دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها تصويري

پیام دکتر موسویان ریاست شورای مرکزی جبهه ملی ایران به کنگره سازمانهای خارج از کشور

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران تصويري

ویژگی های انتخابات آزاد و چرا مجلس موسسان و نه رفراندم؟

سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
تلویزیون  کانال ۱:
گفتگوی  سعید جعفری با
 دکترحسین موسویان رئیس هیئت رهبری – اجرائی  جبهه ملی ایران
دکتر بهروز بیات مشاور پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
دکترهمایون مهمنش  عضو هیئت اجرایی سازمان های جبهه ملی ایران
موضوع: ویژگی های انتخابات آزاد و چرا مجلس موسسان و نه رفراندم؟

 

https://www.youtube.com/watch?v=japOrUW4Vcg

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

نامه روابط عمومی جبهه ملی ایران به تهیه کننده تلویزیون ایران فردا برنامه چالش

 

تهیه کننده محترم برنامه چالش در تلویزیون ایران فردا

در برنامه ای که جنابعالی تحت نام چالش سی وهفتم ، در تاریخ دهم اسفند 99 از تلویزیون ایران فردا پخش کردید ، دو تن ازمیهمانان برنامه ی شما مطالب نادرست و بی پایه ای را مطرح کردند که با  احساس مسئولیت یک سخنران در رعایت صحت مطالبی که بر زبان می راند ،  فاصله ای بسیار داشت . یکی از میهمانان شما ، جبهه ملی ایران را که از روزهای اول پیروزی انقلاب با انحصار طلبی و واپس گرایی قدرتمداران برخاسته از انقلاب ، مخالفت داشته و به مقابله برخاسته ، تا آنجا که در سال 60 با چماق ارتداد روبرو شده است و با این حال با هزار افت و خیز و ایثار ،  به تلاش سیاسی خود ادامه داده و اهداف ملی خود را دنبال کرده است ، با کمال بی انصافی و ناپختگی ، جریانی در کنار جمهوری اسلامی معرفی می کند  و میهمان دیگر برنامه شما آقای ادیب برومند شخصیت فرهیخته نهضت ملی ایران را که از دوران نهضت ملی کردن نفت به دستور دکتر مصدق ، موظف بوده که اشعار حماسی خود را از طریق رادیو به گوش مردم ایران برساند و به عنوان شاعر ملی ملقب شده است ، و از آن زمان تا هنگام وفات در راه مصدق و راه آزادی و استقلال ایران در شورای مرکزی جبهه ملی وحزب ایران ، تلاش نموده  ، به نام  فردی که مشغول کتاب بازی با رهبری بوده معرفی می کند ، و بعد از  دبیر کل محترم حزب ملت ایران  به عنوان  یکی از رهبران جبهه ملی ایران نام می­برند ، در حالی که با تمام همسویی و هم فکری که در بسیاری از زمینه ها وجود دارد اما از جهت سازمانی حزب ملت ایران از خرداد سال 58 یعنی از 42 سال قبل رابطه تشکیلاتی با جبهه ملی ایران ندارد . و سپس نام  دو نفری را که از آبان 97 از جبهه ملی خارج شده  و رابطه تشکیلاتی با این سازمان ندارند  همراه نام رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به عنوان احیاء کنندگان این سازمان ، در کنار هم قرار می دهد . همگی این موارد نادرست و غیر واقعی است . خواهشمند است بر طبق مقررات و قوانین شناخته شده برای رسانه های عمومی ، این تذکر را در اولین برنامه چالش جهت تنویر افکار عمومی منتشر فرمایید .

با احترام – روابط عمومی جبهه ملی ایران

هفدهم اسفند 1399

دسته‌ها
درباره ما شخصيت‌ها

طالقانی روحانی ملی و عدالت خواه

سید محمود علایی طالقانی در ۱۳ اسفند ۱۲۸۹ خورشیدی در خانواده‌ای فقیر، اهل علم و دارای روحیات انقلابی در روستای گلیرد طالقان در استان البرز متولد شد. پدرش ابوالحسن علایی طالقانی نخستین استاد وی بود. وی دوران کودکی خود را در زادگاهش سپری کرد تا اینکه هنگامی که هفت ساله بود، پدرش به تهران مهاجرت کرد و در خانه‌ای کوچک در محله قنات آباد ساکن شد. محمود طالقانی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ملارضا در میدان امین السلطان آغاز کرد و مبانی صرف و نحو و علوم دینی را نزد پدرش سید ابوالحسن طالقانی آموخت. پس از آن در مدارس رضویه و فیضیه قم و نجف تا سال ۱۳۱۷ تحصیل را تا درجه اجتهاد ادامه داد و در سال ۱۳۱۸ برای تدریس در مدرسه سپهسالار راهی تهران شد. نخستین بار سیدمحمود طالقانی با انتشار اعلامیه ای در اعتراض به سیاست‌های رضاخان درباره کشف حجاب، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و به همین دلیل بازداشت و به ۶ ماه حبس محکوم و سپس از زندان آزاد شد. طالقانی پس از مدتی به صورت رسمی امامت جماعت مسجد هدایت را برعهده گرفت و مسجد هدایت را به یکی از کانون‌های مقاومت و مبارزه تبدیل کرد در همین زمان هم از نهضت ملی نیز حمایت می کرد. وی پس از کودتای ۲۸ مرداد، فدائیان اسلام را پناه داد و علاوه بر پناه دادن آنان در تهران، آن‌ها را به طالقان و دیگر شهرهای ایران می‌فرستاد تا از گزند جوخه اعدام رژیم در امان باشند. وی به سبب پناه دادن فدائیان اسلام دستگیر و به طور موقت روانه بازداشتگاه شد.

او همچنین بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی در همراه با ملیونی آیت‌الله سیدرضا زنجانی، آسیدجعفر غروی ،محمد نخشب، حسین شاه‌حسینی  در نهضت مقاومت ملی فعالیت کرد؛ نهضتی که در اطلاعیه آن از بازاریان خواسته شده بود، بازار تهران را تعطیل کنند. با وجود فشار حکومت نظامی کودتا، بازار تا صدور اعلامیه‌ای دیگر از طرف نهضت مقاومت، باز نشد. طالقانی عضو کمیته روحانیون کمیته مرکزی نهضت مقاومت شد و همکاری خود را با نهضت ملی تا اواخر دهه ۳۰ خورشیدی ادامه داد. همکاری او با جبهه ملی تا پایان فعالیت های جبهه ملی ایران در سال 1343خورشیدی ادامه یافت.

آیت الله طالقانی  با همکاری مهدی بازرگان و یدالله سحابی نهضت آزادی ایران را به عنوان حزبی پیرو راه مصدق و بر اساس لیبرالیسم و اصول مذهبی بنا نهاد. در جریان انقلاب سفید شاه، طالقانی به مخالفت با این رفراندوم پرداخت. وی در بیانیه‌ای در ۲ بهمن ۱۳۴۱ش ضمن بیان دیدگاهش در مخالفت با فئودالیسم و اینکه به داشتن گرایش‌های سوسیالیستی مشهور است و با اصلاحات واقعی مخالف نیست، اعلام داشت که تا آزادی قلم و مطبوعات نباشد و قانون اساسی زیر پا گذاشته می‌شود، خیمه شب بازی رفراندوم، فایده‌ای ندارد. پس از این مخالفت، وی در ۳ بهمن ۱۳۴۱ به همراه مهدی بازرگان و یدالله سحابی و سایر اعضای نهضت آزادی دستگیر و زندانی شدند. گفته شده هدف از دستگیری این عدّه و نیز اعضای جبهه ملی و عده‌ای از روحانیون این بود که در هنگام رفراندوم، مخالفان در صحنه نباشند. او بار دیگر در سال ۴۲ پس از قیام ۱۵ خرداد دستگیر و به ۱۰ سال زندان محکوم شد که البته در سال ۱۳۴۶ به دنبال عفو عمومی آزاد شد.

بعد از رمضان ۱۳۵۰ خورشیدی در ادامه مبارزاتی که آیت الله طالقانی داشت به مدت ۱۰ سال به زابل تبعید شد که این موضوع اعتراض‌های زیادی در پی داشت و عوامل رژیم آن زمان با فشار مردم و علما، رأی صادره را پس از ۶ ماه تقلیل و محل اقامت اجباری وی را از زابل به بافتِ کرمان تغییر دادند و پس از یکسال اقامت در بافت، وی به تهران بازگشت. اما بار دیگر در دوم آذر ۱۳۵۴ خورشیدی توسط دادستان ارتش دستگیر و زندانی شد. علت دستگیری او افشای ارتباطش با مجاهدین بود که پس از دستگیری بلافاصله به زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاده شد. وی تا مدت‌ها در زندان بلاتکلیف بود، نه کیفر خواستی علیه او صادر کرده بودند و نه دادگاهی تشکیل دادند تا اینکه سرانجام دادگاهی فرمایشی تشکیل و او را به ۱۰ سال زندان محکوم کردند اما در شامگاه هشتم آبان ۱۳۵۷ خورشیدی از زندان آزاد شد.

وی در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در مورخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ گفته‌است: خصوصیت انقلاب اسلامی اینست که ما رهبران مذهبی هیچ داعیه حکومت برای خودمان نداریم و نمی‌خواهیم حاکم باشیم. انقلابی است که از همه مردم شروع شده و برای همه است و هیچ حزب و جمعیت و فردی حق این را ندارد که در این انقلاب سهم بیشتری را برای خود قائل باشد و از این جهت حکومت را در انحصار خودش دربیاورد.

پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ آیت‌الله طالقانی به عضویت شورای انقلاب درآمد و ریاست آن را به عهده گرفت. با شروع درگیری‌های مسلحانه بین کمیته‌های شیعه و سنی سنندج در اواخر اسفند ۱۳۵۷ طالقانی به این شهر می‌رود و سخنان تأثیرگذار وی منجر به ختم این غائله می‌شود و کار با انتخاب شورای شهر ختم به خیر می‌شود. او در سال ۱۳۵۸ به عنوان اولین امام جمعه‌ تهران برگزیده شد.

 

ده روز بعد او از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. طالقانی معتقد بود که برای جلوگیری از انحراف انقلاب، باید سرنوشت سیاسی مردم به دست خود آنان تعیین شود و راهکار اجرایی این امر را شوراها می‌دانست او طرح اصلی شوراها را در سخنرانی خود در مدرسه فیضیه در سال ۱۳۵۸به طور واضح مطرح کرد. و به دنبال این بود که طرحش در ضمن اصول قانون اساسی بیاید اما آنچه مدنظر وی بود تصویب نشد. این امر باعث شد که طالقانی در خطبه‌های نماز جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ که آخرین خطبه وی بود، با لحنی انتقادی و گله‌آمیز از تصویب نشدن اصول شوراها در قانون‌ اساسی و مزایای شوراها و تأثیر آن بر مردم سخن بگوید.

وی مصراً از نمایندگان مجلس خواست که با تصویب مواد قانونی شوراها کار مردم را به خودشان بسپارند تا مردم باور کنند که انقلاب شده و خودشان می‌توانند سرنوشت خود را تعیین کنند و بیاموزند که چگونه مردم‌سالاری را عملاً به اجرا گذارند. همچنین وی با حضور در برخی از کنگره های جهان اسلام به دفاع از حقوق فلسطینیان می پرداخت و اینگونه استدلال می کرد که اگر ساکنان فلسطین شکست بخورند، همه ما شکست خورده ایم و اگر این ملت به حقوق خود دست یابند، این پیروزی از آن امت اسلامی خواهد بود. بنابراین او را باید از پیشگامان جلب توجه افکار عمومی در ایران به مساله فلسطین دانست. او با آنکه نقش موثری در پیروزی انقلاب داشت، در مدت کوتاهی که پس از انقلاب زنده بود اختلاف نظرهای فراوانی با رهبران روحانی حکومت نوبنیاد از جمله آیت‌الله خمینی پیدا کرد که به تلخ‌ کامی و انزوای وی انجامید. در بسیاری از مسائل از جمله ولایت فقیه، در مجلس خبرگان با اکثریت انقلابی و روحانی آن مجلس در مناقشه بود و بارها تلاش کرد از عضویت این مجلس کناره ‌گیری کند. مجلس خبرگان تا زمان حیات وی چهارده جلسه داشت که او در پنج جلسه شرکت نکرد و در سه جلسه نیز با تأخیر حضور داشت.

دو ماه پس از پیروزی انقلاب فرزندانش ابوالحسن، مجتبی و همسرش بازداشت شدند.در پی این بازداشت‌ها و نیز دریافت گزارشی از وضع زندان‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آیت‌الله طالقانی، همه‌ دفترهای خود را در تهران و شهرستان‌ها بست و با همسر و سه فرزندش از تهران خارج شد و به حومه‌ تنکابن در شمال ایران رفت. وی به درخواست آیت‌الله خمینی به قم رفت و سپس به تهران بازگشت. اما حمایت آیت‌الله طالقانی از آزادی  فعالیت احزاب که با روحانیان حاکم مخالف بودند، روابط او را تا زنده بود با آیت‌الله خمینی و نزدیکانش تیره کرد.

آیت الله طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ سه روز بعد نماز جمعه۱۶ شهریور در گذشت.

در بخشی از نوشته‌های جنجال‌برانگیز ولادیمیر کوزیچکین، مأمور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی در ایران طی سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ آمده است: «.. ملاقات با سفیر شوروی هنگام صبح صورت گرفت. پس از خاتمه ملاقات، طالقانی مانند معمول سرخوش بود. ولی شب هنگام پس از صرف شام ناگهان حالش به هم خورد. نگهبانان شخصی‌اش به سوی تلفن هجوم بردند تا به دکتر خبر بدهند، ولی خط قطع بود. کوشیدند به او آب بخورانند، ولی جریان آب هم قطع شده بود. پیرمرد شانسی نداشت. مخالفانش همه چیز را تا آخرین جزئیات حساب کرده بودند.»

سید علی اصغر غروی در خصوص طالقانی می‌گوید:

او دین را مدافع آزادی و شخص دین‌دار را آزادی‌خواه‌ترین انسان به‌شمار می‌آورد. امروز طالقانی به عنوان کسی که برای آزادی ملت و اجرای قانون و برقراری عدالت، یک عمر زجر کشیده و زندان‌های سخت و شکنجه‌های کشنده را تحمل کرده، از این جهت مهم است که او از جایگاه یک رجل دین و یک روحانی، از آزادی‌های فطری، مشروع و قانونی آحاد ملت دفاع کرد، و سپهر اندیشگی خود را بر این مدار به چرخش آورد که «دین ضد هرگونه خودکامگی، استبداد و استکبار است».

طالقانی حتی آخرین نمازجمعه خود را در بهشت زهرا به مناسبت سالگرد هفده شهریور، در واقع در اظهار نگرانی از سوگ آزادی اقامه نمود، و جان تازه‌ای که در کالبد نیمه جان استبداد دمیده شده بود. وی بیمناکی خود را از ظهور یک استبداد جدید، و قطعاً خطرناک‌تر، تحت عنوان استبداد دینی، پنهان نساخت، و به صراحت و وضوح هرچه تمام‌تر، از علائم و نشانه‌هایش پرده برداشت.

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

دانشگاه مستقل و دانشجویان آزاد ، نیاز امروز جامعه ایران

دانشگاه عرصه ی مقدس کسب دانش و پهنه ی محترم فراگیری علوم وفنون برای ساختن آینده این مرز و بوم بوده و هست  . و آنان که پای در این معبد تعلم و یادگیری گذاشته و بهترین سال های عمر خود را در راه تحصیل علم و ارتقای سطح آگاهی خود صرف  می کنند ، برگزیده ترین و مستعد ترین فرزندان این ملت اند که ” دانشجو ” نام دارند . دانشجویان با کسب علوم و مهارت های گوناگون آینده سازان جامعه اند . دانشجویان با فراگیری علوم انسانی ، علوم تجربی ، علوم ریاضی و هنر و سایر دانش ها و مهارت ها ، زیربنای توسعه وپیشرفت کشور و رفاه و آسایش و سعادت هموطنان خود و اقتدار ملی را تامین میکنند . دانشجویان به مناسبت آگاهی و هوشمندی ، خیلی زودتر و بهتر به نارسایی ها وکج روی ها و فساد های موجود در جامعه پی می برند و به اقتضای سن پر شور خود و به سبب ارتباط نزدیک و امکان تبادل نظر که در محدوده دانشگاه برایشان میسر است ، در موضع پرسش گری و انتقاد و ایستادگی و مبارزه علیه ناروائی ها و بی عدالتی ها قرار می گیرند . و از همین روی است که دانشجو ودانشگاه همواره چون ستونی استوار در مقابل دستگاه های فاسد و ستم گر و بر باد دهنده ی منافع ملی و زیرپا گذارنده ی آزادی ، استقلال و عدالت اجتماعی قرار می گیرند . و به همین جهت همواره مورد سرکوب و خشونت حکومت های فاسد غیر ملی بوده و هستند . تا استبداد و وابستگی و فساد و عدم رعایت قانون وجود دارد ، جنبش اعتراضی دانشجویان هم غرش میکند و فریاد می زند .

در روز 16 آذر 1332 که حدود چهار ماه ونیم از کودتای 28 مرداد گذشته بود ، در شرایطی که از یک طرف  محاکمه مصدق ، نخست وزیر دولت ملی ، در بیداد گاه نظامی کودتاچیان در جریان ، و فریاد های رسای آن بزرگ مرد تاریخ در دفاع از آزادی و استقلال ایران ، در آن بیدادگاه در فضای جامعه ایران طنین انداز بود ، واز سوی دیگر برقراری رابطه مجدد دولت کودتا با دولت استعماری انگلیس اعلام گردیده  ، و هم چنین خبر آمدن نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در روز های آینده اعلام شده بود . نا گهان بغض دانشگاه به انفجار رسید و دانشگاه تهران قیام کرد . ودر این خیزش ، رگبار مسلسل عوامل نظامی کودتا ، سه دانشجوی دانشکده فنی را به خاک انداخت و سنگفرش محوطه دانشگاه را از خون آنان رنگین ساخت . احمد قندچی ، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا شهدای قیام آن روز تاریخی اند . اما 16 آذر چون جرقه ای بود که سیاهی و ظلمات روز های پس از کودتا را شکست و این روز درخشان را به نام روز دانشجو در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران به ثبت رساند . پس از آن باز هم بار ها دانشگاه مورد هجوم عمال استبداد و دیکتاتوری قرار گرفته است . در روز اول بهمن 1340 ، در روز هیجدهم تیرماه 1378 و در همین آبان ماه سال 1398 ، تا دانشگاه وجود دارد ، فریاد آزادیخواهی و عدالت طلبی خاموش نخواهد شد .

جبهه ملی ایران 16 آذر ، روز دانشجو را به دانشجویان عزیز کشور تبریک می گوید و اعتقاد دارد که رعایت استقلال دانشگاه یعنی بر قراری مدیریت مستقل و منتخب استادان  دانشگاه ، بدون دخالت و انتصابات حکومتی و همچنین رعایت حق استفاده از  آزادیهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان امری لازم و ضروری برای ارتقاء سطح توسعه علمی وپیشرفت کشور است .

زندانیان سیاسی و دانشجویان زندانی را آزاد کنید.مانع ادامه تحصیل دانشجویان حق طلب و مبارز نشوید . استادان فرهیخته دانشگاه را از آموزش واقعیات سیاسی و اجتماعی باز ندارید .

شانزدهم آذر ماه 1399 خورشیدی

   تهران شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
تصويري چند رسانه‌اي صوتي

به مناسبت سخنان دکتر ظریف در سازمان ملل متحد و نقل قول او از دکتر مصدق

امروز سه شنبه 14 اسپند 1397 خورشیدی دو اتوبوس جبهه ملی ایران که تنی چند از هموندان شورای مرکزی جبهه ملی ایران و دیگر هواداران جبهه ملی و دیگر دوستداران دکتر مصدق را به سوی قلعه احمدآباد میرساند به هنگام ورود به روستای احمدآباد توسط نیروهای انتظامی و لباس شخصی جلوگیری و ممانعت به عمل آوردند. جلوگیری و ممانعت به عمل آوردند. لازم به یادآوری است جبهه ملی ایران هیچگونه فراخوان عمومی برای برگزاری مراسم 14 اسپند که پس از خرداد 1388 با مصوبه شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی ممنوع میباشد؛ در رسانه های مجازی و حقیقی درج نکرده و منتشر نساخته بود.

نیروهای انتظامی و لباس شخصی حتی از توقف مسافران دو اتوبوس در بیابان های احمدآباد هم جلوگیری نمودند و دفترچه مدارک دو راننده را هم توقیف نموده و به شرط خروج از محدوده استحفاظی احمدآباد منوط نمودند که پس از خروج دو اتوبوس از محدوده احمدآباد دو دفترچه مدارک به رانندگان باز پس داده شد. با این حال آقای دکتر موسویان ریاست محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران در پارکی در شهر آبیک برای حاضران سخنرانی کوتاهی در ارتباط با رهبر فقید نهضت ملی و پایه گذار جبهه ملی ایران نمودند.با این حال آقای دکتر موسویان ریاست محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران در پارکی در شهر آبیک برای حاضران سخنرانی کوتاهی در ارتباط با رهبر فقید نهضت ملی و پایه گذار جبهه ملی ایران نمودند.

رژیم اقتدارگرای فعلی در حذف دکتر مصدق روش استبدادی پهلوی را ادامه میدهد

دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران پس از ممانعت دستگاههای نظامی و امنیتی برای حضور در آرامگاه دکتر مصدق احمدآباد:

« امروز چهاردهم اسفند ١٣٩٧ ا عدهای از اعضای شورای مرکزی و شخصیتهای جبههی ملّی ایران برای ادای احترام به مزار دکتر محمد مصدق رهبر بزرگ نهضت ملی ایران و رهبر بزرگ ملل استعمار زدهی مشرق زمین به احمدآباد آمدیم. متاسفانه نیروهای وابسته به حکومت از رفتن ما بر سر مزار دکتر مصدق جلوگیری کردند و اتوبوسهای ما را برگرداندند و اجازه ندادند که شاخ گلهایی که دستمان هست به مزار آن بزرگمرد تاریخ تقدیم کنیم. دکتر مصدق شخصیتی است که فقط مسئله ملی کردن نفت در ایران و آوردن پول نفت بر سر سفرهی مردم ایران و ایجاد اینهمه زیربناهای اقتصادی را انجام نداده بلکه دکتر مصدق غرور و شخصیت ایران ما را زنده کرده و به ثبت تاریخ رسانید. دکتر مصدق علاوه بر ملی کردن صنعت نفت که از چنگ انگلیسها درآورد و پولش را در سفرهی ایرانیها آورد، شیلات را هم از دست روسها درآورد و ماهیگیری در دریای مازندران را برای ملت ایران به ارمغان آورد. آزادیهای سیاسی را برای مردم ایران به ارمغان آورد، آزادی احزاب آزادی انتخابات ازادی روزنامهها و مطبوعات را به ارمغان آورد. دکتر مصدق دانشگاه را برای اولین بار در ایران بصورت مستقل درآورد و استقلال دانشگاه را بنیان گذاشت . دانشگاهی که اساتید و روسای دانشکدهها را انتخاب کنند و روسای دانشکدهها رییس دانشگاه را انتخاب کنند و بنابراین قدرت سیاسی هیچ امکان نفوذی روی دانشگاه نخواهد داشت. دکتر مصدق کانون وکلای دادگستری را بنیان گذاشت. دکتر مصدق لولهکشی آب شهرها را شروع کرد. دکتر مصدق با قانون ۵ درصد از درآمد شهرداریها برای ساختن مدرسه، مدارس زیادی در ایران ساخت. دکتر مصدق تمام ملل استعمار زده شرق را از خواب گران بیدار کرد و به دنبال ملی شدن نفت و حکومت ملی در ایران کانال سوئز ملی شد و خیلی حرکتهای ضد استعماری در منطقه و در جهان انجام شد. بالاخره قدرتهای استعماری سازمانهای اطلاعاتی انگلیس و امریکا با کمک اتحاد جماهیر شوروی آن روز نتوانستند این ویترین استقلال و آزادی و حاکمیت ملّی را در این کشور تحمل کنند و با کودتای ٢٨ مرداد حکومت ملی را ساقط کردند.


در تمام سالهای بعد از کودتا دولت استبدادی و دیکتاتوری سابق از نام مصدق هراس داشت و نام او در جایی نباید ذکر میشد و امروز هم حکومتی که اقتدار گراست به آزادیها اعتقاد ندارد و پا جای پای رژیم دیکتاتوری قبلی گذاشته همین گونه رفتار میکند و اجازه نمیدهد ارادتمندان دکتر مصدق در سالروز درگذشت ایشان گلی بر مزار ایشان بگذارند و فاتحهای بخوانند. ما برای ادای احترام به آن بزرگمرد ١٠٠ کیلومتر راه را طی کردیم و چون اجازه ندادند اینجا در گوشه یک پارک ( در حوالی هشتگرد) به روح آن بزرگمرد تاریخ درود میفرستیم.

منبع: https://rangin-kaman.net/

 تلویزیون اینترنتی رنگین کمان