دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

هفتاد سال پس از قیام ملی سی ام تیر باز هم با استبداد روبرو هستیم

 

در روز سی ام تیر 1331 ملت ایران برای دفاع از آزادی و حاکمیت ملی و استقلال و در حمایت از رهبر جنبش استقلال طلبانه و آزادیخواهانه ملت ایران،دکتر محمد مصدق،پای به عرصه قیامی ملی و تاریخی گذاشت.ملت با نثار خون خود موجب تداوم نهضت ملی ایران گردید.سی ام تیر نقطه عطفی تاریخی در حیات سیاسی کشور ما و حاوی درس هایی آموختنی و عبرت آموز از غیرت و شجاعت ملت ماست.

جبهه ملی ایران روز 30 تیر 1331 را برای مقابله با استبداد وابسته و حمایت از مصدق اعتصاب عمومی اعلام کرد و از مردم فراخوان نمود که به پشتیبانی از مصدق برخیزند.بدین سان قیام خونین سی ام تیر با تعداد زیادی کشته و مجروح رقم خورد.عصر همان روز دولت 5 روزه قوام السلطنه ساقط شد و مصدق با خواست و اراده ملت بر اریکه قدرت بازگشت.گرچه توطئه ها متوقف نگردید و سرانجام یک سال و اندی بعد کودتای بیگانه ساخته 28 مرداد 32 به حاکمیت ملی و آزادی و استقلال در ایران پایان داد

جای بسی دریغ و تاسف است، که پس از گذشت هفتاد سال از سرکوب خونبار استبدادی سی ام تیر ماه، همچنان جامعه ی ایران شاهد استبداد و دیکتاتوری و تشدید موج سرکوب دگراندیشان آزادیخواه و فرهیخته ای است، که در مسیری مدنی، مشفقانه با انگیزه ای میهن گرایانه و آزادیخواهانه زبان به نقد و اعتراض گشوده و در برابر فجایع اجتماعی سکوت پیشه نساخته اند. در روزهای اخیر از یکسوی پژوهشگری چون دکتر سعید مدنی، جامعه شناس دردمندی که پیوسته دغدغه عدالت اجتماعی را داشته و اعتلای ایران را در آرمان های دکتر محمد مصدق بازجسته است، بازداشت می شود، از دیگرسوی کوشندگان صدیق عرصه ی حقوق بشری و تلاشگران شریف مدنی و نیز صنفی از جمله نرگس محمدی، مصطفی تاج زاده، کیوان صمیمی، محمد حبیبی، و رضا شهابی ونیز هنرمندانی چون جعفر پناهی، محمد رسول‌اف و مصطفی آ‌ل‌احمد به بند و زندان گرفتار می آیند. شماری از مادران دادخواه و بازنشستگان و فعالان کارگری، صنف معلمان و بازنشستگان نیز از این موج تعدی در امان نمانده اند و به جای پاسخ منطقی و رسیدگی به ظلمی که بر آنان رواداشته شده است، دستگیر و زندانی شده اند. گروهی از حقوقدانان و وکلا چون آرش کیخسروی به احکام سنگین قضایی محکوم می گردند. این در حالی است که پرونده های کلان اقتصادی و امنیتی و جاسوسی که تهدیدی ملی از سوی کشورهای بیگانه است ، همچنان گشوده مانده و در هاله ای از ابهام است، اما فرزندان پاک نهاد این کهن بوم وبر محبوس می شوند. جبهه ملی ایران همنوا با آحاد ملت ایران خواهان پایان دادن به نقض موازین حقوق بشری و آزادسازی همه زندانیان سیاسی و تشکیل محاکم عادلانه برای ناقضان حقوق مدنی و منافع ملی است. بی گمان یکی از بزرگترین درس های قیام ملی سی ام تیرماه آن است، که تنها با استقرار قانونی دموکراتیک در پرتو گفتمانی مبتنی بر موازین حقوق بشری منافع ملی ایران در برابر قدرت های متعدی و مداخله گر حفظ می شود. و کشتی طوفان زده این مرز و بوم به ساحل امن رهنمون می گردد.

تهران سی ام تیر ماه 1401

  هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به آقای رضا پهلوی

 

آقای رضا پهلوی، ولیعهد آخرین پادشاه ایران

به شما به عنوان یک فرد ایرانی هموطن خود درود می گوییم وادای احترام می کنیم.

شما در مصاحبه ی خود در روز 13 خرداد1401 که با پوشش رسانه ای تدارک شده ی گسترده ای انجام گرفت،مطالبی را ذکر کردید که واکنش های گوناگونی را به دنبال داشت و ما را نیز ناگزیر می کند که جهت تنویر افکار عمومی  نسبت به برخی از نکات آن مصاحبه، به روشنگری بپردازیم. شما ضمن بیانات خود گفتید از اپوزیسیون جمهوری اسلامی نا امید هستید و خود اپوزیسیون را بخشی از مشکل اوضاع فعلی دانستید.باید به شما یادآوری کنیم پس از انقلاب بهمن 57 ، نحله های مختلف اپوزیسیونی که شما آن را بی خاصیت و بخشی از مشکل نامیده اید،در شرایطی بسیار خطیر و دشوار درگیر مبارزه ای پیگیر و مداوم با اقتدارگرایان و انحصارطلبانی که به اهداف ملت از انقلاب پشت نمودند،بوده و هستند.دراین مبارزات در طول بیش از چهاردهه ،هزاران کشته و ده ها هزار زندانی در شرایط بسیار دشوار و هزاران نفر تکفیر شده و جلای وطن کرده و از هستی ساقط شده داشته اند.از همان ماه های اول،در مخالفت با اعمال و رفتار حاکمان جمهوری اسلامی برخاسته از انقلاب،صدها حرکت اعتراضی انجام داده،هزاران نشریه و بیانیه منتشر کرده و تا  به امروز از پای ننشسته اند واین خیزش همگانی امروز نتیجه روشنگری و افشاگری آنان نسبت به خطا ها و انحرافات حکومت ، طی سال ها تلاش ،شکل گرفته است.اکنون شما چگونه به خود اجازه می دهید که اپوزیسیون حاضر در ایران با سال ها فداکاری و ایثار و پرداخت آن همه هزینه را بی خاصیت و بخشی از مشکل بدانید؟ بر عکس به دلایل روشن این شمایید که با مواضع مبهم و غالبا ضد ونقیض، در سر راه وحدت ملی و تلاش مردم ایران در جهت استقرار حاکمیت ملی و آزادی و استقلال در این سرزمین بخشی از مشکل هستید.شما از یک طرف در 42 سال قبل در قاهره در انظار عمومی سوگند پادشاهی یاد کرده اید و از طرف دیگر در نوار صوتی خود در سال گذشته می گوئید که رژیم پادشاهی موروثی را قبول ندارید و طرفدار نظام جمهوری و انتخابی میباشید.و یا ذکر می کنید که اصلا مایل به فعالیت سیاسی و داشتن هیچ مقامی نیستید.این سر در گمی از کجا ناشی می شود که موجب تفرق دیدگاه های مختلف گردیده و انسجام و وحدت ملی ایرانیان را دچار مشکل نموده  و برای جمهوری اسلامی فرصت مغتنمی را فراهم می سازد؟

شما و طرفداران شما انقلابیون سال 57 را که یقینا اکثریت قریب به اتفاق اقشار و گروه های اجتماعی و سیاسی ملت ایران را تشکیل می داده اند مسئول سیاه روزی ها و نابسامانی های امروز کشور معرفی می کنید در حالیکه همه کس میداند که تمام انقلاب ها در طول تاریخ و در تمام جهان در اثر رفتار غلط وسیاست های نادرست حکومت های مستقر روی می دهند. البته قدرت های خارجی هم سعی میکنند تا برای حفظ منافع خود بر امواج انقلاب سوار شده و اهداف خود را به پیش ببرند.  بنا بر این اولین مسئول انقلاب ایران هم کسی به جز محمد رضا شاه پهلوی یعنی پدر شما نیست.اگر به سخنرانی تلویزیونی ایشان در روز 15 آبان 57 یک بار دیگر نگاه کنید می بینید که به تمام مفاسد و مظالمی که موجب بروز انقلاب ایران شد،اذعان کرده اند.

از کودتای اجنبی ساخته 28 مرداد32 تا زمان انقلاب57 قانون اساسی مشروطیت زیر پا گذاشته شد و پادشاه همواره حکومت کرد نه سلطنت.همه امور کشور را در ید قدرت انحصاری خود گرفت.آیا نباید ایشان مسئول وقوع انقلاب و تمام مصائب و تیره روزی های امروز مردم ایران شناخته شود؟ البته در قبال آن رفتار ها هیچ تقصیری متوجه شخص شما نیست اما حد اقل اظهار نظردر باره گذشته نشان دهنده طرز تفکر و داوری و عقاید شماست .شما  به کودتای 28 مرداد و همکاری دربست دربار با دستگاه های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا ، به زندانی کردن نخست وزیر قانونی و قهرمان ملی کردن نفت تا پایان عمر،به اعدام فجیع دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دولت ملی، به استبداد و اختناق و رفتار ساواک ،به اعدام ها وزندان ها وشکنجه ها، به تاسیس حزب واحد رستاخیز و گفتن اینکه هرکس عضو این حزب شاه ساخته نشود باید از مملکت برود، به پیش کش کردن بخش مهمی از خاک ایران یعنی بحرین به قدرت های استعماری ، به برگزاری جشن های نمایشی پر هزینه و تحمیل کردن مخارج سنگین آن ها بر گرده ملت محروم ایران و به انواع فساد ارکان حکومت ورود نمی کنید و نسبت به این مسائل اعلام موضع نمی نمائید و بدون ورود به آن مظالم و محکوم کردن آن ها فقط می خواهید از عنوان «شاهزادگی» و فرزندی آن پادشاه برخوردار شوید که این تناقض قابل قبول نیست.

آقای رضا پهلوی! شما به دلیل توارث و فرزندی شاه سابق،دارای یک موقعیت بدون بدیل و کاملا استثنائی می باشید. شما ولیعهد شاه سابق ایران هستید.شما به عنوان وارث رژیم پادشاهی و سلطنت شناخته می شوید.شما چه بگوئید و چه بر زبان نیاورید نماد نظام سلطنتی تلقی می شوید و هرکس به ندای وحدت خواهی شما پاسخ مثبت بدهد و با شما همکاری نماید به طور واضح تایید کننده نظامی که شما نماد آن هستید شناخته خواهد شد. از همین روی گروه های بسیاری از جامعه که طالب استقرار حاکمیت ملی بر اساس رای و انتخاب مردم بوده و به استقلال و آزادی و عدم وابستگی به قدرت های بیگانه اعتقاد دارند و بازگشت به گذشته را قبول نداشته و نگاه مترقیانه و رو به جلو دارند،علیرغم اوضاع اسفناک و مشقت بار موجود نمی توانند با شما همراه شوند و اتحاد با شما را، اتحاد «همه با نظام سلطنتی» به شمار می آورند.به ویژه که تجربه تلخی هم از«همه با هم»در ضمیر مردم ایران رسوخ کرده که به آسانی زدوده شدنی نیست.ازهمین جاست که شما در وضعیت فعلی نه عامل همگرایی واتحاد که موجب نفاق و واگرایی شناخته می شوید یعنی دقیقا بخشی از مشکل بر سر راه وحدت نیرو ها می باشید..مگر آنکه موضع خود را نسبت به گذشته و نسبت به نظم آینده کشور با صداقت و صراحت اعلام نمائید.اگر شما حقیقتا به فکر رهایی ایران از چنگال استبداد و مخمصه کنونی بوده و به طور واقعی به نظام جمهوری و رای مردم و آینده روشن این کشور پس از یکصدوبیست سال تلاش ناکام که  برای استقرارحاکمیت ملی وآزادی پشت سر گذاشته، اعتقاد دارید سوگند پادشاهی 42 سال قبل را لغو کنید و به اطرافیان خود بگوئید از واژه «شاهزاده»برای شما استفاده نکنند و جمهوری خواهی خود را به صراحت اعلام نمایید وهواداران خود را در یک جمعیت جمهوری خواه متشکل نمایید.و آنگاه در عرصه سیاسی کشور گام بگذارید و اگر به آن سوگند و تعهد برای اعاده مشروطه سلطنتی پای بندید به وضوح بیان کنید و یک حزب سلطنت طلب بر پا کنید تا تکلیف برای همه روشن باشد. قبل از اعلام موضع شفاف در مورد آینده، فراخوان دادن و دخالت شما در جنبش مردم ایران، سازنده نبوده و به عنوان موج سواری وترفندی برای مصادره جنبش تلقی می گردد. ونتیجه ای جز جلوگیری از ایجاد وحدت ملی و تضعیف و تخریب خیزش مردم و خوشنودی حکومت درمانده و به بن بست رسیده و بدون آینده جمهوری اسلامی نخواهد داشت.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

                                                                            تهران-پنجم تیرماه 1401 خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

تسلیت به خاندان گرانقدر امینی

 

با تاسف و اندوه بسیار درگذشت خانم ناهید امینی را به خاندان جلیل امینی به‌ویژه به فرزند گرامی ایشان دانشمند فرهیخته و تاریخ پژوه ملی آقای محمد امینی دل آرامی می‌گوییم.
این بانوی ارجمند همسر زنده‌نام آقای نصرت‌الله امینی، شخصیت برجسته جبهه ملی ایران و دوست صدیق و یار وفادار دکتر محمد مصدق بودند.
ما همچنین باید فقدان این بانوی عالیقدر را به همه ملیون ایران و پیروان راه مصدق بزرگ تسلیت‌گو باشیم.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – چهارم تیرماه ۱۴۰۱ خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

سوء استفاده از نام پر افتخار جبهه ملی ایران را تقبیح می کنیم

 

 

در روز گذشته یعنی اول تیرماه 1401 بیانیه ای با امضای 12 سازمان سیاسی اکثرا ناشناس،با مضمون پشتیبانی از سخنان آقای رضا پهلوی در برخی از رسانه ها منتشر گردید،که یکی از امضاء ها مربوط به سازمان موهومی به نام «جبهه ملی ایران برون مرز» بود.

جبهه ملی ایران اعلام می دارد نه سازمانی به نام« جبهه ملی ایران برون مرز» را می شناسد ونه مفاد بیانیه فوق الذکر را تایید می نماید. ما این سوء استفاده آشکار از نام پر افتخار جبهه ملی ایران را تقبیح می کنیم.

تهران-دوم تیرماه 1401 خورشیدی

   روابط عمومی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

بیانیه جبهه ملی ایران در خصوص فاجعه متروپل آبادان

تسلیت به ملت بزرگ ایران

روزی که ملت بزرگ ایران می توانست به رغم تمامی بحران های طاقت فرسای موجود، شادی ناشی از فرارسیدن سالروز آزادسازی خرمشهر را  در سراسر کشور جشن بگیرد، فاجعه ای دیگر در خوزستان مظلوم ما رخ داد که ابعاد هولناک انسانی آن دل ملت خسته و وا مانده در زیر فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را بار دیگر عمیقا به درد آورده است.حادثه ای که متاسفانه برای چندمین بار است که در اثر بی کفایتی و بی مسئولیتی برخی فرصت طلبان بی وجدان ما را عزادار می کند. هنوز داغ جانباختگان  سال 95 بر اثر ریزش ساختمان پلاسکو زنده است، فریادهای دردناک مردم گیرافتاده در آتش سوزی کلینیک سینا اطهر در سال 99 در گوشمان است ، حوادثی که جراحات روحی عمیقی که برجای گذاشته اند هرگز از دل و ذهن ملت ایران زدوده نخواهد شد.اکنون نیز متاسفانه شاهد وقوع تراژدی دیگری هستیم که در اثر فروپاشی ناگهانی ساختمانی در شهر آبادان اتفاق افتاده است. دلیل این حادثه هم متاسفانه مانند حوادث قبلی بی لیاقتی و بی کفایتی مدیران شهری و صدور مجوز ساخت و ساز به یکی دیگر از اعضای مافیای قدرت مالی و اقتصادی در منطقه بوده است. تمام مراحل منجر به چنین فاجعه ای قابل تقبیح است: از رانت خواری و هموار کردن مسیر پیشروی فردی فاقد تخصص و وجاهت حرفه ای لازم برای انجام پروژه های عظیم گرفته تا سکوت و عدم اقدام به موقع مسئولین در برابر بی توجهی های این فرد به اخطارها و ادامه دادن به ساخت و ساز غیر اصولی ، و قطعا از اولین سئوالاتی که برای همه  پیش می آید این است که جان این انسانها با چقدر حق السکوت و تطمیع مالی معامله شده است! بارگناهان تمامی افراد دخیل در این مسیر که منجر به این فاجعه دلخراش گردیده یکسان است. سستی بنا و ساخت غیراصولی و اضافه کردن طبقات منجر به فروپاشی ساختمان متروپل آبادان شد که البته این سرانجام قبلا توسط کارشناسان پیش بینی شده و مکررا اخطار داده شده بود.متاسفانه جان تعداد زیادی از هموطنان ما در این حادث وحشتناک فدا شد و هنوز تعداد زیادی انسان بی گناه در زیر آوار منتظر رسیدن دستی نجات بخش هستند. در این اوضاع بی تفاوتی بارز مسئولان مملکتی چه در منطقه و استان های مجاور و چه در سطح کشور نمک بر این زخم غیرقابل التیام می پاشد. سهل انگاری عمدی یا سهوی در اعزام نیروهای امدادرسان از آواربردار و آتش نشان گرفته تا پزشک و پرستار و عملکرد غیرمدبرانه در این شرایط را باید چگونه توجیه کرد؟! ضجه خانواده های بی خبر از سلامت عزیزانشان ودرخواست عاجزانه امداد و کمک حتی دل سنگ را هم به درد می آورد!تا چه حد می توان بی تفاوتی و بی عملی حاکمیت را در مقابل دیدگان حیران و مستاصل و اشکبار این خانواده ها مشاهده کرد و  تحمل نمود؟! در حالیکه نه از دادرسی خبری هست و نه دادستانی برای داد ستانی.

جبهه ملی ایران ضمن  ابراز همدردی با هموطنان داغ دیده و مردم نجیب و شریف آبادان ، این ضایعه را به ملت بزرگ ایران تسلیت می گوید و با محکوم کردن کلیه عوامل دخیل در این فاجعه انسانی، امیدوار است که هر نهاد و ارگان دولتی یا غیر دولتی که در این شرایط ملتهب می تواند یاری رسان باشد،از بذل هرگونه همکاری و حمایت از خانواده های چشم به راه دریغ ننموده و این رخداد را یک فاجعه ملی تلقی کند. حاکمیتی که در برابر وقوع چنین حوادثی اینگونه درمانده و ناتوان عمل نماید چگونه خواهد توانست در برابر حوادث بزرگتر قهری مانند زلزله و سیل و گسل و آتش سوزی های وسیع که هر لحظه با توجه به شرایط جغرافیایی، کشورمان را تهدید می کند ابراز وجود کرده و به تعهدات و وظایفش در قبال ملت ایران عمل نماید؟ شاید پس از بیش از چهار دهه بحران و تلاطم دیگر وقت آن رسیده که در ساختار قدرت و مدیریت کشورمان باز نگری به عمل آید و اداره کشور به دست حاکمیتی متخصص و دلسوز ملت و پاک دست و برخاسته از رای مردم سپرده شود حاکمیتی که نخبه پرورش دهد، تخصص را نهادینه کند و به نظرات تخصصی بها دهد آن حاکمیتی است که علاج واقعه قبل از وقوع را سرلوحه کار  قرار می دهد و به ملت خود ثابت می کند که اولویت اول و آخرش ملت و آینده ملت است.زمان آن فرارسیده که  فراری دادن نخبگان و مغزهای متفکر،متوقف شده و وجود آنان به منزله ثروت ملی و پیش نیاز توسعه پایدار ضرورتی قطعی دانسته شود.

تهران-ششم خردادماه 1401 خورشیدی

                                                                                                            هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه سازمان مهندسان جبهه‌ ملی ایران پیرامون حادثه فروریزش ساختمان متروپل در آبادان

 

مردم سرافراز ایران،
همانگونه که اطلاع دارید در اثر فروریزش ساختمان مجتمع متروپل شهر آبادان چندین نفر از شهروندان عزیز آبادانی جان خود را از دست داده و چندی دیگر نیز دچار جراحات و صدمات جانی و مادی گردیده‌اند. می‌دانیم که از دلایل این دست حوادث ناگوار، که قلب فرزندان ایران و هر انسان آزاده و آزادی خواه را به درد می‌آورد، عدم نظارت اصولی و مرحله‌ای از سوی مراجع صدور پروانه ساختمانی بر ساخت و سازها و گردش کارهای غیرمسئولانه، غیر علمی ، غیر شفاف دستگاههای مرتبط با امر مهندسی ساختمان در مراحل مختلف مطالعات، طراحی، نظارت و اجراست.

بی کفایتی عده‌ای از مسئولان نالایق، ضعف دانش مهندسی و غصب عناوین حرفه‌ای و مدیریتی از سوی کارگزاران دست نشانده و اغلب مجیزگوی قدرت حاکم در سازمان‌های متولی بخش مهندسی و کنترل ساختمان ، از جمله شهرداری‌ها، بنیاد مسکن و وزارت راه و شهرسازی است که در سالیان گذشته موجب بروز تصمیمات، مصوبات و اشتباهات بزرگی شده که نتایج آن بر همگان پیداست.

در نظر نداشتن هویت ملی و معماری بوم گرایانه ایران، بی توجهی به اقلیم، کوچک شماردن مقام علم، عدم رعایت قوانین و منشورهای جهانی شهرسازی، نگاه مالی و کاسب‌کارانه به حوزه معماری و شهر، تقلیل عامدانه علم مهندسی سازه به چند امضای معمول و بی‌نظارت ، بی‌توجهی به نقطه‌نظرات صاحبان قلم و اندیشه، رشوه‌دهی و اعمال نفوذ برای دور زدن های به ظاهر قانونی و یا خم کردن قوانین و مقررات ملی ساختمان، تغییر کاربری باغات و مزارع کشاورزی، زمین‌خواری، جنگل‌خواری، کوه‌خواری، رودخانه‌خواری و فروش آسمان شهر، همچنین تقدم دادن سواره بر پیادگان شهری، هرج و مرج بصری در سیمای شهری و روستایی و محله‌ای بسیار گردیده است که این‌ها فقط معدودی از هزاران دلیل این فجایع در بعد شهری و کشوری است.

پیداست که امروز مراجع متولی صنعت ساختمان و شهرسازی تبدیل به بازیچه‌ای برای قمارگری‌های سودگرایانه بخشی از سرمایه داری حاکمان و صاحبان قدرت شده‌اند. این سازمان‌های زهوار دررفته با هزار پیچ و تاب مبادرت به نادیده گرفتن قوانین و مقررات ملی ساختمان میکنند تا بتوانند اندک رشوه‌های قانونی خود را تحت عناوین مختلفی از سازندگان ساختمان طلب کنند، و خود به دستگاه شبانه روزی تخریب و نابسامانی شهری تبدیل شده‌اند.

البته که بسیارند، کارکنان شریف، مهندسین، سرمایه‌گزاران و سازندگان وطن پرست که در حرفه انصاف و اخلاق حرفه‌ای را در نظر دارند، اما تحت ستم سیستماتیک جاری، نه سودای سود چندان دارند و رنج و دشواری و سرشکستگی روحی و روانی را به مهر مردم خریده‌اند.
در سالیان گذشته شاهد بودیم که مهندسین شریف این مرز و بوم، پیش از وقوع حوادث، طی گزارشات مستند، خطر ساخت و ساز غیر ایمن پروژه‌ها را گوشزد کرده و رسالت فنی و ملی خود را تمام کرده بودند، اما مدیران نالایق و سازندگان غیر حرفه‌ای و اغلب دست نشانده با بی توجهی تام و تمام به این نکات، موجب خدشه‌دار شدن آبروی حرفه‌ای مهندسان می‌شوند.

سازمان مهندسان جبهه ملی ایران ضمن بیان تسلیت و دل آرامی به خانواده‌های داغدار و مصدومین حادثه فروریزش ساختمان موسوم به متروپل شهر آبادان، بی‌کفایتی دستگاه حاکمه و سازمانهای غیر مسئول را محکوم می‌کند و به یکایک مهندسان وظیفه‌شناس در گوشه گوشه ایران عزیزمان دست مریزاد می‌گوید. امیدواریم تا در یک سیستم سیاسی شفاف و پاسخگو، شاهد بازسازی، باز زنده‌سازی و توسعه پایدار شهرها و روستاهای میهن عزیزمان باشیم.

سازمان مهندسان جبهه ملی ایران
تهران — سوم خرداد ماه ۱۴۰۱ خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

روز «استقلال» و «آزادی» فرخنده باد

29 اردیبهشت1401 مصادف با یکصدوچهلمین سالروز تولد دکتر محمد مصدق،رهبر جبهه ملی ایران است. ازچند سال قبل پیروان آن بزرگ مرد،روز 29 اردیبهشت سالروز تولد مصدق را روز استقلال وآزادی نامیدند. در این ایام که فقدان آزادی درد بزرگ و اصلی جامعه ایران است و آتش استبداد و دیکتاتوری خرمن هستی ملت ایران را می سوزاند و در زمانی که استقلال وطن ما دستخوش تهاجم و تطاول قدرت های بیگانه است و قدرت های جهانی برای کشور ما تعیین تکلیف می کنند و دولت روسیه منافع ملی ما را به نفع خود مصادره می نماید ، یاد آوری و گرامیداشت روز استقلال و آزادی اهمیتی صد چندان پیدا کرده است .

مصدق در روز 29 اردیبهشت 1261 خورشیدی در تهران متولد شد.او از نوجوانی به عرصه فعالیت های اجتماعی و سیاسی گام نهاد. در سن 24 سالگی از آزادیخواهان و فعالان انقلاب مشروطیت بود به همین جهت او انتقال دهنده و پیام آور اهداف آزادیخواهانه و استقلال طلبانه و قانون گرایانه ی آن انقلاب به نسل های بعدی بود. او سال ها در سمت های مختلف مانند استانداری،وکالت،وزارت و سرانجام نخست وزیری به این مرز و بوم از جان و دل خدمت کرد.او در بیش از 70 سال زندگی سیاسی خود همواره تلاش کرد تا از استقلال کشور و آزادی های مردم ایران دفاع و صیانت نماید.او به درستی استقلال و آزادی را زیر بنای برقراری حاکمیت ملی و مردم سالاری می دانست . بدیهی است که حاکمیت ملی است که می تواند بنیان همه پیشرفت ها و توسعه های پایدار و سرمنشاء سعادت و رفاه ملت ایران باشد.فقدان استقلال به طور یقین با محو آزادی و برقراری استبداد و دیکتاتوری همراه است .روشن است که به دنبال استبداد،فساد وعقب ماندگی و به هدر رفتن منافع ملی و فقر و فلاکت ملت از راه خواهند رسید.

از مصدق جز راستی و صداقت و تقوای سیاسی دیده نشد.او هرگز به مردم دروغ نگفت و وعده ی نادرست نداد.او درستکار و پاک دست بود و هرگز اجازه نداد تا در حوزه مدیریتش نا پاکی و خیانت نسبت به اموال مردم از هیچ فردی سر بزند.او به علم وتخصص به شدت معتقد بود و همواره همکاران خود را در هر زمینه از دانشمندان و متخصصین آن عرصه انتخاب می کرد.او به عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت و حمایت از اقشار فرو دست جامعه عمیقا باور داشت و سازمان تامین اجتماعی را در راستای همین اهداف بنیان گذاشت. مصدق در حالیکه خواهان روابط دوستانه توام با احترام متقابل با تمام قدرت ها و همه جامعه جهانی بود،درعین حال زیر سلطه هیچ قدرتی قرار نگرفت و حاضر به باج دهی به هیچ قدرت و ابر قدرتی نگردید و هرگز حاضر نشد برای ماندن در قدرت، منافع ملی ایران را پیش پای مطامع و منافع بیگانگان قربانی نماید. مصدق در مدت 28 ماه نخست وزیری خود چنان کارنامه درخشان از خدمات بنیادی به این مرز و بوم ارائه کرد که از انقلاب مشروطیت تا امروز از هیچ دولت مرد دیگری مشاهده نشده است.دکتر مصدق برای پیروانش تنها یک شخصیت سیاسی ملی و به تاریخ پیوسته نیست،بلکه مجموع افکار و گفتار و اعمال او در طول بیش از هفتاد سال زندگی سیاسی ،مکتب و الگویی را می سازد که عمل کردن به آن ضامن اعتلا و پیشرفت و عظمت وطن عزیزمان ایران خواهد بود و هم اکنون نقشه راه برای عبور از بحران های خطیر کنونی و ساختن آینده ایران می باشد

تهران – 29 اردیبهشت ماه 1401 خورشیدی

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها

یک سازمان ملل متحد مستقل و مقتدر نیاز امروز جامعه جهانی

سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره 215 مورخ 17 اردیبهشت ماه 1401

در اواسط قرن هفدهم میلادی ، اروپا در حال عبور تدریجی از قرون سیاه وسطی وخارج شدن از زیر سلطه کلیسا  و استبداد دینی و ورود به دوران رنسانس بود.در آن سال ها اروپا در آتش جنگ های ویرانگر بین کشورهای مختلف و تجاوزات ارضی که اغلب ریشه مذهبی داشت می سوخت.پس از سی سال جنگ و خون ریزی،سرانجام در سال 1648 پیمان وستفالی به این مناقشات نقطه پایان گذاشت.به موجب این پیمان قرار شد این کشور ها مرزها و حکومت های یکدیگر را به رسمیت بشناسند و به مرزهای هم تجاوز نکنند. به امور داخلی و عقاید دینی هم دخالت ننمایند.از همان زمان بود که بنیاد دولت ملت ها و موازین دموکراسی در این کشور ها شکل گرفت . قانون اساسی و پارلمان و احزاب و مطبوعات آزاد پدیدار شدند.همدوش با این توسعه سیاسی ، با اختراع ماشین بخار و به برکت پیشرفت در صنایع مختلف ، توسعه اقتصادی هم آغاز گردیده و جامعه بشری تحول و اعتلا را شروع نمود. شکی نیست که همان پیمان وستفالی دو ونیم قرن بعد در قرن بیستم پایه و زیربنایی برای تشکیل جامعه ملل و سپس تاسیس سازمان ملل متحد پس از وقوع دو جنگ جهانی شد. اما اکنون در قرن بیست ویکم و در دورانی که بشریت هر روز قله های تازه ای از علم و تکنولوژی و صنعت را درهم می نوردد ، متاسفانه ظهور توحش و بربریت را در نقاطی از کره خاک نظاره می کنیم که  برای نسل حاضر بشرجز خاطره ای پر از شرمساری و خجالت در مقابل آیندگان بر جای نخواهد گذاشت.

دخالت روسیه در حمایت از دیکتاتور ظالم و خون خواری چون بشار اسد،در سوریه و تهاجم به گرجستان در منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی ، اشغال کریمه و اکنون لشگرکشی برای اشغال اوکراین که هنوز هم سرانجام آن مشخص نیست ، تحویل دادن برنامه ریزی شده کشور مظلوم افغانستان به واپسگرایان عقب مانده ای چون طالبان توسط آمریکا ، نمونه های بارزی از رفتارهای غیر انسانی و گریز از قوانین بین المللی و منشور ملل متحد در این دوران است. ویرانی ها و خون ریزی ها و جنایاتی که در حمله روسیه به خاک اوکراین در مقابل دید جهانیان قرار گرفت و می گیرد. عمل کرد قرون وسطائی طالبان در افغانستان ، درست شبیه همان فجایعی است که در قرن هفدهم و قبل از آن در اروپا و سایر نقاط جهان روی می داد.گویی که مسیر تاریخ بشریت به چند قرن پیش پرتاب شده است .

تمایلات به توسعه ارضی و حفظ موقعیت های راهبردی موجب این تحرکات سخیف می باشد . واضح است که اگر امروز قرار باشد ادعا های ارضی مربوط به زمان های گذشته بین کشور های مجاور موجب جنگ و مناقشه  گردد، درهیچ کجای عالم اثری از صلح و همزیستی بین انسان ها باقی نخواهد ماند. جنگ و ظلمت و توحش تمام دنیا را  فرا می گیرد و چه بسا بالا گرفتن چنین درگیری هایی با یک جرقه می تواند به برخوردهای فراگیر و جنگ اتمی و نابودی کره زمین منتهی گردد.این تهاجمات وحشیانه از یک طرف و معضلات محیط زیستی جهانی که حیات روی کره زمین را به مخاطره انداخته از طرف دیگر و پاندمی های خطرناک و گرفتاری های تهدید کننده  جان انسان ها ، همگی به یقین ایجاب می کنند که در این کره خاکی کوچک که دهکده جهانی خوانده می شود یک مدیریت مقتدر و عادلانه با کارآیی ملموس و جدی بوجود آید.براستی در جهان قرن بیست ویکم با موقعیت علمی و تکنولوژیک تصور نشدنی که بشریت بدان  دست یافته چگونه  باید جامعه جهانی نسبت به ظلم و ستمی که برخی حکومت های دیکتاتور و تحمیلی و غیر قانونی در مورد شهروندان خود اعمال می کنند بی تفاوت باشد ؟ و چرا اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان یک سند افتخار در تاریخ بشریت باید مورد بی توجهی قرار گیرد و راهکار و الزامی واقعی برای اجرای آن در همه جوامع وجود نداشته باشد؟.

ظاهرا سازمان ملل متحد با میثاق ها و منشور خود باید عهده دار حل و فصل معضلات جهانی و صیانت از محیط زیست کره زمین و رفع اختلافات و تنش های بین کشور ها باشد ولی شاهدیم که این سازمان در اثر اعمال نفوذ کشورهای قدرتمندی  که به فکر منافع کوتاه مدت وحفظ قدرت خود هستند و ایده ای برای سعادت و خوشبختی فرزندان و نوع بشر ندارند و اشکالاتی که در ساختار این سازمان وجود دارد از انجام این اثرگذاری ها عاجز است و از عهده ایفای این نقش ها بر نمی آید.. اینجاست که مصلحان، در سراسر گیتی و همه کسانی که به کرامت انسانی و برقراری صلح و رفاه وسعادت و برقراری عدالت در جوامع بشری می اندیشند ، به این جمع بندی می رسند که اصلاح ساختار سازمان ملل متحد و توان بخشی به آن برای حل کردن مسائل جهان یک ضرورت تاریخی ویک نیاز اساسی برای دنیای امروز است .هر روز تاخیر در این امر به زیان بشریت و موجودیت آن خواهد بود. اگر این اقدام صورت نگیرد، هیچ تضمینی برای حفظ صلح جهانی و آینده بشریت نمیتواند وجود داشته باشد.

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

نقض حقوق بشر در دانشگاه‌ها را محکوم می‌کنیم

جنبش دانشجویی ایران از آغاز تاکنون فراز و نشیب‌های بسیاری را طی کرده است و همواره نقش خود را نسبت به جامعه ادا نموده و چه بسیار خوشنامان و گمنامانی که با نیت اعتلای میهن و سعادت مردم در این عرصه هزینه داده‌اند. هم اکنون حضور عده زیادی از دانشجویان در داخل زندان ها شاهد این مدعاست .فعالان این عرصه همیشه ی تاریخ در بزنگاه‌ها حاضر بوده و از سنگر دانشگاه صدای ملت را فریاد زده و با مشت برافراشته در مقابل جباران قدرتمدار ایستاده‌اند.امروز پس از گذر از فاجعه پاندمی جهانی کرونا و عبور از مشکلات عدیده آموزش مجازی، دانشگاه در حالی پذیرای حضوری دانشجویان شده که  گویی دانشجویان چون گروگان و زندانی به بازداشتگاه قدم می‌گذارند، فضای اختناق و استبداد سیستماتیک در محیط آکادمیک طوری شدت یافته که یادآور ظهور مجدد انقلاب فرهنگی و آغاز یک مدیریت طالبانی در فضای آموزش عالی کشور است. اگر تاکنون بسیاری از دانشجویان با قهر و انزوای خودخواسته و یا انفعال و کناره‌گیری از نقش اجتماعی و سیاسی دانشجویی خود موضع مخالفت با نظام حاکم را نشان می‌دادند، با دخالت آشکار و فعالیت شدید قوای حراست و اطلاعاتی در داخل دانشگاه و تجاوز و تعرض به حریم شخصی دانشجویان و وضع قوانین نانوشته جنسیتی این انفعال و عدم پیوند تبدیل به تضاد و تقابل کامل می‌گردد و دانشجویان را ناچار به اعتراض آشکار می‌کند. بنا بر گواه تاریخ، ایجاد چنین فضای استبدادی و خفقان‌آور در دانشگاه و بستر جامعه هرگز در جهت بستر فرهنگی و تاریخی مردم ایران نبوده و بیش‌تر موجبات نارضایتی عمومی را فراهم می‌آورد.

سازمان دانشجویان و دانش‌آموختگان جبهه ملی ایران ضمن حمایت قاطعانه از اعتراضات دانشجویی در دانشگاه‌های کشور، چون دانشگاه‌های امیرکبیر، علم و صنعت ایران، دانشگاه علوم پزشکی تبریز و… از دانشجویان کشور برای برقراری و استقرار تشکلات و سازمان‌های دانشجویی مستقل تا محقق شدن کامل مطالبات و بهبود شرایط موجود حمایت کرده و جانبداری خود را از مفاد قطعنامه اعتراضی دانشجویان که توسط دانشجویان دانشگاه علم و صنعت قرائت شد به طور کامل اعلام می‌نماید.

از سوی دیگر سخن این سازمان با  نظام حاکم و مدیریت  آموزش عالی و متولیان دانشگاه های کشور این است: هدف از وضع چنین قوانین نانوشته و ایجاد فضای امنیتی در دانشگاه، آن هم در شرایطی که مهاجرت تحصیلی تبدیل به آرزو و هدف آحاد دانشجویان و اکثریت جوانان شده است، چیست؟ آیا وقت آن نرسیده که حداقل در شرایطی که گسست بین صنعت و دانشگاه در شرایط بغرنجی به سر می‌برد، بازار کار برای فارغ التحصیلان دانشگاه ناامیدکننده بوده و نظام وظیفه اجباری پس از دانشگاه همچون پتک سرکوب استبداد بر سر بسیاری قرار گرفته است، محیط دانشگاه از بابت فعالیت جنبی فرهنگی و فکری و ورزشی محیط آرام و مناسبی باشد؟ مسئولین امر باید پاسخگو باشند که چرا دانشجویان به صورت مستقل و آزاد باید از انجام امور اجرایی و مدیریتی دانشگاه محروم بوده و نظارت دانشجویی بر دانشگاه وجود نداشته باشد؟ نهادهای ذیربط باید پاسخ دهند که چرا دانشجویان نسبت به وضع سیاست‌های مداوم پولی سازی آموزشی و قوانین سفت و سخت و غیر قابل انعطاف آموزشی و رفاهی که روز به روز تغییر می‍‌کنند حق هیچگونه اظهار نظری ندارند؟

سازمان دانشجویان و دانش‌آموختگان جبهه ملی ایران به عنوان یکی از پرچمداران و پیشکسوتان فعالیت دانشجویی ایران در دوران پیش و پس از انقلاب هشدار می‌دهد برای دانشجویان امروز کشور، که نه اکنون چیزی برای از دست دادن دارند و نه در آینده بدین گونه که کشور اداره می شود،چیزی برای از دست دادن خواهند داشت، حق زیست و عدم دخالت و تعرض در حریم شخصی و حق برخورداری از تشکلات دانشجویی از حق های بنیادین  این قشر محسوب می‌گردد و ادامه سیاست و روند موجود جز لکه‌ای سیاه در کارنامه صاحبان امر نخواهد بود.

پاینده باد ایران ، بر قرار باد حاکمیت مردم سالاری ملی

سازمان دانشجویان و دانش‌آموختگان جبهه ملی ایران

 یازدهم اردیبهشت ماه 1401 خورشیدی

 

 

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

پیام تسلیت جبهه ملی ایران به مناسبت درگذشت دکتر محمد علی اسلامی ندوشن

از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

با اندوه و تاسف بی کران،درگذشت دانشمند فرهیخته، آقای دکتر محمد علی اسلامی ندوشن را به جامعه ادیبان،شعرا و نویسندگان وطن خواه این مرز و بوم و همچنین به خانواده ارجمند ایشان تسلیت می گوییم.

دکتر محمد علی اسلامی ندوشن عمری برای اعتلای زبان و ادبیات فارسی قلم زد وبرای حفظ و توسعه فرهنگ و تمدن ایران کوشش نمود.تلاش های میهن دوستانه  این مرد بزرگ  هیچ گاه از خاطر ملت ایران زدوده نخواهد شد.یاد و نامش جاویدان باد.

تهران دهم اردیبهشت ماه 1401 خورشیدی

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران