دکتر حسین موسویان در گفتوگو با آگاهینو:
جبهه ملی ایران جمهوریخواهی را در تداوم مشروطهطلبی میداند.
متن گفتگو را در اینجا گفت_وگو_با_دکتر_سید_حسین_موسویان_ مطالعه کنید
برچسب: مشروطه


رفراندوم انحلال یا ابقای دور هفدهم مجلس شواری ملی
تقویم ملی ایران
دوشنبه پنجم مرداد ۱۳۳۲ در ساعت دو بعد از ظهر پیام ضبطشده مهمی از جانب دکتر مصدق خطاب به ملت ایران از طریق رادیو تهران منتشر شد.
در این پیام رادیوی دکتر مصدق طی با تشریح اوضاع و کارشکنی مخالفان نهضت ملی شدن نفت در مجلس، تصمیم خود را مبنی بر یک همه پرسی مبنی بر انحلال مجلس شواری ملی دوره هفدهم و ابقای دولت و یا در مقابل آن ابقای مجلس شورای ملی دوره هفدهم و انحلال دولت و روی کارآمدن دولت دیگر با برگزاری رفراندم و بر اساس رای ملت اعلام کرد.
متن پیام دکتر مصدق به نقل از روزنامه اطلاعات مورخ 6 مرداد 1332 :
یک سال پیش هنگامی که اینجانب از مسافرت لاهه به خاک وطن عزیز مراجعت کردم و همه در انتظار صدور رای دیوان بینالمللی دادگستری بودیم مشکلاتی در راه دولت به وجود آمد که خدمتگزار ناگزیر از کار کناره گرفت، اما شما ملت رشید ایران که همواره با واقعبینی خاصی متوجه حقایق امور بودید نگذاشتید دشمنان نهضت ملی ایران به آرزوی خود برسند و نهالی را که پس از مرارتها و تلاشها و زحمتهای زیاد با خون دل مردم ایران آبیاری شده بود ریشهکن کنند.
از این رو با یک قیام مردانه و با ایثار خون خود در روز تاریخی سیام تیر دست عمال اجنبی از کار کوتاه کردید و ملل دنیا را از این قوت نفس و قدرت اراده دچار اعجاب و شگفتی ساختید، در نتیجه این دولت بار دیگر با استظهار به حمایت و پشتیبانی بیدریغ شما زمام امور را به دست گرفت و با تاییدات خداوند متعال و به اتکای شما مردم فداکار توانست با وجود مشکلات فراوان مبارزات خود را با اجانب در راه تامین استقلال کشور ادامه دهد و به قدر امکان در انجام اصلاحات داخلی با وضع و اجرای لوایح قانونی سودمند قدمهایی بردارد.
در طی این مبارزه و اصلاحات که بنا بر اراده ملت دولت بدان دست برد البته منافع عدهای در خطر افتاد و مسلم بود که آنها حاضر نمیشدند به آسانی از مطامع خویش صرفنظر کنند و طبعا هرچه دامنه اصلاحات توسعه مییافت بر عده ناراضی که اینبار بر خلاف گذشته نمیتوانستند با خدعه و تزویر خود را با وضع موجود تطبیق دهند افزوده میشد و بیگانگان نیز که از هر فرصتی استفاده میکنند با تحریک و تقویت این عده و هماهنگ ساختن فعالیتهای آنان میکوشیدند تا هر روز مشکلات تازهای ایجاد کرده و سرانجام دولت را به زانو درآورند.
حوادث غمانگیز نهم اسفند و توطئه قتل فجیع سرلشکر افشارطوس و تحریک برای ایجاد بلوا و آشوب در بین عشایر و حملات زننده به خدمتگزاران مملکت و استفاده از تریبون مجلس شورای ملی برای حملات غرضآلود به دولت و تعطیل مشروطیت با منحرف ساختن مجلس از ایفای وظیفه اصلی خود توسط اقلیت و بالاخره طرح نقشه سقوط دولت با به کار بردن دسایس، اوضاعی به وجود آورد که سد بزرگی در راه دولت ایجاد نمود، به طوری که قسمت اعظم وقت دولت مصروف این میشد که از این اخلالگریها و کارشکنی جلوگیری کند و نگذارد عناصر ضدملی در کار خویش توفیق حاصل کنند و نهضت ملی ایران را سرنگون سازند.
آنچه در این ماجرا شایان توجه میباشد این است که حملات و اعتراضات مخالفین به تحریک اجانب همواره هنگامی رو به شدت مینهاد که ایران از لحاظ سیاست خارجی در موقعیت حساسی قرار گرفته بود چنانکه کارشکنی مخالفین که منجر به انقلاب تاریخی سیام تیر شد نیز هنگامی صورت گرفت که رای دیوان لاهه در شرف صدور بود.
بدیهی است تنها وقوع همین حوادث در چنین مواقع خاص کفایت مینمود که مردم بیدار و هشیار ایران از منشأ تحریک و منبع الهام مخالفین ادامه نهضت ملی ما به خوبی آگاه شوند.
در میان این مشکلات دولت به اتکای ملت راه خود را با کمال استقامت ادامه میداد و، چون از نعمت اعتماد مردم برخوردار بود از هیچ مشکلی هراس نداشت و در طی متجاوز از دو سال خدمتگزاری مراحل بسیاری از مبارزات ملت ایران را با حسن تمام به انجام رسانید، اما این موفقیتها آسان به دست نیامد و در تمام مراحل ملت ایران در خارج و داخل با کارشکنیها و اخلالگریهای اجانب مواجه بوده است و اکنون هم که مراحل چندی از این مبارزه با موفقیت طی شده و امید میرود به زودی با قطع نفوذ اجانب و تامین استقلال واقعی مملکت آمال ملت ایران جامه عمل بپوشد هنوز آن تحریکات و دسایس باقی است و بیگانگان که بر اثر اتحاد کلمه و اتفاق مردم مملکت خود را با اینگونه شکست مواجه میبینند میکوشند تا این اتحاد و یگانگی را به اختلاف و نفاق مبدل سازند و مخالفین داخلی را که هریک به علتی علم مخالفت برداشتهاند به یکدیگر نزدیک نموده و به این طریق دولت را از میدان مبارزه به در و راه را برای تامین منافع دیرین خود بار دیگر هموار کنند.
هموطنان عزیز! چنانکه عرض شد هر قدمی که تاکنون برداشته شده بعد از مشیت الهی به واسطه اتحاد کلمه و پشتیبانی و حمایت عموم ملت ایران بوده است و هرکس ادعا کند که در این کار سهمی و حقی بیش از دیگران داشته ادعایش باطل و بیاساس است. ما همه در این مبارزه با هم همکاری کردهایم و نتایجی هم به دست آمده بر اثر همین همکاری متقابل و صمیمانه بوده است.
امروز هم اگر بر اثر اغراض خصوصی عدهای منحرف شده باشند در صورتی که ملت ایران با منحرفشدگان همکاری نکند و آنان را از خود براند اقدامات اجانب به جایی نخواهد رسید و دولت به هدایت ملت بیدغدغه خاطر راه خود را با کمال ثبات و استقامت ادامه خواهد داد.
در میان مخالفین امروزی عده قلیلی هستند که در شروع این نهضت از همقدمان و همراهان بودهاند، ولی به علتی که ترک ذکر آن اولاست اکنون ملت را در آخرین مراحل پیروزی رها ساخته و در تضعیف دولت و جلوگیری از پیشرفت آمال ملی حتی از مخالفین قدیم هم پیش افتادهاند.
اگر نهال نهضت ملی ایران که با خون پاک فرزندان برومند این کشور آبیاری شده کاملا به ثمر رسیده بود و یا در مبارزه دولت با اجانب و تامین سعادت و استقلال ملت اندک انحرافی حاصل شده بود اینگونه نفاقها و خصومتهای فردی و غرضورزیهای شخصی محملی داشت و ممکن بود مخالفت آنان را به طریقی موجه قلمداد نمود، ولی با وضع فعلی هیچ نمیتوان گفت: این عده به کدام دلیل قابل قبول در این دقایق حساس خود را از سرنوشت ملت خویش جدا ساخته و علم مخالت برافراشتهاند.
آیا مخالفین فعلی تصور نمیکنند در صورت ادامه این وضع ثمره فداکاریها و جانبازیهای چندینساله ملت ایران که اکنون به آخرین مراحل خود نزدیک میشود به هدر رود و لعن و نفرین ابدی برای آنان در تاریخ ایران باقی بماند.
در مبارزهای که اکنون در پیش گرفتهایم دو راه بیشتر وجود ندارد: یا مقاومت و پایداری که پایان آن سعادت و استقلال واقعی و عظمت ملت ایران است، یا انقیاد و تسلیم که نتیجهاش ننگ و رسوایی ابدی و محرومیت از مزایای حکومت ملی و تحمل مفاسد و مظالم حکومتهای فردی و دیکتاتوری است.
هموطنان عزیز! اکنون بیگانگان با تمام قوا میکوشند که در صفوف متحد ملت ایران رخنه کنند، متاسفانه در مجلس شورای ملی هم که حقا میبایست بزرگترین مرکز مبارزه با اینگونه افکار باشد کانونی برای پیشرفت مقاصد شوم آنها تشکیل شده است. در این مجلس گروهی از مخالفین و ایادی سیاست بیگانه با بعضی از منحرفشدگان میکوشند که زمام امور را به دست دولتی بدهند که بتواند مطامع بیگانگان و منافع آنان را تامین کند و برای انجام این منظور تریبون مجلس را وسیله برای تبلیغات مضره خود قرار دادهاند.
با مشکلات فراوانی که در پیش است دولت نمیتواند این کارشکنیها و دسایس را تحمل کند و به این عده مجال دهد که با سرنوشت ملت ایران بازی کرده و مجلس شورای ملی را جولانگاه مقاصد شوم خود قرار داده و عرصه را بر اکثریت نمایندگان دلسوز و علاقهمند به مصالح کشور تنگ کنند. شاید در هیچ یک از ادوار قانونگذاری سابقه نداشته باشد که عدهای از نمایندگان مجلس تا این حد احترام این مرجع بزرگ را که کانون آرزوها و آمال ملت است از بین ببرند. کسانی برای حمله به دولت بیشتر اوقات از حربه «عدم نظم و امنیت» استفاده میکردند و به دولت اعتراض مینمودند، خود آنها مرکز قانونگذاری را به صورت بینظمترین و ناامنترین مراکز درآوردند و به جای اینکه دولت را در اجرای لوایح قانونی عامالمنفعه و سودمند یاری کنند هر روز به نحوی در کار دولت و مجلس شورای ملی کارشکنی میکنند.
عدهای از نمایندگان مخالف به جای اینکه وقت خود را صرف ارشاد و راهنمایی و انتقاد منطقی از دولت بکنند، از مصونیت پارلمانی سوءاستفاده کرده و تریبون مجلس را برای ارضای اغراض خصوصی و نقشههای ضدملی مورد استفاده قرار میدهند.
این آقایان برای آنکه مقاصد خود را جامه عمل پوشانده و به شدت به دولت بتازند موضوع مشکلات مملکت و فقر و بیچارگی مردم را بهانه و دستاویز میکنند و حال آنکه این مشکلات و فقر و بدبختی چیزی نبوده و نیست که در دو سال اخیر به وجود آمده باشد بلکه اینها ثمره صدوپنجاه سال تسلط اجنبی بر ایران بوده است. از اینها گذشته اگر در خلال یکی دو سال اخیر مشکلاتی از لحاظ مالی و بازرگانی به وجود آمده این موضوعیست که یک ملت وارد در مبارزه و پیکار باید آن را تحمل کند، زیرا هیچکس نیست نداند که ما متجاوز از دو سال است با یکی از مقتدرترین دول استعماری روی زمین وارد یک مبارزه سیاسی و اقتصادی شدید شدهایم و بدون شک در این پیکار حیاتی وضع حریف با همه کمکهایی که متحدینش به او میکنند از ما بدتر است و هنوز پس از هشت سال که از جنگ دوم جهانی میگذرد بسیاری از موارد خواربار در آن کشور جیرهبندی است و از لحاظ مالی و اقتصادی نیز به تصدیق مسئولین آن کشور در آستانه ورشکستگی قرار دارد؛ بنابراین در روزهای جنگ سربازانی که به خاطر مقاصد عالی و هدفهای ملی قدم در میدان مبارزه میگذارند باید انتظار ناملایمات و محرومیتهایی را هم داشته باشند و کسانی که تنها راحت و آسایش خود را میخواهند هیچگاه نباید قدم به میدان کارزار بگذارند.
ملتهایی که برای احقاق حقوق از دست رفته و در راه آزادی و استقلال خود وارد پیکار شدهاند سالها فداکاری و جانبازی و از خودگذشتگی کردهاند تا به مقصود خود نائل شدهاند، ملت ایران نیز در طول تاریخ درخشان خود قرنها با دشمنان خود پیکار کرد و فداکاریها نمود و قربانیها داد تا دست اجانب را از خاک وطن کوتاه کرد، مبارزهای را هم که ملت ایران دو سال است آغاز نموده برای ریشهکن ساختن یک تسلط شوم صدوپنجاه ساله بیگانگان است که با همه سرسختی دشمن کینهتوز در عرض همین مدت کوتاه موفقیتهای بزرگی نصیب آن شده و انعکاس آن حتی در کشورهای مختلف گیتی موجب تحسین و تمجید ملل آزاد گردیده است.
در خلال ۲۷ ماهی که از عمر این دولت میگذرد مخالفین نهضت ملی ایران که جز منافع و اغراض شخصی منظوری ندارند در همه جا بر علیه مصالح مملکت قیام کردهاند. این مخالفتها طی ماههای اخیر از صفحات برخی از جراید و اجتماعات تجاوز کرده و به مجلس شورای ملی نیز کشیده شده است به طوری که میتوان گفت: مجلس در خلال ماههای اخیر به صورت «هسته مرکزی» و «پایگاه اصلی» این اخلالگریها درآمده است.
هدف مخالفین و منافقین علاوه بر اخلال در کار دولت این است که «اصالت نهضت ملی ایران» را لکهدار کنند و به دنیا اینطور بفهمانند که دیگر کسی طرفدار این نهضت بزرگ تاریخی نیست، ولی مردمی که موجد این رستاخیز عظیم هستند و با خون خود اوراق این نهضت مقدس را نگاشتهاند طی تظاهرات پرشور و پرهیجان خود نشان دادهاند که نهضت ملی ایران با حیات و موجودیت آنها بستگی دارد و دست هیچ نامحرمی نمیتواند نهضت تاریخی مردم ایران را لکهدار کند.
ملت ایران با قیامهای دلیرانه خود بارها عدم رضایت خویش را نسبت به اعمال و رفتار دشمنان نهضت ملی ایران و نمایندگان مخالفی که پا به روی مصالح ملت و مملکت میگذارند ابراز داشته است.
آن رادمردان و مجاهدینی که در صدر مشروطیت در راه آزادی و مشروطیت ایران نقد جان باختند و آن خونهایی که از پیکر افراد فداکار و از جان گذشته بر خاک وطن ریخته شد برای این بود که ملت ایران بتواند در سایه آزادی و قانون در خانه خود یعنی در وطن خویش با رفاه و آسایش و سربلندی و سرافرازی زندگی کند. آنها هیچگاه تصور نمیکردند که روزی عدهای در پناه «قانون اساسی» دست به هر بیقانونی بزنند و بنیان مشروطیت و قوانین مملکت را متزلزل سازند و در سایه مصونیت پارلمانی با سرنوشت کشور بازی کنند. آنها هیچگاه باور نمیکردند که پس از مدت کوتاهی عدهای مجلس را به صورت سنگری علیه استقلال و حاکمیت ایران درآورند و راهی دنبال کنند که سرانجام آن اضمحلال مشروطیت و فنای آزادی باشد، به همین جهت وقتی دولت احساس کرد با این همه اخلالگریها و کارشکنیها نمیتواند وظایف خود را انجام دهد مسئولیت بزرگی را که بر عهده دارد همچنان به دوش بگیرد، تصمیم گرفت در این باره از ملت رشید ایران استمداد کند.
این نکته را جمعی از آقایان نمایندگان محترم نیز تشخیص داده و، چون دیدند که با یک چنین اوضاع نامساعد ادامه خدمت مقدور نیست از مقام نمایندگی استعفا دادند.
هموطنان عزیز! امروز یک بار دیگر دولت ناچار شده است این حقایق را بیپرده با شما در میان بگذارد و در رفع مشکلات خویش از شما استمداد کند، زیرا این رای و نظر شماست که باید حق و باطل را از هم جدا سازد و خوب و بد را از یکدیگر تشخیص دهد.
شما همه از جریان کار مجلس شورای ملی خوب باخبرید و هیچیک از جزئیات آن از نظر شما پوشیده و پنهان نیست. دولت ناچار است صریحا اعلام کند که با وضع کنونی مجلس امید هیچگونه موفقیتی در مبارزه ملت ایران نیست و ناچار است از شما مردم وطنپرست تقاضا کند عقیده خود را در ابقا یا انحلال آن صریحا اظهار کنید.
در مواردی که بین مجلس و افکار عمومی ملت اختلاف حاصل شود و مجلس به صورت یک دستگاه کارشکنی بر علیه دولت درآید مجلس منحل میشود و قضاوت امر را به عهده مردم محول مینمایند، چنانچه افکار عمومی با نظر دولت تطبیق کند، نمایندگان دیگری انتخاب و روانه مجلش شوند و به این ترتیب بین دولت و مجلس همکاری ایجاد شود و چرخ اداره مملکت از کار نیفتد؛ بنابراین تنها اراده قاطبه افراد ملت که دولت و مجلس به وجود آنان قائل است میتواند قضاوت قطعی در این باب بنماید و آن کسانی که ادعا میکنند ملت حق ندارد و نمیتواند در اینباره اظهار عقیده کند سخت در اشتباهاند، زیرا تنها ملت است که میتواند راجع به سرنوشت خود و سرنوشت مملکت اظهار عقیده کند.
پنجاه سال پیش «ضرورت تاریخی» ایجاب کرد که ملت ایران در راه «آزادی» و «مشروطیت» خود قیام نماید و با ایثار خون خویش به حق خود برسد و قانون اساسی را به وجود آورد، اکنون نیز در این لحظات حساس که کشور ما در آستانه مرگ و زندگی قرار دارد و دشمنان ایران علیه استقلال و آزادی ما بالاترین تلاش خود را به کار میبرند مصالح کشور ایجاب میکند که ملت ایران تصمیم خود را درباره «نهضت ملی» و وضع مجلس و دولت روشن کند.
این تنها ملت ایران یعنی به وجود آورنده قانون اساسی و مشروطیت و مجلس و دولت است که میتواند در اینباره اظهار نظر کند لاغیر. «قانونها»، «مجلسها»، «دولتها» همه برای خاطر مردم به وجود آمدهاند نه مردم به خاطر آنها، وقتی مردم یکی از آنها را نخواستند میتوانند نظر خود را درباره آن ابراز کنند.
در کشورهای دموکراسی و مشروطه هیچ قانونی بالاتر از «اراده ملت» نیست.
به همین جهت دولت در این لحظه حساس تاریخی مشکلی را که با آن مواجه شده با ملت در میان میگذارد و راجع به این مجلس از خود مردم سوال میشود که اگر با ادامه وضع کنونی مجلس تا سپری شدن دوره ۱۷ تقنینیه موافقت دارند دولت دیگری روی کار بیاید که بتواند با این مجلس همکاری کند و اگر با این دولت و نقشه و هدف آن موافقاند رای به انحلال آن بدهند تا مجلس دیگری تشکیل شود که بتواند در تامین آمال ملت با دولت همکاری کند.
طرز اجرای این منظور و استنباط از افکار عمومی در مورد انحلال یا بقای دوره ۱۷ مجلس شورای ملی و مقرراتی که برای آن پیشبینی شده بعدا به اطلاع هموطنان عزیز خواهد رسید تا با رعایت آن به ایفای وظایف ملی خود قیام فرمایند و یک بار دیگر ایمان و علاقهمندی خود را به اصول و هدف نهضت مقدس ملی به جهانیان ثابت کنند.
در خاتمه از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم که همه را در راه خدمت به میهن توفیق پیشرفت عنایت و کرامت فرماید.

در آغاز قرن بیستم میلادی در هیچ یک از کشورهای آسیا و آفریقا اثری از پارلمان و قانون اساسی و آزادی و احترام به حقوق بشر دیده نمی شد و در تمام این کشورها ، سلاطین و امپراتوران دیکتاتور و ظالم بر اریکه قدرت سوار و حکومت های استبدادی مطلقه ی خود را اعمال می کردند . در ایران نیز پادشاهان قاجار در کاخ های خود مشغول هوسرانی بوده و گماشتگان آن ها هم در سراسر کشور با نهایت ظلم و ستم ، به غارت اموال مردم برای پر کردن خزانه پادشاه اشتغال داشتند . این پادشاهان در یک تقسیم قدرت نانوشته امر قضا و رسیدگی به دعاوی بین مردم که رعایا خوانده می شدند و تنظیم و تصدیق سند انجام معاملات بین آنها را به روحانیون واگذاشته و این قشر را بر جان و مال و ناموس مردم مسلط کرده بودند . در چنین شرایط اسفباری پدران غیور ما به رهبری شخصیت های فرهیخته و آگاه و میهن دوست پای به صحنه انقلاب مشروطیت نهادند و با شعار آزادی و عدالت ، خواهان برپایی حاکمیت ملی و تاسیس پارلمان و تشکیل عدالت خانه به جای محاکم شرعیه شدند . و با فداکاری و جانبازی بسیار توانستند در تاریخ چهاردهم مرداد 1285 خورشیدی ، انقلاب مشروطیت را به پیروزی رسانیده و اولین حکومت مشروطه پارلمانی را در این منطقه پایه گذاری نمایند . اما هنوز عمر انقلاب به دو سال نرسیده بود که استبداد صغیر محمد علیشاهی در مقابل آن ایستاد و با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط لیاخوف روسی و فراری دادن نمایندگان مجلس و آزادیخواهان کوشید تا مشروطیت را تعطیل ، و استبداد مطلقه را بازگرداند . در این هنگام بود که خیزش مسلحانه مردم تبریز و گیلان و ایلات بختیاری و قشقایی به رهبری سرداران ملی، به پشتیبانی از مشروطیت صورت پذیرفت و حرکت آنان به سوی تهران ، بساط استبداد صغیر محمد علیشاه را در هم پیچید و مشروطیت را اعاده نمود . و تا دوره چهارم مجلس شورای ملی مشروطیت به طرف قوام ، و آزادی و عدالت رو به پیشرفت بود .
با کودتای سوم اسفند 1299 توسط رضاخان میرپنج و سیدضیاءالدین طباطبائی دوره جدیدی از استبداد و دیکتاتوری اما با نام و ظاهر مشروطیت شروع شد . در بیست سال دیکتاتوری رضاشاهی مجلس وجود داشت ولی مجلسی قلابی که اکثریت قاطع نمایندگان آن توسط دربار و نهادهای نظامی تعیین و در واقع انتصاب می شدند . نخست وزیر و هیئت دولت وجود داشت ولی تمام تصمیمات خرد و کلان کشور توسط پادشاهی که به موجب قانون اساسی غیر مسئول بود ، اتخاذ و اجرا می شد . و در رهگذر این حکومت فردی اشتباهات مهم و استراتژیکی روی داد که به امنیت و منافع ملی ایران صدمات سنگینی وارد نمود . در این دوره برخی اقدامات عمرانی و تجدد گرایانه هم صورت گرفت ، اما چه سود که استبداد و دیکتاتوری و فساد که مادر همه عقب ماندگی ها و سیاه روزی های یک جامعه است نیز در نهایت ممکن به منصه ظهور رسید . با وقایع شهریور 1320 و سقوط حکومت رضا شاه ، فضای سیاسی کشور تا حدودی باز شد و احزاب و روزنامه های آزاد سر برآوردند و انتخابات مجلس نسبت به دوران قبلی تغییر کرد و ارزش های انقلاب مشروطه و اهداف آن در جامعه پررنگ تر نمایان گردید . در همین اوضاع و شرایط بود که دکتر محمد مصدق به عنوان نماینده اول مردم تهران به مجلس چهاردهم وارد شد و در کسوت یک رهبر ملی ، پیام انقلاب مشروطیت را برای نسل بعد از انقلاب تبیین نمود و تلاش کرد تا ارزش های انقلاب مشروطیت را احیا و بازسازی نماید و توانست جنبش ملی آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران را تا تشکیل دولت ملی و ملی کردن نفت به پیش ببرد . دولت ملی مصدق در مدت 28 ماه حکومت خود ، تغییرات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی شگرف و اثر گذاری را برای جامعه ایران به ارمغان آورد . متاسفانه کودتای ننگین و بیگانه ساخته 28 مرداد 1332 به حکومت ملی مصدق خاتمه داد . و پس از کودتا ، محمد رضا شاه پهلوی باز هم قانون اساسی مشروطیت را به طاق نسیان کوبید و حقوق اساسی ملت را نادیده گرفته و پایمال کرد . و رفتار های نادرست او بود که ، ملت ایران را به سوی انقلاب 57 سوق داد .
انقلاب 1357 در ایران با اهدافی چون به دست آوردن آزادی های سیاسی و حاکمیت ملی ، استقلال و عدالت و اعتلای کشور آغاز شد و با امید بستن ملت به وعده هایی که سران انقلاب در مورد برقراری این اهداف به مردم میدادند ، به پیروزی رسید . ولی با دریغ و تاسف بسیار ، قدرتمداران برخاسته از انقلاب ، تمام اهداف اصلی انقلاب و وعده هایی را که به مردم ایران داده بودند به دست فراموشی سپردند . و در اولین خلف وعده ی خود به جای تشکیل مجلس موسسان و تدوین یک قانون اساسی متضمن حاکمیت ملی ، یک مجلس محدود به نام مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل دادند و یک قانون اساسی ایدئولوژیک تدارک دیدند . حاکمیت برآمده از انقلاب ، با بی اعتنایی به آزادی های اساسی ملت ، مثل آزادی انتخابات ، آزادی مطبوعات ، آزادی احزاب و اجتماعات و عدول از سیاست بیطرفی نسبت به شرق و غرب و اتخاذ سیاست های نادرست داخلی و خارجی و فساد گسترده اغلب کارگزارانش و مداخله در مناقشات منطقه و به هدر دادن منابع مالی کشور در آن مسیر و عدم توجه و بهره گیری از دانش و تخصص دانشمندان و کارشناسان وطن دوست این مرز و بوم و تبعیض نسبت به بانوان گرامی ایران و اقلیت های قومی و مذهبی ، بحران های عدیده ای را برای کشور پدید آورده است . بحران های سیاست داخلی و سیاست خارجی ، بحران اقتصادی ، بحران اجتماعی و بحران محیط زیستی که در نتیجه فقر و بیکاری و گرانی روز افزون و مهاجرت های ناخواسته ی رو به گسترشی را موجب گردیده اند . امروز که چهل سال از پیروزی انقلاب 57 گذشته ، ملت ایران هنوز باید شعار های انقلاب مشروطیت را که یکصد و دوازده سال از آن سپری شده ، تکرار نماید . زنده باد آزادی ، زنده باداستقلال ، زنده باد عدالت .
در همین روز ها که صد و دوازدهمین سالگرد انقلاب مشروطیت فرا رسیده ، در جای جای کشور فریاد های اعتراض مردم ایران نسبت به تنگناهایی که در نتیجه سوء سیاست ها و سوء مدیریت های حاکمیت ، بدان ها دچار شده اند به گوش می رسد .
جبهه ملی ایران ضمن گرامیداشت سالروز انقلاب مشروطیت ، به هیئت حاکمه جمهوری اسلامی متذکر می شود که به فریادهای ملت ایران گوش فرا دهد واز برخورد خشونت آمیز با اعتراضات حق طلبانه مردم خودداری نماید . و قبل از آنکه فرصت از دست برود و کشور دچار حوادث ویرانگر و جبران ناپذیر بگردد به تغییرات آرام و مسالمت آمیز تن در دهد .
چهاردهم مرداد ماه 1397
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران