دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

غده سرطانی سه هزار میلیارد تومانی

هشداربه ملت ایران

غده سرطانی سه هزار میلیارد تومانی

هفته هاست که موضوع ارتشاء سه هزار میلیاردتومانی ازبانک صادرات توسط فردی که می خواست بانکی به نام بانک آریا تاسیس کند،وگویا پروانه تاسیس آن پس از روشدن کلاهبرداری اخیر معوق مانده ، همه محافل اقتصادی واجتماعی وحتی مردم عادی راشگفت زده کرده است . مهمتر اینکه همین فرد ویا باند اوشرکت فولادخوزستان راهم که 5/50 درصدآن متعلق به دولت بوده خریداری کرده است. به گفته رئیس سازمان حسابرسی متهم با یاری کارشناسان و مشاوران بانکی وپرداخت یک میلیاردتومان رشوه ، اقدام به تهیه اعتباراسنادی خارج ازسیستم نرم افزاری بانک و حدود اختیارات وبدون ثبت در دفاتر شعبه کرده وسپس این اسناد اعتباری را در 7 بانک دیگر تنزیل کرده ودرسررسیدبا گرفتن اعتبارات تازه نسبت به تسویه اسناد قبلی اقدام کرده است. درهمه این امور،جعل،تبانی وعدم انعکاس رویدادها دردفاتروعدم ارسال اطلاعات به مراکزصلاحیت دارانجام گرفته است که نشانه سستی وغفلت کل نظام نظارتی بانکی زیرنظروزیر اقتصادورئیس کل بانک مرکزی است . واین افراد دربرابرملت ایران یا صاحبان اصلی بانک هاوثروت های ملی بایدپاسخگوباشند. هموطنان عزیز، ازدیدکارشناسی کارسازمان خصوصی سازی ، بورس اوراق بهادار و طرز کاربانک ها ، به ویژه در زمینه واگذاری اعتبارات درهمه زمینه هامانند بقیه امور اقتصادی ،ازپایه معیوب است. اختلاس سه هزار میلیاردتومانی فقط نمونه ای ازبیماری وحشتناک فساد در سیستم بانکی ودستگاه های اداری کشوراست . پرسش اصلی این است که چرا اینگونه سوء استفاده ها به داستان روزمره تبدیل شده وعلیرغم افشاگری های سربسته ( مانند فهرست 250 نفره مفسدان اقتصادی که آقای رئیس جمهورشش سال پیش هنگام معرفی کابینه خود به مجلس درجیب داشت.)، یابدهکاران میلیاردی به سیستم بانکی که قرار بود نامهایشان منتشرشود ، یاچگونگی پیدایش 60 هزار میلیاردتومان معوقه های بانکی ویا داستان زمین خواری های بزرگ ، هرگز به طورجدی تعقیب نشده وکاهشی در اینگونه جرائم کلان دیده نشده است . دلیل عمده این سوء استفاده ها وانحرافات اقتصادی ، بیراهه ایست که از روزاول انقلاب درنظام سیاسی کشوروطرزتقسیم پست ها ومقام های درآمدزا به گروهی از سردمداران انقلاب (برخی روحانیان وبازاریان خاص ) روی داد. همین باند وگروه پس از ده ماه از انقلاب با حادثه اشغال سفارت آمریکا وگروگانگیری ، بقیه دارندگان سهم درانقلاب را به تدریج از صحنه خارج کردندوهمزمان سرنوشت وزارت بازرگانی ، بنیاد مستضعفان، بنیادمسکن وسایرمراکز حساس اقتصادی رابه دست گرفتند. اگر سه هزارمیلیاردتومان از بانک های دولتی به بهانه واردات وگشایش اعتبار کلاهبرداری شد، به این دلیل است که باندی خاص، فردیاافرادخاصی رابه عنوان وزیر واردکابینه میکند این فرد یاافرادتمام مقررات حمایتی پنجاه ساله واردات وصادرات راکه به کمک آنها پایه های صنعتی سازی کشورریخته شده بود لغوکردند . دیگربرای واردات ثبت سفارش لازم نیست،دیگربانک هاحق ثبت سفارش نمیگیرندواز سپرده ثبت سفارش خبری نیست. حقوق گمرکی وتعرفه های حافظ تولیدات داخلی،سهمیه های مجاز واردات،محدودیت های ارزی ومقداری واردات به بهانه بازرگانی آزادکه مطلوب بازاریان وارداتچی است ،برچیده شده است . دیگرکسی نمیتواند بداندکه چه کالائی به چه مقدارو از کجا وارد میشود،چگونه تامین مالی شده ، قیمت های واقعی چیستند،به کجا حمل میشود ودر کجا یا در کدام کارخانه تبدیل به کالای نهایی میشود وچگونه به دست مصرف کننده میرسد.کلاهبرداری سه هزار میلیارد تومانی ازسیستم بانکی دولتی درشرایطی صورت میگیرد که تمامی سلسله مراتب تصمیم گیرندگان دریک خط قراردارند. رئیس جمهور وزیردارائی را انتخاب میکندکه مسلما بایدازبانداو باشد،رئیس کل بانک مرکزی را وزیردارائی به رئیس جمهور معرفی میکند،هیئت مدیره بانک ها محصول مشترک وزیر دارائی ورئیس کل بانک مرکزی هستندو روسای شعب بانکها و منطقه ها دست چین روسای بانکها وهیئت مدیره هابا اطمینان ازوفاداری جناحی آنهاگماشته میشوند.درچنین شرایطی ، یک دستور واگذاری اعتبارو حتی یک سفارش تلفنی،درخواست گشایش اعتباربرای واردات را به جریان می اندازد ومیلیونها دلارحواله میشودبی آنکه مقررات وملاحظات معمول بانکی رعایت شود وتضمینی وجود داشته باشدکه کالای واقعی به ارزش ارزی واقعی واردکشور میشود و واردکننده واقعی درموقع دریافت اسنادگمرکی –بانکی (پروفورما ، بارنامه ،گواهی مبداء اسناد بازرسی ومفاصا حساب ارزی وپرداخت ریالی ) درکشوروجود داشته وباپرداخت همه بدهی هاودریافت اسناد برای ترخیص کالا اقدام نماید.طبق مقررات اجرائی بانکی،هرشعبه باهر درجه بندی،حدومرزی برای واگذاری اعتبارویا پیشنهاد اعطای اعتبار برای هرامراقتصادی دارد. هرقدر مبلغ اعتبار بیشتر باشد مراحل رسیدگی،تعداد امضاهای تاییدومعرف هانوع وحدود ضمانت هابیشتر میشود. بسیارساده میتوان هرپرونده اعتبار بانکی سوءاستفاده را ازلحظه شکل گیری تاپایان ،موردبررسی فنی وکارشناسی قرارداد ودیدچه عواملی درجلب این موافقت هانقش داشته اند.شنیدن مکالمات تلفنی وزیردارائی ،رئیس کل بانک مرکزی،مدیران بانک ها ، روسای شعب وروسای مناطق ونیزملاحظه نامه هاومکاتبات ازبالا به پائین چگونگی پیدایش این فاجعه های اقتصادی را آشکارمیسازد.

هموطنان عزیز، درشریطی که بواسطه بسته بودن بازار پول وارز واعتباری کشوروعدم رابطه عادی بادنیا،حداقل نرخ بهره درکشورتا پنج برابرنرخ رایج درجهان شده،بانکداری یاتسلط بر پول دیگران به سود آورترین حرفه درایران تبدیل شده وسود سرمایه فراترازشصت درصدکمترین مزایای بانکداری درجمهوری اسلامی است.به همین علت است که هرباند اقتصادی- سیاسی بدنبال کسب مجوزتاسیس یک بانک،یک موسسه وام واعتبارویایک تعاونی اعتباری است. بانک مرکزی که دست نشانده وزیر دارائی ومقامات سیاسی شده دیگردارای آن قداست وتوان نظارتی واجرائی نیست که دربرابر این تقاضا ها ایستادگی کند. نیاز به وجودبانک جدید،حوزه جغرافیائی فعالیت بانک با نوع فعالیت،منابع تامین سرمایه اولیه ،اهلیت موسسین ،صلاحیت حرفه ای مدیران،سوابق مدیران وصاحبان،بدهی آنها به سیستم بانکی و مالیاتی،پرونده های آنان درقوه قضائیه،حسن شهرت آنها وده ها نکات دیگر،درهمه دنیاپیش ازصدور مجوز فعالیت بانکی از همه مراجع رسمی وغیررسمی موردپژوهش قرار میگیردکه مسلم است درنظام سیاسی – اقتصادی بسته محفلی،خانوادگی وفرقه ای فعلی انجام آن به طور دقیق قابل تحقق نیست .

هموطنان عزیز، درجامعه ما،تسلط باندها بربانک ها وموسسات مالی واعتباری مقدمه تسلط آنهابراموال دولتی وثروت های ملی است که به بهانه خصوصی سازی ازکانال بورس ناقص ودستکاری شده ویامذاکره مستقیم انجام میشود،که حاصل آن پیدایش یک طبقه سرمایه دارممتاز نوکیسه در کشورودرانحصارگرفتن کالاها وبازارها،ساختمانها،مراکزتجاری وتسلط برقیمت هاوشبکه توزیع وواردات است . پرسش این است که باندهای مسلط برواردات میوه،شکر،داروهای خاص، پارچه،روغن نباتی،گندم،بنزین شامل چه کسانی است وازکجا وکی پیداشده اند؟ حاصل چنین وضعی تشدیداختلافات طبقاتی بابدترشدن نحوه توزیع ثروت ودرآمددرکشور،تشدیدفشارهای تورمی،بویژه پس ازبازی هدفمندکردن یارانه هاو درنهایت فرورفتن درصدبیشتری ازمردم کشور به زیرخط فقراست.تازمانی که نظام سیاسی برپایه دموکراسی وحکومت جمهوری راستین،ونظام اداری کشوربرپایه شایسته سالاری بجای وابسته سالاری،استقرارنیابدتکراراین رانت خواری هاو سوءاستفاده هاوسوءمدیریت هاحتی درابعاد بزرگ ترو وخیم تراجتناب ناپذیر است .

تهران – جبـهه مــلی ایــران

1 /7 /1390

 

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

اطلاعیه

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

بدین وسیله به اطلاع وسایل ارتباط جمعی وعموم هموطنان میرساند که کلیه انتشارات این سازمان توسطروابط عمومی هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران منتشر میگردد وانتشار ازهر طریق دیگر سوءاستفاده ازنام جبهه ملی بوده وبه منظورصدمه زدن به شئون ومقررات تشکیلاتی صورت میپذیرد . ومجددا تاکید مینماید که ارگانی به نام دفتر مردمداری درجبهه ملی ایران وجود ندارد .

سی ویکم شهریور ماه 1390

تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

دیکتاتورها یکی پس از دیگری فرو میریزند

دیکتاتورها یکی پس از دیگری فرو میریزند

سالهای متمادی باحمایت قدرتهای بزرگ جهانی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه،استقلال وآزادی ملت ها پایمال شده ورابطه مردم وحاکمان چیزی جز ارتباط سلطه گر وتحت سلطه نبوده است و دیکتاتورهاخواست خودرا برمردم تحمیل کرده اند ، دموکراسی دراین کشورها راه پیدانکرده وسلطه خشونت بار استبداد امکان استقرار حاکمیت ملی رانداده است . هرجاکه استبداد حاکم است حاکمیت ملی جائی ندارد دراین کشورها گاه برای تظاهر به احترام به حقوق مردم، انتخابات در نهادهای مختلف برگزار میشود ولی هیچگاه این انتخابات ها صحیح نبوده ونتیجه آن برای تامین خواست دیکتاتورها موردسوءاستفاده قرارمیگیرد که نمونه های آن در عراق صدام حسین بود که نتایج رای در تایید صدام گاه نزدیک به صد در صد میشد . اما درهمه این کشورها اگر شرایط سیاسی جهان تغییر میکرد گاه فرصت هایی بدست میامد که ملت ها به پا خیزند وتومار قدرت دیکتاتورهارا درهم ریزند .درماههای اخیرجنبش های آزادیخواهانه ای در بسیاری از کشورهای استبدادزده خاورمیانه آغاز گردید .آنچنان که در تونس،مصر،یمن، بحرین ،لیبی وسوریه ،معترضین به استبداد ، حاکمیت را در کشورشان به چالش گرفتند . امروز حدود شش ماه است که توفان نابودی دیکتاتورهادرخاورمیانه وشمال افریقا وزیدن گرفته است ،وزیدنی سهمگین که میخواهد به قدرت مستبدان مخالف آزادی واستقلال در آن سرزمینها نقطه پایان بگذارد .طلیعه این حرکتهای اعتراضی نخست در تونس بود که تغییرات با جدالی کوتاه بدوران گذار به حکومتی دیگر که به حقوق بشر ارج نهد واستقلال تونس را محترم بدارد همراه شد .درمصر دیکتاتوری حسنی مبارک سقوط کرد واو وجانشین ودیگر یارانش به خاطر کشتار مردم وفساد در مصر درپیشگاه ملت بدادگاه خوانده شدند وجهانیان دیدند که در قرن بیست ویکم سرنوشتی شوم در انتظار مستبدینی است که از مردم بیگانه اند ونظر آنان را هیچ وپوچ می انگارند .درسوریه نیز با کشتار های بیرحمانه معترضان در شهر ها وروستاها با سلاحهایی که بظاهر برای نبرد با اسرائیل وبازپس گرفتن سرزمینهای اشغالی تهیه شده بودند روز و شبی نیست که دههانفر در خاک وخون نغلطند .کوتاه زمانی است که مجامع بین المللی وحقوق بشری وشورای امنیت سازمان ملل متحدبرحقوق پایمال شده مردم سوریه تاکید بیشتری کرده ومردم براین امیدند که بزودی استبدا د در سوریه جای خودرا به حکومتی مردمی دهد.درلیبی نیز حرکتهای ضداستبدادی واستقلال طلبانه مردم در چند ماهه گذشته سرعت بیشتری گرفت وآخرین خبرها از فروریختن دیکتاتوری سرهنگ معمر قذافی حکایت میکند .درلیبی نبردهای خونینی از شش ماه قبل شروع شد ونبرد از زمین وهوابه تصرف شهرهای بزرگ وکوچک لیبی انجامید ومردم شادمانه به طرابلس وارد شده اند وخانه به خانه در جستجوی معمر قذافی دیکتاتور سقوط کرده لیبی میباشند و با پیروزی مخالفان پایان حکومت دیکتاتوری قذافی نزدیک میشود .دیکتاتوری چهل ودوساله قذافی ازنظرجهانیان پایان یافته است واین برمردم لیبی است که در دوره حساس انتقالی ،به حاکمیتی اقبال کنند که آزادی واستقلال لیبی را پاس دارد ودموکراسی را در لیبی نهادینه کند تا دیگر کسانیکه بقدرت دست خواهند یافت به کژراهه کشیده نشوند . معمرقذافی که درسال 1969 بایک کودتاحکومت سلطنتی پوسیده لیبی راسرنگون کرده وباژستی انقلابی خودراناجی مردم لیبی ورهبری ضداستعماری قلمدادمیکرد،سرانجام درورطه فسادودیکتاتوری سقوط کردوکاررا بجائی رساندکه امروزملت لیبی باجانفشانی بسیاراوراازاریکه قدرت به زیر میکشد.دیروز صدام حسین که مست غرور بودو حکومتش را ابدی میدانست برای گریز از مجازات در سوراخی خزیده بودوحکم ملت اورا به نابودی کشاند وامروز معمر قذافی که دنیایی را به تمسخر میگرفت وبا روشهای استبدادی قرون وسطایی برمردم لیبی حکومت میکرد ،از اوج قدرت به حضیض ذلت سقوط کرد . این سرنوشت محتوم همه دیکتاتورهای جهان است .

تهران – جبهه ملی ایران

3 شهریور1390

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران – تهران

جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران – تهران

عصر روز پنجشنبه 27 مرداد ماه 90 جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران به ریاست استاد ادیب برومند تشکیل گردید . دراین جلسه ادیب برومند ، دکترلقااردلان ، بانوفرشیدافشار ، دکترهرمیداس باوند ، دکترجهانشاه برومند ، مهندس مرتضی بدیعی ، عیسی خان حاتمی ، دکترخسروسعیدی ، جواد شرف الدین ، مهندس حسین عزت زاده ، دکترمحسن فرشاد ، اصغرفنی پور ، دکترباقرقدیری اصلی ، حسن قدیانی ، دکتر حسین موسویان ، پریچهر مبشری ، منوچهرملک قاسمی ، دکتر مهدی موید زاده ،ابراهیم منتصری ، ضیاءمصباح ، ابوالفضل نیماوری حضور داشتند . در ابتدا رئیس شورا مراتب تسلیت و همدردی اعضای شورای مرکزی را نسبت به درگذشت خانم مینا اردلان به خانم دکتر لقا اردلان ابراز داشت . سپس صورت مذاکرات مربوط به جلسه گذشته شورا توسط دبیر شورا بانوفرشید افشار قرائت شد وبه تصویب رسید . آنگاه دکتر حسین موسویان رئیس هیئت اجرائیه گزارشی از اقدامات هیئت اجرائیه را به اطلاع شورا رسانید . وسپس بعلت تقارن جلسه با شب کودتای 28 مرداد32 در باره آن کودتای ننگین وعواقب جبران ناپذیر آن سخنانی ایراد گردید . وبالاخره بحث وگفتگو هائی پیرامون مسائل سیاسی منطقه وایران صورت پذیرفت .

روابط عمومی جبهه ملی ایران

27 /5 /90

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

جهت اطلاع اعضا وهواداران جبهه ملی ایران

جهت اطلاع اعضا وهواداران جبهه ملی ایران

به استحضار میرساند ، اخیرا بیانیه ای با امضای شخصی ی چند نفر درمورد 30 تیرمنتشر گردیده  ومتعاقب آن آقایان سالار سیف الدینی وتیرداد بنکدارنقدی برآن نگاشته و در برخی از سایت ها ی اینترنتی تحت عنوان نقد بر بیانیه جبهه ملی ایران منتشرکرده اند.صرفنظر ازمفاد ومحتوای آن بیانیه ، نوشته مزبور مربوط به سازمان جبهه ملی ایران نبوده است . بیانیه های رسمی جبهه ملی ایران با امضای این سازمان وتوسط روابط عمومی هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران منتشرمیگردد.   و در مورد روز 30 تیرنیزاعلامیه رسمی «سی ام تیرروزنمادین شهدای راه آزادی » به همین گونه انتشاریافته است .

موجب سپاسگزاری است که این توضیح به اطلاع همگان رسانیده شود .

 با احترام – روابط عمومی هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران

18 /5 /90

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

عدالت وآزادی ، نخستین شعارهای انقلاب مشروطیت

عدالت وآزادی ، نخستین شعارهای انقلاب مشروطیت

در آغاز قرن بیستم و زمانی که اروپا وآمریکا در سایه دموکراسی و مدرنیسم با سرعت در جاده پیشرفت وترقی به پیش میتاختند وقله های دانش وصنعت را یکی پس از دیگری فتح مینمودند، درمیهن ما ایران حاکمیت استبدادی وظالمانه پادشاهان قاجار جز فقروفلاکت وگرسنگی وقحطی وعقب ماندگی برای این ملت ارمغانی نداشت . نه تنها از آزادیهای سیاسی خبری نبود،بلکه از دستگاه قضائی که ملجاء وپناهی برای این مردم نگون بخت باشد نیز اثری دیده نمیشد، وطبق یک قرار داد نانوشته از یک طرف شاهان فاسد ودرباریان غارتگر به غارت وچپاول اموال مردم مشغول بودند واز سوی دیگر امر قضا و حل وفصل دعاوی بین مردم به عنوان حق السکوت به روحانیون پیشکش شده بود تا به هرگونه که میخواهند نسبت به جان ومال وناموس مردم عمل نمایند . در چنین دوران سیاهی ، پدران غیور وفداکار ما در اعتراض به این بی عدالتی ها واستبداد جابرانه به پاخاستند وبه دلیل شرایطی که بدان اشاره شد اولین خواسته خود را ایجاد عدالتخانه بجای محاکم شرعیه و برقراری آزادی های سیاسی از جمله انجام انتخابات وایجاد پارلمان قرار دادند . وسرانجام بااز خودگذشتگی ها وجان بازی های مردم ما انقلاب مشروطیت به پیروزی رسید ودر تاریخ چهاردهم مرداد1285 فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار امضاءگردید. ولی با تاسف بسیار باید اذعان نمود که اهداف انقلاب مشروطیت هیچگاه محقق نگردید. وهنوز مرکب فرمان مشروطیت خشک نشده بود که استبداد صغیر محمد علیشاهی درمقابل انقلاب ایستاد واندکی پس از رفع استبداد صغیر نیز کودتای 1299 رضاخان بساط حکومت پارلمانی نوپا را درهم پیچید. واستبداد سیاه دیگری را بانام وظاهر مشروطیت به این کشور تحمیل نمود. شگردی که توسط فرزندش محمدرضاشاه برای مدت 37 سال دیگرهم تداوم یافت . و اکنون هم که 33 سال از انقلاب سال 57 و سقوط حکومت پادشاهی گذشته ، با دریغ وتاسف هنوز شعارهای انقلاب مشروطیت برای ملت ما تحقق نیافته است. هنوز هم مردم ما خواهان عدالت وآزادی هستند . دستگاه قضائی ظاهرا وجود دارد ولی این دستگاه به وسیله ای در دست حاکمیت تبدیل شده تا خواسته های برحق مردم تشنه عدالت وآزادی را سرکوب نماید . انتخابات ظاهرا انجام میشود ولی کیست که نداند این انتخابات ها با نبودن آزادی احزاب و اجتماعات و نبودن مطبوعات آزادومستقل وبا اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان و راه ندادن دگر اندیشان مورد وثوق مردم به عرصه انتخابات ، جز یک خیمه شب بازی سیاسی چیز دیگری نیست . هنوز هم فقر وبیکاری و عقب ماندگی و فقدان عدالت ونبود آزادی گریبان ملت بزرگ و با فرهنگ ایران را رها نکرده است .

جبهه ملی ایران در یکصدو پنجمین سالروز انقلاب مشروطیت به نیاکان گرانقدری که آن انقلاب را با نهایت ایثار و فداکاری و هوشیاری به ثمر رسانیدند وبه همه شهدای راه آزادی درطی این سال های طولانی درود میفرستد ویک بار دیگر تاکید مینماید که تنها راه سعادت و نیک بختی ملت ایران و اعتلای این سرزمین کهنسال ، برقراری آزادی های اساسی و حفظ استقلال و تمامیت ارضی و ایجاد عدالت اجتماعی و برقراری حاکمیت ملی برخاسته از انتخابات آزاد ومبتنی بر اراده عمومی ملت ایران در نظام جمهوری ورعایت اصل جدائی دین از حکومت واتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی بر اساس حفظ مصالح ومنافع ملی ایران میباشد.

تهران – جبهه ملی ایران

14 مردادماه 1390

 

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

سی ام تیر روز نمادین شهدای راه آزادی ،از انقلاب مشروطیت تا امروز

استقرار حاکمیت ملی هدف جبهه ملی ایران است

سی ام تیر روز نمادین شهدای راه آزادی ،از انقلاب مشروطیت تا امروز

درطی یکصدو پنج سال گذشته و از انقلاب مشروطیت تا کنون رویداد ها وتحولات مهمی در میهن ما به وقوع پیوسته است . در میان این حوادث اجتماعی سیاسی و جنبش های مختلف ، نهضت ملی کردن نفت به رهبری دکتر محمدمصدق علی التحقیق سودمند ترین و کم هزینه ترین و اثرگذارترین آنها در زندگی سیاسی واقتصادی ملت ایران میباشد . وروز 30 تیرسال 1331 بطور سلم روزدرخشان وروز اوج چشمگیرنهضت ملی ایران است .

مصدق نخست وزیر دولت ملی پس ازشرکت در دیوان بین المللی لاهه ودفاع از حقانیت ملت ایران درمقابل دولت استعماری انگلیس در اوایل تیرماه با موفقیت وسرافرازی به ایران بازگشت وچون در این هنگام مجلس شورای ملی دوره هفدهم افتتاح میگردید بنا بر یک سنت پارلمانی از نخست وزیری کناره گیری کرد تا مجلس جدید درگزینش نخست وزیر مورد نظر خود آزادانه وبادست باز اتخاذ تصمیم نماید.و وقتی مجلس مجددا به او برای قبول نخست وزیری اظهار تمایل کرد، مصدق قبول مسئولیت نخست وزیری رامشروط نمود و اعلام کرد که در کابینه جدید پست وزارت جنگ را خود شخصا به عهده خواهد گرفت . زیرا که رهبر نهضت ملی هم تعیین شدن وزیر جنگ از طرف محمدرضا شاه را که مقامی غیر مسئول بود برخلاف قانون اساسی میدانست وهم از توطئه چینی دربار بر علیه نهضت ملی ازطریق نیروهای مسلح نگرانی داشت . شاه گوش به فرمان دولت های استعماری این خواسته برحق دکترمصدق را نپذیرفت ومصدق بعنوان اعتراض در تاریخ 25 تیرماه ازنخست وزیری استعفاءداد. با منتشر شدن خبر این استعفاء، موجی از هیجان واعتراض سراسر ایران را فرا گرفت وآحاد ملت برای هرگونه فداکاری و حمایت از مصدق آماده شدند . از سوی دیگر شاه احمد قوام ملقب به قوام السلطنه را بعنوان نخست وزیر به مجلس معرفی نمود. قوام با صدور بیانیه ای تهدید آمیز کوشید تا ملت به پا خاسته ایران را از پشتیبانی از مصدق باز دارد که همین بیانیه قوام السلطنه خشم و هیجان مردم ایران را به مراتب تشدید نمود . او در اعلامیه خود نوشت که « وای به حال کسانیکه در اقدامات مصلحانه من اخلال نمایند ودر راهی که درپیش دارم مانع بتراشند . به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر ونواهی حکومت فرا رسیده است . کشتی بان را سیاستی دیگر آمد. » دراین میان در روز 28 تیرماه 31 نفر از نمایندگان مجلس که عضو یا هوادار جبهه ملی بودند باصدور اعلامیه ای مردم را برای روز30تیر به یک اعتصاب عمومی اعتراض آمیز فرا خواندند . ساعت 7 صبح روز دوشنبه 30 تیر بازاریان بازار تهران که بازار را تعطیل کرده بودند از مقابل بازار و سبزه میدان تظاهرات به پشتیبانی از مصدق ومخالفت با شاه وقوام السلطنه را آغاز کردند وباشعارهای « یامرگ یا مصدق » و « مصدق پیروز است » به طرف میدان توپخانه ومیدان بهارستان به راه افتادند . مقابله ارتش که با تانک ومسلسل به خیابان آورده شده بود با تظاهر کنندگان آغاز شد واولین کشته بر روی تخته روی دوش مردم قرار گرفت . صدای تیراندازی ها وغرش مسلسل ها با شعارهای انبوه مردم درتمام خیابان های مرکزی تهران طنین انداز شد . قیام ومقاومت مردم تا عصر روز30 تیر ادامه یافت . ده هانفر در کف خیابان ها در خون خود در غلطیدند تا سرانجام شاه ناگزیر به خواست ملت تسلیم شد ونیروهای نظامی از خیابان ها برچیده شدند وحکومت چهار روزه قوام ساقط گردید ودکتر مصدق براریکه نخست وزیری بازگشت . وبدینگونه قیام ملی 30 تیربا پیروزی ملت درتاریخ این کشور ثبت گردید . دریغا که حاکمیت جمهوری اسلامی با سیاست سرکوب واختناق خود از ادای احترام مردم نسبت به شهدای گرانقدر30 تیر ممانعت بعمل میآورد .

جبهه ملی ایران پنجاه ونهمین سالگرد قیام ملی 30 تیررا گرامی میدارد وبه شهدای این جنبش تاریخی درود میفرستد وتاکید مینماید که در شرایط فعلی منطقه خاورمیانه و اوضاع واحوال جاری کشور ، متوقف کردن رفتارهای مستبدانه وبرقراری استقلال و آزادیهای اساسی ملت ایران ورعایت حقوق انسانی این ملت و استقرار حاکمیت ملی مبتنی بر رای آزاد مردم در نظام جمهوری ، وپذیرش اصل جدائی دین ازحکومت ، راه گشای این سرزمین کهنسال با این تمدن وفرهنگ درخشان میباشد .

تهران – جبهه ملی ایران

30 تیر 1390

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

استقرار حاکمیت ملی هدف جبهه ملی ایران است

استقرار حاکمیت ملی هدف جبهه ملی ایران است

18 تیر روز درخشان جنبش دانشجوئی ایران گرامی باد

از نزدیک به هشت دهه قبل و از زمانی که دانشگاه دراین کشور استبداد زده تاسیس گردید ، این کانون علم وآگاهی همواره تجلی گاه اعتراضات مردم ایران و خواست های آزادیخواهانه و عدالت طلبانه این ملت بوده است . لذا میتوان گفت که جنبش دانشجوئی ایران تاریخچه ای مساوی وموازی با عمر دانشگاه دارد . درطول حیات جنبش دانشجوئی ایران ، روزهای خاصی دیده میشوند که اوج ها وفرازهای مطالبات این جنبش را ثبت وبه صفحات تاریخ سپرده اند. ازآن جمله میتوان از روزهای 16 آذر 1332 واول بهمن 1340 و 18 تیر1378 به عنوان روزهای ماندگار وفراموش ناشدنی جنبش دانشجوئی ایران نام برد . واقعه 18 تیر چگونه به وقوع پیوست؟.

در پائیز1377 قتل های سیاسی زنجیرهای صورت میگیرد .و شادروانان داریوش وپروانه فروهر،محمدمختاری ومحمدجعفرپوینده وافرادی دیگربه فجیع ترین شکل به قتل میرسند. چیزی نمیگذرد که راز این قتل های نفرت انگیز از پرده بیرون میافتد ودولت وقت اعلام میکندکه گروهی از عناصر خودسر در درون وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی عامل این قتل ها بوده اندوشخصی به نام سعیدامامی یاسعیداسلامی را به عنوان سردسته این گروه خودسر معرفی مینمایدوظاهرا اعضای این گروه رابازداشت میکند. چندماه بعددر تیرماه 1378 طرح اصلاح قانون مطبوعات که درجهت محدودیت های هرچه بیشتربرای روزنامه های کشورطراحی شده بود درمجلس شورای اسلامی دوره پنجم در دستور کار قرار میگیرد. در روز15 تیرماه روزنامه « سلام » باانتشار یک سند محرمانه فاش میکندکه شخص سعیدامامی یعنی همان سردسته عناصر خودسری که قتل های زنجیره ای را مرتکب شده بودند ، پیشنهاددهنده وطراح اصلی طرح اصلاح قانون مطبوعات که در دستور کار مجلس قرار دارد میباشد . به دنبال این افشاگری ، روزنامه سلام توقیف میشود . شبانگاه روز 17 تیر دانشجویان مقیم درکوی دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان اعتراض به طرح قانون مطبوعات آنچنانی درمجلس و اعتراض به توقیف روزنامه سلام که پیشنهاد دهنده این طرح رامعرفی کرده بود دست به تظاهرات میزنند . این تظاهرات با خشونت تمام از طرف نیروهای انتظامی وماموران لباس شخصی به خاک وخون کشیده میشود . در طی هجوم این نیروها به کوی دانشگاه ، به اطاق های دانشجویان حمله میشود. وسایل آنان در هم شکسته میگردد . تعداد زیادی از دانشجویان مجروح ومصدوم میشوند. بخش هائی از خوابگاه به آتش کشیده میشود . دانشجویانی از طبقات بالای ساختمان به پائین پرتاب میشوند . وجوان فارغ التحصیلی به نام عزت ابراهیم نژاد که درحال انجام خدمت سربازی بسر میبرده و آن شب برای دیدن دوستانش به خوابگاه آمده بوده به ضرب گلوله کشته میشود. و تظاهرات دانشجویان وسرکوب گری نیروهای انتظامی و لباس شخصی در تمام طول شب وتا صبح روز 18 تیر ادامه مییابد . صبح روز 18 تیردانشجویان از کوی دانشگاه واقع در خیابان کارگر شمالی به طرف محوطه دانشگاه تهران وخیابان های اطراف آن سرازیر میشوند . در این جریان تعداد زیادی ازآنان مورد ضرب وشتم قرار گرفته و ده ها نفراز آنان نیز دستگیر شده وبه زندان ها منتقل میگردند. ولی تظاهرات گسترده دانشجویان قبل از سرکوب شدن کامل توسط حاکمیت جمهوری اسلامی تا چند روز بعد از 18 تیر نیز ادامه مییابد وبدین سان روز18 تیر در تاریخ جنبش دانشجوئی ایران ثبت وضبط میگردد . تعدادی از دانشجویان بازداشت شده در روز18 تیرمورد محاکمه قرار گرفته وبرخی از آنان به چندین سال زندان محکوم شدند ویکی از آنان به نام اکبر محمدی در حال طی کردن همین دوره زندان ، در داخل زندان نا بهنگام جان سپرد . رئیس جمهور وقت پس از پایان ماجرای 18 تیر ضمن سخنانی اظهارنمود که من میدانستم افشا کردن قتل های زنجیره ای تاوان سنگینی خواهد داشت واین حمله به کوی دانشگاه بخشی از تاوان افشای آن قتل هاست .

جبهه ملی ایران 18 تیرماه را به عنوان یکی از روزهای درخشان جنبش دانشجوئی ایران گرامی میدارد وبه همه دانشجویان که در راه آزادی و استقلال این سرزمین تلاش کرده ومیکنند درود میفرستد .

تهران- جبهه ملی ایران

هیجدهم تیرماه 1390

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

بیانیه رییس شورای مرکزی جبهه ملی ایران خطاب به دکتر محمد علی مهر آسا

جناب آقای دکتر محمد علی مهر آسا

نخست باید از حسن نیت و وجدان بیدار و آگاهی های درستی که از پیشینه ی جبهه ملی و سامان دهندگان آن دارید سپاسگزاری کنم وبگویم نمایندگان واقعی جبهه ملی در خارج از کشور امثال شما هستید که زیر تاثیر هوچی گری های افراد بی ارزش و مامور تخریب قرار نمی گیرید و به حقایق ، بادیده دقت می نگرید .البته از این موضوع هم آگاهید که برهمزنان یک جمع متشکل و سابقه دار، ازدر دلسوزی وارد میشوند وبه عنوان علاقه مندی تیغ به روی خدمتگزاران اصیل میکشند. تاریخ درحال تکرار است . جناب عالی زمان زنده یاد دکتر مصدق را فراموش نکرده اید که افرادی به روی مصدق ایستادند که در سایه او بالیده وبه نام ونشانی والا ولی کاذب رسیده بودند وبا اظهار علاقه به نهضت ملی ، مخالفت خودرا باوی آغاز کرده ، چه به روز آن بزرگ مرد تاریخ آوردند ؟؟

فرموده اید چرامخلص به این مطالب دروغ ومغرضانه که از طرف بی شرمان ودروغزن ها منتشر میشود پاسخ نمیدهم . لازم است خاطر سرکار را متذکر شوم که یک نوبت به مصاحبه آقای دکترمهمنش مستدلا پاسخ داده ام وآقای دکترموسویان رئیس هیئت اجرائیه مفصل تر با ذکرشواهد ودلایل پاسخ یاوه سرایان را نوشته وعلت تخاصم آنهارا با جبهه ملی بیان کرده ومنتشر ساخته اند .

افزون براین مخلص مدت 68 سال است که قلما وقدما در راه مبارزه با فساد واستبداد واستعمار ودفاع از تمامیت وهویت ایرانی کوشیده ام ودرداخل وخارج کشور به عنوان یک چهره ی پیشینه دار ادبی وسیاسی شناخته شده ام چنانکه کتاب سرود رهایی ام در600 صفحه نشریافته وآن تاریخ منظوم ومنثور نهضت ملی ایران و پیشگامی های من در این راه مقدس است وکتاب پیام آزادی ام که سراسر در حمایت از آزادی وقیام های استقلال طلبانه کشورهای آفریقا و خاورمیانه و آمریکای لاتین سروده شد، به 28 زبان زنده دنیا ترجمه گردیده و دوسال پیش به وسیله خبرگزاری هاازجمله ایلنا وایسنا به همه جا در صدر اخبار روز مخابره شده است . بنا بر این نیازی به پاسخگویی کسانی که مامور ویرانگری و فحاشی و تهمت زنی هستندندارم . آن هم کسانی که رذالت را بجایی رسانده اند که کلمه مذاکره با مقامات امنیتی را که به ناچار در جبهه ودیگر تشکیلات سیاسی الزامی وتحمیلی است ، سازش وانمود میکنند . در حالی که برای ممانعت از تشکیلات مجدد جبهه ملی اینجانب چند بار از طرف دادستانی انقلاب وعوامل آن احضاروتهدیدشده ولی با محاجه واستدلال وبحث و یادآوری ملی کردن صنعت نفت به عنوان کار مهم جبهه ملی و اظهار این که تاپای جان در این راه ایستاده ام وبا سماجت و شجاعت و قبول خطر به تدریج موفق شده ام این سازمان را سامان داده وارد عرصه سیاسی نمایم . اینک مدت 18 سال است با فرسایش اعصاب ، جبهه را از فراز ونشیب ها گذرانده و نگهداری کرده ام حال میفرمایید در پاسخ این گونه افراد بی مقدار جز سکوت چه باید بکنم ؟ همه ی این مخالفت ها برای آن است که با پلنوم کاغذ وپاکتی می خواستند افرادی ناشناس ونا مناسب را وارد جبهه کنند واکثریت را دردست گرفته با یکه تازیهای خود آبروی یک سازمان تاریخی آبرومند را برباد دهند وموفق نشدند پلنومی که بدون کارشناسی وبه نحو سرسری وعدم توافق کامل 7 نفر دست اندر کار ، میخواستند انجام گیردعملی نمایند. این کار برای تقلب هم زمینه ی فراوان داشت و به هیچ وجه بر وفق مصلحت جبهه ملی نبود وبارای اکثریت شورا از گردونه خارج شد .

با احترام – تهران – 4 /4 /1390

ادیب برومند

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

در پاسخ نامه سرگشاده

درپاسخ نامه سرگشاده

درتاریخ 20 /3 /90 نامه ی سرگشاده ای بادرج نام سیزده نفر از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران خطاب به این جانب در یکی از رسانه های اینتر نتی انتشار یافته است ، بدون این که قبلا این نامه را به مرجع مورد نظر ارسال نموده باشند .

این جانب طرح کردن نظرات درون سازمانی را در رسانه های عمومی جایز ندانسته ، این گونه حرکات را برخلاف موازین تشکیلاتی ودر جهت صدمه زدن به شئون سازمان میدانم . ولی چون از طرف تنی چند به این کار مبادرت شده است من هم ناگزیر به پاسخگوئی با همین روش هستم . درمورد این نامه سرگشاده در گفتگو با پاره ای افراد که نامشان در زیر آن آورده شده است آشکار گردید که ازاین نامه و درج اسم خود درزیر آن بی اطلاع هستند . اصولا اینگونه تشبثات وسوء استفاده از امضای افراد درزیر چنین نامه هائی در شان یک عضو شورای مرکزی که پیشگام این کارهاست نخواهد بود . افزون بر این آقای مهندس امیرانتظام به علت محظوراتی که دارند هیچگاه در جلسات شورا شرکت نمی کنند وتنها به عنوان مشاور در کنار جبهه ملی هستند نه درمتن موضوع مطروح وغیر مشورتی که اینجا از امضای ایشان سوء استفاده شده است .

اینک به عنوان توضیح به خوانندگان نامه وپاسخ به نویسندگان آن به آگاهی می رسانم که در جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران که برطبق اساسنامه درهمه حال تا تشکیل کنگره جانشین آن میباشد در تاریخ 19 / 1 /89 مصوب گردید که هفت نفر از اعضای شورا که به علت بیماری یا کهولت یا مسافرت مجاز به خارج ، درجلسات شورا شرکت نمی کنند از محاسبه ی نصاب رای شورا خارج شوند وبه احترام سوابقشان نام آنان فقط در آگهی ها درلیست شورا باقی بماند وبا این ترتیب به حکایت صورت جلسه نفرات نصاب شورا به 27 نفر تصویب شده که پس از درگذشت روانشاد حسین راضی این عده 26 نفر گردیدند. وباحضور 17 نفربرای اتخاذ هرگونه تصمیمی اکثریت دوسوم حاصل است واین اکثریت می تواند به وظایف خود در اجرای اساسنامه به ویژه اجرای اصل شانزدهم دائر بر تقویت کردن شورا بوسیله ی گزینش اعضای صلاحیت دار سازمان های جبهه ملی اقدام نماید . بسی مایه ی تاسف است که در نامه خود اعضای رای دهنده را 33 نفرقلمداد نموده وذکر کرده اید که با حضور نیافتن خود جلسه ی شورا را فاقد حد نصاب لازم برای رای گیری می دانید در حالیکه شورای مرکزی جبهه ملی برای هرگونه مذاکره و درنهایت ، اجرای رای وتصمیم با اکثریت 17 نفر آمادگی دارد ، عدم حضور شما درآن چه توجیهی جز جلوگیری و ممانعت از تقویت و انسجام جبهه ملی می تواند داشته باشد ؟ مگر اینکه اقلیتی برآن باشدکه از نظر اکثریت عدول نموده ، نظرات خودرا براکثریت تحمیل کند که این کاملا برخلاف دموکراسی در جبهه ای است که 62 سال برای تحقق آن مجاهده کرده است .

درپایان متذکر میشوم که هیچکس مخالف با تشکیل پلنوم صحیح و آبرومند وغیرقابل دستبرد برای اعضای شورای مرکزی نیست . مخالفت شورا بارای گیری غیر حضوری ومکاتبه ای که دارای عیب های فراوان است (بدون رعایت توالی فاسد واعمال نظرات کارشناسانه ) به دلیل مخالفت شدید سازمان ها و نهادهای جبهه ملی بوده است .

رئیس شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران

 ادیب برومند

30 /3 / 1390