دسته‌ها
گفت‌وگو

دکتر موسویان : مصدق هیچگاه به مردم دروغ نگفت.


مصاحبه دکتر موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران با ماهنامه چراغ روشن ماهنامه چراغ روشن شماره 10-11

بهمن و اسفند 1399

 

دکتر سید حسین موسویان، زاده اسفند ماه ١۳٢۰ ،در حال حاضر رهبر جبهه ملی ایران است.وی از پزشکان متخصص داخلی است که مبارزات خود را از سال ۱۳۳۷و با شرکت و دستگیری در اعتصاب دانش آموزی ٢۰دی ماه در اعتراض به مصوبه دکتر مهران، در شورای عالی فرهنگ، وتحمل حبس آغاز می کند وپس از شروع فعالیت های جبهه ملی ایران، به عنوان نماینده دانشجویان دانشکده پزشکی در دورههای مختلف در سازمان دانشجویی جبهه ملی فعالیت مینماید که منجر به دستگیریهای متعدد او در طی سالهای حضورش در جبهه ملی دوم گردید. اوتا انتهای دوره پهلوی دوم ۹ بار دستگیر میگردد. سید حسین موسویان در سال ١۳٥۶و با آغاز فعالیت دوباره جبهه ملی به عنوان هیئت اجرایی و شورای مرکزی جبهه ملی ایران مشغول گردیده و پس از پیروزی انقالب و آغاز فعالیتهای کلوپ جبهه ملی،به عنوان مسئول سازمان های جبهه ملی و تشکیالت فعالیت مینماید. در کنار «مهدی آذر و اصغر پارسا»، مسئولیت اداره پیام جبهه ملی را عهده دارمی شود.به مناسبت سالگرد شادروان دکتر محمد مصدق و همچنین ۲۹ اسفند ماه، سالگرد ملی شدن صنعت نفت ایران، گفتوگویی با وی انجام دادیم.

زهرا ترابی-روزنامه نگار

حاکمیت ملت در دوران زمامداری دکتر مصدق در چه جایگاهی قرار داشت؟

میتوان گفت که در دوران زمامداری دکتر مصدق، حاکمیت ملی تا حدود زیادی در ایران تحقق یافته بود. او نخست وزیری بود که با حمایت و پشتیبانی ملت ایران با وجود خواسته هیات حاکمه وابسته و با وجود تمایل قدرتهای بیگانه به آنان تحمیل شد. او در سال ۱۳٢۸،برای ورود به مجلس شانزدهم سازمان جبهه ملی ایران را تاسیس کرد وتالش پیگیر و طاقت فرسایی را دنبال نمود.در همان مجلس بود که قانون ملی کردن نفت را در جوی هیجان انگیز با تایید همه جانبه ملت ایران به تصویب نهایی رسانید. او ملی کردن نفت را به منظور تحقق حاکمیت ملی و قطع کردن دست استعمار انگلیس از منابع ایران و پایان دادن به دخالتهای آن دولت در کلیه شئون این کشور مدنظر داشت. اما پس از تصویب شدن قانون ملی کردن نفت،هیات حاکمه و قدرت های بیگانه مسلط بر کشور، در صدد بر آمدند تا قانون ملی کردن نفت را به نحوی دور بزنند وآن را بی اعتبار کنند. برنامه یک ترفند یا یک نیرنگ را به اجرا گذاشتند.به این شکل که یک نماینده وابسته به دربار و متمایل به سیاست انگلیس، به نام »جمال امامی«،در صحن علنی مجلس به دکتر مصدق پیشنهاد کرد که»آقای دکتر مصدق، حاال که قانون ملی کردن نفت به تصویب رسیده، شما نخست وزیری را قبول کنید و این قانون را اجراء کنید.« این پیشنهاد به این مناسبت به دکتر مصدق داده میشد که او آن را مانند موارد مکرر قبلی رد کند و آنها کاندیدای مورد نظرشان یعنی»سید ضیاء الدین طباطبایی«را که در همان موقع در دربار ودر نزد شاه و منتظر نتیجه آن ترفند بود؛ به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کنند و او کسی بود که باید قانون ملی کردن نفت را بی اثر میساخت، تا غارت نفت توسط کمپانی انگلیسی بتواند ادامه یابد. دراینجا بود که دکتر مصدق با آگاهی از تمام این توطئه ها در مجلس ایستاد و گفت:»مسئولیت را میپذیرم« و دولت ملی را تشکیل داد و در مدتی کمتر از دو ماه دست شرکت انگلیسی غاصب نفت، کوتاه شد. دکتر مصدق عالوه بر اجرای کار بزرگ ملی کردن نفت، گامهای بلندی در راه توسعه و پیشرفت ایران برداشت که برخی از اقدامات او عبارتند از: تحقق آزادیهای اولیه ملت ایران مانند آزادی احزاب، آزادی تشکیل سندیکاها و اتحادیهها، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات و تظاهرات و در حقیقت اجرایی کردن اعالمیه جهانی حقوق بشر. مصدق شیالت را ملی کرد وامکان ماهیگیری ایرانیان در دریای مازندران را که تا آن موقع در انحصار شوروی بود فراهم نمود. لوله کشی آب شهرها، اجرای قانون استقالل دانشگاه،اجرای قانون تشکیل کانون مستقل وکالی دادگستری، ارائه بیالن اقتصادی مثبت برای کشور بدون فروش نفت، تاسیس سازمان تامین اجتماعی به منظور حمایت از کارگران، تخصیص پنج درصد از در آمد شهرداریها برای ساختن مدرسه و ده ها اقدام مفید دیگر.

 – با ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ،ایران در چه جایگاهی قرار داشت؟

جایگاه ایران قبل از ملی کردن نفت جایگاه کشوری بود که شرکت نفت انگلیس و ایران، براساس امتیازی که مظفرالدین شاه قاجار به ویلیام ناکس دارسی انگلیسی واگذار کرده بود، مانند یک دولت نا پیدا در کلیه شئون سیاسی و اقتصادی کشور ما مداخله داشت. برای کشور ما نخست وزیر و کابینه و نماینده مجلس تعیین میکرد و در حقیقت استقالل ایران را پایمال کرده و از بین برده بود.

به نظر شما آیا می توان دکتر مصدق را مبتکر) دموکراسی ویژه ایرانی) دانست؟

انقالب مشروطیت در سال١٢۸٥،به منظور برقراری دموکراسی و حاکمیت ملی توسط ملت ایران صورت گرفت ولی متاسفانه قانون اساسی مشروطیت تحقق پیدا نکرد و در بوته فراموشی قرارگرفت و حقوق و آزادیهای ملت ایران نادیده گرفته شد. دکترمصدق با رفتار و عملکرد خود درسی از دموکراسی را در معرض دید ملت ایران و جهانیان قرار داد. اولین بخشنامه او در مقام نخست وزیری به شهربانی کل کشور مبنی بر اینکه در مطبوعات کشور، هرکس و هر چه که درباره نخست وزیر نوشته باشد،نباید مورد تعرض قرار بگیرد، شروع اقدامات دموکراتیک او در زمینه آزادی مطبوعات بود.

اگر قرار باشه به خصائص اخالقی دکتر مصدق اشاره کنیم، چه خصوصیاتی برجسته است؟

دکتر مصدق شخصیتی راستگو و نسبت به مردم صادق بود. هیچگاه به مردم دروغ نگفت و به آنان وعده بی مورد نداد. به آزادی و استقالل باور داشت. او درستکار و پاکدست بود و هرگز اجازه شکل گرفتن فساد مالی در حوزه مدیریت خود و امکان سوء استفاده از خزانه ملت را به احدی نداد . او درموارد دفاع از منافع ملی هرگز به منافع شخصی خود اعتنایی نداشت.

 – آیا هنوز «دکتر مصدق » نیاز کنونی جامعه ما است؟

آری کلمه «دکتر مصدق » برای پیروان آن بزرگ مرد تاریخ ،تنها نام یک شخصیت وطن خواه و خادم ملت ایران که ٥۴ سال قبل درگذشته است، نیست. بلکه نام«دکتر مصدق » برای پیروانش نام یک مکتب و یک روش ویک الگوست که هم اکنون هم میتواند برای اعتال و پیشرفت ایران سرمشق باشد. این طرز تفکر با آزادی و حاکمیت ملی، استقالل و سیاست خارجی مستقل ایرانی، عدالت اجتماعی و جدایی دین از حکومت شناخته می شود

چرا به نظر شما پیش و بعد از انقالب همواره سعی داشتند نام و یاد مصدق را حذف کنند؟

چه پیش از انقالب و در زمان رژیم سابق و چه بعد از انقالب در دوران جمهوری اسالمی،کسانی که با طرزتفکر مصدق یعنی آزادی و حاکمیت ملی و استقالل، همراه با راستگویی و درستکاری و پاک دستی زاویه داشتند، درصدد حذف نام مصدق بر آمدند .اما این طرز تفکر حذف شدنی نیست و هر روز که میگذرد نسل جوان و آگاه جامعه را بیشتر به طرف خود جذب می کند. –

 به نظر شما اگر دکتر مصدق امروز در قید حیات بودند، چه راهکاری را برای برون رفت از شرایط فعلی کشور ارائه می داد؟

گر امروز مصدق در قید حیات بود؛ تصور من این است که او برای برون رفت از شرایط بحرانی کشور پیشنهاد میکرد که در وهله اول به آزادی های اولیه ملت ایران مانند آزادی بیان،آزادی مطبوعات،آزادی احزاب و اجتماعات وآزادی انتخابات احترام گذاشته شود.
صرف نظر از رعایت آزادی ها وآزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر کشور، او به استقالل مملکت تاکید مینمود، به این معنی که می گفت:» ایران باید با تمام قدرتها و تمام جامعه جهانی با دوستی و احترام متقابل برخورد نماید، نه تحت نفوذ و سلطه هیچ قدرتی باشد و نه با هیچ قدرت و دولتی بی جهت خصومت بورزد.« دکتر مصدق توصیه میکرد که از دخالت در کشورهای همسایه و صرف هزینه در این مداخالت باید خودداری شود.
دکتر مصدق به یقین به تولید داخلی توجه ویژه نشان می داد و اصرار می داشت که تولید داخلی افزایش یافته و از ورود کاالهای غیرضروری جلوگیری شود. او به بازنگری قانون اساسی و اصالح ساختار قدرت تاکید می نمود .