دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

پیام تسلیت جبهه ملی ایران به مناسب درگذشت دکتر غلام عباس توسلی

با تاسف بی پایان، درگذشت آقای دکتر غلام عباس توسلی عضو دیرپای نهضت آزادی ایران و استاد فرهیخته دانشگاه را به خانواده ارجمند آن بزرگ مرد و جامعه اساتید و دانشگاهیان کشور و اعضاء و سران نهضت آزادی ایران تسلیت می‌گوییم.

بیست وششم مهرماه 1399

تهران شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تسلیت به ملت بزرگ ایران

با اندوه و تاسف بی‌کران درگذشت استاد محمد رضا شجریان، هنرمند مردم دوست و محبوب مردم را به ملت بزرگ ایران و جامعه هنرمندان کشور و به ویژه به خانواده ارجمند ایشان تسلیت می‌گوییم.

هفدهم مهر ماه 1399

تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران

تسلیت به خاندان گرانقدر تکمیل همایون

با تاسف و تاثر بی کران درگذشت استاد فرهیخته و میهن دوست آقای دکتر غلامحسین تکمیل همایون را به آن خاندان گرامی به ویژه به برادر ارجمند شان جناب آقای دکتر ناصر تکمیل همایون، کوشنده دیرپای راه آزادی و مکتب مصدق تسلیت می گوییم.

چهاردهم مهر ماه 1399

تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دکتر ابراهیم احدی بانو فرشید افشار الهه امیر انتظام فرهاد امیر ابراهیمی مهندس مرتضی بدیعی پوراندخت برومند دکتر جهانشاه برومند فرهاد بیشه ای دکتر علی حاج قاسمعلی مهندس هوتن دولتی فرید دهدزی –  حسین ریاحی جواد شرف الدین مهندس مسعود صالحی مسعود صفاریان پیام صفی پور دکتر رضا گل نراقی دکتر محسن فرشاد یکتا اصغر فنی پور دکتر باقر قدیری اصلی پریچهر مبشری دکتر حسین مجتهدی- مهندس علی محمدی پروفسور صادق مسرت ضیاء مصباح منوچهر ملک قاسمی محمد حسین ملک ختایی محمد ملک خانی دکتر آذین موحد ابراهیم منتصری- دکتر حسین موسویان جمشید میرعمادی دکتر پژمان میرکریمی زراسوند ابوالفضل نیماوری دکتر جمشید وحیدا                     

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

جامعه ی ایران تشنه ی تغییر

سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران مورخ 12 مهر1399

حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای دست یافتن به قدرت ، نسبت به تحقق  اهداف مورد نظر  ملت ایران در انقلاب 57 که آزادی ، استقلال و عدالت در راس آن ها بود ، بی اعتنائی نموده و از آن اهداف فاصله گرفت . در سیاست داخلی آزادی ها و حقوق اولیه و اساسی ملت را زیر پا گذاشت . در سیاست خارجی ، کج روی و دور شدن از سیاست مستقل ایرانی و گرایش و  پیوند با برخی از بلوک های قدرت را پیشه کرد . با سوء مدیریت و سوء سیاست در سیاست های اقتصادی و اجتماعی و با فساد گسترده و بی سابقه ی اغلب کارگزارانش ، خود را از ماندگاری و استقرار بلند مدت دور نمود . در نتیجه اکنون که چهل و دو سال از انقلاب سپری شده ، کشور در شرایطی است که در بین همسایگان و جامعه بین المللی منزوی شده ، فرار مغز ها و مهاجرت بی سابقه ایرانیان به چهار گوشه جهان رکورد شکسته ، فقر و بیکاری ، گرانی و تورم روزگار مردم را سیاه کرده و نا کار آمدی و ندانم کاری کار بدستان حکومت در تمام امور کشور حتی در ساماندهی سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله و  در مواجهه با پاندمی مرگبار کرونا ، طاقت مردم ایران را طاق نموده است . شگفت انگیز است که حکومت به جای جبران مافات و دلجویی از ملت و آمدن به طرف مردم و توجه به خواسته های آنان ، به سرکوب بیشتر و تشبث به زندانی کردن و اعدام روزانه دست می زند . و این بد رفتاری ها و سیاه کاری ها به آن جا رسیده که جامعه ایران نه تنها خواستار ، بلکه تشنه ی تغییر شده است .

در انقلاب 57 هم ، ملت ایران می دانست که باید تغییر دهد ، اما در جریان تغییر نتوانست آنچه را که هدف گرفته بود ، پیاده نماید و آرمانش را به کرسی نشاند  . ولی امروز ، به حکم آنکه گذشته چراغ راه آینده است ، باید هوشیار باشیم و بدانیم که تغییر در چه جهت و به کدام سمت باید متمرکز گردد . مسلم و قطعی است که سمت و سوی تغییر و حرکت باید به طرف مردم سالاری و استقرار حاکمیت ملی توجه داشته باشد . اما نه در حرف وشعار ، بلکه بر اساس دقت در گزینش نوع حرکت که در ذات و ماهیت و جوهر آن ، دست یابی به حاکمیت ملی ممکن و میسر و  قابل تصور باشد . امروز پس از کسب تجربیاتی که با بهای سنگین و در طول دهه ها بدست آمده ، دیگر زمان انتخاب بین بد و بد تر نیست . و زمان انتخاب بهترین است . بهترین حکومت ، حکومتی است که مردم در انتخاباتی آزاد و برای مدتی محدود بر می گزینند . حکومتی که در مقابل مردم پاسخگو باشد و ملت با ساز و کاری دموکراتیک ، همه وقت ، امکان و قدرت تغییر آن را داشته باشد . و  مسئله توارث و ژن و حالت مادام العمری در شکل گیری آن نقشی نداشته باشد . زور و تفنگ و خشونت و معتقدان به بهره گیری از این گونه ابزار ها در بنیان آن راه نداشته و قابل قبول نباشند . آیا امروز کسانی که با نظریه هایی منحط مانند فدرال کردن ایران ، زمینه تجزیه این سرزمین تاریخی را پی ریزی می کنند ،  میتوانند در ساختن آینده جایی داشته باشند ؟ امروز آحاد این ملت ، گروه های سیاسی ، شخصیت های ملی و اجتماعی ، افراد مرجع جامعه و عموم صاحب نظرانی که سازنده افکار عمومی هستند باید مسئولیت تاریخی خود را برای ساختن آینده این سرزمین بپذیرند . ودر روشنگری بکوشند . با دریغ بسیار کارنامه ی نا مقبول و تاسف بار حکومت برخاسته از انقلاب ، از جهات مختلف به گونه ای رقم خورده که دوران قبل از انقلاب را تطهیر و توجیه و روسپید کرده است . ونسل جوانی که آن دوران را ندیده و عمق فساد و اختناق آن را لمس نکرده ، وبرخی افراد فراموشکار و بعضی اشخاص سطحی نگر و فاقد ژرف بینی را واداشته تا حسرت زمان گذشته را بخورند و انقلاب را یک سره حاصل خطا و ندانم کاری نسل گذشته این ملت ، یا تنها نتیجه ی توطئه چینی و برنامه ریزی بیگانگان بیانگارند . و این در حالیست که  متاسفانه ده ها رسانه بیگانه ساخته با ماهیت غیر اصیل و غیر ملی نیز از بام تا شام در همین راستا در بوق های تبلیغاتی خود می دمند . اما نمی گویند که اگر نا رضایتی عمومی نمی بود ، آیا امکان داشت که هر سناریو نویسی بتواند چیزی قریب به اتفاق ملت ایران را به صحنه انقلاب بکشاند ؟ و اشاره نمی کنند که  آیا بیش از30 میلیون نفر جمعیت ایران در زمان انقلاب همه دچار تاریک اندیشی و بی خردی و فاقد تشخیص صحیح بودند ؟ آن ها نمی گویند که کسانی که به هر دلیل موفق به دست یافتن به اهرم های قدرت گردیدند ، وعده های خود و اهداف انقلاب را به دست فراموشی سپرده و نسبت به خواسته های مردم بد عهدی و جفا کردند و انقلاب را به بی راهه ای بردند که این روزهای پریشانی وتاریکی برای این سرزمین رخ داده  است ؟

امروز همه و همه و حتی برخی از افراد و عناصر حاضر در حکومت ، لزوم تغییر را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس می کنند . تغییر به سوی درایت و عقلانیت ، تغییر به سوی آزادی و استقلال ، تغییر به سوی حفظ منافع ملی و عدالت اجتماعی ، تغییر به سوی صلح و دوستی با همسایگان و جامعه جهانی و قطع نفوذ و سلطه و وابستگی وباج دهی به قدرت هایی خاص . اگر ملت ایران بتواند این تغییر را با مسالمت و به دور از خشونت و به نحوی متمدنانه به ثمر برساند و اگر ضرورت این تغییرات توسط همه پذیرفته شده و بتواند  به گونه ای آرام و به دور از خشونت جامه عمل بپوشد ، موقعیتی مطلوب برای این سرزمین و این مردم محنت زده گشوده خواهد شد و اگر نه آینده ای مبهم و دور از منافع و مصالح ملی در انتظارمان خواهد بود . برای عبور از این گردنه ی سخت تاریخ ضروریست که همه نیروهای معتقد به آزادی ، استقلال ، عدالت و حاکمیت ملی و حفظ تمامیت ارضی دست در دست هم و متحدا در صحنه حضور داشته باشند .

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران نشريه

نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره 205 به تاریخ 12 مهر1399

دریافت فایل نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره 205 به تاریخ 12 مهر1399 به صورت فایل PDF

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران

مرتضی زندی، از پیروان راه مصدق و از اعضای پر سابقه جبهه ملی ایران درگذشت

بازگشت همه به سوی اوست

با نهایت تاسف و تاثر درگذشت آقای حاج مرتضی زندی ، از پیروان راه مصدق و از اعضای پر سابقه جبهه ملی ایران در بازار تهران را به اطلاع می رسانیم . مراسم بزرگداشت آن زنده یاد به شرایط مقتضی در آینده موکول می گردد . ما درگذشت آن راد مرد وطن خواه را به خانواده ایشان و به همه ی اعضاء و طرفداران جبهه ملی ایران تسلیت می گوییم .

بیست و چهارم شهریور ماه 1399

از طرف سازمان اصناف و بازاریان جبهه ملی ایران

مرتضی افشار فرهاد بیشه ای محسن تاج مسعود توانگر حسین حداد نژاد علی حسینیون محمد خلیل نیا مهدی خلیل نیا حسین ریاحی محسن زمانی حمید زند محمود رضا شاه حسینی محمد شیری سالار غضنفری اصغر فنی پور محمود فیض پور -علی کمالی مسعود ملکی مجتبی موسوی فرهاد همتی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

یاد و نام مهندس محمد رضا دیبا را گرامی می‌داریم

با اندوه و تاسف بسیار ، اطلاع یافتیم که آقای مهندس محمد رضا دیبا ، ما را ترک کرده و به رحمت ایزدی پیوسته اند. مهندس محمد رضا دیبا عضو صمیمی و ثابت قدم سازمان ما، شخصیتی آرمان گرا و معتقد به راه مصدق بزرگ یعنی آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی بود. ما درگذشت او را به خانواده ارجمندش و به همه اعضاء و طرفداران جبهه ملی ایران تسلیت می گوییم.

هجدهم شهریور ماه 1399

از طرف سازمان مهندسان جبهه ملی ایران

مهندس نیما آجودانی مهندس مرتضی بدیعی مهندس بامداد ارفع زاده مهندس مازیار جمشیدی مهندس فرزاد خرمشاهی مهندس هوتن دولتی مهندس فریبرز رزبان مهندس آرش سلیمی مهندس مسعود صالحی مهندس مجید ضیائی مهندس محمد فتحی زاد مهندس مسعود فیاضی مهندس علی محمدی دکتر پژمان میرکریمی زراسوند

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

بیانیه در خصوص سایت حزب ایران

به اطلاع اعضا، هواداران و ملیون می رساند که تارنمای حزب ایران از احزاب ملی و عضو جبهه ملی ایران به آدرس زیر آغاز به کار کرده است. علاقه مندان می توانند اخبار حزب ایران را از این سایت پیگیری کنند.


http://hezbeiran.com/


روابط عمومی جبهه ملی ایران
– 15 شهریور ماه 1399

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

نامه ی سازمان وکلا و حقوقدانان جبهه ملی ایران به خانم نسرین ستوده

سرکار خانم نسرین ستوده وکیل گرانقدر دادگستری

با احترام و درود بی کران به آن بانوی شجاع و میهن دوست که در راه دفاع از زندانیان سیاسی و هموطنان حق طلب و آزادیخواه و  کسانی که حقوق انسانی آنان به زیر پا گذاشته شده ، خودتان  نا عادلانه گرفتار زندان گردیده و انواع برخورد های غیر قانونی را متحمل شده اید ، از شما درخواست می کنیم که علیرغم تمام مشکلات و مضایقی که برای شما ایجاد کرده اند ، هرچه زود تر به اعتصاب غذای خود پایان دهید . وخود را سرزنده و سلامت و استوار نگهدارید . زیرا که این سرزمین در این شرایط نا هنجار به فرزندانی ایثار گر و وطن خواه چون جنابعالی بیش از همیشه نیاز دارد .

يازدهم شهريور ماه ١٣٩٩

از طرف سازمان وکلا و حقوقدانان جبهه ملی ایران

دکتر ابراهیم احدی – فرشید افشار – فرهاد امیرابراهیمی – پوراندخت برومند – دکتر محسن فرشاد یکتا – منوچهر ملك قاسمى دکترپژمان میرکریمی زراسوند – دکتر جمشید وحیدا – مهرگان وثوق

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره 204 مورخ 10 شهریور 1399

نگاهی به اقتصاد ویران کشور و تنگناهای مقابل ملت

قصه ی وضع اقتصادی مردم ایران ، قصه ی هر روز دریغ از دیروز است . و سخن راندن از آن کاری دشوار و طاقت‌فرسا . چرا که روایت سقوط است و اضمحلال . روایت آن پدری ست که به جرم فروختن نوشیدنی در خیابان از مأموری که قرار بود پشتیبان او باشد کتک می‌خورد و فریادش هنوز هم در گوش میلیون‌ها ایرانی طنین‌انداز است که فریاد می‌زد: «به خدا ندارم! به خدا بدهکارم!» . اقتصاد ایران ، روایت آن دختر یازده ساله ای­ست که از غم لباس مندرسش خود را حلق آویز کرد چرا که بی کفایتی و خودخواهی هم‌وطنانش آرزوهای او را به آتش کشیده بود! . داستان نو جوانان و زنان و  مردان سالخورده کولبری است که در برف و یخ کوهستان ها از سرما منجمد می شوند یا با گلوله مرزبانان در خون خود در می غلتند . اقتصاد ایران حکایت کار گرانی است که دستمزد اندک خود را ماه ها دریافت نکرده اند و وقتی حق خود را مطالبه می کنند با ضرب و شتم و اخراج و زندان روبرو می شوند . حکایت معلمان فرهیخته ای است که حقوق شان  کفاف یک زندگی حد اقلی را برای آن ها نمی کند .  و حکایت میلیون ها ایرانی زیر خط فقر است که از مسکن  ، آموزش و درمان قابل قبول محرومند . صحبت از اقتصاد ایران دشوار است چرا که کلمه به کلمه مطالبی که در باب آن گفته شده و نوشته می‌شود، روایت رویاها و آمال و آرزوهای از دست رفته نسل‌های متعدد مردمی است که بگفته دکتر محمد مصدق ، رهبر جاوید نام ملت ایران  « لایق بهترین شادی‌ها هستند و عموماً بدترین غصه‌ها نصیب شان می‌شود!». در طی سالیان سال نشریات گوناگون با گرایشات متنوع بمانند همین پیام جبهه ملی که بارها بیانیه‌ها و نقطه نظرات جبهه ملی ایران در خصوص مسائل اقتصادی را نشر داده ، و هریک به ظنّ خود راهکارهای گوناگونی از دغدغه­مندان اقتصاد و رفاه مردم را پوشش داده‌اند؛ اما افسوس که هرگز وقعی به این نظرات و راهکارها نهاده نشده است و کماکان قطار در همان ریل پیشین حرکت می‌کند. مسیری که مقصدی جز تباهی ملت و پر کردن جیب غارتگران داخلی و منتفعین فراسوی مرزها را در پیش نداشته و ندارد! با وجود تمام بی توجهی ها و نصیحت ناپذیری های حاکمیت، این بار نیز برآنیم تا از اقتصاد و مشکلاتی که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند گفته و بقدر توان به ارائه هشدار و یا طرح راهکار بپردازیم، گرچه نیک می‌دانیم که تنها مطلبی نوشته‌ایم که به تاریخ خواهد پیوست و کار بدستان اهمیتی بدان قائل نخواهند شد. با این حال میخواهیم تا مسئولیت تاریخی خود را به جای آوریم! پس می‌نویسیم بنام ایران و بنام آزادی و برای سعادت مردم ایران!

بر هیچ ناظر اقتصادی‌ پوشیده نیست که قیمت‌های نجومی دلار که اخیراً سیگنال ۲۵ هزار تومانی شدن آن نیز صادر شد ، بیانگر ارزش ذاتی ریال در برابر دلار نیست، بلکه بیانگر نرخی ست که دولت با آن دلار را به ما می‌فروشد! دولت که وظیفه اش کنترل گرانی و تورم و ایجاد رفاه برای مردم است، خود بودجه اش را با دلار ۴۲۰۰ تومانی می‌بندد اما ارز را به قیمت 5 تا 6 برابر آن  به مردم می‌فروشد! در این که فروش ارز یکی از راه‌های متداول رفع کسری بودجه دولت هاست بحثی نیست. در اینکه اقتصاد زیر فشار تحریم‌های شدید است شکی نیست . اما  این تحریم های کمر شکن برای چیست و مسئول آن کیست ؟. ارز را به پنج تا شش برابر قیمت واقعی می‌فروشند و بازهم کسری بودجه دارند! آخر انصاف و مروت هم جای خود را دارد و فشار طاقت فرسا بر گرده  مردم تا چه حد و مرزی باید پیش برود  ؟ . همچنین شایان ذکر است که افزایش قیمت ارز که موجب افزایش سرسام‌آور و اهرمی قیمت تمام کالاها می‌گردد، تنها راهکار دولت برای برداشت از جیب مردم نیست! افزایش مالیات ها ، افزایش قیمت بنزین تا سه برابر قیمت قبلی ، افزایش نرخ حق بیمه، افزایش نرخ عوارض ساخت ، افزایش نرخ جرایم رانندگی و… که در انتهای سال گذشته و ابتدای سال جاری رشد بسیار چشم گیر‌ی داشته‌اند، بخش های دیگری از راهکارهای کسب درآمد توسط حکومت میباشند . اما مطلب مورد بحث آن است که در هیچ کجای دنیا یکشبه قیمت سوخت را ۲۰۰ درصد افزایش نداده و یا حق بیمه را ۲۵ درصد اضافه نمی‌کنند! همچنین در تمام نقاط جهان نسبت این برداشت‌ها از جیب مردم با درآمد آن‌ها و همچنین خدماتی که در ازاء آن دریافت می‌کنند تناسب دارد. در حالی که در کشور ما این نسبت قیاسی مع‌الفارق و چیزی در حد یک شوخی دردناک است! متاسفانه مشکل لاینحل دولت برای رفع کسری بودجه موجبات آن را فراهم آورده تا دولت‌ها مجوز بسیار خطرناک دیگری نیز برای رفع و رجوع هزینه‌های خود صادر کنند و آن جواز چاپ بی رویه اسکناس است که نتیجه اش افزایش حجم نقدینگی در کشور و به تبع آن رشد سرسام‌آور تورم می‌شود. دیگر محصول این افزایش سطح نقدینگی، رکود اقتصادی و بیکاری است که در حال حاضر بواسطه بیماری کرونا بسیار بیش از پیش تشدید شده و نفس اقتصاد نیمه جانمان را بند آورده است. در این شرایط دولت برای جمع‌آوری پول‌های بدون پشتوانه خود یا به عبارت بهتر کاغذهای فاقد اعتباری که چاپ کرده دو راهکار کلی پیش روی خود می‌بیند. یک مسدود سازی حساب سپرده گذاران بانکی، دو جمع‌آوری این اسکناس‌ها از طریق بازارهای مالی، آنچه مشخص است راهکار دولت گزینه دوم و ادامه رشد حباب موجود در بازار بورس و گردآوردن نقدینگی مردم در این بازار است. اینکه دولت در تلاش است تا سرمایه مردم را به بازارهای مالی‌ای نظیر بورس وارد کند اقدامی سنجیده و قابل قبول است اما سئوال آن است که این رشد غیر واقعی و غیر منطقی تا کجا پیش رفته و این حباب دیگر تا چه حد متورم خواهد شد! وقتی که حباب را ترکاندید چه بلایی بر سر اصطلاحاً سرمایه گذارانی خواهد آمد که دسترنج زندگی خود را وارد این بازی می‌کنند!

متاسفانه تنها مشکل اقتصادی مردم تورم افسارگسیخته نیست و اقتصاد ما با مشکل بسیار بزرگ دیگری تحت عنوان رکود روبرو است و این رکود موجبات آن را پدید آورده تا دولت برای مرتفع ساختنش، شرایط بازار آزاد را در اقتصاد فراهم آورده و موجب شود تا نهادهای نظارتی عریض و طویلی نظیر سازمان تعزیرات و بازرسی و حمایت از حقوق مصرف کنندگان و… عملاً تنها اسامی‌ای دهان پر کن اما فاقد بازدهی و عملکرد موثری باشند! البته ناکارآمدی چنین نهادهایی تنها مربوط به سیاست‌های کلان دولت نیست، بلکه از سیاست‌های کلانتر از سیاست دولت نشات می‌گیرد! چرا که بر هیچ کس پوشیده نیست که یکی از مهمترین پایگاه‌های سیاسی و اجتماعی حاکمیت لایه‌های با سرمایه های عظیم و البته وابسته به مراکز قدرت  است و کدام چاقو را می‌توان یافت که دسته خود را ببرد؟ دولت اما در حمایت از بازار عاجز بوده و سیاست‌های اقتصادی اش نتیجه نداده چرا که هر عقل سلیمی بر این موضوع گواه می‌دهد که در شرایطی که درآمد قشر مزدبگیر جامعه هماهنگی‌ای با نرخ تورم ندارد و قدرت خرید ریال بدلایل مختلف از جمله چاپ بی رویه اسکناس و افزایش سطح نقدینگی به همراه بازی‌های گوناگون با نرخ ارز و قیمت خودرو و… هر روز بیشتر از روز قبل کاهش می‌یابد، دیگر امکان خرید کالاهای موجود در بازار برای مردم فراهم نبوده و روز بروز رکود بازار نیز تقویت می‌گردد! در حقیقت عدم وجود نظارت مناسب بر عرضه و قیمت اجناس نه تنها رکود را از میان برنداشته بلکه علاوه بر افزایش روزافزون قیمت‌ها موجب سیال شدن قیمت‌ها شده و بوضوح می‌توان دید که قیمت یک کالا در بخش های مختلف کشور و قسمت های مختلف یک شهر متفاوت می‌باشد! با این شرایط برای مردم و ناظرین این سئوال پدید می‌آید که حکومتی که ادعای مدیریت جهانی دارد، چگونه از کنترل قیمت اجناس و نیازهای اولیه مردم عاجز است؟!

در کنار این دو مشکل عمده که در حال حاضر شرایط رکود اقتصادی را موجب شده، بحث انحصاری بودن واردات بسیاری از کالاها از جمله مسائل آسیب‌زا و موجبات رشد قیمت کالاهای دیگری است که در رابطه مستقیم و غیر مستقیم با این کالاها قرار دارند! در حقیقت این انحصارها با از بین بردن فضای رقابتی و کنترل عرضه به نفع وارد کننده، عملاً مردم را تابع تمایلات و منافع سیری ناپذیر این انحصارگران قدرتمند که مستقیم و غیر مستقیم در ساختار حکومت حضور دارند می‌گرداند! با این وجود باید گفت که ای‌کاش مشکل تنها همین انحصارها و برداشت‌ها از سفره انقلاب بود! مطابق آخرین داده‌های سازمان شفافیت بین‌الملل، کشوری که داعیه مدیریت جهانی و ام القر ای جهان اسلام را دارد، از لحاظ فساد مالی و گسترش آن در میان ۱۸۰ کشور جهان رتبه ۱۴۸ را کسب کرده است! شرم و افسوس که در این خاک که روزگاری مردمانش ترک مصرف تنباکو می‌کردند که اعلام شده مصرف آن حرام است، باید شاهد گسترش فساد و کسب مال حرام به کوچک‌ترین شئون زندگی مردم باشیم! اما چه شد که اینچنین شد و راه را کجا کج طی کردیم که سرانجاممان اینچنین گردید؟ مشکلات اقتصادی کشور ثروتمند ما در دوران پس از انقلاب 57 دارای سه عامل اصلی است . اول از بین رفتن تولید داخلی به دلایل مختلف که کنار زدن تولید گران و کار آفرینان و متخصصین ، و تمایل برخی از سودجویان اغلب وابسته به مراکز قدرت به وارد کردن کالاهای مختلف و تبدیل کردن اقتصاد تولید محور به اقتصاد دلالی از آن جمله اند . دوم ، سوء سیاست ها و تخاصم بی جهت با نیمی از جهان و ایجاد گرفتاری های تحریمی از یک طرف ، و هدر دادن منابع مالی و ثروت کشور در راه های نا درست و توهم آلود از سوی دیگر است . و سوم ، فساد گسترده و سوء استفاده های مالی حیرت انگیز و غارت گونه ی ، خیلی از وابستگان به کانون قدرت که امکانات اقتصادی کشور را بلعیده است و متاسفانه این نا پاکدستی و رشوه خواری و رانت خواری در خود آن ها خاتمه نیافته ، بلکه در جامعه الگو شده و در تمام رده ها و مشاغل اعم از دولتی یا خصوصی و حتی کسبه تسری پیدا کرده است . یک فرد شاغل در هر سمت و مقام دولتی و یا خصوصی و یا خدماتی می گوید ، کل دزدی من و همکارانم در تمام زندگی‌مان بخش کوچکی از یک اختلاس فلان مقام دولتی هم نمی‌شود! در حقیقت مهمترین تأثیر حکومت‌های دزد سالار بر جوامع بشری همین است و چنین حکومت‌هایی باعث الگو برداری طبقات مختلف جامعه از مدیران و مسئولان نا پاک و نا سالم آن می‌گردند! دزدی همچون ویروسی از بالا دستی ها  به مردم سرایت کرده و به هنجار جامعه بدل می‌شود ! و این همان سرنوشت محتومیست که جامعه ما  امروز  بدان مبتلا گشته است ، و هر روز دامنه ی این ابتلا گسترده تر می گردد .


متاسفانه شرایط در حال حاضر بقدری وخیم است که دیگر نمی‌توان اقدام به بیان راهکارها و توصیه‌های مقطعی برای عبور از گردنه‌های اقتصادی نمود! امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که باید با یک بازنگری بنیادی در سیاست‌ها و ساختارهای اقتصادی و غیر اقتصادی موجود، یک برنامه بلند مدت به همراه چندین برنامه میان مدت و به تبع آن برنامه‌های کوتاه مدت به اجرا درآورد که اجرای آن تنها از یک دولت ملی برخاسته از آرای ملت که نماینده تمام اقشار آن باشد ساخته است.