دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

سالروز ملی کردن نفت و جشن نوروز را به ملت بزرگ ایران تبریک می‌گوییم

در سال ۱۲۸۰ خورشیدی، پنج‌سال قبل از انقلاب مشروطیت، مظفرالدین شاه قاجار، قراردادی با یک تبعه دولت انگلیس به نام «ویلیام ناکس دارسی» منعقد کرد. به موجب این قرارداد تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری نفت در سراسر ایران به جز پنج استان شمالی کشور در مقابل مبالغی ناچیز برای مدت شصت‌سال در اختیار «دارسی» قرار گرفت. وقتی معادن عظیم نفتی ایران به بهره‌برداری رسید، فقط مالیاتی که «دارسی» از سود خود باید به کشور متبوعش، انگلستان پرداخت می‌کرد، چنان در حرکت چرخ‌های اقتصادی کشور انگلیس اثر گذاشت، که دولت انگلیس را ترغیب نمود تا رأسا اکثر سهام شرکت «دارسی» را خریداری نموده و عملا ذخایر نفتی ایران را در اختیار بگیرد. شرکت نفت انگلیسی برای غارت منابع نفتی ایران، بر تمام شئون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران چنگ انداخت و در عمل استقلال کشور ما را نیز زیر سلطه‌ی خود در آورد. در سال ۱۳۱۲، زمانی که ۳۲ سال از مدت اعتبار شصت‌ساله قرارداد ذلت‌بار «دارسی» و غارت منابع نفتی ایران سپری شده بود، رضاشاه پهلوی در ظاهر به عنوان مخالفت با قرارداد «دارسی»، آن را لغو کرد، ولی بلافاصله با تغییری اندک، قرار داد جدیدی را با شرکت نفت انگلیسی، باز هم برای مدت شصت سال امضاء کرد. یعنی در عمل، مدت ۳۲ سال بر تداوم قرارداد ننگین «دارسی» افزود.
در سال ۱۳۲۹ نمایندگان جبهه ملی ایران در مجلس شانزدهم به رهبری دکتر محمد مصدق موفق شدند با پشتیبانی قاطع و قیام ملت ایران، قانون ملی شدن نفت را در تاریخ ۲۴ اسفندماه ۱۳۲۹ به تصویب آن مجلس برسانند و در روز ۲۹ اسفند همان سال، قانون ملی شدن نفت از تصویب مجلس سنا هم گذشته و نهایی گردید و روز ۲۹ اسفند به نام روز ملی شدن نفت، درست یک روز قبل از جشن باستانی نوروز، در تاریخ ایران رقم خورد. ملی شدن نفت فقط جهت استیفای حقوق مادی ملت ایران نبود بلکه در اصل حفظ استقلال کشور و پایان دادن به سلطه‌ی یک دولت بیگانه بر میهنمان را مدنظر داشت.
جشن نوروز در طول تاریخ چند هزار ساله‌ی وطن ما با همه‌ی آداب و سنن زیبایش همواره برقرار بوده و یکی از نشانه‌های فرهنگ و تمدن کهن این سرزمین است. تهاجم و حملات بیگانگانی چون یونانیان، اعراب و مغولان هرگز نتوانست جشن نوروز را از تاریخ ما بزداید، یا حتی آن را کمرنگ نماید. انتخاب اولین روز بهار در هنگام پشت سر گذاشتن فصل سرما و مرگ موقت طبیعت، همراه با سبز شدن دشت و دمن و در آغاز ظاهر شدن شکوفه‌های رنگارنگ زیبا، در باغ و بوستان نشانه‌ی حُسن‌انتخاب و درایت و عقلانیت نیاکان خردمند ما ایرانیان است. کوروش بزرگ در ۵۳۸ سال قبل از میلاد، نوروز را به عنوان جشن ملی اعلام کرد. و اکنون برای ما ایرانیان موجب نهایت مباهات و افتخار است که «روز بین المللی نوروز» توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر به ثبت رسیده است. خوشبختانه ایرانیان هم در آستانه نوروز، در سراسر کشور، با برپا کردن جشن‌های شادی و سرور در خیابان‌ها و میادین، به این آئین ملی اهمیت داده و همبستگی ملی خود را به نمایش می‌گذارند.
جبهه ملی ایران، روز تاریخی ملی شدن نفت و جشن باستانی نوروز را به هموطنان عزیز تبریک گفته و امید دارد که در سال جدید، ملت بزرگ ایران بتواند بحران‌های مختلف کنونی مانند در خطر قرار گرفتن امنیت ملی کشور، پایمال شدن حقوق و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی ملت ایران، گرانی و تورم طاقت‌فرسا ، فقر و بیکاری فزاینده ، فرار بی‌سابقه جوانان و اقشار مختلف مردم از کشور، تخریب محیط زیست و فساد گسترده وچپاول اموال عمومی توسط وابستگان به مراکز قدرت را پشت سر گذاشته و با کسب آزادی و استقلال و استقرار حاکمیت ملی به رفاه و سعادت و توسعه و بالندگی دست یابد.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – ۲۹ اسفند ماه ۱۴۰۳

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه جبهه ملی ایران در پنجاه‌ وهشتمین سالگرد جاودانگی دکتر محمد مصدق : مصدق خار چشم دشمنانِ آزادی و استقلال

پنجاه‌ وهشت سال پیش در روز چهادهم اسفند ۱۳۴۵ دکتر محمد مصدق،  رهبر نهضت ملّی ایران، جاودانه شد. او نَمُرد، بلکه نستوه و استوار، روی دو اُستوانه «استقلال» و «آزادی» ایران‌زمین پایدار ماند؛ «که گفت که آن زندهٔ جاوید بِمُرد / که گفت که آفتاب امید بمرد / آن دُشمن خورشید درآمد بر بام / دو دیده بِبَست و گفت خورشید بِمُرد». دکتر مصدق نمُرد، بلکه زِندهٔ جاوید، بر بام تاریخ ایران‌زمین جاودان شد. آنکه مُرده است و خواهد مُرد استبداد و دیکتاتوری و وابستگی است؛ چه آن که با یک کودتای بیگانه‌ ساخته، دولت ملّی او را سرنگون کرد و چه این که در قامت استبدادِ دینی میراث فکری او را لگدمال و آرامگاه او را در حصر نگهداشته است.

دکتر مصدق نامش چنان لرزه بر ارکان خُسروُان ایجاد می‌کرد که حکومت استبدادی پیشین، نگذاشت تدفین پیکر پاکش چنان که خود وصیت کرده بود، در کنار آرامگاه شهیدان قیام ملّی سی‌تیر در ابن‌بابویه صورت گیرد. فرمان دادند که پیکرش در همان اتاقِ زندانش در تبعیدگاه به خاک سپرده شود. تا زمان انقلاب، مانع از تجلیلِ همگانی مردم از دکتر مصدق شدند. شگفتا که این سنتِ پلیدِ استبدادی، پس از استقرار اقتدارگرایان دینی، همچنان ادامه دارد. ابتدا در بلندگوهای رسمی به دکتر مصدق دشنام گفتند. نام بلند او را که در فردای انقلاب توسط مردم، در بلندترین خیابان تهران ثبت شده بود، ممنوع کردند. سپس جبهه ملّی ایران خانه سیاسی دکتر مصدق را مُرتّد اعلام نمودند. باری ستیزه‌‌جویی با دکتر مصدق، نشانه ستیز با استقلال و آزادی است. دشمنی با دکتر مصدق، دشمنی با دموکراسی است.

مجله لوموند فرانسه، فردای جاودانگی دکتر مصدق برای جهانیان مخابره کرد: «او کوروش کبیر در دوران معاصر بود». یعنی کسی که با ملّی کردن صنعت نفت ایران طومار امپراطوری بریتانیای کبیر را در مشرق‌زمین در هم پیچید، کسی است که موجب بازگرداندن عزت، عظمت و شکوه ایران‌زمین شد. ایران، کشوری متمدن با تاریخی باستانی پر عظمت است. علی‌رغم افول و شکست‌هایی که در تاریخ متحمل شده، اما افتخاراتی سرافرازانه داشته است. دکتر مصدق مظهر عظمت و افتخارات ایران‌زمین است. کسانی‌که پای در میدان مبارزه با استبداد می‌گذارند، نباید آن گذشته پر افتخار و مبارزات با شکوه را فراموش کنند. بلکه باید از آن میراث با عظمت پاسبانی و صیانت کنند. نباید به بهانه رسیدن به آزادی، اصل استقلال را فراموش کنند. اگر استقلال کشور، پایمال شود، نه تنها از نعمت استقلال بی‌بهره خواهیم شد که از اصل مقدس آزادی نیز بی‌‌نصیب می‌شویم. دکتر مصدق ، راهنمایی است که همواره پیوند این دو اصل را در بیان و عملکردش به ما گوشزد کرده است. فراموش نکنیم که دشمنی با دکتر مصدق همچنان ادامه دارد. کسانی‌که در ایران و خارج از ایران، در صدد بدیل‌سازی برای کشور ما هستند، میراث‌دار همان کودتاچیانی هستند که تنها دولت ملّی و دموکرات ایران‌ را سرنگون کردند و رهبر آن یعنی دکتر مصدق را زندانی و تا آخر عمر پر برکتش در احمدآباد در حصر نگهداشتند. اکنون می‌بینیم سال‌هاست میراث‌داران آن کودتا، امکان یادبود او توسط رهپویان آن رادمرد را در احمدآباد ممنوع کرده‌اند. آیا نباید پنداشت که استبداد کنونی، ادامه همان استبداد سلطنتی گذشته است؟

مصدق هرگز به مردم دروغ نگفت و وعده‌ی دروغ نداد و در صدد فریب آنان برنیامد. دکتر مصدق مظهر پاک‌‌دستی و فساد‌ناپذیری بود. حاکمان بسیاری بودند و هستند که قدرت را وسیله‌ای برای مال‌اندوزی و غارت اموال مردم قرار داده و اموال و املاک مردم را به یغما بردند. در نهایت کشور را چون لقمه‌ای لذیذ در دهان استعمار قرار دادند و در زمان خشم مردم نیز فرار را بر قرار ترجیح دادند. این رادمرد، با مبارزه‌ای خستگی‌ناپذیر، بزرگ‌ترین سرمایه ملّی ایرانیان را از چنگال استعمار پیر بریتانیا به در آورد و آن را برای توسعه کشور و رفاه و سعادت ملت ایران، در اختیار این ملت گذاشت. او در مدت کوتاه حکومت خود لوایح اساسی مانند تشکیل سازمان تأمین اجتماعی و استقلال کانون‌ها ازجمله کانون وکلا، شهرداری‌ها، دانشگاه و انجمن‌های ایالتی و ولایتی را به اجراء در آورد. او در مبارزه خستگی‌ناپذیر خود نه تنها هیچ ریالی از خزانه مملکت دریافت نکرد، بلکه از دارایی شخصی خود نیز در راه استیفای حقوق ملت ایران هزینه کرد. و همان‌طور که گفت «رجال خیر‌خواه و مبارز کسانی هستند که در راه آزادی و استقلال وطن حاضرند از همه چیز خود بگذرند»، عمل کرد. در حالی‌که می‌بینیم از دیرباز تاکنون کشور عزیز ما صحنه‌ی تاخت و تازِ حکومت‌های فاسدی است که کشور ما را با استبداد و فَساد آغشته کرده‌اند.

دکتر مصدق نه تنها بزرگترین سرمایه ملّی ایرانیان یعنی نفت را ملی یعنی از آن ملت کرد، بلکه دیو مهیب استبداد را از این کشور راند و راه آزادی را به ملت ما و تمام کشورهای استعمارزده آسیا و آفریقا آموخت. فساد را از بیخ و بن ریشه‌‌کن کرد. شگفتا که عوامل استبداد و استعمار، استبدادستیزی و استقلال‌طلبی و فسادزدایی او را تاب نیاوردند و با کودتایی ننگین، بساط استبداد و فساد و وابستگی را گستراندند که تاکنون هم بر کشور ما چیره است.

دکتر مصدق رهبر مبارزه با استبداد در هر لباس و تحت هر نامی است. تا مبارزه بر علیه استبداد جاری است، نام بلند دکتر مصدق چون ستاره‌ای درخشان بر تارک تاریخ میهن ما می‌درخشد.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

چهارده اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

آقای دکتر پزشکیان چرا برطبق تعهد خود استعفاء نمی‌دهید؟

نزدیک به هشت‌ماه قبل، در تاریخ پانزدهم تیرماه ۱۴۰۳ در دور دوم انتخابات فرمایشی، تحت‌نظارت استصوابی شورای نگهبان و با ساخته و پرداخته کردن فضای انتخاب بین بد و بدتر و بدون مشارکت اکثریت ملت ایران، آقای دکتر پزشکیان تحت‌عنوان رئیس‌جمهور نظام اسلامی گزینش گردید.
آقای دکتر پزشکیان در بیانات خود در روزهای قبل از نمایش انتخابات بارها برنامه‌اش را مطرح نمود، که می‌خواهد قضیه fatf را که مانع ارتباط مالی ایران با بازارهای مالی جهان شده است، به تصویب برساند. گفت که در صدد آن است که با مذاکره و تعامل با جامعه جهانی، سایه شوم تحریم‌های بین‌المللی را از سر کشور بر دارد و وضعیت اقتصادی و معیشتی ناهنجار مردم ایران را بهبود بخشد. گفت که راجع به رفع فیلترینگ از فضای مجازی اقدام خواهد نمود. گفت که می‌خواهد با رفع مناقشات با کشورهای منطقه و فرامنطقه، امنیت ملی برای کشور فراهم نماید. گفت که به بدرفتاری با معترضان و بگیر و ببند و حصر و حبس زندانیان سیاسی خاتمه می‌دهد. گفت که به دنبال ایجاد وفاق ملی است و بالاخره گفت که اگر نتوانست این اقدامات را عملی نماید استعفاء داده و کنار می رود. عجبا که ایشان نمی‌دانست در این ساختار معیوب، او قدرت و اختیاری برای عملی کردن این وعده‌ها نخواهد داشت!
اکنون حدود هشت‌ماه از تکیه زدن دکتر پزشکیان بر مسند ریاست جمهوری نظام اسلامی گذشته و هیچ‌یک از وعده ها و تعهدات ایشان عملی نشده و طی این مدت صرفنظر از این که از تصویب fatf و مذاکره برای رفع تحریم‌های کمرشکن وتنگناهای معیشتی ملت ایران و رفع فیلترینگ و سایر وعده ها خبری نشده، بلکه وضعیت کشور از هر نظر بدتر از زمان آغاز کار ایشان گردیده است. ارزش پول ملی خیلی بیشتر از قبل، نزول کرده و ارزش دلار که در شروع کار ایشان شصت هزار تومان بود، به عدد بی‌سابقه نود و پنج هزار تومان رسیده و به همین نسبت یعنی بیش از پنجاه درصد از قدرت خرید مردم ایران کاسته شده است. تورم و گرانی افسار گسیخته، تمام مرزهای قابل تحمل مردم را درهم نوردیده، بگیر و ببند و سرکوب معترضان و پایمال کردن حقوق اساسی و آزادی‌های اولیه مردم شدت بیشتری یافته، فرار جوانان و اقشار مختلف جامعه از کشور به دلیل نگرانی از آینده و نداشتن اطمینان از امنیت ملی به نحوی چشم‌گیر افزایش پیدا کرده و تنها کار ایشان این است که در هر نشست و برخاستی ذکر مصیبت بخواند و خود را مجری اوامر رهبر بداند. علاوه بر این‌ها آقای دکتر پزشکیان و برخی از همکاران ایشان با اتخاذ و بیان مواضع نا‌درست قوم‌گرایانه تیشه به ریشه‌ی وحدت ملی و یک‌پارچگی سرزمینی ایران زده و می‌زنند.
آقای دکتر پزشکیان به عنوان رئیس قوه مجریه نظام، حتی اختیار این که به نامه سرگشاده جبهه ملی ایران پاسخ بدهد و قدرت این که ممانعت و محاصره نیروهای امنیتی انتظامی را از اطراف مزار دکتر محمد مصدق، رهبر بزرگ نهضت ملی ایران، در سالروز درگذشت آن بزرگ‌مرد بر طرف نماید، ندارد. بنابر‌این باید از آقای دکتر پزشکیان سئوال کرد، حالا که نمی‌توانید در راستای وعده‌هایی که داده‌اید هیچ حرکتی انجام دهید چرا طبق تعهد خود عمل نمی‌کنید و استعفاء نمی‌دهید؟
با این ترتیب و با این استبداد و اختناق موجود در کشور، امسال هم مانند سال‌های قبل آرامگاه مصدق در حصر است و امکان ادای احترام مردم نسبت به ساحت آن قهرمان ملی وجود ندارد. حکومت جمهوری اسلامی تنها از نام مصدق و از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای ایجاد حقانیت برای خود در جامعه جهانی،استفاده‌ی ابزاری می‌نماید. اما خود بر ضد افکار دکتر مصدق و در مقابل آزادی و استقلال است و بسیاری از صاحبان قدرت برخاسته از انقلاب ۱۳۵۷، خود از بانیان کودتای ۲۸ مرداد بوده‌اند.
جبهه ملی ایران بر این باور است که ساختار حکومت در جمهوری اسلامی معیوب، ناکارآمد و اصلاح‌ناپذیر است. ملت ایران باید تلاش نماید تا شرایطی را فراهم کند که در آن، انجام یک انتخابات آزاد و منصفانه برای تاسیس یک مجلس مؤسسان واقعی فراهم و در آن مجلس، نظم و ساختار موثر، پیشرو و مترقی برای تامین منافع ملی ایرانیان پی‌ریزی گردد.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران _ دوازدهم اسفند ۱۴۰۳

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

جبهه ملی ایران به مناسبت پنجاه‌‌ و هشتمین سالگرد جاودانگی رهبر نهضت ملّی ایران در کلاب‌هاوس برگزار می‌کند.

جبهه ملی ایران به مناسبت پنجاه‌‌ و هشتمین سالگرد جاودانگی رهبر نهضت ملّی ایران در کلاب‌هاوس برگزار می‌کند.

سه‌شنبه چهاردهم اسپند ماه ساعت ۲۱ به وقت ایران۱۴۰۳
برابر با چهار مارس ۲۰۲۵ ساعت ۱۹ به وقت اروپای مرکزی

لینک کلاب هاوس جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه روابط عمومی جبهه ملی ایران در خصوص استعفای برخی از اعضای جبهه ملی ایران

هموطنان عزیز!
چهار روز پیش در روز چهارم اسفندماه ۱۴۰۳ خبر استعفای ۹ نفر از اعضای جبهه ملی ایران که هفت تن از آنان عضو شورای مرکزی بودند، در رسانه‌های عمومی انتشار یافت. آنان در استعفاءنامه جمعی و هماهنگ خود، علت استعفاء را عدم رضایت از عملکرد هيأت رهبری اجرائی و از جمله نوشتن نامه به آقای دکتر پزشکیان، رئیس‌جمهور نظام اسلامی و درخواست تجمع بر سر مزار مصدق در روز چهارده اسفند را اشتباه و به رسمیت شناختن نظام جمهوری اسلامی قلمداد نموده بودند.
هموطنان عزیز!
شما آگاهید که جبهه ملی ایران در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ طی بیانیه‌ای اعلام کرد، در انتخابات فرمایشی ریاست‌جمهوری شرکت نمی‌کند. زیرا اولا در ساختار موجود، اصل «جمهوریت» بدون مسمی بوده و انتخاب رئیس‌جمهور با حضور ولایت فقیه فاقد وجاهت دموکراتیک است. ثانیا برای حکومتی که فقط طی دو سال اخیر بیش از ۵۰۰ نفر را در خیابان‌ها کشته و تعداد بی‌شماری را مجروح و مصدوم کرده و هزاران نفر را روانه زندان‌ها نموده، مشروعیتی قائل نیست، تا در انتخابات آن شرکت نماید. و غیر از آن بیانیه، بارها موضع خود را نسبت به حکومت جمهوری اسلامی و نواقص ساختار آن اعلام داشته است. و از همین رو جبهه ملی ایران در نامه به آقای پزشکیان، ایشان را نه «رئیس جمهور منتخب ایران» بلکه «رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی» خطاب کرد. نوشتن این نامه هیچگونه اعتباری به حکومت نداده و نمی‌دهد و تنها به منظور احتمال باز شدن قلعه احمد آباد در روز چهارده اسفند توسط مدعی «وفاق ملی» و آنگاه نشان دادن گردهمایی آزادیخواهان بر سر مزار دکتر مصدق و به گوش‌ها رساندن صدای بر حق جمهوریخواهان ملی ارسال گردید. در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی، آینده‌ای نداشته و به سرعت به پایان راه خود نزدیک می‌شود، و در زمانی که به علت استبداد و اختناق موجود در کشور ، آزادی‌خواهان مستقل و میهن‌دوست امکان هیچگونه گردهمایی و بیان نظرات خود را ندارند و فقط افراد و سازمان های وابسته به بیگانه که احتمالا توسط جناح‌هایی از حکومت اسلامی هم حمایت می‌شوند در رسانه های مختلف، خودنمایی می‌کنند، این اقدام جبهه ملی ایران می‌تواند اقدامی مهم و اثر گذار در سپهر سیاسی ایران شناخته شود. فراموش نمی‌شود که گردهمایی عید فطر در سال ۱۳۵۷ در تپه‌های قیطریه چگونه دست بالا را برای اسلام گرایان در انقلاب ۱۳۵۷ فراهم کرد.
جبهه ملی ایران سازمانی است که در آن موازین دموکراسی به طور کامل بر قرار است و هر حرکت آن بر طبق اساسنامه سازمان صورت می‌گیرد . معترضین می‌توانستند با حضور در جلسه شورای مرکزی، اعتراضات و انتقادات خود را مطرح نموده و قضاوت را به رأی و نظر اکثریت اعضاء بسپارند. نه آنکه با یک هماهنگی آشکار، از شرکت در جلسه خودداری نموده و ناگهان در رسانه‌های عمومی به انتقادهای یک جانبه و ناموجه و انتشار استعفانامه بپردازند. امری که می‌توانست در درون تشکیلات بررسی و بر طبق نظر اکثریت فیصله پذیرد.
جبهه ملی ایران، کناره‌گیری این مستعفیان را پذیرفته و برای آنان موفقیت در تلاش‌های وطن‌خواهانه آرزو می کند. و امیدوار است در این شرایط تاریخی که تغییر و تحول در وطنمان قابل پیش‌بینی است، از مسیر آزادی، استقلال، جدایی دین از حکومت، حفظ تمامیت ارضی و یک‌پارچگی ایران و به ویژه نظام برآمده از رای ملت یعنی نظام جمهوری که مسیر حرکت امروز ملّیون ایران است، خارج نشوند.
روابط عمومی جبهه ملی ایران
تهران –  هشتم اسفند ۱۴۰۳

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

مسئولان بی کفایت از تامین امنیت جانی دانشجویان نیز عاجز مانده اند

 

 

امروز جامعه دانشگاهی ایران بار دیگر در سوگ از دست دادن یکی از جوانان فرهیخته و نخبه خود نشسته است. متاسفانه، یکی از دانشجویان دانشگاه تهران در مسیر ایستگاه مترو تربیت مدرس به خوابگاه کوی دانشگاه، به قتل رسید. این حادثه تلخ نه تنها خانواده و دوستان این دانشجو، بلکه تمامی جامعه دانشگاهی و مردم ایران را در غم و اندوه فرو برده است.

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران این جنایت را به شدت محکوم کرده و عمیقاً با خانواده، دوستان و هم‌دانشگاهی‌های امیرمحمد خالقی ابراز همدردی می‌کند. ما بر این باوریم که امنیت جان و مال شهروندان، به ویژه دانشجویان، باید از اولویت‌های اصلی هر نظام حکومتی باشد. وقوع چنین حوادثی نشان‌دهنده ضعف حکومت در تأمین امنیت عمومی و ناکارآمدی در مقابله با جرایم سازمان‌یافته است.

متأسفانه، این حادثه در شرایطی رخ داده است که دانشجویان بارها نسبت به ناامنی‌های اطراف کوی دانشگاه و مسیرهای تردد به خوابگاه‌ها هشدار داده بودند. اما این هشدارها مورد توجه و رسیدگی جدی قرار نگرفت و امروز شاهد فاجعه‌ای هستیم که می‌توانست با اقدام به‌موقع و مسئولانه از سوی نهادهای مربوطه، قابل پیشگیری باشد. این بی‌تفاوتی و عدم رسیدگی به هشدارهای دانشجویان، بار دیگر نشان می‌دهد که تأمین امنیت دانشجویان برای حاکمیت اهمیتی ندارد.

این حادثه ما را به یاد حوادث تلخ ۱۸ تیر ۱۳۷۸ می‌اندازد، زمانی که دانشجویان دانشگاه تهران در کوی دانشگاه مورد هجوم قرار گرفتند و تعدادی از آنان بی‌رحمانه به قتل رسیدند. آن روزها نیز، مانند امروز، جامعه دانشگاهی خواستار امنیت، آزادی و عدالت بود. اما افسوس، پس از گذشت بیش از دو دهه، هنوز دانشجویان و مردم ایران با ناامنی روزافزون و بی‌عدالتی گسترده دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.

ما کوتاهی‌ها و اقدامات انجام‌نشده مسئولان بی کفایت را به شدت محکوم می‌کنیم:

۱.عدم بررسی و رسیدگی به هشدارهای دانشجویان درباره ناامنی‌های اطراف کوی دانشگاه، که منجر به وقوع این فاجعه شد.

۲.غفلت در تأمین امنیت مسیرهای تردد دانشجویان، به‌رغم آگاهی از خطرات موجود.

۳.عدم ارتقای زیرساخت‌های امنیتی در اطراف دانشگاه‌ها و مناطق پرتردد دانشجویی، که سال‌هاست مورد مطالبه دانشجویان بوده است.

۴.بی‌تفاوتی به حقوق و امنیت دانشجویان، که بارها در قالب اعتراضات و بیانیه‌ها بیان شده است.

۵.محکومیت برخوردهای خشونت‌آمیز و غیرقانونی حراست دانشگاه تهران با تجمعات اعتراضی دانشجویان. این برخوردها نه تنها حقوق اولیه دانشجویان برای بیان آزادانه نظرات خود را نقض می‌کند، بلکه فضای دانشگاه را به محیطی ناامن و تحت سرکوب‌ تبدیل کرده است. ما خواستار توقف فوری این اقدامات و احترام به حق تجمع و اعتراض مسالمت‌آمیز دانشجویان هستیم.

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران همواره در کنار جامعه دانشگاهی و مردم ایران ایستاده و از حقوق و امنیت آنان دفاع خواهد کرد. ما بر این باوریم که تنها با همبستگی و پیگیری مداوم می‌توانیم به جامعه‌ای امن وحاکمیت ملی قانون مدار دست یابیم.

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران 

۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۳

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه جبهه ملی ایران در سالگرد انقلاب : چهل‌وشش سال از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ گذشت

هدف مردم ایران رهایی از حکومت استبدادی و به دست آوردن آزادی و استقلال بود.
در چهل‌وششمین سالگرد انقلاب ایران به نسل‌های پس از انقلاب، به ویژه نسل کنونی، درباره انقلاب ایران چه می‌توان گفت؟ آیا وضع فلاکت‌بار کنونی، از بین رفتن‌شان و حیثیت تاریخی ملت ایران در جامعه جهانی، استبداد و اختناق حاکم بر کشور، فقر عمومی و اقتصاد ویران، فساد گسترده، مورد تهدید بودن امنیت و تمامیت ارضی کشور را که همگی حاصل ۴۶ سال سلطه نظام جمهوری اسلامی بر کشور است، باید هدف آن انقلاب دانست؟ یا انقلاب ایران را باید محصول اراده تمامی آحاد و اقشار جامعه ای دانست که به چیزی جز رفاه و آسایش و رهایی از بند استبداد، فکر نمی‌کردند؟ آیا محکوم کردن یک نسل زیرعنوان نسل انقلاب قضاوتی درست است؟
نخست این‌که انقلاب امری نبود که یک‌شبه بر ملت ایران نازل شود. بلکه رویدادی در مسیر و بستر حوادث تاریخی بود. در صدوپنجاه سال گذشته، ملت بزرگ ایران، همواره در مقابل ظلم و استبداد و استعمار ایستادگی کرده و به وجود آورنده قیام‌ها، انقلاب‌ها، جنبش‌ها و نهضت‌های بزرگ بوده است. قیام تنباکو، انقلاب مشروطه، نهضت ملّی کردن نفت ایران، انقلاب ۱۳۵۷، جنبش خرداد ۱۳۶۰، جنبش دانشجویی ۱۳۷۸ و جنبش‌های معاصر که واپسین آن جنبش زن، زندگی و آزادی بود. تمامی آن‌ها سلسله جنبش‌های به هم پیوسته‌ای است که هدفی جز استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی نداشته است. انقلاب ایران را باید در پیوند با زنجیره‌ به هم پیوسته‌ی جنبش‌های اجتماعی و سیاسی صدوپنجاه سال اخیر نگریست. اولین عامل وقوع انقلاب، عملکرد حکومت مستقر است که برای ملت راهی جز عزم و تصمیم به واژگونی حکومت باقی نمی‌گذارد.
شاه سابق، نهضت‌ ملّی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق را بر نتابید و از ابتدای روی کار آمدن دولت ملی و دموکرات ایران، همواره بر علیه آن دسیسه‌چینی و توطئه ‌کرد. در نهایت به همراهی انگلیس و آمریکا، اجامر و اوباش و بخشی از روحانیت، برپا کننده کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد، استبدادی مطلقه را در ایران ایجاد کرد. او به هیچ‌عنوان در بیست‌وپنج سالِ پس از کودتا، قانون اساسی مشروطه که بزرگ‌ترین دستاورد نیاکان ما بود و همچنین آزادی‌های مدنی و سیاسی مردم را نپذیرفت. احزاب سیاسی که رکن اصلی دموکراسی هستند، آزادی بیان و رسانه را سرکوب کرد. هر نوع فعالیت سیاسی و فکری توسط جامعه و نخبگان، پاسخی جز داغ و درفش نداشت. ساواکِ شاه دستگاه سرکوبی بود که افراد را به جرائم مختلف دستگیر و به بدترین شکل شکنجه می‌کرد. رویداد انقلاب را باید در بستر چنین استبدادی نگریست. البته نیازی به ذکر نیست که جمهوری اسلامی در همه‌ی این زمینه‌ها دستگاه سرکوب رژیم سابق را روسپید نموده است. مردم ایران، شاه را مسئولِ خفقان و اختناق و پای‌مالی آزادی و استقلال ملی کشور می‌دانستند و از همین‌ رو خواستار بیرون راندن شاه از کشور و پایان‌پذیری سلطنتِ استبدادی بودند.
پس از استقلال و آزادی، تأسیس نظام جمهوری مهمترین هدف و آرمان بود. آیا مردم ایران در پی نظام اقتدارگرایی بودند که از استبداد فردی گذشته، به مراتب بدتر باشد!؟ آن‌چه که پس از انقلاب رخ داد، در تضاد با آرمان‌ها و اهداف انقلاب بود.

اقتدارگرایان سوار شده بر موج انقلاب نخست با یک مجلس فرمایشی تحت‌عنوان مجلس خبرگان، پیش‌نویس قانون اساسی که در آن به حاکمیت ملی و نظام جمهوریت تأکید شده بود، کنار نهادند و یک نظام اقتدارگرا بدتر از نظام گذشته را برای ما رقم زدند. سپس با ایجاد بحران، مانند اشغال سفارت آمریکا و ۴۴۴ روز گروگان‌گیری، فضای جامعه را ملتهب و سنگین کردند. کمتر از یک‌سال بعد از اشغال سفارت آمریکا، با حمله عراق به ایران، جنگ هشت ساله آغاز شد. جنگی که می‌توانست پس از چندماه به پایان برسد، به واسطه قدرت‌طلبی اقتدارگرایان و منافع قدرت‌های غربی و شرقی به هشت سال جنگ‌ خانمان‌سوز تبدیل شد. آثار گروگان‌گیری و جنگ‌ هشت‌ساله پس از گذشت چهار دهه، هنوز گریبان‌گیر ملت ایران است.
اقتدارگرایان با ادامه این جنگ به بدترین شکل، به سرکوب احزاب و نیروهای مختلف سیاسی پرداختند. در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ جبهه ملی ایران را مرتد و سرکوب کردند، کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در زندان‌های سراسر کشور، آخرین پرده خونین از سرکوب انقلاب مردمی ایران بود.
حوادث چهل‌وشش سال گذشته نشان داده است که ملت ایران همان‌طور که با استبداد سلطنتی مبارزه کرد و آن را بیرون راند، با استبداد دینی نیز مخالف است و آن را بر نمی‌تابد، و در صدد تغییر و تحول در میهن خود است. اکنون می‌بینم که جامعه چقدر نسبت به استبداد دینی به تنگ آمده، استبدادی که به مراتب از استبداد سلطنتی، هولناک‌تر است. نه تنها با جهان رویکرد خصمانه دارد، بلکه با ملت خویش هم سر ستیز دارد.

گویا برای آنان ایران‌زمین اهمیتی ندارد، بلکه آن‌چه که واجد اهمیت است توسعه نظام ایدوئولوژیک است. اکنون که ملت ایران با فشار حداکثری و تحریم در این وضع رقت‌انگیز قرار گرفته‌ است، حتی از مذاکره نیز پرهیز می‌کنند! فرار از مذاکره نشانه قدرت و عزت نیست، بلکه نشانه ضعف و استیصال است.
اما مهمترین خطایی که قابل نقد جدی است؛ برگزاری رفراندومی در دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ بود که نه محتوای آن مشخص بود و نه فرآیند حقوقی و منطقی پیش از آن اجرا شده بود. این رفراندوم زمینه‌های دیکتاتوری و بازسازی استبداد را پس از انقلاب فراهم کرد.
جبهه ملی ایران بر این باور است که نخستین گام برای یک تحول سازنده، برگزاری یک انتخابات کاملاً آزاد، سالم و منصفانه برای برپایی یک مجلس مؤسسان قانون اساسی است. در این مجلس، نمایندگان تمامی ملت ایران اقشار، احزاب و اصناف، برنامه و قانون اساسی خود را مطرح می‌کنند و در نهایت قانون اساسی مورد تصویب، توسط مردم مورد تأیید قرار می‌گیرد.
از ملت شریف ایران به ویژه جوانان غیور این سرزمین، انتظار می‌رود که با توجه به رویداد‌های تاریخ معاصر و در چارچوب زمانی و شرایط مربوطه، زمینه‌ها و موجبات شکل‌گیری انقلاب ایران را بهتر و بیشتر بررسی نمایند و به طور قطع و یقین برای فردای ایران در پی استقرار حاکمیت ملی بر اساس رأی و انتخاب ادواری مردم و نظامی دموکرات، مستقل و مردم‌سالار که در آن به عدالت و رفاه اجتماعی و جدایی دین از حکومت تاکید شده، باشند.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – ۲۲ بهمن ۱۴۰۲

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به دکتر مسعود پزشکیان

به نام خداوند جان و خرد

جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
رییس‌جمهور محترم نظام جمهوری اسلامی ایران

با درود
به آگاهی می‌رساند، از سال ۱۳۸۸، امکان بازدید از محل آرامگاه دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملّی ایران در احمدآباد، برای عموم علاقه‌مندان ممکن نبوده است. به ویژه ورود علاقه‌مندان و پیروان راه این رادمرد در روز چهارده اسفند، همزمان با سالروز درگذشت ایشان با ممانعت‌های نظامی و امنیتی روبرو می‌شود.
همان‌طور که جناب‌عالی آگاه هستید دکتر مصدق با رهبری خود در نهضت ملی ایران، نه تنها موجبات ملی شدن صنعت نفت ایران را به انجام رسانید، بلکه موجب کوتاه شدن دست قدرت‌های بیگانه، به ویژه استعمار بریتانیای کبیر در امور ایران شد. رهبری او در نهضت ملّی ایران الهام‌بخش کشورهای ستمدیده گردید و او را زعیم عالیقدر مشرق‌زمین نامیدند. همه می‌دانند که ابرقدرت‌ها خدمات استقلال‌طلبانه و آزادی‌خواهانه‌ی وی را برنتابیدند و با یاری دستگاه سلطنت و بخشی از روحانیت و سایر عوامل داخلی خود و البته اجامر، تنها دولت ملی (برآمده از اراده و حاکمیت ملت) را با کودتای نظامی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سرنگون کردند.
بیان اعتراف کودتاچیان داخلی و خارجی به چنین کودتای مفتضحانه‌ای، تکرار مکرارت است. هر سال بر سیل این اعتراف‌ها و شواهد اضافه می‌شود. اما جای درنگ بود که در سالگرد کودتای ۲۸ مرداد سال گذشته حکومت جمهوری اسلامی، به‌رغم آن نظرات گذشته خود درباره دکتر مصدق، دادگاهی برگزار و در آن نقش دولت ایالات متحده آمریکا در این کودتا را محکوم کرد.
گفتنی است که دکتر مصدق و یاران او، پس از کودتا محکوم و مغضوب شدند. دکتر مصدق پس از سه سال زندان مجرد، تا پایان عمر پر ثمرش (بیش از ده‌سال)، در منزل شخصی خود در احمدآباد تبعید و زندانی بود. حتی دستگاه حاکم مانع از اجرای وصیت ایشان شد و امکان تدفین پیکرشان در کنار آرامگاه شهدای قیام ملّی سی‌تیر را نداد و به دستور حکومت، او را در همان اتاق محبس خانگی اش، دفن کردند. نه تنها امکان حضور عموم مردم را در تشییع پیکر ایشان ندادند، بلکه تا پایان حکومت دیکتاتوری سابق، امکان برگزاری هیچ آیین یادبودی، به ویژه آیین سالگرد ایشان در چهارده اسفند ممکن نبود.
چرا باید چنین سنت استبدادی، همچنان ادامه یابد؟ چرا باید به‌رغم محکوم کردن کودتا، توسط جهانیان، قدرت‌های جهانی و اکنون دستگاه جمهوری اسلامی، امکان ستایش از آن ابرمرد تاریخ و برگزاری آیین یادبود در احمدآباد توسط دستگاه‌های نظامی و امنیتی سلب شود؟
جبهه ملّی ایران از شما که شعار وفاق ملی را دستور کار دولت خود قرار داده اید، می‌خواهد که امسال امکان برگزاری آیین یادبود دکتر مصدق در چهارده اسفند در محل آرامگاه احمدآباد را از مردم سلب نکنید و از دستگاه‌های نظامی و امنیتی بخواهید که مانعی برای ورود علاقه‌مندان به این محل، ایجاد نکنند.
با احترام – شورای مرکزی جبهه ایران
تهران – هفدهم بهمن ماه ۱۴۰۳

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

ظلم و بد رفتاری نسبت به زندانیان سیاسی و خانواده های آنان را متوقف کنید هموطنان عزیز!

حکومت جمهوری اسلامی در وضعیتی قرار دارد که در اهداف ایدئولوژیک خود در منطقه و در بین همسایگان با ناکامی روبرو شده و از نظر موقعیت بین‌المللی منزوی و در معرض فشار و تهدید می‌باشد.در داخل کشور نیز از تأمین اولین نیازهای جامعه عاجز مانده و توان اداره کشور را از دست داده است. گرانی و تورم افسار گسیخته زندگی را برای قشرهای وسیعی از جامعه دشوار و ناممکن نموده است.
در این شرایط شاهد آنیم که حکومت به جای دلجویی و عذرخواهی از ملت ایران، به افزایش فشار بر مردم و بالاتر بردن سطح اختناق و استبداد روی آورده است. به طوری که در روزهای اخیر، ایجاد تنگنا و آزار و اذیت نسبت به زندانیان سیاسی و خانواده‌های ارجمند آنان، شدت بیشتری را نشان می‌دهد.
در اطاق ملاقات زندان اوین، آقای نیما خندان، فرزند نوجوان آقای مهندس رضا خندان و بانو نسرین ستوده، شخصیت‌های آزادی‌خواه و مدافع حقوق بشر را که به منظور دیدار با پدر خود مراجعه کرده بوده، مورد ضرب و شتم قرار داده، به او دست‌بند می‌زنند و برای مدتی او را بازداشت می‌کنند.
جبهه ملی ایران از کلیه احزاب و سازمان‌های سیاسی، جوامع مدنی و جامعه بین‌المللی و نهادهای مدافع حقوق بشر می‌خواهد که به این نقض آشکار حقوق انسان‌ها اعتراض کنند و اقدامات لازم مدنی و حقوقی برای آزادی فوری زندانیان سیاسی و عقیدتی و پایان دادن به آزار و اذیت خانواده‌های فعالان سیاسی و حقوق بشری در ایران به عمل آورند.
ما با صدای بلندتر از همیشه، خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی در سراسر کشور و توقف آزار و اذیت نسبت به خانواده‌های ارجمند آنان هستیم .
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – نوزدهم بهمن ماه ۱۴۰۳

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

ما درد مشترکمان را فریاد می زنیم : حمله خشونت‌‌بار به تجمع مسالمت‌آمیز بازنشستگان فرهنگی را محکوم می‌کنیم.

در کمال تاسف در روز دوشنبه مورخ یکم بهمن۱۴۰۳ شاهد صحنه تلخ و دردناک حمله نیروهای امنیتی نظام به تجمع صنفی معلمان بودیم.

این تجمع از سوی معلمان بازنشسته شده در سال۱۴۰۲ ، در مقابل وزارت آموزش و پرورش، صورت گرفت. اين معلمان خواستار پرداخت باقیمانده سنوات بازنشستگی خود بودند که ۱۶ ماه به تعویق افتاده است. به عبارت دیگر آن‌ ميزان از پاداش بازنشستگى كه ١٦ ماه قبل  می‌بایست به این عزیزانی که يكايك ما مدیون زحماتشان هستیم پرداخت می‌شد، نه تنها پرداخت نشد بلکه در جواب درخواست زنان و مردان فرهیخته کشور که سالیان سال از عمر خود را در جهت تعلیم و پرورش فرزندان این آب و خاک سپری کردند، اسپری فلفل در صورتشان پاشیدند‌!

دردی که در چهره بانویی که مورد حمله بی‌شرمانه قرار گرفته بود، دیده شد گویای فریادی در دل نهفته بود که از عمق جان ریشه می‌گرفت. دیدن مزد زحمت‌هایی بود که با عشق و بردباری دهه‌ها متحمل شده بود.

درخواست صنفی معلمان بازنشسته در نهایت شکیبایی، بدون پرخاشگری و توهین در حالی مطرح می‌شود که اگر سنوات معوقه همین امروز هم پرداخت می‌گردید به دلیل تورم و افزایش سر سام‌آور هزینه‌ها و کاهش ارزش پول ملی که ثمره خلافت آقایان نشسته بر کرسی قدرت می‌باشد، ارزشی معادل نصف زمان بازنشستگی‌شان یعنی سال ۱۴۰۲ را خواهد داشت.  آيا ميتوان عنوانى به غير از يك سرقت ملى خاموش بر چنين اعمالى متصور شد؟

چگونه است كه اگر قسطی از اقساط وام از جانب مردم به تعویق افتد آن را با جریمه دیر کرد باز پس می‌گیريد، اما جواب مطالبه‌ی بر حق  برای پرداخت دستمزد و معوقه‌ای بی دلیل را با اسپری فلفل می‌پردازید؟

وزیر آموزش و پرورش دولت آقاى پزشكيان،كه كابينه خود را بر محوريت ايجاد وفاق ملى در ويترينى نمايشى عرضه نمود، چگونه ميتواند چنين شرمسارى را در برابر فرهیخته ‌ترين قشر جامعه، يعنى معلمان زحمتكش و نسل ساز فرداى ميهن، توجيه نمايد؟هر يك از شما كه امروز در مسند قدرت نشسته ايد، فارغ از كيفيت عملكردتان ، نتيجه زحمات معلمان خود در مقاطع مختلف تحصيلي‌تان هستيد. اما بنگريد كه چگونه

نيروهاى سركوب گرتان از سوى شما جبران زحمات مى نمايند؟ با اعمال انواع خشونت ورزى های لفظى و فيزيكى، ارعاب،  بازداشت و زندان سخن از وفاق ملى مى گوييد  در حاليكه عاجز از شنيدن حتی  مسالمت‌آمیزترین و متمدنانه‌ترین اعتراض‌ها از سوى ارزشمندترين قشر بى ادعاى جامعه، يعنى معلمان زحمتكش، مى باشيد؟

دولت چهاردهم يا بايستى شعار انتخاباتى خود را تغيير دهد يا بيش از اين به شعور ملت توهين ننموده و در درك خود از وفاق ملى بازنگرى نمايد!  فجايع گوناگونى كه جامعه بحران زده‌ى ما تاكنون شاهد وقوع آن بوده است گواه از برخورد غير انسانى و غير اخلاقى نيروهاى امنيتى و انتظامى حاكميت با هر گونه مطالبه‌گرى از سوى هر صنف حقيقى و حقوقى جامعه‌مان دارد.

شوربختانه چنين برخوردهايي برعكس در  تقابل با اتحاد ملى بوده است زيرا كه جهت وفاق از راس قدرت به سوى مردم و ناراضيان يك جامعه نشأت ميگيرد و نه بالعكس و يك طرفه! دريغ از حداقل روادارى نسبت به مطالبات صنفى و اجتماعى و نشان دادن كمترين ميزان حساسيت به حقوق مدنى و شهروندى يك ملت!

سازمان زنان جبهه ملی ایران، ضمن محکوم کردن هر گونه خشونت علیه تجمع مسالمت آمیز بازنشستگان فرهنگی و معلمان شاغل خواستار پایان دادن به برخوردهای امنیتی و قهرآمیز با تمامی تجمعات مسالمت‌آمیز و مطالبه محور سیاسی ،اجتماعی و صنفی در کشور می‌باشد.

 

سازمان زنان جبهه ملی ایران

                                                                                                                          تهران – سوم بهمن ۱۴۰۳