دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

دانشجویان بدانند استقلال _ آزادی شعار ملت ماست.

 

دانشجویان بدانند استقلال _ آزادی شعار ملت ماست.
همسنگران گرامی، نیک می‌دانیم جنبش بپاخاسته ملّت ایران، ریشه دیرین دارد. اما درگذشت مظلومانه و معصومانه بانو مهسا امینی به دست یکی از ارگان‌های هیأت حاکمه، مقدمات جنبشی عمومی را مهیا کرد. نخست ساعتی پس از آیین بدرقه او در سقز، زادگاه آن جوان تازه درگذشته به خروش آمد و تا شب هنگام فضای شهر پادگانی بود. پس از آن نیز به فاصله یک روز از درگذشت آن روانشاد، دانشگاه‌های مختلف تهران به‌طور مسالمت‌آمیز نسبت به این ظلم بپاخاستند. و بدین‌سان طولی نکشید که فریاد مطالبه‌جویانه، استقلال‌طلبانه و آزادی‌خواهانه سقز و سپس دانشجویان تهران، در سراسر ایران پژواک یافت.

سازمان دانشجویان جبهه ملّی ایران به اطلاع می‌رساند که از اعتراضات منطقی و مسالمت‌آمیز مردم و به‌ ویژه دانشجویان حمایت کرده و هرگونه خشونت را محکوم می‌نماید. هیأت حاکمه باید بداند که دست یازیدن به هر نوعی از خشونت و سرکوب، تنها و تنها زمینه خشم و نفرت عمومی را بیشتر خواهد کرد. همچنین ما به آن‌ها گوشزد می‌‌کنیم که سوق دادن آمال و امیال ملت ایران به قدرت‌های بیگانه نوعی فرار رو به جلو و در تضاد آشکار با استقلال میهن همیشه جاویدمان است.

سازمان دانشجویان جبهه ملّی ايران با بانگی بلند اعلام می‌دارد که بازداشت‌ها، ارعاب و اعمال خشونت‌بار بر دانشجویان کشور را به زیان کیان کشور دانسته و معتقد است که باید هرچه‌ سریع‌تر دانشجویان بازداشت شده بدون قید و شرط آزاد شوند.

یاران شما در سازمان دانشجویان جبهه ملّی ایران از حقوق دانشجویان که آگاهانه و آزادانه حاضر شدند پای در راه مبارزات میهن گذاشته و از خودگذشتگی نمایند، دفاع نموده و از ایشان خواهانیم با پای‌فشاری روی اصول استقلال‌طلبانه و آزادی‌خواهانه جنبش‌های ملی سده اخیر، بدون بازتولید خشونت به مقاومت علیه خشونت‌ورزان و سرکوبگران ادامه دهند.

در پایان یادآور می‌شویم که ضرورت سازمان‌یابی حزبی و تشکیلاتی در شرایط کنونی کشور، امری لازم و بایسته است و قشر دانشجو می‌بايد از پیشگامان رسیدن به این ضرورت جمعی باشند. باشد تا ضمانتی جهت تداوم آزادی، استقلال و حق حاکمیت ملت، برای فردای ایران فراهم آورند.
یادمان باشد که دکتر مصدق رهبر نهضت ملّی ایران گفته است: «من به حس و عیان می‌بینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقت‌هایی که امروز گریبان همه را گرفته، به ثمر رسیده و خواهد رسید … فرزندان عزیز وطن، با چشمان باز و بیدار مراقب سرنوشت خانه کهنسال خود باشید تا مبادا تاریخ فردا از نسل امروز به زشتی یاد کند»

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران
تهران – پنجم مهر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تسلیت به خاندان گرانقدر سحابی

با تاثر و تاسف بی کران درگذشت خانم زریندخت عطائی همسر شادروان مهندس عزت الله سحابی را به آن خاندان ارجمند تسلیت می گوییم. تاریخ معاصر این کشور تلاش های آن خانواده گرامی را در راه آزادی و استقلال این سرزمین فراموش نخواهد کرد.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران- پنجم مهر ۱۴۰۱

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

مرگ دلخراش خانم مهسا امینی را محکوم می کنیم

 

هموطنان عزیز!

متاسفانه بار دیگر یکی از فرزندان دلبند میهن، جان شیرین خود را در یکی از بازداشتگاه های جمهوری اسلامی بنا بر یکی از ناهنجاری ‌‌های تحمیل شده بر ملت ما از دست داد. این ناگواری اصرار بر تداوم سیاست منحط حجاب اجباری توسط حکومت جمهوری اسلامی و با رویه نفرت‌انگیز و شکست‌خورده گشت ارشاد است که در این مورد اخیر، منتهی به جان باختن خانم مهسا امینی در بازداشت این واحد ضدمردمی گردید.  جای تاسف و شرم بسیار است که دختر جوانی از خطه پهلوان‌پرور استان کردستان در پی سفر خانوادگی به پایتخت کشور خود، در بند جماعتی به دور از هرگونه اخلاق و منش و روش انسانی و قانونی و شرعی گرفتار آمده و جان و جوانی شیرینش ستانده می‌شود. بسیار اسفناک است که نام نیروی پلیس کشور که قطعاً بدنه پرسنل خدوم و زحمت‌کش و مردم‌دوست آن نیز نباید از چنین وضعیتی رضایت داشته باشند، به جای آنکه مفتخر به تامین و تضمین امنیت همه شهروندان این کشور باشد، اکنون با تدوام رویه منفور و مفتضح گشت‌های ارشاد، در جایگاه متهم رخداد چنین فاجعه‌ای قرار گرفته است. اتهامی که پخش تصاویر  تقطیع شده دوربین مداربسته و طرح ادعاهایی برخلاف شواهد محرز پزشکی و امتناع از ارائه گزارش رسمی پزشکی قانونی، هرگز نمی‌تواند موجب اقناع افکار عمومی و برطرف شدن اتهامات وارده به مسئولین مرگ دلخراش خانم مهسا امینی گردد.

جبهه ملی ایران این ضایعه اسفناک و جبران نا پذیر را به خانواده داغدار مهسا امینی و به همه ملت بزرگ ایران تسلیت می گوید

جبهه ملی ایران ضمن ابراز تاسف و انزجار از فاجعه پیش آمده، به عنوان نیرویی پیشرو در دفاع از آزادی‌های سیاسی و اجتماعی ملت ایران بر خود لازم می‌داند که در تداوم مواضع تاریخی خود، مخالفت همه‌جانبه خود را با هر نوع تحملیل پوشش و پیگردهای متعاقب آن با نام گشت ارشاد و یا تحت هر عنوان دیگری اعلام کند.

جبهه ملی ایران که پیش از انقلاب پنجاه و هفت مجدانه پیگیر احقاق حقوق و آزادی‌های سیاسی ملت ایران بود، در سال‌های پس از انقلاب نیز وظیفه حمایت از حقوق بنیادین و آزادی‌های اجتماعی سلب شده ملت ایران را همواره مد نظر و پیگیری خود قرار داده است. این وظیفه از سازماندهی اعتراض به تعطیلی دانشگاه و گرانی و تورم و لوایح سخیف دولت وقت در خردادماه سال شصت آغاز شد و تاکنون نیز ادامه یافته است و در این راه و در مورد مشخص مخالفت با حجاب اجباری، یکی از همو‌ندان جبهه ملی ایران و حزب ملت ایران، زنده‌یاد دکتر هما دارابی که به همراه زنده‌یاد پروانه اسکندری (فروهر) از بنیان‌گذاران سازمان زنان جبهه ملی ایران نیز بودند را در جریان خودسوزی اعتراضی ایشان به حجاب اجباری در اسفندماه سال هفتاد و دو، از دست داد.

اکنون نیز در تداوم این خویشکاری تاریخی، جبهه ملی ایران در پی وقوع فاجعه مرگ دلخراش خانم مهسا امینی خواستار آن است که:

یکم.  سیاست ضد ملی و ضد حقوق بشری حجاب اجباری که بی‌گمان یکی از عوامل موثر بر خروج بی‌سابقه سرمایه‌های مادی و معنوی از کشور است،لغو گردد. این سیاست علاوه بر ضد ملی بودن و مغایرت آن با اصول اولیه حقوق بشر، اکنون از جانب بسیاری از روحانیون مستقل و مردمان دیندار ایرانی نیز عملی نکوهیده و حتی ضدشرعی شناخته می‌شود. سیاست تحمیل نوع پوشش همواره مورد نفی و مخالفت جبهه ملی ایران بوده است. اگر در گذشته زنده‌یاد دکتر محمد مصدق رهبر فقید جبهه ملی ایران، ضمن دفاع از حق انتخاب پوشش، شیوه کشف حجاب اجباری رضاشاهی را مورد نقد قرار ‌داده بود، امروز نیز جبهه ملی ایران صراحتاً به تداوم سیاست منافی حقوق بشر حجاب اجباری معترض است و چنانکه اشاره رفت، آن را یکی از آسیب‌رسان‌ترین تصمیمات جمهوری اسلامی به کشور می‌داند.

دوم. مخالفت با حجاب اجباری طبیعتاً به منزله مخالفت با تبعات آن یعنی گشت‌های ارشاد نیز می‌باشد. علاوه بر این، مخالفت ما با این گشت‌ها به دلیل اخلالی است که این شیوه شنیع، در نظم قانونی و همبستگی اجتماعی جامعه ایران ایجاد می‌کند. بدین صورت که این گشت‌ها از یکسو منجر به تحریف و تخریب قانون و پلیس به مثابه نیروی حافظ آن به نفع یک سیاست شکست‌خورده ایدئولوژیک می‌شود و از سوی دیگر هم منجر به ناکارآمدی و ناتوانی و بدنامی نهادهای قانونی گردیده و جامعه را از امکان همبستگی اجتماعی پیرامون یک نظم قانونی مورد اجماع ملی محروم می‌سازد. این گشت‌ها نهایتاً نیروی پلیس را در مقابل جامعه قرار داده و آن را از نیرویی مردمی، به ابزاری ضدمردمی در جهت سلب حقوق شهروندان تبدیل می‌کند. شاید حاکمان چنین وضعیتی را به نفع خود قلمداد کنند، اما آخرین پیامد چنین رویه‌ایکه مرگ دلخراش خانم مهساامینی بوده است، وهم‌آلود بودن چنین تصوراتی را بیش از پیش نمایان می‌کند.

سوم. نهایتا اینکه مرگ دلخراش خانم مهسا امینی موردی نیست که افکار عمومی و وجدان جمعی ملت ایران، آن را به سادگی فراموش کنند و حاکمان تصور اشتباهی دارند که می‌توانند در این مورد هم به سان موارد مشابه گذشته، از پاسخگویی طفره رفته و عملاً از مقصرین و مرتکبین جرم، با عدم پیگرد و رسیدگی حمایت کنند. جبهه ملی ایران موکداً خواستار تشکیل هیئت‌ مستقلی برای بررسی نحوه رخداد فاجعه، شناسایی و پیگرد و محاکمه علنی مسببین و مقصرین واقعه است و حق دادخواهی را تا زمان احقاق حق خانواده خانم مهسا امینی و التیام خشم عمومی جامعه ایران، تعطیل‌ناپذیر می‌داند.

                                                     

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

تهران – بیست وششم شهریور 1401

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

ریشه های کودتای 28 مرداد

کودتای 28 مرداد1332 و سرنگون کردن دولت ملی مصدق،همچون زخمی عمیق و التیام ناپذیر بر پیکر ایران نشسته و درد و عوارض آن فراموش شدنی نیست.آن کودتا ضربه ای بودکه تبعات ویرانگر آن هنوز هم پس از 69 سال،گریبان ملت ایران را رها نکرده و  آنچه از مصائب و دشواری ها و سیاه روزی ها که هم اکنون بر سر ملت ایران آوار گردیده نیز ریشه در آن کودتای شوم دارد. اگر آن کودتای ننگین صورت نمی گرفت،ملت ما گرفتار حوادث و رویدادهای بعد از آن نمی گردید وتاریخ این سرزمین به شکل کنونی رقم نمی خورد .ریشه ها و عوامل موثر در وقوع کودتای 28 مرداد 1332 را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

اول-دولت ملی دکتر محمد مصدق که علیرغم میل قدرت های استعماری و هیات حاکمه وابسته و فاسد ایران و تنها با حمایت ملت و با هدف ملی کردن نفت بر سر کار آمده بود،با برقراری دموکراسی و حاکمیت ملی و استقلال سیاسی و برداشتن گام هایی بلند در راه اعتلای کشور، الگویی از آزادی و استقلال را به کشورهای منطقه و سایر کشور های جهان سوم نشان می داد که با تداوم منافع قدرت های سلطه گر بیگانه در تضاد کامل بود، لذا آنان  به براندازی آن دولت ملی مصمم گردیدند.

دوم- خصومت تاریخی و دیریینه بین ایران وانگلیس که خود ریشه درماهیت امپریالیستی واستعماری دولت بریتانیای کبیر داشت.

سوم- محور اصلي دعواي ايران و طرف انگلیسی كنترل بر فرايندهاي اكتشاف، استخراج و فروش نفت بود به همین دلیل انگليس وامريكا با وجود آنكه درظاهر خود را موافق با ملي شدن صنعت نفت ايران نشان می دادند، اما در واقع به هيچ وجه حاضر نبودند که  كنترل فرايندهای فوق  را از دست بدهند. بویژه بدان دلیل که آنان نگران تحركات مشابه در سایركشورهاي نفت خيز نيز بودند.

چهارم- اینکه، غربي ها درتوجيه عدم توافق با ايران به ويژگي هاي ملي ايراني ها و شخصيت مصدق متوسل شدند. درسایه سیاست فوق انها تلاش کردند تا مصدق را فردي كه سروكله زدن با او بسيار دشوار بوده و غيرمنطقی، نامتعارف وخشك انديش است، معرفي کنند ودراین راستا  تلاش رسانه اي گسترده اي را در داخل و خارج از ايران براي تخريب شخصيت مصدق و يارانش كليد زدند.                

پنجم- نگاه به عوامل داخلی است، دراین مورد می توان به فرایند مربوط به مجلس هفدهم که اکثر نمایندگان آن به روال همیشگی با دخالت ایادی هیات حاکمه مثل ژاندارمری و پادگان های ارتش و مالکان بزرگ انتخاب شده بودند اشاره کرد ، به دلیل همین دخالت ها،مصدق انتخابات آن مجلس را نیمه کاره متوقف کرده بود،این مجلس با توطئه هایی که برای براندازی دولت ملی طراحی می شد کاملا همراهی می کرد و در جریان استعفای دکتر مصدق در 25 تیر 31 بلافاصله به قوام السلطنه برای نخست وزیری رای اعتماد داد که البته دولت 5 روزه قوام با قیام ملی 30 تیرساقط گردید و مصدق به اریکه قدرت باز گشت.سرانجام هم در مردادماه 32 و قبل از کودتا مصدق ناگزیر شد با برگزاری رفراندوم و پرسش از مردم در صدد انحلال آن مجلس برآید.

ششم-  انگلیسی ها با برگزیدن كارشناسان خبره، شبكه غيررسمي در بطن نيروهاي مسلح به رهبري زاهدی ،اخوي و ارفع و ترتیب دادن جلسات منظم سفارت با عوامل سرویس های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا نظيرشاپور ریپورتر، ارنست پرون، احمد هومن، سيدضياء وبرادران رشیدیان وبرخی روحانیون وابسته، زمینه های تسریع کودتا را فراهم کردند. ازطرف دیگرفشارهاي اقتصادي انگلیس وامریکا در قالب فشار بر بانك بين المللي، قطع كمك هاي امريكا به ايران، تحريم هاي بانكي و كشتيراني، زمینه ها رابرای براندازی مصدق آماده نمود.

هفتم- تحركات افراد منشعب شده از جبهه ملي مانند کاشانی،بقائی،مکی وحائری زاده عليه مصدق و ياران او با استفاده از تريبون مجلس و روزنامه هاي كثيرالانتشار واختلاف كاشاني و مصدق را می توان ازعوامل اصلی داخلی زمینه سازبراي كودتاگران دانست.

مجموعه عوامل فوق باعث شد تا برغم درایت و هوشیاری فوق العاده دکترمصدق درراستای انجام اصلاحات در كابينه پس از بازگشت از سفر لاهه به ايران، پيروزي خود را با يك رشته ضربات كوبنده به عوامل داخلی بیگانگان،  شامل گرفتن مسئوليت وزارت جنگ وتغيير نام آن به وزارت دفاع، انتصاب سرتيپ رياحي به رياست ستاد ارتش، ، انتصاب اميني به وزارت درباردنبال كند.

سرانجام باید روی کار آمدن ژنرال آیزنهاور در آمریکا در حدود اول بهمن31 و همراه شدن کامل دولت آمریکا با انگلیس ، مرگ استالین دیکتاتور قدرتمند شوروی در نیمه اسفند31 وپیدا شدن فرصت مناسب برای غرب در دوران جنگ سرد را در آغاز حرکت کودتا موثر دانست.کودتایی که کاخ آمال و آرزوهای ملت ایران را برای داشتن آزادی و استقلال و پیشرفت و توسعه ویران نمود.

تهران-28 مرداد1401

 هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

خسارات سیل های اخیرنتیجه اقدامات غیر علمی و کارشناسی نشده و سوء مدیریت کشور

 

پدیده ای به نام “مانسون تابستانی” که ازاختلاف دمای خشکی با آب و هوای اقیانوسی همسایه یعنی اقیانوس هند ایجاد می‌شود سامانه بارشی پرفشاری ایجاد می‌کند که  تابستان امسال بیش از 20 استان ایران بویژه نواحی جنوبی ومرکزی کشور را درگیر کرد.کشورهایی که با این پدیده آشنا هستند و ازحکومت‌های دلسوز و مردمی و دارای برنامه برخوردارند، از بارش های سنگین آن در جهت ذخیره منابع آبی زیر زمینی و اقتصاد خود بویژه بخش کشاورزی استفاده می‌کنند که نمونه مشهور آن توسعه کشت برنج وچای در شبه قاره هند است.

ایران برخی سال‌ها درمعرض نفوذ این جبهه هوایی پرفشار قرار می‌گیرد و حکومت جمهوری اسلامی به طور کلی هیج نوع سیاستی در برابر این بارش‌ها وبه طور کلی مدیریت مناسب منابع آبی ندارد. به همین دلیل علاوه بر تجربه طولانی دوره‌های خشکسالی با پدیده تخلیه منابع آبی روبرو هستیم ودر کنار این مدیریت نادرست برداشت بی‌رویه منابع آبی، با تخریب‌های متعدد مسیل‌ها ومحیط طبیعی و ساخت و سازهای نادرست هم به جهت قطع مسیر مسیل‌ها و هم عدم رعایت استحکام سازه ای روبرو هستیم.که ضایعات جبران ناپذیر جانی و مالی برای هموطنانمان در بر دارد. متاسفانه لایروبی رودخانه‌های فصلی هم به فراموشی سپرده شده و این درحالی است که این رودخانه‌ها ونهرها در جریان بارش‌های مختلف و یا استفاده نادرست در هدایت فاضلاب با انسداد روبرو شده اند و هنگام بارش‌های سیل‌آسا، قادر به هدایت جریان سیلاب نیستند. بارش‌های تابستانی سال 1401 خسارت‌های عمده جانی و مالی برجای گذاشت. بر اساس اخرین آمار رسمی حدود 70 نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند و تعداد زیادی نیز مفقود شده اند که آمار روشنی در مورد آن‌ها وجود ندارد. به احتمال زیاد جزو کسانی هستند که جان خود را از دست داده اند. همچنین وزارت جهاد کشاورزی حداقل 10 هزار میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی برآورد کرده است. حدود 20 هزار واحد مسکونی خسارت دیده و برخی مناطق گردشگری و بافت‌های تاریخی نیز آسیب دیده است.

هنوز رقم دقیق وجامعی از میزان خسارت ها ارائه نشده ، اما آنچه که روشن است این ارقام حداقلی و به قیمت‌های روز است. با توجه به فقدان سیستم تخصیص سریع جبران‌های هزینه ای به آسیب دیدگان وتورم پرشتاب موجود در اقتصاد، ارزش این خسارت‌ها مرتبا در حال افزایش و در صورت تاخیر در پرداخت ها و بافرض تخصیص، قدرت جبرانی آن ها به سرعت کاهش می‌یابد. به عبارت دیگر آسیب دیدگان با محدودیت‌های مالی شدید تری نیز روبرو خواهند گردید. تجارب قبلی نیز از عدم تخصیص به موقع و تحمیل هزینه جبران خسارت‌ها به مردم حکایت دارد. این در حالی است که جبران این خسارت ها از محل صندوق بیمه همگانی و پرداختی مردم برروی قبوض برق صورت می‌گیرد. البته مواردی  از خسارت‌ها مانند خسارت خودروها در صورتیکه پوشش بدنه حوادث طبیعی نداشته باشند از شمول این موارد خارج می‌شود. نکته مهم اینکه مقایسه خسارت وارد شده با اعتبارات عمرانی سال 1401 حداقل رقمی حدود 10 درصد اعتبارات عمرانی را در برمی‌گیرد. البته می‌توان این رقم را تا حدود 20 درصد هم در نظر گرفت. البته سابقه تخصیص واقعی اعتبارات عمرانی بسیار کمتر از مبالغ مصوب است.

به عبارت دیگر میزان خسارت سیل  را با سهمی بزرگتر نسبت به اعتبارات عمرانی باید در نظر گرفت. همچنین مقایسه دیگر بودجه  112 هزار میلیاردی بخش کشاورزی است که خسارت برآوردی اولیه نزدیک 10 درصد این رقم است. اعتبارات صندوق بیمه همگانی نیز حدود 68 میلیارد تومان است که  حداقل برآورد خسارت 20 درصد اعتبارات این صندوق را پوشش خواهد داد. بدیهی است در طول سال خسارت های متعدد دیگری ایجاد شده و می‌شود که در عمل صندوق را با کسری منابع مواجه می کند. مقایسه‌های موجود نشان می‌دهد که کشور به دلیل فقدان زیر ساخت‌های مناسب وتخریب بلند مدت منابع طبیعی تنها در عرض چند ساعت ویا چند روز مواجه با چه خسارت‌هایی می‌شود. ابعاد این خسارت‌ها به دلیل تاخیرهای متعدد که اقدامات جبرانی، خسارت‌های مضاعفی را نیز در پی دارد. به طور مثال بازگشت روستاها به چرخه تولید ویا بازار نهاده‌ها و سایر امور مرتبط را با دشواری روبرو می‌کند. خسارت دفعی سیل با خسارت تاخیر در جبران معمولا همراه است ومی‌توان شاهد  اختلالات زنجیره تولید در دوره زراعی بعدی باشیم. با توجه به هشدارهای متعدد در زمینه ورود سامانه‌های بارشی جدید تا پایان مرداد ماه، احتمال افزایش خسارت ها نیز وجود دارد. با اینحال آنچه اهمیت دارد علاوه بر رعایت استانداردهای ساخت وساز درهمه مستحدثات از جمله بناهای مسکونی، راه‌ها، پل‌ها وسدهای خاکی و… ضرورت آزاد سازی مسیر رودخانه‌ها و انهار به علاوه طرح‌های آبخوان داری به شدت احساس می‌شود. اگر سیاست روشنی در این موارد دنبال شود بارش‌های مانسون تابستانی ، حجم مناسبی آب وارد مخازن سطحی وزیر سطحی کشور خواهد کرد و دستکم از کویری شدن بیشتر جلوگیری خواهد نمود.سیل اخیر، چهره تخریب بی‌حساب و کارشناسی نشده طبیعت را عریان کرد و نشان داد خشکسالی و از بین بردن پوشش گیاهی، باران چند میلیمتری را چگونه به تهدید تبدیل می‌کند.

جبهه ملی ایران سنگین شدن این خسارات را ناشی از بی برنامگی و سوء مدیریت و ناتوان حکومت در امداد رسانی به مردم می‌داند. ما به خانواده هایی که عزیزان خود را در جریان این سیل ها از دست داده اند، صمیمانه تسلیت می‌گوییم و  با هموطنان شریفی که در اثر بروز این حوادث اسفبار خانه و کاشانه و کشتزارشان از بین رفته عمیقا اظهار همدردی می کنیم. جبران این خسارات جانی به هیچ صورتی ممکن و میسر نیست. اما ما از مسئولان حکومتی می‌خواهیم که اندکی از بذل وبخشش‌های بیهوده خود که دور ازمنافع ملی است کاسته، و حداقل هرچه زود ترخسارات مالی وارد شده به هموطنان سیل زده را جبران نمایند.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

شانزدهم مردادماه 1401 خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

نگاهی به انقلاب مشروطه ایران

 

چهاردهم مرداد 1401، یکصدوشانزدهمین سالگرد انقلاب مشروطیت ایران است.انقلابی که ملت بزرگ ایران با فداکاری بسیار و نثار خون خود جهت تحقق مردم سالاری و برقراری حاکمیت ملی در آن گام نهاد.وقوع انقلاب مشروطه در14 مرداد 1285 مهمترین رخداد سیاسی تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. این رویداد عظیم سیاسی باعث شد تا ایرانیان به اهمیت آزادی و استقلال و  وضع قانون برای جلوگیری از سقوط کشور به ورطه فساد و نابودی پی ببرند.ریشه های تاریخی و مردمی جنبش مشروطیت را نمی توان از یکدیگر تفکیک کرد و دراین راستا ریشه های انقلاب مشروطه ایران را می توان به شرح زیر بر شمرد:

نخست، تاثیرتحولات شگرف و بزرگی که دراروپا پس از قرن هیجدهم و در دوران رنسانس آغاز گردیده ودر این قاره تغییرات شگرفی را پیش آورده بود.در زمانی اندک کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری به قانون اساسی،پارلمان،احزاب و مطبوعات آزاد دست یافتند.و درکنار آن ها با دست یابی به تکنولوژی جدید،در جاده ترقی و توسعه پیش تاختند.اگرچه این تحولات در غرب تاثیرمستقیم و سریعی بر جامعه و حاکمان ایران نداشت، اما جرقه ای ایجاد کرد و شعله ای را بر افروخت.

دوم، سلسه تحقیر‌های تاریخی ناشی از شکست ایران درجنگ با روسیه درزمان فتحعلیشاه و انگلستان درادوارناصرالدین شاه ومحمد شاه وپذیرش قراردادهای ننگینی چون گلستان و ترکمنچای ، و پاریس و مجموعه امتیازات تجاری و دیپلماتیک چون کاپیتولاسیون را ازدیگر عوامل زیربنائی شکل گیری انقلاب مشروطیت می توان برشمرد.

سوم، امتیاز‌هایی که ناصرالدین شاه برای تامین هزینه سفرهایش به اروپا به دول بیگانه داده بود باعث خشم و خروش مردم شد. امتیاز‌هایی چون امتیاز توتون وتنباکو از این دست بود. اگر چه میان فئودال‌های داخلی و امپریالیست‌های خارجی اتحاد و پیوند نامیمونی وجود داشت، حضور بیگانگان واستثمارمنابع کشور برای بسیاری ازتوده ها خوشایند نبود. این عوامل باعث افزایش شورش‌های دهقانی علیه فئودال‌ها وافشا گری نویسندگان روشنفکر علیه شاه مستبد می شد.

چهارم، تاثیرات انقلاب فرانسه و بویژه انقلاب 1905 روسیه ازدیگرعوامل زمینه ساز و ریشه ای جنبش مشروطیت بودند. مبارزات انقلابیون روس از ریشه های کلیدی بود که ایده مشروطه خواهی در میان ایرانیان را ایجاد کرد. علت آن بود که درسال‌های آغازین قرن بیستم هزاران کارگر ایرانی در قفقاز و باکو مشغول کار بودند و بسیاری از آن‌ها در اعتصابات کارگری شرکت می‌کردند. ازطرفی سالانه حدود ۱۰۰ هزار کارگر، ایران را به مقصد روسیه ترک می‌کردند.

به موازات ریشه های چهارگانه انقلاب مشروطیت، هم چنین باید از روشنفکران اثر گذاری مانند میرزاملکم خان،آخوندزاده،طالبوف و مستشارالدوله یاد کرد که با انتشارروزنامه و کتاب،در داخل و خارج از کشور شروع به فرهنگ سازی در جامعه ایران و آشنا کردن مردم به حقوق اولیه و انسانی خود نمودند.انقلاب مشروطیت ایران رهبر فردی مشخصی نداشت.صدها انجمن و شخصیت آزادیخواه در هدایت آن سهیم بودند.انقلاب مشروطیت در زمانی به پیروزی رسیدکه در هیچیک از کشورهای منطقه اثری از دموکراسی،قانون اساسی، احزاب و مطبوعات دیده نمی شد.اما هزاران دریغ و افسوس که هیچیک از چهار پادشاه پس از انقلاب مشروطیت به قانون اساسی و موازین دموکراسی و حاکمیت ملی وفادار نماندند.با نام و ظاهر مشروطیت به سان حکومت مطلقه پادشاهان قبل از انقلاب مشروطیت،حکومت فردی و استبدادی برقرار کردند و به سلطنت مشروطه گردن ننهادند.نتیجه این عملکرد ها آن که ملت ایران،هفتاد و دوسال پس از انقلاب مشروطیت به امید کسب آزادی و استقلال و استقرار حاکمیت ملی به طرف انقلاب بهمن 57 سوق داده شد.انقلابی که متاسفانه باز هم حکومت استبدادی فردی به شکل سابق را تداوم بخشید و فقط نام و ظاهر آن تغییر کرد.انقلابی که نتایج سخیف و زیان بار آن برای همگان روشن است و امروز بر هیچکس پوشیده نیست.

جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که برای اعتلای وطن و ساختن ایران پیشرفته و ملتی مرفه و سر افراز باید از تاریخ آموخت و از آنچه گذشته پند گرفت و عبور کرد و چشم به آینده دوخت.هیچ راهی جز استقرار حاکمیت ملی،آزادی، استقلال،حفظ یک پارچگی میهن،جدایی دین از حکومت و نظام برخاسته از انتخاب و رای آگاهانه مردم در شرایط دموکراتیک وجود ندارد.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

 تهران-چهاردهم مرداد1401 خورشیدی

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

برگزاری مراسم هفتادمین سالگرد قیام ملی 30 تیر

 

 

عصر روز پنجشنبه 30 تیر 1401 عده ای از اعضای شورای مرکزی همراه تعدادی از کادرهای تشکیلاتی جبهه ملی ایران بر سر مزار شهدای گرانقدر سی ام تیر در ابن بابویه حضور یافته و مزار شهدای روز سی ام تیر 1331 را در هفتادمین سالگرد این قیام ملی گلباران کردند.در مراسمی که بر سر مزار شهدای 30 تیر برگزار شد،ابتدا صدای رهبر نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق  در مورد قیام ملی سی ام تیر پخش شد و بعد سرود جاودانی « ای ایران » به طور دسته جمعی هم خوانی گردید.در این مراسم خانم الهه امیرانتظام و آقایان دکتر بهروز برومند،دکتر محسن فرشاد یکتا،دکتر حسین مجتهدی و دکتر حسین موسویان سخنانی در مورد قیام ملی سی ام تیر ایراد نمودند.حاضران همچنین بر سر مزار دکتر حسین فاطمی ، دکتر غلامحسین صدیقی و غلامرضا تختی حضور یافته و نسبت به این شخصیت های ارجمند ملی ادای احترام نمودند .

                                 تهران-31تیرماه 1401

                            روابط عمومی جبهه ملی ایران

 

 

 

 

 

 

 

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

هفتاد سال پس از قیام ملی سی ام تیر باز هم با استبداد روبرو هستیم

 

در روز سی ام تیر 1331 ملت ایران برای دفاع از آزادی و حاکمیت ملی و استقلال و در حمایت از رهبر جنبش استقلال طلبانه و آزادیخواهانه ملت ایران،دکتر محمد مصدق،پای به عرصه قیامی ملی و تاریخی گذاشت.ملت با نثار خون خود موجب تداوم نهضت ملی ایران گردید.سی ام تیر نقطه عطفی تاریخی در حیات سیاسی کشور ما و حاوی درس هایی آموختنی و عبرت آموز از غیرت و شجاعت ملت ماست.

جبهه ملی ایران روز 30 تیر 1331 را برای مقابله با استبداد وابسته و حمایت از مصدق اعتصاب عمومی اعلام کرد و از مردم فراخوان نمود که به پشتیبانی از مصدق برخیزند.بدین سان قیام خونین سی ام تیر با تعداد زیادی کشته و مجروح رقم خورد.عصر همان روز دولت 5 روزه قوام السلطنه ساقط شد و مصدق با خواست و اراده ملت بر اریکه قدرت بازگشت.گرچه توطئه ها متوقف نگردید و سرانجام یک سال و اندی بعد کودتای بیگانه ساخته 28 مرداد 32 به حاکمیت ملی و آزادی و استقلال در ایران پایان داد

جای بسی دریغ و تاسف است، که پس از گذشت هفتاد سال از سرکوب خونبار استبدادی سی ام تیر ماه، همچنان جامعه ی ایران شاهد استبداد و دیکتاتوری و تشدید موج سرکوب دگراندیشان آزادیخواه و فرهیخته ای است، که در مسیری مدنی، مشفقانه با انگیزه ای میهن گرایانه و آزادیخواهانه زبان به نقد و اعتراض گشوده و در برابر فجایع اجتماعی سکوت پیشه نساخته اند. در روزهای اخیر از یکسوی پژوهشگری چون دکتر سعید مدنی، جامعه شناس دردمندی که پیوسته دغدغه عدالت اجتماعی را داشته و اعتلای ایران را در آرمان های دکتر محمد مصدق بازجسته است، بازداشت می شود، از دیگرسوی کوشندگان صدیق عرصه ی حقوق بشری و تلاشگران شریف مدنی و نیز صنفی از جمله نرگس محمدی، مصطفی تاج زاده، کیوان صمیمی، محمد حبیبی، و رضا شهابی ونیز هنرمندانی چون جعفر پناهی، محمد رسول‌اف و مصطفی آ‌ل‌احمد به بند و زندان گرفتار می آیند. شماری از مادران دادخواه و بازنشستگان و فعالان کارگری، صنف معلمان و بازنشستگان نیز از این موج تعدی در امان نمانده اند و به جای پاسخ منطقی و رسیدگی به ظلمی که بر آنان رواداشته شده است، دستگیر و زندانی شده اند. گروهی از حقوقدانان و وکلا چون آرش کیخسروی به احکام سنگین قضایی محکوم می گردند. این در حالی است که پرونده های کلان اقتصادی و امنیتی و جاسوسی که تهدیدی ملی از سوی کشورهای بیگانه است ، همچنان گشوده مانده و در هاله ای از ابهام است، اما فرزندان پاک نهاد این کهن بوم وبر محبوس می شوند. جبهه ملی ایران همنوا با آحاد ملت ایران خواهان پایان دادن به نقض موازین حقوق بشری و آزادسازی همه زندانیان سیاسی و تشکیل محاکم عادلانه برای ناقضان حقوق مدنی و منافع ملی است. بی گمان یکی از بزرگترین درس های قیام ملی سی ام تیرماه آن است، که تنها با استقرار قانونی دموکراتیک در پرتو گفتمانی مبتنی بر موازین حقوق بشری منافع ملی ایران در برابر قدرت های متعدی و مداخله گر حفظ می شود. و کشتی طوفان زده این مرز و بوم به ساحل امن رهنمون می گردد.

تهران سی ام تیر ماه 1401

  هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به آقای رضا پهلوی

 

آقای رضا پهلوی، ولیعهد آخرین پادشاه ایران

به شما به عنوان یک فرد ایرانی هموطن خود درود می گوییم وادای احترام می کنیم.

شما در مصاحبه ی خود در روز 13 خرداد1401 که با پوشش رسانه ای تدارک شده ی گسترده ای انجام گرفت،مطالبی را ذکر کردید که واکنش های گوناگونی را به دنبال داشت و ما را نیز ناگزیر می کند که جهت تنویر افکار عمومی  نسبت به برخی از نکات آن مصاحبه، به روشنگری بپردازیم. شما ضمن بیانات خود گفتید از اپوزیسیون جمهوری اسلامی نا امید هستید و خود اپوزیسیون را بخشی از مشکل اوضاع فعلی دانستید.باید به شما یادآوری کنیم پس از انقلاب بهمن 57 ، نحله های مختلف اپوزیسیونی که شما آن را بی خاصیت و بخشی از مشکل نامیده اید،در شرایطی بسیار خطیر و دشوار درگیر مبارزه ای پیگیر و مداوم با اقتدارگرایان و انحصارطلبانی که به اهداف ملت از انقلاب پشت نمودند،بوده و هستند.دراین مبارزات در طول بیش از چهاردهه ،هزاران کشته و ده ها هزار زندانی در شرایط بسیار دشوار و هزاران نفر تکفیر شده و جلای وطن کرده و از هستی ساقط شده داشته اند.از همان ماه های اول،در مخالفت با اعمال و رفتار حاکمان جمهوری اسلامی برخاسته از انقلاب،صدها حرکت اعتراضی انجام داده،هزاران نشریه و بیانیه منتشر کرده و تا  به امروز از پای ننشسته اند واین خیزش همگانی امروز نتیجه روشنگری و افشاگری آنان نسبت به خطا ها و انحرافات حکومت ، طی سال ها تلاش ،شکل گرفته است.اکنون شما چگونه به خود اجازه می دهید که اپوزیسیون حاضر در ایران با سال ها فداکاری و ایثار و پرداخت آن همه هزینه را بی خاصیت و بخشی از مشکل بدانید؟ بر عکس به دلایل روشن این شمایید که با مواضع مبهم و غالبا ضد ونقیض، در سر راه وحدت ملی و تلاش مردم ایران در جهت استقرار حاکمیت ملی و آزادی و استقلال در این سرزمین بخشی از مشکل هستید.شما از یک طرف در 42 سال قبل در قاهره در انظار عمومی سوگند پادشاهی یاد کرده اید و از طرف دیگر در نوار صوتی خود در سال گذشته می گوئید که رژیم پادشاهی موروثی را قبول ندارید و طرفدار نظام جمهوری و انتخابی میباشید.و یا ذکر می کنید که اصلا مایل به فعالیت سیاسی و داشتن هیچ مقامی نیستید.این سر در گمی از کجا ناشی می شود که موجب تفرق دیدگاه های مختلف گردیده و انسجام و وحدت ملی ایرانیان را دچار مشکل نموده  و برای جمهوری اسلامی فرصت مغتنمی را فراهم می سازد؟

شما و طرفداران شما انقلابیون سال 57 را که یقینا اکثریت قریب به اتفاق اقشار و گروه های اجتماعی و سیاسی ملت ایران را تشکیل می داده اند مسئول سیاه روزی ها و نابسامانی های امروز کشور معرفی می کنید در حالیکه همه کس میداند که تمام انقلاب ها در طول تاریخ و در تمام جهان در اثر رفتار غلط وسیاست های نادرست حکومت های مستقر روی می دهند. البته قدرت های خارجی هم سعی میکنند تا برای حفظ منافع خود بر امواج انقلاب سوار شده و اهداف خود را به پیش ببرند.  بنا بر این اولین مسئول انقلاب ایران هم کسی به جز محمد رضا شاه پهلوی یعنی پدر شما نیست.اگر به سخنرانی تلویزیونی ایشان در روز 15 آبان 57 یک بار دیگر نگاه کنید می بینید که به تمام مفاسد و مظالمی که موجب بروز انقلاب ایران شد،اذعان کرده اند.

از کودتای اجنبی ساخته 28 مرداد32 تا زمان انقلاب57 قانون اساسی مشروطیت زیر پا گذاشته شد و پادشاه همواره حکومت کرد نه سلطنت.همه امور کشور را در ید قدرت انحصاری خود گرفت.آیا نباید ایشان مسئول وقوع انقلاب و تمام مصائب و تیره روزی های امروز مردم ایران شناخته شود؟ البته در قبال آن رفتار ها هیچ تقصیری متوجه شخص شما نیست اما حد اقل اظهار نظردر باره گذشته نشان دهنده طرز تفکر و داوری و عقاید شماست .شما  به کودتای 28 مرداد و همکاری دربست دربار با دستگاه های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ، به زندانی کردن نخست وزیر قانونی و قهرمان ملی کردن نفت تا پایان عمر،به اعدام فجیع دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دولت ملی، به استبداد و اختناق و رفتار ساواک ،به اعدام ها وزندان ها وشکنجه ها، به تاسیس حزب واحد رستاخیز و گفتن اینکه هرکس عضو این حزب شاه ساخته نشود باید از مملکت برود، به پیش کش کردن بخش مهمی از خاک ایران یعنی بحرین به قدرت های استعماری ، به برگزاری جشن های نمایشی پر هزینه و تحمیل کردن مخارج سنگین آن ها بر گرده ملت محروم ایران و به انواع فساد ارکان حکومت ورود نمی کنید و نسبت به این مسائل اعلام موضع نمی نمائید و بدون ورود به آن مظالم و محکوم کردن آن ها فقط می خواهید از عنوان «شاهزادگی» و فرزندی آن پادشاه برخوردار شوید که این تناقض قابل قبول نیست.

آقای رضا پهلوی! شما به دلیل توارث و فرزندی شاه سابق،دارای یک موقعیت بدون بدیل و کاملا استثنائی می باشید. شما ولیعهد شاه سابق ایران هستید.شما به عنوان وارث رژیم پادشاهی و سلطنت شناخته می شوید.شما چه بگوئید و چه بر زبان نیاورید نماد نظام سلطنتی تلقی می شوید و هرکس به ندای وحدت خواهی شما پاسخ مثبت بدهد و با شما همکاری نماید به طور واضح تایید کننده نظامی که شما نماد آن هستید شناخته خواهد شد. از همین روی گروه های بسیاری از جامعه که طالب استقرار حاکمیت ملی بر اساس رای و انتخاب مردم بوده و به استقلال و آزادی و عدم وابستگی به قدرت های بیگانه اعتقاد دارند و بازگشت به گذشته را قبول نداشته و نگاه مترقیانه و رو به جلو دارند،علیرغم اوضاع اسفناک و مشقت بار موجود نمی توانند با شما همراه شوند و اتحاد با شما را، اتحاد «همه با نظام سلطنتی» به شمار می آورند.به ویژه که تجربه تلخی هم از«همه با هم»در ضمیر مردم ایران رسوخ کرده که به آسانی زدوده شدنی نیست.ازهمین جاست که شما در وضعیت فعلی نه عامل همگرایی واتحاد که موجب نفاق و واگرایی شناخته می شوید یعنی دقیقا بخشی از مشکل بر سر راه وحدت نیرو ها می باشید..مگر آنکه موضع خود را نسبت به گذشته و نسبت به نظم آینده کشور با صداقت و صراحت اعلام نمائید.اگر شما حقیقتا به فکر رهایی ایران از چنگال استبداد و مخمصه کنونی بوده و به طور واقعی به نظام جمهوری و رای مردم و آینده روشن این کشور پس از یکصدوبیست سال تلاش ناکام که  برای استقرارحاکمیت ملی وآزادی پشت سر گذاشته، اعتقاد دارید سوگند پادشاهی 42 سال قبل را لغو کنید و به اطرافیان خود بگوئید از واژه «شاهزاده»برای شما استفاده نکنند و جمهوری خواهی خود را به صراحت اعلام نمایید وهواداران خود را در یک جمعیت جمهوری خواه متشکل نمایید.و آنگاه در عرصه سیاسی کشور گام بگذارید و اگر به آن سوگند و تعهد برای اعاده مشروطه سلطنتی پای بندید به وضوح بیان کنید و یک حزب سلطنت طلب بر پا کنید تا تکلیف برای همه روشن باشد. قبل از اعلام موضع شفاف در مورد آینده، فراخوان دادن و دخالت شما در جنبش مردم ایران، سازنده نبوده و به عنوان موج سواری وترفندی برای مصادره جنبش تلقی می گردد. ونتیجه ای جز جلوگیری از ایجاد وحدت ملی و تضعیف و تخریب خیزش مردم و خوشنودی حکومت درمانده و به بن بست رسیده و بدون آینده جمهوری اسلامی نخواهد داشت.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

                                                                            تهران-پنجم تیرماه 1401 خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه سازمان مهندسان جبهه‌ ملی ایران پیرامون حادثه فروریزش ساختمان متروپل در آبادان

 

مردم سرافراز ایران،
همانگونه که اطلاع دارید در اثر فروریزش ساختمان مجتمع متروپل شهر آبادان چندین نفر از شهروندان عزیز آبادانی جان خود را از دست داده و چندی دیگر نیز دچار جراحات و صدمات جانی و مادی گردیده‌اند. می‌دانیم که از دلایل این دست حوادث ناگوار، که قلب فرزندان ایران و هر انسان آزاده و آزادی خواه را به درد می‌آورد، عدم نظارت اصولی و مرحله‌ای از سوی مراجع صدور پروانه ساختمانی بر ساخت و سازها و گردش کارهای غیرمسئولانه، غیر علمی ، غیر شفاف دستگاههای مرتبط با امر مهندسی ساختمان در مراحل مختلف مطالعات، طراحی، نظارت و اجراست.

بی کفایتی عده‌ای از مسئولان نالایق، ضعف دانش مهندسی و غصب عناوین حرفه‌ای و مدیریتی از سوی کارگزاران دست نشانده و اغلب مجیزگوی قدرت حاکم در سازمان‌های متولی بخش مهندسی و کنترل ساختمان ، از جمله شهرداری‌ها، بنیاد مسکن و وزارت راه و شهرسازی است که در سالیان گذشته موجب بروز تصمیمات، مصوبات و اشتباهات بزرگی شده که نتایج آن بر همگان پیداست.

در نظر نداشتن هویت ملی و معماری بوم گرایانه ایران، بی توجهی به اقلیم، کوچک شماردن مقام علم، عدم رعایت قوانین و منشورهای جهانی شهرسازی، نگاه مالی و کاسب‌کارانه به حوزه معماری و شهر، تقلیل عامدانه علم مهندسی سازه به چند امضای معمول و بی‌نظارت ، بی‌توجهی به نقطه‌نظرات صاحبان قلم و اندیشه، رشوه‌دهی و اعمال نفوذ برای دور زدن های به ظاهر قانونی و یا خم کردن قوانین و مقررات ملی ساختمان، تغییر کاربری باغات و مزارع کشاورزی، زمین‌خواری، جنگل‌خواری، کوه‌خواری، رودخانه‌خواری و فروش آسمان شهر، همچنین تقدم دادن سواره بر پیادگان شهری، هرج و مرج بصری در سیمای شهری و روستایی و محله‌ای بسیار گردیده است که این‌ها فقط معدودی از هزاران دلیل این فجایع در بعد شهری و کشوری است.

پیداست که امروز مراجع متولی صنعت ساختمان و شهرسازی تبدیل به بازیچه‌ای برای قمارگری‌های سودگرایانه بخشی از سرمایه داری حاکمان و صاحبان قدرت شده‌اند. این سازمان‌های زهوار دررفته با هزار پیچ و تاب مبادرت به نادیده گرفتن قوانین و مقررات ملی ساختمان میکنند تا بتوانند اندک رشوه‌های قانونی خود را تحت عناوین مختلفی از سازندگان ساختمان طلب کنند، و خود به دستگاه شبانه روزی تخریب و نابسامانی شهری تبدیل شده‌اند.

البته که بسیارند، کارکنان شریف، مهندسین، سرمایه‌گزاران و سازندگان وطن پرست که در حرفه انصاف و اخلاق حرفه‌ای را در نظر دارند، اما تحت ستم سیستماتیک جاری، نه سودای سود چندان دارند و رنج و دشواری و سرشکستگی روحی و روانی را به مهر مردم خریده‌اند.
در سالیان گذشته شاهد بودیم که مهندسین شریف این مرز و بوم، پیش از وقوع حوادث، طی گزارشات مستند، خطر ساخت و ساز غیر ایمن پروژه‌ها را گوشزد کرده و رسالت فنی و ملی خود را تمام کرده بودند، اما مدیران نالایق و سازندگان غیر حرفه‌ای و اغلب دست نشانده با بی توجهی تام و تمام به این نکات، موجب خدشه‌دار شدن آبروی حرفه‌ای مهندسان می‌شوند.

سازمان مهندسان جبهه ملی ایران ضمن بیان تسلیت و دل آرامی به خانواده‌های داغدار و مصدومین حادثه فروریزش ساختمان موسوم به متروپل شهر آبادان، بی‌کفایتی دستگاه حاکمه و سازمانهای غیر مسئول را محکوم می‌کند و به یکایک مهندسان وظیفه‌شناس در گوشه گوشه ایران عزیزمان دست مریزاد می‌گوید. امیدواریم تا در یک سیستم سیاسی شفاف و پاسخگو، شاهد بازسازی، باز زنده‌سازی و توسعه پایدار شهرها و روستاهای میهن عزیزمان باشیم.

سازمان مهندسان جبهه ملی ایران
تهران — سوم خرداد ماه ۱۴۰۱ خورشیدی