اول-دولت ملی دکتر محمد مصدق که علیرغم میل قدرت های استعماری و هیات حاکمه وابسته و فاسد ایران و تنها با حمایت ملت و با هدف ملی کردن نفت بر سر کار آمده بود،با برقراری دموکراسی و حاکمیت ملی و استقلال سیاسی و برداشتن گام هایی بلند در راه اعتلای کشور، الگویی از آزادی و استقلال را به کشورهای منطقه و سایر کشور های جهان سوم نشان می داد که با تداوم منافع قدرت های سلطه گر بیگانه در تضاد کامل بود، لذا آنان به براندازی آن دولت ملی مصمم گردیدند.
دوم- خصومت تاریخی و دیریینه بین ایران وانگلیس که خود ریشه درماهیت امپریالیستی واستعماری دولت بریتانیای کبیر داشت.
سوم- محور اصلي دعواي ايران و طرف انگلیسی كنترل بر فرايندهاي اكتشاف، استخراج و فروش نفت بود به همین دلیل انگليس وامريكا با وجود آنكه درظاهر خود را موافق با ملي شدن صنعت نفت ايران نشان می دادند، اما در واقع به هيچ وجه حاضر نبودند که كنترل فرايندهای فوق را از دست بدهند. بویژه بدان دلیل که آنان نگران تحركات مشابه در سایركشورهاي نفت خيز نيز بودند.
چهارم- اینکه، غربي ها درتوجيه عدم توافق با ايران به ويژگي هاي ملي ايراني ها و شخصيت مصدق متوسل شدند. درسایه سیاست فوق انها تلاش کردند تا مصدق را فردي كه سروكله زدن با او بسيار دشوار بوده و غيرمنطقی، نامتعارف وخشك انديش است، معرفي کنند ودراین راستا تلاش رسانه اي گسترده اي را در داخل و خارج از ايران براي تخريب شخصيت مصدق و يارانش كليد زدند.
پنجم- نگاه به عوامل داخلی است، دراین مورد می توان به فرایند مربوط به مجلس هفدهم که اکثر نمایندگان آن به روال همیشگی با دخالت ایادی هیات حاکمه مثل ژاندارمری و پادگان های ارتش و مالکان بزرگ انتخاب شده بودند اشاره کرد ، به دلیل همین دخالت ها،مصدق انتخابات آن مجلس را نیمه کاره متوقف کرده بود،این مجلس با توطئه هایی که برای براندازی دولت ملی طراحی می شد کاملا همراهی می کرد و در جریان استعفای دکتر مصدق در 25 تیر 31 بلافاصله به قوام السلطنه برای نخست وزیری رای اعتماد داد که البته دولت 5 روزه قوام با قیام ملی 30 تیرساقط گردید و مصدق به اریکه قدرت باز گشت.سرانجام هم در مردادماه 32 و قبل از کودتا مصدق ناگزیر شد با برگزاری رفراندوم و پرسش از مردم در صدد انحلال آن مجلس برآید.
ششم- انگلیسی ها با برگزیدن كارشناسان خبره، شبكه غيررسمي در بطن نيروهاي مسلح به رهبري زاهدی ،اخوي و ارفع و ترتیب دادن جلسات منظم سفارت با عوامل سرویس های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا نظيرشاپور ریپورتر، ارنست پرون، احمد هومن، سيدضياء وبرادران رشیدیان وبرخی روحانیون وابسته، زمینه های تسریع کودتا را فراهم کردند. ازطرف دیگرفشارهاي اقتصادي انگلیس وامریکا در قالب فشار بر بانك بين المللي، قطع كمك هاي امريكا به ايران، تحريم هاي بانكي و كشتيراني، زمینه ها رابرای براندازی مصدق آماده نمود.
هفتم- تحركات افراد منشعب شده از جبهه ملي مانند کاشانی،بقائی،مکی وحائری زاده عليه مصدق و ياران او با استفاده از تريبون مجلس و روزنامه هاي كثيرالانتشار واختلاف كاشاني و مصدق را می توان ازعوامل اصلی داخلی زمینه سازبراي كودتاگران دانست.
مجموعه عوامل فوق باعث شد تا برغم درایت و هوشیاری فوق العاده دکترمصدق درراستای انجام اصلاحات در كابينه پس از بازگشت از سفر لاهه به ايران، پيروزي خود را با يك رشته ضربات كوبنده به عوامل داخلی بیگانگان، شامل گرفتن مسئوليت وزارت جنگ وتغيير نام آن به وزارت دفاع، انتصاب سرتيپ رياحي به رياست ستاد ارتش، ، انتصاب اميني به وزارت درباردنبال كند.
سرانجام باید روی کار آمدن ژنرال آیزنهاور در آمریکا در حدود اول بهمن31 و همراه شدن کامل دولت آمریکا با انگلیس ، مرگ استالین دیکتاتور قدرتمند شوروی در نیمه اسفند31 وپیدا شدن فرصت مناسب برای غرب در دوران جنگ سرد را در آغاز حرکت کودتا موثر دانست.کودتایی که کاخ آمال و آرزوهای ملت ایران را برای داشتن آزادی و استقلال و پیشرفت و توسعه ویران نمود.
تهران-28 مرداد1401
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران