از بحران های موجود در کشور، یک برنامه مشخص در سه گام به اجراء در آید.درگام اول زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر کشور آزاد شوند.در گام دوم آزادی های اولیه و اساسی ملت ایران مانند آزادی مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی،آزادی احزاب و اجتماعات و آزادی انتخابات محترم شمرده شده و رعایت شوند.ودر مرحله سوم در یک انتخابات آزاد و تحت نظارتی که مورد قبول همگان باشد یک مجلس ملی متشکل از نمایندگان حقیقی ملت ایران تشکیل شود و با باز نگری در ساختار قدرت ، نظم و سامان آینده کشور را پی ریزی نماید.اگر این نقشه ی راه مورد توجه قدرتمداران حاکم یا حتی مورد توجه برخی از آنان که اندکی آینده نگری داشته باشند قرار بگیرد و از آن حمایت کنند، این امید وجود دارد که تغییر و تحول به نحوی آرام و متمدنانه صورت پذیرد و در غیر این صورت ، در بر روی پاشنه ای دیگر خواهد چرخید و حوادث سنگین وغیر قابل پیش بینی را در مقابل خواهیم داشت.

در این اوضاع و شرایط اثرگذاری بر روند حوادث ، حرکت خرد مندانه و مطابق با منافع ملی را می طلبد. آنچه در وهله نخست به نظر میرسد این است که مردمان فرهیخته این سرزمین ،در تشکل های صنفی و مدنی و در سازمان های سیاسی تمرکز یافته و به حمایت از آنان برخیزند. این تشکل های صنفی و سازمان های سیاسی هستند که ستون های بنای مردم سالاری و حاکمیت ملی برای آینده را بر پا می دارند.مردم ایران راهی جز متشکل شدن ندارند.و این تشکل ها باید به هم پیوسته و هم افزایی پیدا کنند تا بتوانند کاروان این وطن را از این گردنه نا هموار و پر از سنگلاخ تاریخ عبور داده و به مقصدی امن و آرام برسانند.اما در این هم افزائی و اتحاد تشکل ها، باید به دورنمای آینده با دقت نگریست .اتحاد نباید تنها به منظور عبور از شرایط فعلی وتغییر در وضعیت کنونی و بدون در نظر گرفتن راه آینده صورت پذیرد . اگر در هنگام همگرایی و اتحاد   تمرکز لازم روی آینده انجام نشود، چه بسا که از این همگرایی ،جریاناتی نا مطلوب بهره برده و حرکت را برخلاف مصالح و منافع ملی پیش ببرند.اگر این اتحاد  بدون نگاه به اهداف آینده صورت پذیرد همان اشتباه “همه با هم” در انقلاب 57 تکرار خواهد شد.و از یک بیراهه به یک کج راهه دیگر وارد خواهیم شد. ما ملت ایران، از بیش از یک قرن پیش و از زمان انقلاب مشروطیت تا کنون تلاش های بی سرانجامی را برای کسب آزادی و استقلال و استقرار حاکمیت ملی پشت سر گذاشته ایم و تجربه های گرانبهایی را به دست آورده ایم که این تجربیات امروز همچون چراغی فروزان راه ما را برای حرکت صحیح و ثمربخش به سوی آینده روشن می نماید.نیروهای آزادیخواه و میهن دوست امروز دریافته اند که حکومت فردی و موروثی به هرشکلی و تحت هر نامی با اصل حاکمیت ملی تجانس ندارد و ما را به دموکراسی و استقلال که مادر اعتلا و همه پیشرفت ها هستند نخواهد رساند.

نمونه های مشروطه های سلطنتی موروثی اروپا  با توجه به تجربه ای که از چهار پادشاه پس از انقلاب مشروطیت داریم در منطقه ما و در کشور ما هیچگاه مصداق پیدا نمی کند. لذا اتحاد ما که در پی تحقق حاکمیت ملی و دموکراسی هستیم با کسانیکه نوستالژی گذشته و تکرار تجربه های نا موفق قبلی را دارند بی معنی است.البته بر اساس موازین دموکراسی آنان حق دارند اعتقاد خود را داشته و دنبال کنند ولی معتقدان به آزادی و حاکمیت ملی نمی توانند با آن ها همسویی کنند و متحد شوند.کسانیکه با تفنگ و مسلسل و اعمال خشونت در صدد تغییر و تحول باشند ما را به آزادی و حاکمیت ملی رهنمون نخواهند شد.و اتحاد با آنان یعنی کمک رسانی به برقراری استبدادی دیگر به رنگی تازه . بنا بر این چنین اتحادی خطایی نابخشودنی است.اگر در کسانی تعصب قوم وقبیله ای در حدی شدت یافته باشد که در ایران نه از ملت واحد ایران که ازملیت های مختلف سخن بگویند، افرادی مظنون به صدمه زدن به یک پارچگی ملت ایران و وحدت ملی هستند، و اتحاد با آنان برای حفظ تمامیت ارضی و وحدت این سرزمین باستانی نادرست وخطرناک می باشد.البته تمرکز زدایی ورفع بی عدالتی و احترام به گویش ها وآداب و سنن اقوام مختلف ایرانی مورد قبول و تایید همگان است ولی خط کشی کردن مناطق ایران و زیر سئوال بردن یک پارچگی ملی مردود است .  باید متذکر شد که

جبهه ملی ایران با این  موضوع که قومیت های مختلف ایران خود تصمیم در توسعه اجتماعی وپویائی اداب و سنن خودگرفته و تعیین کننده برنامه های رشد  وتوسعه منطقه خود باشند  و به زبان محلی در جامعه صحبت کرده و مطبوعات و فرهنگ خودرا داشته باشند کاملا موافق است  و معتقد است که ارتقاء جو امع و قومیت های متنوع با اداب و سنن مختلف  جاذب و جالب برای همه بوده و سبب ارتقاء ایران با فرهنگ های مختلف در جامعه بین المللی میگردد ولی یاد گیری زبان فارسی و داشتن کتابهای درسی واساسی  در دبستان و دبیرستان و دانشگاه را برای ایجاد وحدت و همبستگی ملی و فراهم کردن شرایط مساوی و یکنواخت برای پیشرفت همگان در بین همه قومیتها و ساکنین ایران لازم و واجب میداند . به خاطر داشته باشیم که ایران تنها کشوری در جهان است که ادبا و شاعران ان بیش از هزارسال است که با گنجینه های پر محتوا و اخلاقی و اجتماعی خود به زبان فارسی ، نه تنها برای همبستگی ملی ما اثرگذار بوده اند بلکه برای پیوستگی جامعه بشری به هم با شعر معروف سعدی ( بنی ادم اعضای یکدیگرند که در افرینش ز یک گوهرند )  باعث افتخار  همه ایرانیان و قومیت های ایرانی گردیده اند.

همراهی وهمگامی با کسانی که اعتقادات ایدئولوژیک متصلب دینی و یا غیر دینی دارند نیز میسر نیست زیرا که آنان نیز در چارچوب فکری و باورهای مشخص خود و در مسیر برقراری دیکتاتوری یک دیدگاه قالب گیری شده حرکت می کنند .

آزادیخواهان میهن دوست بر این اعتقادند که اتحاد و همگامی میتواند بین سازمان ها ،اصناف،نهادهای مدنی و شخصیت هایی شکل بگیرد که به آزادی های اولیه انسان ها مانند آزادی قلم وبیان ،آزادی احزاب واجتماعات وآزادی انتخابات باورمند باشند به استقلال و عدم وابستگی به سیاست های بیگانه اعتقاد داشته باشند.به جدایی حکومت از دین معتقد باشند به نظام برخاسته از رای آزاد مردم ایران یعنی نظام جمهوری باور داشته باشند به یک پارچگی سرزمینی و یگانگی ملت ایران وزبان فارسی به عنوان زبان ملی و مشترک ایرانیان  باورمند باشند. اتحاد و همراهی این نیروها البته مفید و کارساز و امری بسیار مبارک خواهد بود .

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها نشريه

نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۱۳ به تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰

نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۱۳

 

 

دریافت به صورت فایل PDF

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

خانم نرگس محمدی مدافع شجاع حقوق بشر را آزاد کنید

حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی،خانم نرگس محمدی را که جز دفاع از حقوق اولیه و انسانی هموطنانش هیچ حرکتی انجام نداده،بارها به اتهامات واهی و بی اساس به زندان انداخته است.او سال ها به دور از خانواده و فرزندان خود با قرار گرفتن در سلول های زندان تاوان مطالبات آزادیخواهانه و دفاع از حقوق اساسی هموطنان خود را پرداخت نموده است.

خانم نرگس در حالی که از بیماری های مختلف که بیشتر آن ها در اثر تحمل سال ها زندان برایش به وجود آمده به شدت رنج می برد و نیاز به دسترسی به امکانات درمانی فوری و مقتضی دارد،همچنان در زندان نگهداشته می شود.

در روزهای اخیر تنها به این علت که خانم نرگس محمدی  با یک فعال حقوق بشر در کشور عربستان به طور مشترک کاندیدای دریافت جایزه حقوق بشری شده اند،به جاسوسی برای عربستان متهم شده اند. اتهام مضحکی که شنیدن آن جز نشستن لبخند تمسخر بر لب هر شنونده ای عکس العمل دیگری را به دنبال تدارد.چگونه است که اگر یک فعال حقوق بشر و مخالف رژیم دیکتاتوری عربستان همزمان با خانم نرگس محمدی کاندیدای دریافت جایزه حقوق بشری بشود،این رویداد باید به جاسوسی خانم نرگس محمدی برای عربستان تعبیر و تلقی شود؟

جبهه ملی ایران خواستار آزادی سریع و بلا درنک خانم نرگس محمدی، این مدافع شجاع حقوق بشر می باشد. ما همچنین خواهان آزادی معلمان فرهیخته ، کارگران شریف و نویسندگان زندانی و همه زندانیان سیاسی وعقیدتی در سراسر ایران هستیم. ما این شعار همیشگی ملت ایران را که از آغاز انقلاب تا به امروز در آسمان کشورمان طنین انداز است، تکرار می کنیم که « زندانی سیاسی آزاد باید گردد ».

تهران 16 دیماه 1400 خورشیدی

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تبریک سال جدید میلادی

جشن میلاد مسیح و اول ژانویه، آغاز سال 2022 میلادی را به همه پیروان آئین مسیحیت به ویژه به هموطنان عزیز مسیحی تبریک و تهنیت می‌گوییم. امیدواریم در سال جدید معضلات موجود در جامعه بشری، پاندمی کرونا، جنگ‌ها و کشتارها، ظلم‌ها و شقاوت های حکومت های دیکتاتوری، بیکاری و فقر و درماندگی انسان ها و بی عدالتی‌ها از سراسر جهان رخت بربندد و جهانی سرشار از صلح و آرامش و امنیت، آزادی سلامتی و رفاه و سعادت برای ابناء بشر را در پیش روی داشته باشیم.

تهران هشتم دیماه 1400 خورشیدی

هیات رهبری اجرایی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه جبهه ملی به مناسبت 16 آذر

به نام خدا

به نام ایران

به نام آزادی

 

چهار ماه پس از کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332، حکومت برخاسته از کودتا روابط خودش با بریتانیا را از سر گرفت و ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت امریکا به ایران سفر کرد. و محاکمه دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران در دادگاه نظامی و انتشار مواضع آن بزرگ مرد در دادکاه ،جو جامعه را به خروش آورده بود.در واکنش به این رویدادها و اتفاقات و اعتراض به کودتا، دانشجویان دست به تجمعات اعتراضی زدند که طی آن ماموران رژیم پهلوی به صورت غیر قانونی حریم دانشگاه را شکسته و نیروهای مسلح به دانشگاه تجاوز کردند و طی تیراندازی به سمت دانشجویان سه دانشجو به نام‌های مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و آذر شریعت‌رضوی کشته شدند، و تعداد کثیری نیز مجروح شدند .همچنین تعداد زیادی از دانشجویان هم بازداشت و روانه زندان گردیدند و بدین ترتیب حکومت پهلوی جوانان و سرمایه‌های فکری و انسانی ایران را پیش پای معاون رئیس جمهوری امریکا قربانی کرد. پس از آن در سال 1339 پروانه اسکندری از فعالان دانشجویی جبهه ملی ایران در بین دانشجویان این روز را به نام “روز دانشجو” پیشنهاد داد و مورد موافقت اکثریت قرار گرفت و از آن تاریخ تا به امروز در بین فعالان دانشجویی گرامی داشته می‌شود.

مهم آن است که باید در نظر داشت، در ساختار فعالیت جنبش دانشجویی دهه 30 خیل قابل توجهی از فعالان دانشجویی گرایشات حزبی و فعالیت تشکیلاتی داشتند، کشته شدگان این روز نیز از این امر مستثنی نبودند، نکته حائز اهمیت آن است که تمامی این احزاب و دسته جات که در آن زمان در ساخت و ایجاد این اعتراض حماسی نقش داشتند بعد از انقلاب 57 با انحصارطلبی حاکمیت جمهوری اسلامی مورد قهر و غضب و زندان و شکنجه و اعدام قرار می‌گیرند، اما این روز توسط عوامل جمهوری اسلامی به بهانه استبداد ستیزی ضد امریکایی گرامی داشته می‌شود، چطور می‌توان تفکر سازنده این حماسه را مورد غضب و سرکوب قرار داد اما همزمان تاریخی که ساخته است را ستایش کرد؟ عوامل جمهوری اسلامی در دانشگاه باید با چنین مصادره به مطلوب و تناقض تاریخی رو به رو شده و به آن پاسخ دهند، چرا که گرایشات فکری و اندیشه‌ای و تشکیلاتی کشته شدگان این روز مورد سرکوب شدید جمهوری اسلامی قرار دارد.

اما آنچه که امروز با آن رو به رو هستیم این است که روز دانشجو تنها روز در تقویم سیاسی ما است که عامل یک تحرک و تکان برای کنشگری در بین دانشجویان شمرده می‌شود و نباید حالت مناسک‌وار یا شعارگونه به خود بگیرد. خون دانشجویان در سال 32 به جهت یک خیزش و اعتراض در جهت منافع مردمی ریخته شد که چشمشان به نور نهضت ملی روشن شده بود که با خیانت و خباثت حاکمیت خاموش شد، جنبش دانشجوی ایران امروز در پیشگاه شهدایش باید از خود بپرسد که آیا سیاهی امروز ایران یا حتی فردای ایران دست کمی از سیاهی پس از کودتا دارد یا خیر؟

امروز خون دانشجویان ایرانی در پای نیکسون ریخته نمی‌شود اما متشرعین حریص با چنان حجم رانت و اختلاس و سیاست‌های اقتصادی غلط، دربار پهلوی را رو سپید کردند و ماموران تندرو هر یک نفر به مانند یک سپبهد زاهدی که در خیابان‌ها جان غیرنظامیان و مردم بی‌پناه معترض را با تفنگ و گلوله می‌گیرند و به جای مردم، از کاخ‌ها دفاع می‌کنند و تمام تلاششان را می‌کنند تا سیلاب ترس و هراس را به پیکره نیمه‌جان دانشگاه روانه کنند تا امنیت را از دانشجویان مترقی و آگاهی‌جو سلب نمایند.

امروز ما به عنوان سازمان دانشجویان و دانش‌آموختگان جبهه ملی ایران اعمال فضای وحشت و بازداشت مکرر دانشجویان را محکوم می‌کنیم. امروز فعالان دانشجویی ایران با احکام سنگین حبس و زندان رو به رو هستند و یا در بازداشت‌های طولانی مدت حتی در سلول انفرادی به سر می‌برند، ما قویا خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام دانشجویانی هستیم که بنا بر بهانه‌های سیاسی و عقیدتی در حبس به سر می‌برند و خواهانیم فضای چند دهه اختناق و سرکوب و فشار و خفقان در محیط دانشگاه برچیده گردد و دیوارهای زندان اندیشه‌ها شکسته شود. مطابق ماده‌ 21 میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد -که کشور ایران نیز آن را امضا کرده و با تصویب آن در مجلس، خود را ملزم به اجرای آن دانسته است- باید حق تشکیل اجتماعات مسالمت آمیز  برای همه افراد به رسمیت شناخته شود. امروزه اما مشاهده می‌کنیم که پاسخ تجمعات خشونت‌پرهیز دانشجویان و به ‌طور کلی همه‌ اقشار جامعه، چیزی جز مشت آهنین سرکوب حکومت نیست؛ و حتی اعتراضات مسالمت‌آمیز دانشجویان در درون دانشگاه نیز با شدیدترین اشکال سرکوب از جانب حکومت مواجه می‌شود.

تزریق سازمان‌یافته و سیستماتیک لمپنیسم از سمت عوامل حاکمیت در دانشگاه در چنین مناسبتی را مصداق توهین به کشته‌شدگان و رنج‌کشیدگان تمام ادوار تاریخ جنبش دانشجویی دانسته و آن را قبیح می‌دانیم.

استفاده ابزاری از انجمن‌ها و کانون‌های دانشگاهی توسط احزاب و دسته‌جات مختلف حاکمیت و اعمال نفوذ شریان‌های تبلیغاتی ایشان به جهت پیاده‌نظام سازی از فعالان دانشجویی برای رقابت‌های سیاسی خود در سطح کشور را خلاف اصول اخلاقی و بر خلاف استقلال جنبش دانشجویی می‌دانیم.

آنچه که ما امروز در جنبش دانشجویی با آن روبه‌رو هستیم نسبت به گذشته متفاوت است، جدای از پیشرفت‌های تکنولوژی و رسانه‌ای و تاثیرات آن بر دانشگاه، با توجه به سیاست‌های پولی حاکمیت مبنی بر انباشت سرمایه و دریافت پول از مردم، مدرک‌گرایی از سمت حاکمیت تبدیل به یک ارزش شده است، شاید در کمتر نظام سیاسی در جهان بتوان تا این اندازه متخصص با درجه دکتری پیدا کرد. کشور ما چهار برابر بریتانیا دانشگاه دارد، ارزش‌گذاری دانشگاه‌ها کمیت محور هستند، تعداد دانشگاه و تعداد مقالات به عنوان پیشرفت‌های علمی شمرده می‌شوند، حال آن که بازده مقالات دانشگاهی ما قابل قبول نیست و در امور اجرایی کشور به چشم نمی‌آید و آینده افراد مدرک گرفته هم در بازارهای کار سردرگمی و یا سپری کردن دو سال بدون حقوق در پادگان‌های نظامی، تحت عنوان سربازی است.

با توجه به این سیاست‌ها، اکثریت قریب به اتفاق فارغ‌التحصیلان مدارس وارد دانشگاه می‌شوند، دیگر نمی‌توان قشر دانشجو را قشر جدایی از جامعه جوانان تصور کرد، بلکه امروز دانشجویان به معنی اکثر جوانان 18 تا 25 سال کشور هستند، علاوه بر این، سیاست‌های تبیین شده در انقلاب فرهنگی و انحلال‌های پی در پی تشکلات دانشجویی در دهه‌های مختلف باعث شد تداوم نسل فعالان دانشجویی و انتقال تجربیات به درستی شکل نگیرد و بسیاری مسیرهای از پیش طی شده مجددا طی شوند. همچنین ساختار آموزش و پرورش بسته و مطیع پرور که کاملا در خدمت اندیشه و ایدئولوژی طبقه حاکم است و زمان محدود حضور فرد در دانشگاه باعث می‌شود پروسه هم‌افزایی آگاهی که افراد در کنار هم در دانشگاه داشته‌‎اند و تمرین کار تشکیلاتی به درستی صورت نپذیرد.

با همه این اوصاف جنبش هنوز زنده است و تا زنده است، امید هست و ما از هم‌قطاران خود در دانشگاه‌ها دعوت می‌کنیم تا اگر حاکمیت می‌خواهد از دانشگاه زندان اندیشه بسازد، ما سنگر آزادی بسازیم. تشکیلات و فعالیت گروهی و جمعی را به صورت سازمان‌یافته جدی بگیریم. ایران فردا بیش‌تر از چهره‌های مستقل، نیاز به تشکیلات و سازمان دارد. میراث فرهنگی و محیط زیست ایران امروز در خطر است. پتانسیل انسانی فعالان دانشجویی برای ورود به این عرصه‌ها در صف مقدم و اولویت قرار دارد. چرا که پاسداشت از هویت ملی و حفظ محیط زیست لازمه بقای زندگی افراد و ایران است. از فعالان دانشجویی می‌خواهیم تا در فعالیت‌های اجتماعی برای کمک به اقشار آسیب‌پذیر و رویکرد علمی نسبت به پدیده‌های اجتماعی که باعث گسترش جمعیت آسیب‌پذیر کشور می‌شوند فعالیت خود را دریغ نکنند که مقابله با چنین آسیب‌هایی از دل جامعه و به ویژه جوانان آن صورت پذیر است، به خصوص در زمانی که نظامی سیاسی کشور به عنوان مرکزیت نظام اجتماعی، وقعی ننهاده و نمی نهد.

 

پاینده ایران

سازمان دانشجویان و دانش‌آموختگان جبهه ملی ایران

16 آذر ماه 1400 – تهران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

اطلاعیه شورای مرکزی جبهه ملی ایران

هموطنان عزیز !

همان گونه که قبلا مکررا اعلام گردیده است ، یک بار دیگر به آگاهی می رسانیم که سازمان و تشکیلات اصلی جبهه ملی ایران در داخل کشور است. این سازمان با دستجات و گروه هایی که در بیرون از مرزها و در کشورهای مختلف تحت نام  جبهه ملی ایران فعالیت می کنند،هیچ ارتباط و پیوستگی تشکیلاتی نداشته و ندارد. و براین اساس مواضع آن گروه ها مستقل از جبهه ملی ایران در درون کشور بوده و برای سازمان ما مسئولیت آور و تعهد ساز نیست.

در ضمن یادآوری می کنیم که جبهه ملی ایران به صیانت از یک پارچگی ایران زمین و حفظ تمامیت ارضی و تاکید بر بهره گیری از زبان ملی و فاخر فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک همه ایرانیان عمیقا باورمند است. اما در عین حال ما به لزوم رفع هرگونه تبعیض قومی و دینی در این سرزمین و ضرورت صرف کردن منابع و امکانات کشور بین مناطق مختلف بدون تبعیض و تاکید بر تصدی مقامات شهر ها و استان ها توسط ساکنان آن نواحی،و احترام به گویش ها و آداب و سنن همه اقوام ایرانی اعتقاد کامل داریم. ما امروز و در شرایط نا هنجار کنونی، مشلات اصلی جامعه ایران را تنها در اثر فقدان آزادی و استقلال و نبود حاکمیت ملی می دانیم.ما هرنوع اندیشه و برنامه ریزی را که فکر جداسازی مناطق و اقوام و استان های کشور را به ذهن متبادر سازد مردود دانسته و مطابق با منافع و کیان ملی این وطن نمی دانیم. با این نگرش ما با تفاهم نامه ای که یکی از سازمان های جبهه ملی ایران در بیرون از کشور با افراد و احزابی دیگر در تاریخ یازدهم آذرماه جاری امضاء و منتشر کرده موافقت نداریم و آن را تایید نمی کنیم. افزون بر آن معتقدیم که مباحث طرح شده در این تفاهم نامه مربوط به قانون اساسی آینده کشور است که باید در مجلس موسسان متشکل از نمایندگان ملت ایران مورد بررسی و اظهار نظر قرار گیرد و امضای آن توسط افراد و گروه ها وجهی ندارد.

تهران شانزدهم آذر ماه 1400

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تسلیت به خاندان مهر آسا

 

سرکار خانم بهجت مهرآسا

جناب آقای دکتر محمدعلی مهرآسا

با دریغ و تاسف بی پایان،درگذشت نا بهنگام فرزند ارجمندتان آقای افشین مهرآسا را به شما گرامیان که از دیر باز از پیروان راه مصدق بزرگ و از اعضای شورای مرکزی سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور می باشید، صمیمانه تسلیت می گوییم، و برای شما عزیزان صبر و شکیبایی آرزو می‌نماییم.

تهران-هفتم آذرماه 1400 خورشیدی

از طرف اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران- حسین موسویان