دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

بزنید! با دوشکا هم بزنید…

 

هنوز یک ماه از فاجعه دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و ده روز از درگذشت مشکوک سه فعال دانشجویی نگذشته که روز شنبه، ریاست دانشگاه هنر تهران در مواجهه به تجمع مسالمت آمیز و اعتراضی دانشجویان نسبت به مقوله پوشش اجباری با گفتن جمله: “اگر لازم باشد با دوشکا هم می‌زنیم”. حجت را بر دانشگاه و دانشگاهیان تمام کرد.

بزنید، با دوشکا هم بزنید، با سوخو بزنید، با رعد و شهاب و پهپاد و هر چه که دارید بزنید، بزنید که ایران را خشکاندید، میراث فرهنگیش را به تاراج گذاشتید، استبداد را لخت و عریان به جهانیان نشان دادید، در کجای جغرافیای مکان و زمان یک رئیس دانشگاه، دانشجو را با اسلحه تهدید کرده است؟

حتی اگر با دوشکا هم بزنید، حتی اگر دانشگاه‌ها را بمباران کنید، این صدای رسای هنر اعتراضی جنبش انقلابی ایران است که از صدای آتشبار دوشکا و سلاح‌های شما در تاریخ رساتر خواهد بود.

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران

28 خرداد ماه 1402

دسته‌ها
درباره ما شخصيت‌ها

دکتر سحابی سیاستمدار اخلاق مدار

یدالله سحابی در سال ۱۲۸۴ هجری شمسی در خانواده‌ای مذهبی و از پدری اصفهانی و مادری تهرانی در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. دوره دبستان را در دبستان‌های شرف احمدی و اتحادیه و دوره دبیرستان را در دبیرستان‌های شرف و دارالفنون گذارند. آموزش پایه را در سال ۱۳۰۴ در دارالمعلمین مرکزی که آن زمان زیرنظر میرزا ابوالحسن فروغی اداره می‌شد به پایان رساند. پس از چند ماه تدریس در مدارس به مدت سه سال در سمنان و خراسان به راه‌سازی پرداخت و در همان سال‌ها تحت تاثیر نطق‌های دکتر محمد مصدق به سیاست علاقه‌مند شد و تصمیم گرفت مسائل سیاسی را دنبال کند. در سال ۱۳۰۷ به دارالمعلمین عالی رفت و پس از سه سال یکی از اولین فارغ‌التحصیلان لیسانس علوم طبیعی از آن مرکز شد. پس از آن سحابی به دانشگاه لیل واقع در شمال غرب فرانسه رفت و به مدت پنج سال در آن‌جا ادامه تحصیل داد تا این‌که موفق شد دکترای خود را در رشته زمین‌شناسی دریافت کند. سحابی از اولین نسل دانشجویانی بود که در دوره رضا شاه پهلوی برای تحصیل به خارج رفت و در رشته گیاه‌شناسی و آب‌های زیرزمینی تحصیل کرد. او به همراه دکتر فریدون فرشاد اولین استادان ایرانی علم زمین‌شناسی در دانشگاه‌های ایران بوده‌است. این سفر سحابی اولین مواجهه دانشجویان و تحصیل‌کردگان مسلمان ایرانی با غرب و علوم مدرن بود؛ با این حال مدرنیته اروپایی تاثیر زیادی بر او نگذاشت و او همچنان قرائت‌های نظری خود را در سال‌های بعد هم ادامه داد و تنها رهاورد او از این سفر علاقمندی اش به تاسیس حزب بود. او از یک طرف مسلمانی معتقد و متشرع بود که به دینداری خود وابستگی تام و تمام داشت و از طرف دیگر با توجه به پیشرفت‌های غرب به این نتیجه رسید که راه آبادانی ایرانی از پذیرفتن علوم مدرن می‌گذرد، بنابراین در تمام سال‌های حیات خود کوشید میان علم و دین پیوند ایجاد کند. به تدریج و با شکل گرفتن زمینه‌های جنبش ملی شدن صنعت نفت سحابی هم کم و بیش فعالیت‌های سیاسی خود را پررنگ‌تر کرد و پاه به عرصه سیاست‌ورزی جدی گذاشت. سحابی در سال‌های قدرت گرفتن دکتر مصدق و شکل‌گیری جنبش ملی شدن صنعت نفت همیشه یکی از یاران وفادار مصدق و حامیان سرسخت او بود؛ اما بر خلاف دکتر مصدق، سحابی به دنبال راه‌ حل مذهبی برای حل تعارضات اقتصادی بود. اولین فعالیت جدی سحابی پیوستن به نهضت مقاومت ملی ایران به دعوت آیت الله سیدرضا زنجانی بود. در سال ۱۳۳۳ سحابی به همراه یازده استاد دانشگاه تهران به علت اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت و با وجود مخالفت دکتر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران با حکم تحصیل وزارت فرهنگ، تا پایان صدارت زاهدی، از خدمت در دانشگاه محروم شدند. این افراد بعد از اخراج از دانشگاه برای این‌که از دولت مستقل باشند و بتوانند نیاز‌های معیشتی خود را تامین کنند شرکتی با ریاست مهندس بازرگان تاسیس کردند و نام آن را با الهام از «یازده استاد اخراجی» دانشگاه «یاد» گذاشتند. به دنبال باز تر شدن فضای نسبی سیاسی ایران در دوره محمدرضا شاه پهلوی و در اواخر دهه سی و با انحلال نهضت مقاومت ملی سحابی به جبهه ملی دوم پیوست. از میان هم‌فکران او مهندس بازرگان و سیدمحمود طالقانی به شورای مرکزی جبهه ملی دوم راه یافتند. اما بعد از مدتی متوجه شدند اختلاف آن‌ها با دیگر اعضای جبهه ملی بسیار جدی است. آن‌ها مایل به دخیل تفکرات دینی در فعالیت ها و اهداف حذف بودند در حالی که دیگر اعضای جبهه ملی سکولاریسم را برگزیده بودند؛ به همین خاطر بازرگان، طالقانی و سحابی تصمیم گرفتند در قالب حزب مستقلی به فعالیت خود ادامه دهند. با تاسیس نهضت آزادی حساسیت رژیم شاه بر فعالیت هیئت موسس آن زیاد شد. سرانجام این حساسیت‌ها دستگیری طالقانی، بازرگان و سحابی در سال ۱۳۴۱ بود. محاکمه موسسان نهضت آزادی در دادگاه نظامی در بهمن سال ۱۳۴۱ اتفاق افتاد. سایر رهبران آنان هم دستگیر شدند و همگی حکم‌های نسبتاً سنگینی گرفتند. این دادگاه همان دادگاه معروفی است که گفته شده متهمان آن به قاضی گفته‌اند: «ما آخرین گروهی هستیم که با شما به زبان قانون سخن می‌گوییم». سحابی در این دادگاه برای بار اول ۶ سال حکم زندان گرفت که بعد از بررسی‌ها در دادگاه تجدید نظر، حکم او به ۴ سال زندان و هشت ماه تبعید به برازجان تقلیل یافت. در ایام زندان سحابی بود که دکتر محمد مصدق رهبر ملی شدن صنعت نفت درگذشت و سحابی با استفاده از مرخصی زندان در مراسم تدفین او شرکت کرد. در سال ۱۳۴۶ سحابی از زندان آزاد شد، اما کماکان از تدریس محروم بود. همین مسئله باعث شد با خیال راحت‌تری به انجام فعالیت سیاسی بپردازد. در سال های آغازین انقلاب سحابی طی حکمی مامور سازماندهی کمیته تقویت و تنظیم اعتصابات شد. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای شورای انقلاب بود و در کابینه دولت موقت مهندس بازرگان سمت وزیر مشاور را برعهده گرفت.

سحابی در این سمت هم با جدیت مشغول به کار شد و با همکاری بیش از ۲۴۰ نفر از متخصصان و کارشناسان با ۷۸۰۰ ساعت تحقیق و پژوهش گزارش نهایی سیاست‌های توسعه و تکامل جمهوری اسلامی برای مرحله زمانی کوتاه مدت (دوساله)، میان‌مدت (۸ تا ۱۲ ساله) و درازمدت (۱۲ تا ۱۶ ساله) آماده و تدوین کردند. او همچنین در تدوین پیش‌نویس قانون اساسی نقش به‌سزایی داشت و به عنوان منتخب مردم به مجلس اول هم راه پیدا کرد و ریاست سنی آن مجلس را هم برعهده گرفت. در ادامه کار مجلس اول یدالله سحابی به همراه به همراه مهدی بازرگان، کاظم سامی و علی‌اکبر معین‌فر نامه‌ای اعتراض‌آمیز در اعتراض به توهین و تهدید، اخلالگری در اجتماعات، سانسور و محرومیت در صدا و سیما و توقیف روزنامه‌های آزاد اعلام کرد در جلسات مجلس شرکت نخواهند کرد که با اتهام ارتباط اعضای نهضت آزادی با گروه‌های محارب و اهانت به حزب‌الله از سوی هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت مواجه شد. این مسئله سرآغاز دوری هرچه بیشتر اعضای نهضت آزادی از قدرت و قرارگرفتن آن‌ها در مقام اپوزیسیون شد. در سال ۱۳۶۵ یدالله سحابی همراه با مهندس بازرگان نامه‌ای به آیت‌الله خمینی نوشت و در آن مخالفت خود را با ادامه جنگ ایران و عراق اعلام کرد. یدالله سحابی در سال‌های پس از جنگ و دوران اصلاحات هم به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. مهم‌ترین اقدامات سحابی در این سال‌ها تحصن او در سال 1379 در اعتراض به دستگیری عزت‌‍‌الله سحابی و اعضای نهضت آزادی بود. او هم‌چنین پس از به وقوع پیوستن سلسله حوادث سیاسی اواسط و اواخر دهه هفتاد در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای از او خواست: «قبل از هر چیز از جنابعالی می‌خواهم دستور دهید عاملان جنایات حمله به کوی دانشگاه معرفی شوند و آن‌ها را به میز محاکمه بکشانند.» این نامه در روزنامه نشاط انتشار یافت و مدتی پس از انتشار این نامه، این روزنامه توقیف شد. یدالله سحابی که از هفدهم فروردین ۱۳۸۱ در پی خون‌ریزی مغزی و کهولت سن در بیمارستان جم تهران بستری شده بود سرانجام در ساعت ۶:۳۰ صبح روز جمعه ۲۳ فروردین‌ماه در حالی درگذشت که اکثر همفکران او به قید وثیقه آزاد شده بودند. بدین ترتیب بیش از ۹ دهه زندگی و تأثیرگذاری وی که شامل عضویت شورای مرکزی جبهه ملی، عضو شورای مرکزی نهضت مقاومت ملی، از موسسین نهضت آزادی ایران، عضو شورای عالی فرهنگ، تأسیس دانشسرای مستقل تعلیمات دینی، ریاست اداره فرهنگ تهران، وزیر مشاور دولت موقت، همکاری در تدوین پیش نویس قانون اساسی، عضو شورای انقلاب، رئیس سنی دوره اول مجلس شورای اسلامی، ازمؤسسین شرکت سهامی انتشار و… که در عرصه‌های مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران بود پایان یافت و پیکر ایشان در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد.

دسته‌ها
برجسته ترین ها درباره ما شخصيت‌ها

یادبود زنده یاد حسین راضی – عضو شورای مرکزی جبهه ملی ملی ایران و دبیرکل فقید حزب مردم ایران

دوم بهمن ماه سالروز درگذشت حسین راضی از رهبران و بنیان گذاران نهضت خداپرستان سوسیالیست، حزب مردم ایران و ادوار مختلف جبهه ملی ایران است. آنچه می خوانید مختصریست از سوابق علمی سیاسی و تشکیلاتی این پیرو راه مصدق

سوابق علمی

حسین راضی در دهه ۳۰ از مؤسسه عالی علوم اداری، وابسته به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران موفق به اخذ دو مدرک کارشناسی در رشتهٔ حقوق و علوم سیاسی -اقتصاد گردیده و همچنین مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته اقتصاد را از دانشگاه تهران کسب نمود و در دههٔ ۴۰ در کنار استادان و فارغ التحصیلان دانشکدهٔ علوم اداری، کانون علوم اداری را تأسیس کرد که این کانون نقش بسزایی در ارتقای مدیریت در امور اداری کشور داشت.

 

حسین راضی و فعالیت تشکیلاتی

مسلمانان سوسیالیست به رهبری محمد نخشب ، حسین راضی ، مهندس جلال الدین آشتیانی گروهی از جوانان ناسیونالیست بودند که در تشکلی بنام «نهضت خداپرستان سوسیالیست» در تلاش برای متشکل کردن مسلمانان سوسیالیست سکولار بودند. هدف آن ها تلفیق نگرش های اسلامی با اندیشه های چپ مدرن و ناسیونالیسم و در عین حال زدودن ماتریالیسم از سوسیالیسم وو مقابله با خرافات و ترویج دموکراسی بود.

در حقیقت آن ها جوانان تحصیل کرده ای بودند برخواسته از بافت سنتی و مذهبی جامعه، که در عین نگرش منتقدانه به خرافات در دین و استفاده پیام دین جهت کمک به طبقات فرودست جامعه، با همراهی اندیشه های چپ و ناسیونالیسم را بهترین برنامه برای سامان دادن به زندگی اجتماعی توده می دیدند. راضی در رابطه با اهداف تشکیل نهضت خداپرستان سوسیالیست می نویسد « مهم‌ترین هدف نهضت خداپرستان سوسیالیست مقابله با حزب توده نبود، بلکه منظور رهایی مردم از ستم، فقر و هر نوع استعمار و استثمار انسان از انسان و هر نوع وابستگی سیاسی و اقتصادی بوده‌است.» گفتمان نوگرایانه نهضت موجب تبرئه اسلام از خرافه پرستی، تقیه، انحطاط و تنگ نظری گردید و اسباب آن شکل گرفت تا این جریان به عنوان پیشگامان جریان فکری تازه و مستقل معرفی گشته و اقبال به آن ها تا آنجا پیش رفت که حتی اکثر شاگردان جوان استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد به تدریج به نهضت خداپرستان پیوستند. محمد تقی شریعتی نیز در مشهد پیرو نهضت خداپرستان سوسیالیست بود و به دنبال سفر محمد نخشب و حسین راضی و تشکیل حوزه حزب ایران و سپس جمعیت آزادی مردم ایران که در حقیقت ادامه دهنده راه و اندیشه نهضت خداپرستان سوسیالیست محسوب می‌شدند، علی شریعتی نیز به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوست؛ و همان‌جا نخستین آموزه‌های اسلام انتقادی‌اش را کسب کرد. او تحت تأثیر این آموزه‌ها کتاب ابوذر خداپرست سوسیالیست نوشته جوده السحار را در سال ۱۳۳۴ ترجمه و منتشر ساخت. اکثر اعضای نهضت نسبت به روحانیون و نهاد روحانیت بی‌توجه بوده و مدعی بودند روحانیون به‌جای تعلیم و القای افکار مترقی و تلاش برای رشد دموکراسی و آزادگی تصویری از انسان های مایوس و ناامید و ضعیف را ارائه می‌دهند.

نهضت خدا پرستان سوسیالیست سه ستون اصلی داشت، خدا پرستی، سوسیالیسم و ملی گرایی که موجب گردید نهضت و اعضای آن از حلقه های اولیه تشکیل دهنده جبهه ملی ایران در سال 1328 باشند. گرایش به جبهه ملی ایران و در عین حال سوسیالیسم موجبات آن را پدید آورد که در سال 1329 محمد نخشب و حسین راضی مشغول مذاکراتی با حزب ایران گشته تا در جهت ایجاد یک حزب ملی سوسیال دموکرات در راستای کمک به جبهه ملی ایران و نهضت ملی شدن نفت گام بردارند که در نهایت این مذاکرات اسباب ادغام نهضت با حزب ایران را پدید آورد. پس ازپیوستن اعضای نهضت خداپرستان به حزب ایران حسین راضی به عضویت در شورای مرکزی حزب ایران انتخاب گردید. اعضای نهضت که اینک در حزب ایران فعال بودند در این دوره فعالیت‌های خود را گسترش داده و در شهر شیراز، حسین راضی از رهبران جدید حزب ایران، از سوی جبهه ملی ایران مسوول راه اندازی شعبه جبهه ملی ایران در استان فارس و مبارزه با نفوذ حزب توده و عمال انگلیس به سرکردگی سید نورالدین حسینی‌الهاشمی شیرازی رهبر حزب برادران (شیراز) می‌گردد. کاری که در ان دوره با توجه به نفوذ سنتی انگلیس در شیراز و استان فارس بسیار دشوار می‌نمود. حسین راضی و اعضای حزبش در شیراز با ایجاد جلسات مکرر و فعالیت بسیار توانستند که نیروهای ملی را در این شهر مترکز و متحد نمایند نقطه اوج موفقیت حزب آزادی مردم ایران راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورا بود که طرفداران جبهه ملی ایران تنها با بستن پارچه‌ای سیاه یا کراوات سیاه به صورت بسیار گسترده در شهر راه‌پیمایی نمودند بگونه‌ای که دیگر گروه‌ها نتوانستند هیچگونه فعالیت دارای نمود بیرونی در این روز داشته باشند این تظاهرات وجهه نوینی از دیدگاه‌های روشنفکری مذهبی را در آن زمان بروز داد که هرگز تکرارش برای گروه‌های ملی میسر نشد. اما اختلافات پیش آمده در روش‌های اجرایی که بین اعضای نهضت و اعضای حزب ایران پیش آمد باعث گردید که پس از مدتی اعضای نهضت خداپرستان سوسیالیست از حزب ایران جدا شده و نهایت در تاریخ 27/11/1331 اعضای نهضت استعفای رسمی خود را به حزب ایران اعلام کردند و در همین تاریخ در هفته نامه مردم ایران تأسیس حزب آزادی مردم ایران را به اطلاع عموم رساندند، که پس از کودتای 28 مرداد به حزب مردم ایران تغییر نام داد. هفته نامه مردم ایران به صاحب امتیازی معین الدین مرجائی به عنوان ارگان رسمی جمعیت آزادی مردم ایران معرفی گردید. در همین زمان اعضای نهضت در شهرستان‌ها و برخی از اعضای حزب ایران در شیراز ومشهد (به هدایت محمد تقی شریعتی و طاهر احمدزاده و علی شریعتی ودکتر سامی) از اعضای جمعیت آزادی مردم ایران و وابستگان به جبهه ملی ایران فعالیت‌های خود را گسترش می‌دادند و بدین ترتیب حزب گسترش یافت. در همین حال جمعیت آزادی مردم ایران فعالیت‌های خود را جدا از استان‌ها و مراکز ان به سمت شهرستان‌های کوچک سوق داد که در حقیقت مأموریت خود را در مبارزه با حزب توده و سلطنت طلبان در یک سو و آگاهی رسانی و مبارزه با فقر و بی سوادی در سوی دیگر می‌دید.

پس از کودتای ننگین 28 مرداد اعضای حزب مردم ایران به فکر شکل گیری دور جدیدی از فعالیت های جبهه ملی افتاده و طی مذاکراتی با شادروان آیت الله سیدرضا زنجانی هسته نخست تشکیلات جبهه ملی دوم را با همراهی اشخصای نظیر مرحوم ابراهیم کریم آبادی تشکیل دادند. پس از آن راضی عضو هیئت مؤسس ۱۷نفره جبهه ملی ایران در آغاز دهه چهل بود که به دعوت اللهیار صالح تشکیل شد و از آن هنگام نیز همواره حزب مردم ایران در شورای مرکزی جبهه ملی ایران حضوری فعال داشتند و در آن دوران که این نمایندگان عبارت بودند از: محمد نخشب، حسین راضی، علی اکبر نوشین و معین‌الدین مرجایی

پس از مهاجرت دکتر محمد نخشب به آمریکا در سال ۱۳۳۷ حسین راضی سمت دبیر کلی حزب مردم ایران را بر عهده گرفت. حسین راضی به عنوان عضو هیئت مؤسس و شورای مرکزی جبهه ملی ایران از سوی شورای مرکزی و با هماهنگی با دکتر مهدی آذر، مسئول رسیدگی به امور جبهه ملی ایران در اروپا و نشریه سازمانی جبهه می‌شود از جمله دلایل این انتخاب آن بود که در آن زمان اکثریت اعضای فعال جبهه ملی در اروپا را اعضای حزب مردم ایران و در کنار آن حزب سوسیالیست به رهبری مرحوم دکتر خنجی تشکیل می‌دادند. در این دوران ایشان به نمایندگی از هیئت اجرایی جبهه ملی ایران در رابطه با امور جبهه ملی در اروپا بارها به کشورهایی اروپایی سفر داشته و در جریان کنگره جبهه ملی ایران در اروپا در ویس بادن (جمهوری آلمان فدرال) در اوت ۱۹۶۲ با نظر ایشان، علی شریعتی با توجه به توانمندی‌هایش به عنوان سردبیر روزنامه فارسی‌زبان «ایران آزاد» (ارگان جبهه ملی ایران در خارج از کشور- اروپا) انتخاب می گردد. اولین شماره این نشریه پس از سردبیری شریعتی در ۱۵ نوامبر ۱۹۶۲ منتشر گردید. این نشریه دیدگاه‌های روشنفکران ایرانی خارج و نیز مبارزات گروه‌های سیاسی ایرانی را منعکس می‌کرد و ارگان رسمی جبهه ملی ایران در اورپا محسوب می‌گردید. قبل از آن شادروان دکتر پرویز ورجاوند سردبیری این نشریه را بر عهده داشت. پس از روند دستگیری های سنگین اعضای جبهه ملی ایران از سال 1341 به بعد و با توجه به مشکلات پیش آمده در درون سازمان‌ها و سختگیری های و محدودیت های ساواک و افزایش برخوردهای دولت فعالیتهای جبهه ملی رو به کاهش نهاد. همچنین برخی افرادی که در کنگره نتوانسته بودند رای بیاورند، با نامه نگاری به دکتر مصدق که در حصر و تبعید بسر می‌برد اخباری ناخوش آیند از جبهه ملی را اعلام می‌کردند؛ لذا از اوایل سال ۱۳۴۳، مبادله نامه‌هایی میان دکتر مصدق و رهبران جبهه ملی بر سر ساختار تشکیلاتی جبهه، به استعفای شورای مرکزی و اعلام انحلال جبهه ملی دوم انجامید.در نهایت در سال 1344 و در جلسه‌ای که در منزل شادروان ادیب برومند (رهبر فقید جبهه ملی ایران) برگزار گردید، تمامی اعضای شورای مرکزی بجز مهندس کاظم حسیبی و ادیب برومند از سمت‌های خود استعفا دادند و سیاست صبر و انتظار از سوی اللهیار صالح به صورت رسمی سیاست جبهه ملی اعلام گردید. پس از این رویداد مرحوم راضی همراه سایر میلیون در جهت ایجاد جبهه ملی سوم تلاشی را آغاز می‌کند که پس از ۳ جلسه با هجوم ساواک و دستگیری اعضا به نتیجه‌ای نمی‌رسد.

 

راضی و حزب مردم ایران پس از انقلاب 57

 

پس از انقلاب ۱۳۵۷ حزب مردم ایران به صورت محدود فعالیت‌های خود را آغاز نموده و با توجه به حضور تعداد زیادی از اعضای سابق و وابسته خود در دولت موقت فعالیت علنی ای انجام ندادند و تنها به ارائه راهکار به هیئت دولت و شورای انقلاب جهت حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقه در انقلاب و تلاش برای استقرار دموکراسی و حاکمیت ملی اقدام نمودند. در این دوره مرحوم راضی به همراه اعضای حزب مردم ایران عمده فعالیت‌های خود را همانند سال‌های ۴۵ الی ۵۵ در زمینه‌های اجتماعی و کمک رسانی به جبهه‌ها و مردم در مناطق جنوبی تهران صرف نمود. با آغاز جنگ عراق و ایران اعضای حزب مردم ایران با حضور در جبهه وهمچنین حمایت از خانواده‌های شهدا و رزمندگان تلاش خود را در جهت انجام وظایف خود نمود. پرفسور صادق مسرت دبیر کنونی حزب مردم ایران در این رابطه می گوید «شادروان حسین راضی (دبیرکل وقت حزب) در دو عملیات مختلف در جبهه های جنگ حضور داشتند که یکی از این دو عملیات فتح المبین بود. ایشان همراه با برادر، برادر زاده و فرزندشان که در حال حاضر ساکن آمریکا هستند و گروهی از اعضای حزب نظیر مهندس نوشین، دو دستگاه آمبولانس و مقادیر فراوانی وسائل بهداشتی و خدماتی از جمله پتو و دارو و سایر مایحتاج اساسی را به جبهه های جنگ انتقال داده و در میان رزمندگان و مردم جنگ زده تقسیم و در حد توان به یاری این مردم شتافتند»

 

حسین راضی و جبهه ملی ایران در دهه هفتاد

پس احیاء مجدد فعالیت های جبهه ملی ایران به رهبری ادیب برومند در اوایل دهه هفتاد، راضی با همراهی حزب مردم ایران دوباره به فعالیت‌های خود در جبهه ملی ادامه می‌دهند و در پلنوم اللهیار صالح ۱۳۸۲ مجددا به سمت عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی ایران انتخاب می‌شوند. او مسوول برگزاری انتخابات درون سازمانی جبهه ملی برای برگزاری این پلنوم بود و نقشی برجسته در این امر داشت.

حسین راضی درنهایت پس از یک دوره بیماری طولانی در بهمن ۱۳۸۹ در تهران درگذشت.

دسته‌ها
تقويم ملي ايران شخصيت‌ها

دکتر حیدر رقابی، عاشقی فیلسوف و شاعر

 

▪️دکتر حیدر رقابی شاعر، حقوق‌دان و سیاست‌مدار در ۱۹ آذر ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات دوران دانش آموزی خود را در دارالفنون گذراند. خانواده‌ی وی خانواده‌ای ملی‌گرا بود؛ بطوریکه محمدحسن شمشیری، حسن گل‌نراقی هنرمند معروف و دکتر رضا گل‌نراقی (عضو کنونی شورای مرکزی جبهه ملی ایران)، همگی از نزدیکان و فعالینتختی در جبهه ملی ایران بودند.

▪️دوران دانشجویی او در مقطع کارشناسی رشته حقوق دانشگاه تهران با تشکیل جبهه ملی ایران و نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق همزمان شد. او به جبهه ملی ایران پیوست و به زودی به عنوان مسئول سازمان سربازان جبهه ملی ایران مشغول فعالیت شد.

▪️ وی که با نام《هاله》به سرودن اشعار ملی اشتهار داشت و از فعالین دانشجویی محسوب می‌شد پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به عنوان مسئول کمیته دانشگاه تهران در نهضت مقاومت ملی به مبارزاتش ادامه داد و در همین راستا در زمستان سال ۳۲ بری نخستین بار و سپس به دلیل مخالفت با قرارداد کنسرسیوم برای بار دوم زندانی شد. لازم به ذکر است که وی با شرط خروج از کشور از زندان ازاد شد. پس از آن به امریکا مهاجرت کرده و در آن‌جا به ادامه تحصیل در رشته حقوق پرداخت و موفق به کسب دکترای حقوق بین الملل از دانشگاه کلمبیا شد.

▪️از وی تعداد زیادی شعر بر جای مانده است، مشهورترین آن ها 《جنگ و زندگی》، 《فرو ریزیرد سنگرهای دشمن》 و 《مرا ببوس》 است که در نشریات پنهانی نهضت مقاومت ملی به چاپ رسیده بود. روایت است شعر مرا ببوس را موقع ترک میهن تقدیم به عشق خود سرود که بعدها توسط استاد گل نراقی با نوازندگی استاد یاحقی نواخته شد و ورد زبان ها گردید، هاله بعد از این شکست و فراغ اجباری، هیچ گاه ازدواج نکرد.

▪️دکتر رقابی، سالیان سال در آمریکا به تدریس حقوق در دانشگاه‌های 《کلمبیا》، 《برکلی》، 《اوکلاهاما》 و《D–QU》پرداخت و ضمن اقامتش در امریکا همچنان از مواضع جبهه ملی در ایران حمایت می‌کرد و همین امر باعث اختلافات او با سفارت شاهنشاهی در آمریکا شد، همچنین از مدافعان حقوق بومیان و سرخپوستان آمریکا بود و با انجمن سرخپوستان آمریکا ارتباط داشت، دکتر رقابی از هیئت موسسین دانشگاه سرخپوستان امریکا 《D–QU》نیز به شمار می‌رود. اینگونه فعالیت‌های وی منجر به این شد که زندگی او در آمریکا نیز با مشکلات همراه شود، بنابراین از آمریکا راهی آلمان غربی شده و مدرک دکترای فلسفه خود را از دانشگاه هومبولت-برلین اخذ کرد، تز دکترای فلسفه وی به عنوان تز دکترای برگزیده‌ی آلمان غربی در رشته‌ی فلسفه انتخاب شد و صدراعظم آلمان با هزینه خود آن را به صورت کتاب منتشر کرد. فعالیت‌های آزادی‌خواهانه و ملی او در راه مصدق در آلمان غربی ادامه یافت و او در کنار خسرو قشقایی به فعالیت در جبهه ملی ایران در اروپا می‌پرداخت. دکتر رقابی تا آستانه انقلاب ۵۷ در آلمان به تدریس حقوق بین‌الملل و فلسفه مشغول بود و بعد از پیروزی انقلاب برای خدمت به مردم به کشور بازگشت. تدریس او در دانشگاه تهران مورد استقبال شدید دانشجویان بود، اما دیری نپایید که با انقلاب فرهنگی به دلیل مواضع فکری و سیاسی از کار برکنار شد و خانه‌نشین شد، با آغاز جنگ ایران و عراق به فعالیت فرهنگی در جهت حمایت از رزمندگان ایران در جنگ روی آورد و پس از چندی به بیماری سرطان معده مبتلا گشت و در ۲۳ آذر ماه سال ۱۳۶۶ دیده از جهان فروبست و به وصیت خود در کنار دیگر ملیون چون محمدحسن شمشیری و در نزدیکی مزار مرحوم جهان‌پهلوان تختی به خاک سپرده شد.

▪️از او حدود ۳۰ جلد کتاب در زمینه های حقوق بین‌الملل، فلسفه، شعر و ادبیات فارسی به جای مانده است.

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

دانشگاه مستقل و دانشجویان آزاد ، نیاز امروز جامعه ایران

دانشگاه عرصه ی مقدس کسب دانش و پهنه ی محترم فراگیری علوم وفنون برای ساختن آینده این مرز و بوم بوده و هست  . و آنان که پای در این معبد تعلم و یادگیری گذاشته و بهترین سال های عمر خود را در راه تحصیل علم و ارتقای سطح آگاهی خود صرف  می کنند ، برگزیده ترین و مستعد ترین فرزندان این ملت اند که ” دانشجو ” نام دارند . دانشجویان با کسب علوم و مهارت های گوناگون آینده سازان جامعه اند . دانشجویان با فراگیری علوم انسانی ، علوم تجربی ، علوم ریاضی و هنر و سایر دانش ها و مهارت ها ، زیربنای توسعه وپیشرفت کشور و رفاه و آسایش و سعادت هموطنان خود و اقتدار ملی را تامین میکنند . دانشجویان به مناسبت آگاهی و هوشمندی ، خیلی زودتر و بهتر به نارسایی ها وکج روی ها و فساد های موجود در جامعه پی می برند و به اقتضای سن پر شور خود و به سبب ارتباط نزدیک و امکان تبادل نظر که در محدوده دانشگاه برایشان میسر است ، در موضع پرسش گری و انتقاد و ایستادگی و مبارزه علیه ناروائی ها و بی عدالتی ها قرار می گیرند . و از همین روی است که دانشجو ودانشگاه همواره چون ستونی استوار در مقابل دستگاه های فاسد و ستم گر و بر باد دهنده ی منافع ملی و زیرپا گذارنده ی آزادی ، استقلال و عدالت اجتماعی قرار می گیرند . و به همین جهت همواره مورد سرکوب و خشونت حکومت های فاسد غیر ملی بوده و هستند . تا استبداد و وابستگی و فساد و عدم رعایت قانون وجود دارد ، جنبش اعتراضی دانشجویان هم غرش میکند و فریاد می زند .

در روز 16 آذر 1332 که حدود چهار ماه ونیم از کودتای 28 مرداد گذشته بود ، در شرایطی که از یک طرف  محاکمه مصدق ، نخست وزیر دولت ملی ، در بیداد گاه نظامی کودتاچیان در جریان ، و فریاد های رسای آن بزرگ مرد تاریخ در دفاع از آزادی و استقلال ایران ، در آن بیدادگاه در فضای جامعه ایران طنین انداز بود ، واز سوی دیگر برقراری رابطه مجدد دولت کودتا با دولت استعماری انگلیس اعلام گردیده  ، و هم چنین خبر آمدن نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در روز های آینده اعلام شده بود . نا گهان بغض دانشگاه به انفجار رسید و دانشگاه تهران قیام کرد . ودر این خیزش ، رگبار مسلسل عوامل نظامی کودتا ، سه دانشجوی دانشکده فنی را به خاک انداخت و سنگفرش محوطه دانشگاه را از خون آنان رنگین ساخت . احمد قندچی ، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا شهدای قیام آن روز تاریخی اند . اما 16 آذر چون جرقه ای بود که سیاهی و ظلمات روز های پس از کودتا را شکست و این روز درخشان را به نام روز دانشجو در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران به ثبت رساند . پس از آن باز هم بار ها دانشگاه مورد هجوم عمال استبداد و دیکتاتوری قرار گرفته است . در روز اول بهمن 1340 ، در روز هیجدهم تیرماه 1378 و در همین آبان ماه سال 1398 ، تا دانشگاه وجود دارد ، فریاد آزادیخواهی و عدالت طلبی خاموش نخواهد شد .

جبهه ملی ایران 16 آذر ، روز دانشجو را به دانشجویان عزیز کشور تبریک می گوید و اعتقاد دارد که رعایت استقلال دانشگاه یعنی بر قراری مدیریت مستقل و منتخب استادان  دانشگاه ، بدون دخالت و انتصابات حکومتی و همچنین رعایت حق استفاده از  آزادیهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان امری لازم و ضروری برای ارتقاء سطح توسعه علمی وپیشرفت کشور است .

زندانیان سیاسی و دانشجویان زندانی را آزاد کنید.مانع ادامه تحصیل دانشجویان حق طلب و مبارز نشوید . استادان فرهیخته دانشگاه را از آموزش واقعیات سیاسی و اجتماعی باز ندارید .

شانزدهم آذر ماه 1399 خورشیدی

   تهران شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

در گذشت آزاد مرد میهن دوست و پیرو دیرپای راه دکتر محمد مصدق و عضو قدیمی جبهه ملی ایران ،دکتر محمد ملکی

از شمار دوچشم یک تن کم                      وز شمار خرد هزاران بیش

با دریغ و تاسف بی کران ، در گذشت آزاد مرد میهن دوست و پیرو دیرپای راه دکتر محمد مصدق و عضو قدیمی جبهه ملی ایران ، آقای دکتر محمد ملکی را به فرزندان گرامی ایشان و خاندان گرانقدر ملکی و به همه ی آزادیخواهان و وطن دوستان ایران تسلیت می گوییم .

او در تمام عمر بر سر آرمانش ایستادگی نمود  و برای آزادی و استقلال ایران تلاش کرد .

روانش شاد و راهش پر رهرو باد .

دوازدهم آذر ماه 1399

تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دکتر ابراهیم احدی بانو فرشید افشار الهه امیر انتظام فرهاد امیر ابراهیمی مهندس مرتضی بدیعی پوراندخت برومند دکتر جهانشاه برومند فرهاد بیشه ای دکتر علی حاج قاسمعلی مهندس هوتن دولتی فرید دهدزی حسین ریاحی  – مهندس مسعود صالحی مسعود صفاریان پیام صفی پور  دکتر رضا گل نراقی دکتر محسن فرشاد یکتا اصغر فنی پور دکتر باقر قدیری اصلی پریچهر مبشری دکتر حسین مجتهدی- مهندس علی محمدی پروفسور صادق مسرت ضیاء مصباح منوچهر ملک قاسمی محمد حسین ملک ختایی محمد ملک خانی دکتر آذین موحد ابراهیم منتصری- دکتر حسین موسویان جمشید میرعمادی –   دکتر پژمان میرکریمی زراسوند ابوالفضل نیماوری دکتر جمشید وحیدا

 

 

دسته‌ها
درباره ما شخصيت‌ها

دکتر پرویز ورجاوند: عضو هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران(1373-1386)

دکترپرویز ورجاوند متولد تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۱۳ در تهران بود. او تحصیلات خود تا مقطع پایانی دبیرستان را در تهران گذرانده و سپس دوره عالی نقشه برداری را در مدرسه عالی نقشه برداری وابسته به سازمانی نقشه برداری طی کرد و به استخدام این سازمان درآمد.

 وی در ادامه  تحصیل در سال 1334 به تحصیل در رشتۀ باستان‌شناسی در دانشگاه تهران  پرداخت و بعد از آن در سال 1338 برای دوره دکتری به فرانسه رفت. او در آنجا دکترای خود را دربارۀ معماری دورۀ هخامنشی و همسنجی آن با یونان و مصر در سال ۱۳۴۲ و بعد از آن دورۀ مدرسـۀ عـالی تتـبعات دانشـگاه پـاریس را با نوشتن پایان نامۀ دربارۀ ویژگی های اقتصادی و ساختار اجتماعی ایل بختیاری و دوره‌ مرمت و بازپیرایی بناهای تاریخی در دانشگاه سوربن به پایان برد.

دکتر ورجاوند سپس به ایران برگشت و در جریان بررسی تهیه طرح بازسازی منطقه زلزله‌زدۀ بوئین‌زهرا بر اثر تصادف شدید بیش از ۴ ماه در حالت فلج بسر برد که آثار این تصادف تا اخر عمر با وی همراه بود. دکتر ورجاوند پس از بازگشت به ایران در آزمون استادیاری دانشگاه تهران شرکت کرده و با وجود قبولی به دلیل مخالفت ساواک با عضویت وی در هیئت علمی دانشگاه تهران مخالفت می­ گردد. سرانجام پس از سه سال با توجه به تلاش­های دکترعلی­اکبر سیاسی، دکترغلامحسین صدیقی و دکترذبیح الله صفا به او اجازه تدریس بدون دریافت حقوق در دانشگاه تهران داده می­شود. او بنا به دعوت دکتر نراقی به عنوان مسئول بخش مردم‌شناسی و ایلات و عشایر موسسه تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه تهران به فعالیت_های علمی خود ادامه می ­دهد.

پس از مدتی دکتر ورجاوند از سازمان نقشه برداری به سازمان جلب سیاحان منتقل شده و به عنوان ریاست مرکز آموزش خدمات جهانگردی برای تربیت نیروهای کاردان برای صنعت جهانگردی فعالیت می­ کند. وی سپس به وزارت علوم و آموزش عالی رفته شده و با عنوان مشاور وزارتی در این وزارتخانه بکارش ادامه می ­دهد. سرانجام بعد از گذشت هفت سال از قبولی در آزمون هیئت علمی دانشگاه تهران از وزارت علوم و آموزش عالی به دانشگاه تهران منتقل شده و به عنوان هیئت علمی در گروه باستان شناسی دانشگاه تهران به تدریس مشغول می ­شود. با توجه به تخصص او در خصوص مرمت و بازپیرایی بناهای تاریخی که از دانشگاه سوربن اخذ کرده بود دکتر محمود مهران مدیرعامل  وقت سازمان ملی حفاظت آثار باستانی وی را به‌عنوان مشاور و مسئول بخش تربیت کادر متخصص برای حفظ و مرمت بافت‌های قدیمی و مرمت مجموعه‌های باستانی و تاریخی انتصاب می­ کند.

دکتر ورجاوند در کاووش ها و بررسی‌های باستان‌شناسی محوطه هایی چون هفت‌تپه، بیشاپور، تخت سلیمان، رصدخانه مراغه فعالیت مستمر داشته که کتاب کاوش رصدخانۀ مراغه و سیری در دانش ستاره شناسی ایران حاصل فعالیت های چندین ساله او در این خصوص است. دکتر ورجاوند سرانجام در سال 1363 با سمت استادی از دانشگاه تهران بازنشسته شد.

دکتر ورجاوند در کنار فعالیت های فرهنگی و علمی خود لحظه ای از فعالیت های سیاسی جدا نبود او به عنوان یک ملی گرای پرشور از ۱۵ سالگی به عنوان یکی از فعالان دانش آموزی در نهضت ملی شدن صنعت نفت حضور داشته  و در ۱۶ سالگی مسئولیت روزنامۀ دانش‌آموز را عهده دار شد.  او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ چندبار دستگیر شد. دکتر پرویز ورجاوند پس از حضورش در فرانسه جریان جبهه ملی را در اتحادیه دانشجویان ایرانی در فرانسه را به همراه سایر ملیون فعال در فرانسه ایجاد و سپس سرانجام جبهه ملی اروپا را ایجاد می نماید. در نخستین کنگره، او به عنوان مسئولیت هیئت اجرایی اروپا  انتخاب شده و روزنامه ایران ازاد را پایه ریزی می کند.

با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ و تشکیل دولت موقت و در فاصله ادغام وزارت علوم و آموزش عالی با وزارت فرهنگ و هنر وی سرپرستی این وزارت خانه را بر دوش داشته و با ادغام این دو وزارت خانه وی به عنوان قائم مقام وزیرعلوم و فرهنگ و هنر،  دکتر علی شریعتمداری،  در زمینۀ فرهنگ و هنر منصوب می شود. از خدمات وی به عنوان قائم مقام وزیر می توان  به ثبت زیگورات چغازنبیل، تخت‌جمشید و میدان نقش جهان همزمان در سیاهۀ میراث جهانی یونسکو نام برد.

دکتر ورجاوند در همان دوران به عنوان عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و هیئت اجرایی جبهه ملی ایران نیز فعالیت های سیاسی خود را ادامه می دهد. او پس از اعلام حکم ارتداد جبهه ملی ایران در خرداد سال 1360 مدتی مخفی شده و سپس دستگیر می شود. این دستگیری که با سختی های زیادی برای او همراه بود سرانجام بدون صدور حکمی پس از چند سال حبس به پایان می رسد.

دکتر ورجاوند پس از احیای جبهه ملی ایران در سال 1373 توسط استاد ادیب برومند به همراه دکتر سید حسین موسویان به عنوان نماینده هیئت اجرایی در کنار ادیب برومند و علی اردلان اعضای باقی مانده هیئت رهبری، حسین شاه‌حسینی و حسن لباسچی از شورای مرکزی، هیئتی شش نفره را برای فعالیت مجدد سازمان های جبهه ملی  و تغییر و تحول و دریافت مسئولیت های محول شده به دکتر مهدی موید زاده به عنوان مسئول منتخب هیئت اجرایی و هیئت رهبری برای اداره جبهه ملی ایران تشکیل می دهند. با تشکیل شورای مرکزی جدید او به عنوان عضو هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران انتخاب می گردد. او همچنین با رای اعضای پلنوم الهیار صالح مجددا به عنوان عضو شورای مرکزی و هیئت رهبری انتخاب شده و تا زمان درگذشتش به عنوان سخنگوی جبهه ملی ایرن فعالیت می نماید.

دکتر پرویزورجاوند در روز 19 خرداد 1386 در پی عارضه قلبی درگذشت.

.

دسته‌ها
درباره ما معرفي اعضاء

دکتر رضا گل نراقی : عضو هیئت رهبری- اجرایی جبهه ملی ایران

دکتر رضا گل نراقی دندانپزشک، استاد دانشگاه، سیاستمدار و عضو هیئت رهبری- اجرایی جبهه ملی ایران می‌باشد

دکتر رضا گل نراقی در سال 1324 در تهران متولد شد. او دوره ابتدائی را در دبستان اردشیر واقع در خیابان ری و دوره متوسطه را در دبیرستان ادیب واقع در خیابان لاله زار کوچه کیهان گذراند.

دکتر رضا گل نراقی پس از اخذ دیپلم و موفقیت در کنکور به دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران وارد شده و دکترای دندان پزشکی دریافت نموده است . او برای تحصیلات تکمیلی به ایالات متحده امریکا رفته و  تحصیلات تخصصی پریودنتولوژی را در دانشگاه تافتز در شهر بوستون ماساچوست گذراند.

دکتر گل نراقی پس از بازگشت در سال 1359 به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمده و از سال 1360 تا مدت 6 سال به سمت رئیس بخش پریودنتولوژی دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران فعالیت می کند و به دانشکده دندان پزشکی دانشگاه آزاد رفته و به مدت 15 سال رئیس بخش پریودنتولوژی و بنیان گذار اولین بخش ایمپلنت ایران در دانشکده دندان پزشکی دانشگاه آزاد بوده اند . دکتر گل نراقی دوره هاي پايه، جراحي، پروتز و پيوند استخوان و جراحي هاي پيشرفته و سپس دوره های تکمیلی ايمپلنت گذرانده و  از اولین بنیانگذاران علم نوين ايمپلنت در ایران است.  او یکی از شناخته شده ترين و مشهورترين متخصصان علوم پريودونتولوژي (بيماري هاي لثه) و ايمپلنتولوژي در ايران می باشد. وی همچنین عضو انجمن پزشکی هیپنوتیز و از پزشکان فعال و مدرسان این رشته برای دانشجویان دندانپزشکی می باشند.

دکتر رضا گل نراقی از اعضای دیرپای جبهه ملی ایران بوده و سال 1372 و آغاز مجدد فعالیت جبهه ملی ایران به سازمان پزشکان جبهه ملی ایران پیوست و از سال 1391 به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی ایران برگزیده شد. دکتر رضا گل نراقی از آبان ماه 1397 از سوی شورای مرکزی جبهه ملی ایران به عنوان عضو هیات رهبری اجرائی انتخاب گردید.

دکتر گل نراقی از خیرین مدرسه ساز در تهران می باشد و در مناطق شهر قدس(قلعه حسن خان) و فشم اقدام به ساخت مدرسه برای استفاده عموم کرده است.

دسته‌ها
درباره ما شخصيت‌ها

کریم سنجابی ( رهبر جبهه ملی ایران 1356-1373)

کریم سنجابی (زاده ۱۲۸۳ در کرمانشاه – درگذشته ۱۳ تیر ۱۳۷۴ در ایلینویسیاستمدارایرانی، رهبر جبهه ملی ایران و وزیر فرهنگ دولت محمد مصدق و وزیر خارجه ایران در دولتمهدی بازرگان بود.

 سنجابی پس از تکمیل تحصیلات خود پایان دوره متوسطه به مدرسه عالی حقوق رفت و در سال ۱۳۰۷ با نخستین گروه محصلان اعزامی به اروپا، راهی پاریس شد. در پاریس با ارائه پایان‌نامه خود تحت عنوان «اصلاحات کشاورزی و کشاورزان در ایران» موفق به دریافت دکترای دولتی حقوق عمومی از دانشگاه پاریس گردید.

سنجابی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۳ به سمت دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران منصوب شد و حقوق اداری را درس می‌داد. او پس از ۵ سال که به درجه استاد تمام رسید، به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و سپس در فاصله سال‌های ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۵ (ش) رئیس دانشکده حقوق شد.

سنجابی از بنیانگذاران حزب میهن بود و بعدها به حزب ایران پیوست و در سال ۱۳۲۵ حزب ایران با حزب توده ائتلاف کرد. در تحصن دربار بر سر انتخابات مجلس شانزدهم با مصدق همراه بوده و از آن پس به عضویت جبهه ملی ایران درآمد. مدت کوتاهی به سمت وزارت فرهنگ در دولت مصدق رسید. سنجابی برای اینکه مجلس در دست طرفداران مصدق باقی بماند از وزارت استعفا کرد و به نمایندگی مردم کرمانشاه در مجلس رسید. در خرداد ۱۳۳۱ در دعوای میان ایران و انگلستان در بحران شرکت نفت انگلیس و ایران، ایران سنجابی را به عنوان قاضی اختصاصی خود در این پرونده به دیوان دادگستری بین‌المللی معرفی کرد. (در پرونده‌های دیوان بین‌المللی هر یک از دو کشور حق معرفی یک قاضی اختصاصی را دارند. یکی از قضات دیوان به نام آرنولد مک نایر تبعه انگلستان بود)[

سنجابی (نفر اول از چپ) در کابینه دولت مصدق

سنجابی، قاضی اختصاصی ایران در دیوان بین‌المللی دادگستری در پرونده نفت ایران و انگلیس پس از کودتای ۲۸ مرداد حدود ۱۹ ماه مخفی بود و در نهایت باتوجه به موقعیت بین‌المللی و با شفاعت حشمت‌الدوله والاتبار آزاد شده و به دانشگاه بازگشت و تا سال ۱۳۳۸ فعالیت سیاسی نداشت. با تشکیل جبهه ملی دوم در سال ۱۳۴۰ سنجابی وارد فعالیت شد ولی در نهایت با سرکوب جبهه ملی و دانشجویان دانشگاه، در نهایت امینی کنار گذاشته شده وسنجابی نیز به زندان افتاد.

در سال ۱۳۵۵ با به وجود آمدن فضای مناسب شروع به فعالیت کردند و در ۲۲ خرداد ۵۶ او به همراه داریوش فروهر و شاپور بختیار نامه سرگشاده معروف را به شاه نوشته و او را از ادامه سیاست‌هایش بر حذر داشتند. در روز بیست و هشتم آبان ماه، اتحاد نیروهای جبهه ملی طی صدور بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد. به موجب این اعلامیه سوسیالیست‌های نهضت ملی ایران، حزب ایران و حزب ملت ایران عناصر متشکله جبهه ملی چهارم بودند. مهندس کاظم حسیبی بعنوان رئیس شورای مرکزی به همراه کریم سنجابی، شاپور بختیار، داریوش فروهر و رضا شایان بعنوان اعضای کمیته مرکزی انتخاب شدند

در ۲۲ اسفندماه ۱۳۵۷ کریم سنجابی به همراه مهندس کاظم حسیبی طی اعلامیه از عموم مردم برای مشارکت در بازسازی جبهه ملی ایران دعوت عمل آوردند و با کمک اعضای جبهه ملی اقدام به راه‌اندازی باشگاه جبهه ملی نمودند. سنجابی عضویت در شورای انقلاب را با وجود پیشنهاد مطهری و بهشتی نپذیرفت و در حقیقت با اینکار شانس خود را برای پذیرش پست نخست‌وزیری از دست داد. سنجابی در این مورد می‌گوید: مطهری و بهشتی از طرف خمینی از او برای شرکت در شورای انقلاب دعوت کردند ولی وی نپذیرفت.

جبهه ملی به رهبری سنجابی پس از اندک زمانی به دلیل مواضع سکولار و دموکراسی خواهانه رو در روی نظام قرار گرفتند. جبهه ملی ایران حادثه بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا را محکوم کرد و انتخابات قانون اساسی را نیز تحریم نمود و با قانون اساسی نوشته شده توسط خبرگان مخالفت کرد. اعضای جبهه ملی در اولین دوره انتخابات شورای ملی پس از انقلاب شرکت نمودند و برخی از آنان که رای آورده بودند یا در مجلس اعتبارنامه‌هایشان مورد تصویب قرار نگرفت یا انتخابات باطل شد. مانند انتخابات کرمانشاه و ابطال آن به منظور جلوگیری از ورود سنجابی به مجلس روی داد.

س از اعلام ارتداد جبهه ملی توسط آیت الله خمینی و دستگیری اعضای جبهه ملی سنجابی به مدت ۱۴ ماه مخفی بود و سرانجام از راه کردستان به ترکیه و از آنجا به پاریس و سپس به ایالات متحده آمریکا رفت.
دکتر سنجابی در 13تیرماه 1374 در بیمارستانی در ایلینوی آمریکا درگذشت.

دکتر سنجابی در ویکی پدیا