« !ما را به خاطر بیاور
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور و عشق در سینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم
سینه بر خاک سوده
مردیم …»
۲۴ سال است که چشمان مادر سعید زینالی خیره به در و منتظر بازگشت فرزند مفقود شدهاش است. ۱۸تیر را میتوان آغازی بر عصر نوین جنبش دانشجویی دانست؛ زمانی که دانشجویان روبروی استبداد و اقتدار گرایی ایستادند و عدهای از آنان زندانی، عدهای کشته و برخی مفقود شدند. اما همچنان بسیاری از ابعاد این ماجرا ، پس از گذشت بیش از دو دهه، برای ملت ایران روشن نشده است و از جانب حاکمیت جمهوری اسلامی نیز جز برگزاری دادگاهی نمایشی کاری در این زمینه انجام نپذیرفته است.
امروز اما با گذشت ۲۴ سال از این جنبش پرشور دانشجویان دانشگاه تهران و سرکوب وحشیانه آن از جانب حاکمیت خودکامه و تمامیتخواه، همچنان دانشگاه آخرین سنگر آزادیخواهان و مأمن اندیشمندان است و رژیم استبدادی بیش از پیش دریافته است که سیاست مشت آهنینش برای جلوگیری از این فرزندان اندیشمند و آزاده ایران ناتوان است.
حال بسیاری از متولدین همان سال و حتی سالهای پس از آن، به جرم آزادیخواهی در بندند و این نشاندهنده آن است که هیچ نیرو و ارادهای توان آن را نخواهد داشت که رویای آزادی و رسیدن به سعادت جمعی ملت و کشور ایران را در دل جوانان و دانشجویان این کشور بکشد و مانع تلاش بیوقفه آنان در این راه مقدس شود. اکنون رژیم خودکامه، بیش از پیش به ناتوانیاش در برابر این آزادیخواهان پی بردهاست و تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا با سرکوبهای روزافزون دانشگاه، آن اقتدار پوشالی خود را بازسازی کند و همزمان با تحقیرهای پیاپی در مجامع جهانی، با چنگ و دندان نشان دادن به آزادیخواهان درون کشور، اقتدار نداشتهاش را در میان خودی ها و مزدورانش بازیابد. غافل از آنکه دانشجویان سینه سپرکردهای که در مقابل آنها ایستادهاند، تاریخ جنبش آزادیخواهانه همصنفانشان را در ذهن دارند و با علم به برخوردهای سبعانه نیروهای رژیم، همچنان به همان مشی نسلهای قبلشان وفادار و در جستجوی رهایی هستند.
به امید فردایی بهتر برای کشور عزیزمان ایران و ملت سربلند آن.
سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران