در ساعاتی پیش، وقوع انفجار در معدن ذغال سنگ طبس، جان بیش از پنجاه تن از کارگران شرافتمند ایران را گرفت.
قشر شریف و زحمتکش کارگر که در شرایط بسیار دشوار اقتصادی، با بحران شدید معیشتی، گرانی و تورم روزافزون و نارساییهای بسیاری دست به گریبان است، اکنون قربانی ندانمکاری و مدیریت ناتوان کشور و بیتوجهی مسئولان نالایق و عدم رعایت استانداردهای شناخته شده و فقدان شرایط مناسب کار در معدن میشود.
این اولینبار نیست که کارگران عزیز ایران، به علت استفاده نشدن از تجهیزات لازم برای ایمن بودن محیط کار در معدن و بهطور کلی به علت سوءمدیریت کلان در کشور، جان خود را از دست میدهند و خانوادههای آنان بیسرپرست و بیپناه باقی میمانند.
جبهه ملی ایران این ضایعه جانگداز را به خانوادههای کارگران جانباخته و جامعه کارگری شریف و ملت بزرگ ایران تسلیت میگوید.
هیات رهبری – اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – اول مهرماه ۱۴۰۳
برچسب: جبهه ملی ایران
دوسال از جان باختن دختر 22 ساله ملت ایران، خانم مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد گذشت. با کشته شدن این دختر جوان،خیزش اعتراضی عظیمی در سراسر کشور نمودار شد که ماهها ادامه یافته و هنوز امواج آن فرو ننشسته است. طی این اعتراضات مردمی، صدها نفر کشته شده و صدها نفر مجروح گشته و برخی با شلیک شدن گلولههای ساچمهای به چشمانشان، بینایی خود را از دست داده و هزاران نفر بازداشت و به زندانها فرستاده شدند.
این حرکت اعتراضی مردم ایران، بدون شک، یکی از برجستهترین قیامهای ملت ایران در دوران معاصر است که جامعه جهانی را به نحو بیسابقه ای تحت تاثیر قرار داد. تمام این اعتراضات ملت ایران به ویژه بانوان و جوانان این سرزمین به این شکل آغاز شد که حکومت، یک دختر 22 ساله را به بهانه بیرون بودن چند تار مو از زیر روسری بازداشت کرد و به گونهای مظلومانه به قتل رساند. در پی این رویداد تلخ شعار اصلی معترضان که در جهان انعکاس یافت، فریاد « زن، زندگی، آزادی» بود. منظور از «زن» در این شعار سه کلمهای، حمایت از کرامت زن و حمایت از برابری زن و مرد بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر، دفاع از حق انتخاب پوشش متعارف برای زنان به عنوان یکی از اولیه ترین حقوق انسانی آنان است. در کلمه «زندگی» ، ملت ایران خواهان یک زندگی معمولی یعنی حق داشتن یک مسکن در این سرزمین پهناور، حق داشتن تامین اجتماعی، آموزش و درمان و شغل مناسب بود و آن را فریاد میکرد و از کلمه «آزادی» ملت، حق آزادی انتخاب، حق داشتن تشکل و تجمع و حق داشتن مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی آزاد را طلب میکرد.
این شعارها و این خواستهها در حقیقت همان اهداف همیشگی وطنخواهان و ملیون ایران بوده و هستند و از ده ها سال پیش به عنوان آرمان آزادیخواهان و میهن دوستان این مرز و بوم همیشه مطرح شدهاند. آزادی و استقلال که به طور قطع اولین گام جهت نیل به عدالت و رفاه اجتماعی هستند، همراه با جدایی دین از حکومت و حاکمیت ملی برخاسته از رای آزاد ملت ایران، احترام به کرامت انسانی و برابری حقوق زن و مرد همواره از اهداف اصلی ملیون ایران بودهاند.
خیزشی که با کشته شدن مهسا امینی در جامعه ایران به وقوع پیوست، در حقیقت انفجار مطالبات و اعتراضات انباشته شده ملت ایران بود که به طور ناگهانی با آن حرکت جنایت کارانه عوامل حکومت آشکار گردید.
مکنونات قلبی ملت ایران، اعتراض به سیاستهای خارجی غلط و دور از منافع ملی، اعتراض به بحران اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی، از بین رفتن تولید داخلی، فسادهای با ارقام نجومی وابستگان به مراکز قدرت و به هدر دادن منابع ملی کشور در پی اهداف ایدئولوژیک و دخالتهای نا بجا در کشورهای منطقه است. بحرانی که موجب تورم و گرانی لجام گسیخته، فقر و بیکاری گسترده و تنگنای معیشتی وحشتناک این ملت گردیده است.
سیاستهای داخلی سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی، بستن فضای سیاسی جامعه، نادیده گرفتن آزادیهای اساسی و اولیه ملت ایران مانند آزادی احزاب و تشکلهای مدنی، آزادی تظاهرات و تجمعات، آزادی مطبوعات و رسانههای عمومی، آزادی انتخابات که سرمنشاء استقرار حاکمیت ملی است، همواره مورد اعتراض شدید ملت ایران بوده و می باشد.
جبهه ملی ایران در دومین سالگرد در گذشت خانم مهسا امینی، یاد و نام او و سایر جان باختگان در خیزشی که به نام او آغاز گردید را گرامی میدارد و به قدرتمداران حاکم هشدار میدهد که از مطالبات بر حق ملت ایران روی برنتابند و یقین بدانند که ملت بزرگ ایران سر انجام در تحقق آزادی و استقلال و استقرار حاکمیت ملی پیروز خواهد گردید.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران- ۲۵ شهریور ۱۴۰۳
به آگاهی عموم هممیهنان و دوستداران جبهه ملی ایران میرساند که يادمان شهدای قیام ملی ۳۰ تیر، علیرغم فشارهای امنیتی، با سخنرانی آقایان فرشاد، موسویان، دهدزی و بانو آذین موحد برگزار شد.
کمیته رسانه جبهه ملی ایران در بخشهای مختلف این يادمان را برای اعضا و دوستداران جبهه ملی ایران و رهروان راه مصدق بزرگ منتشر میکند.
دندانههای طوفان،
نطقهای دکتر کریم سنجابی از دوره هفدهم مجلس شورای ملی [ایران]
بهکوشش: احمد شعبانی، نشر نامک، چاپ اول ۱۴۰۳.
اکنون در آستانه سالگرد جاودانگی یکی از رادمردان و رَجُل ملّی و مصدق «دکتر کریم سنجابی»، کتابی درباره کنش ایشان در مجلس هفدهم شورای ملی ایران منتشر شده است. گرچه با توجه به نام بلند ایشان زیبنده بود در این سالیان، کتابهای بیشتری درباره جایگاه ایشان منتشر شود. اما امید است انتشار این اثر موجبات گسترش آثار و خدمات او را در پهنه و فرهنگ و سیاست، فراهم آورد.
عمر مجلس هفدهم شورای ملی ایران به یکسال سرانجام نیافت. اما وجود شش سخنرانی از دکتر سنجابی در این مجلس / کتاب، ضمن بیان نظرات راستینِ ملّی او، روایتگر تندباد حوادث آن روزگار، تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. کتاب نه بیانگر زندگی سیاسی، علمی و فرهنگی دکتر سنجابی که برشی حیاتی از زندگی سیاسی اوست.
کتاب با مقدمه بلندی از احمد شعبانی آغاز میشود که کوشش کرده کنش دکتر سنجابی را از بدو پیدایی دولت ملّی دکتر مصدق بیان کند. او چند ماه وزیر فرهنگ میشود. اما نفوذ جریانهای وابسته در مجلس شورای ملی، موجب میشود که دکتر مصدق وفادارترین نیروهای خود را در سنگر مجلس شورای ملی نگاه دارد، تا هم صیانت مجلس شورای ملی حفظ شود و هم مجلس پایگاهی برای تداوم آرمانها و برنامههای دولت ملی شود. از این رو دکتر سنجابی در دوره هفدهم مجلس هفدهم شورای ملّی ایران به عنوان نماینده حوزه کرمانشاه برگزیده شد.
نویسنده در مقدمه کتاب از همان ابتدای برپایی مجلس، شرایط دشوار حاکم بر مجلس هفدهم یاد میکند که چه فضای تنشآفرین و بحرانسازی را جریان نزدیک به دربار و … بر علیه ملّیون ایجاد کردند. در همان ابتدای مجلسِ، دکتر مصدق از دکتر سنجابی درخواست که او را با تیم همراه، در دادگاه لاهه یاری کند. با پیشنهاد پرفسور رولن (مشاور تیم همراه دکتر مصدق)، دکتر سنجابی به عنوان قاضی دیوان لاهه برگزیده میشود. دکتر سنجابی مجبور میشود «در تمامی روزهایی که دادگاه دیوان لاهه از ۱۹ خرداد ۱۳۳۱ مطابق ۹ ژوئن ۱۹۵۲ تشکیل جلسه داده بود تا به حقوق مسئله ایران برای موضوع نفت رسیدگی نماید تا جلسات دادگاه که در دوم تیرماه ۱۳۳۱ و بالاخره اظهارنظر و شور قضاوت و رأی دادگاه که در دوم تیرماه ۱۳۳۱ و بالاخره اظهار نظر و شور قضاوت و رأی دادگاه در روز سیام تیرماه، دکتر سنجابی در لاهه اقامت داشت. دور از حوادث مجلس شورای مجلس شورا و قضایای بهتآوری ۳۰ تیر در سال ۱۳۳۱ بود.» (ص ۱۵)
در مقدمه نویسنده کوشش کرده رویدادهای متناسب با مجلس شورای ملی ایران را در آن یکسال مرور کند و نقش دکتر سنجابی را در این بزنگاه مورد بررسی قرار دهد. از سوی دیگر نظرات دکتر سنجابی در برهههایی مانند طرح رفراندوم مجلس هفدهم شورای ملی ایران را بیان دارد.
بیشتر مطالب مقدمهنویس در بسیاری از منابع از جمله کتاب مصاحبه ایشان با ضیاء صدقی از طرف تاریخ شفاهی هاروارد آمده است.
اما در کتاب کوشش کرده که شش نطق دکتر سنجابی در مدت یکسال و اندی در مجلس هفدهم شورای ملی ایران از اردیبهشت ۱۳۳۱ تا اریبهشت ۱۳۳۲، درج کند که به کتاب مرجعیت علمی بخشیده است.
دکتر کریم سنجابی در نخستین نطق خود در ۱۹اَمرداد ۱۳۳۱ در مجلس هفدهم درباره جریان محاکمه و رأی دیوان دادگستری بیناللملی لاهه در مورد دعوای دولت انگلستان، گزارشی از دادگاه لاهه و پیروزی ایران در این دادگاه بیان میکند که سند مهمی در این زمینه محسوب میشود.
او در نطق بلند خود در جایی به اهمیت موازنه منفی، استقلال ملی و حاکمیت ملی اشاره مهمی میکند و میگوید: «آقایان! بنده میخواهم عرض کنم امروزه دنیا بیش از آن چیزی که شایدخود ما واقف هستیم به اهمیت جنبش ملت ایران متوجه است. امروزه دنیا ملتهای آزاددنیا مردم آزاد دنیا که خوشبختانه درهمه کشورها هستند ملت ایران را به حق پیشرو یک نهضتی در خاورمیانه میدانند. ملتهای خاورمیانه امروزه چشم به این ملت دوختهاند و اگرشکستی بر اساس نهضت ملت ایران وارد شود، نه تنها ما بردی را که در این چند سال نصیبمان شده از دست میدهیم و به یک عواقب بدی دچار میشویم بلکه دنیابه عقب خواهد رفت دنیا دچاریاس و نا امیدی خواهد شد از آن جهت است که هرچه مردم آزاد و آزادمنش دردنیا وجود داردبه نظر احترام و تقدیس به جنبش این ملت محرم وبیچاره نگاه میکنند و خواهان پیشرفتش هستند. ما استدعاداریم ملت ایران توقع دارد که نمایندگان محترم مجلس به آن اهمیتی که دنیابرای ایران قائل هستند توجه داشته باشند و این راهی که ملت ایران پیش گرفته بایدبه نهایت برساند. مخصوصا از این موفقیت بزرگی که از لحاظ بینالمللی نصیب ما شد، ازاین موفقبت بزرگی که از لحاظ بینالمللی نصیب ما شده بایداستفاده کنیم وهرچه زودتر اصلاحاتی که ملت ایران انتظارش را دارد آن اصلاحات را انجام بدهیم وبا استفاده از منابع اولیه خودمان هم بپردازیم امروز واقعا این جنبش ملت ایران محدودبه یک طبقه معینی وسطح یک افراد ممتازه مخصوصی نیست وریشه این نهضت تا عمق کوچکترین دهات و کوهستانهای ایران رفته و زارع ودهاتی ایران امروزه منتظریک اصلاحات اگر این فرصت را در آن موقعیت مجلس شورای ملی ودیوان از دست بدهند دیگر یک طبقه معین و محدودی و یک افراد ممتازه محدودی مایوس نمیشوند و روگردان نمیشوند بلکه طبقات عظیم ملت ایران که انتظار دارند مایوس میشوند و از دست جنبش ملی ایران ممکن است خارج بشوند و یک مخاطرات عظیم و غیرقابل علاجی برای دولت و ملت ایران ایجادمیکند. بنابراین آن انتظاراتی که ملت ایران دارد امروزه و هم شماها در قلب خودتان به آن واقف هستید باید آن اصلاحات را در اسرع اوقات انجام بدهید که ملت ایران امیدوار بشود که با دست خودش آن اصلاحات اساسی که بایستی بشود خواهد شد و ملت ایران میتواند بحول خدا و اعتماد بخودش و بفکرخودش و بهدست خودش اصلاحاتی که لازم باشد انجام بدهد. ما امروزه در دنیا مدعی یک اصلاحاتی هستیم و میگوییم که لازم نیست که یک ملت متکی بفلان سیاست یا فلان سیاست دیگر باشد که بتواند خودش را از گرداب ممالک نجات بدهد خودش باید بتواند و متکی بخودش باشد و به استقلال و بهفکر خودش انجام بدهد به هیچ دستگاه خارجی نمیخواهیم اتکاء داشته باشیم جز به ملیت و به استقلال خودمان و باید مجلس شورای ملی و پیشروان ملت ایران نشان بدهند که واقعا قابلیت اجرای این ادعا را دارندو میتوانند اصلاحاتی را که دنیا مراقب آن است وملت ایران انتظارش را دارد خودش انجام بدهدبنده راجع به این موضوع عرایضی که لازم دانستم بعرض نمایندگان محترم رساندم واین کتاب را هم که ملاحظه فرمودید این متن حکمی است که دیوان بینالمللی صادر کرده است که در ابتدایش حکم است و بعد نظریات شخصی ایست که قاضیهایی که دراقلیت بودند و رای مخالف داشتند بر طبق اساسنامه دیوان استفاده کردند و نظریات خودشان را ابراز داشتند» (ص ۵۲)
دکتر روز اول اَبان ۱۳۳۱در مجلس شورای ملی درباره تفسیر اصل ۴۸ قانون اساسی طرح سه فرویتی اصل ۵ قانون اساسی درباره طرح تشکیل مجلس سنا، گفتار بلندی دارد. از حیث دفاع حقوقی از مشروطه و نقد اختیارات شاه نکاتب ارزنده دارد.
مثلا مجلس سنا را نافی اصل مشروطه و محدوده اختیارات شاه در ممالک مشروطهخواه میداند:
آقایان محترم میدانند که اصل مصونیت شاه و مسئولیت وزرا مثل سدی است برای جلوگیری از سیل مثل یک سیلگیری است که با مسئولین وزرا مقام سلطنت مصون از هرنوع تعرض باشد. درکشورهایی که این اصل بخوبی رعایت شدهاست در آن کشورها اساس سلطنت محکمتر و مقام پادشاه محفوظتر مانده است. برعکس درممالکی در امپراطوریهای بزرگی که رعایت این اصل دموکراسی نشده است، به فاصله ده بیست سال میبینیم که این امپراطوریها بربادرفته است شما ببینید امپراطوری بزرگ روس امپراطوری بزرگ آلمان اطریش عثمانی غیره و غیره یکی بعد از دیگری آن امپراطوریهای بزرگ مقتدر رفتند و سلطنتهایی که در آن جاها رژیم سوسیالیست سالهای ممتداست حکومت میکند، بارژیم سوسیالیست سلطنتها به مراتب محفوظترمیماند مثل مملکت سوئد، نروژ، دانمارک و هلند و غیره زیرا اینجاها دموکراسی بمعنای حقیقی و واقعی اجرا میشدواین اصل مسئولیت وزیر و مصونیت شاه کاملا محفوظ بود. ما نه از لحاظ سیاسی نه از لحاظ اقتصادی از این امر استفادهایی نکردیم. ولی از لحاظ داخلی و ملی کدورت و رنجشی دردل ملت ایران پیداشد… (ص ۵۹) در ادامه که سخنانش با اعتراض چند نماینده روبرو میشود، میگوید: « مجلس سنا بههیچوجه در فکر مشروطهطلبان نبود در هیچیک از بیانات و اعلامیهها و اظهارات و نطقهایی که درآنزمان از طرف از اظهارات که از طرف پیشوایان بزرگ دینی و سیاسی زمان از طرف سیدین سندین طباطبایی و بهبهانی و سایر پیشوایان شدهاست بهیچوجه اشارهای به مجلس سنا نبودهاست فرمان ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۲۴ که مورخ ۵ ماه قبل از قانون اساسی است راجع به مجلس شورای ملی است قانون اساسی ذیعقده ۱۳۲۴ اساسا مربوط به مجلس شورای ملی عنوان اول و فصل اول و اصل اول آن راجع به مجلس شورای ملی است تمام اختیارات و امتیازات قانونگذاری به نام مجلس شواری ملی و اختصاص به مجلس شورای ملی ذکرشده، بنابراین فکرمجلس سنا برای تکمیل اساس مشروطیت و تکمیل کار مجلس شورای ملی نبوده، بلکه چیزی است که درمقابل مجلس برعلیه مجلس برای محدود کردن مجلس و درموقع لزوم برای انحلال مجلس بوجودآمدهاست . قابل توجه آقایان باشد که دراصل چهل و هشتم قانون اساسی که درآنجا راجع به انحلال مجلس شورای ملی ذکری شده است در فصل مربوط به مجلس سناست و نشان میدهد که مجلس سنا فقط برای این بوجود آمده است بنابراین یکچنین دستگاه مخرب مشروطه و مخالف با آزادی نمیتوانسته در فکر آزادیخواهان و مشروطهطلبان آنزمان باشد بلکه چیزیست که به آنها در مقابل پیروزی مشروطهطلبان تحمیل شده این فکر درباریان وقت فکر اشراف و آراء شاهزادگان وقت بودهاست و اساسی است که فکر و نیت آن برای مخالف و ضدیت با دمکراسی به وجود آمده است موسسان مشروطه ایران واضعین قانون اساسی البته مجلس سنا را در نظرداشتند و در قانون اساسی ذکرشده است ولی با نیت و با فکر و با تدبیری که مجلس سنا هیچوقت تشکیل نشود..» (ص ۶۳)
در نطق سوم دکتر سنجابی در پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۳۱ راجع به نهضتهای ضد استعماری سخن میگوید که بیشتر به شرایط آن روز مشرقزمین بر میگردد البته به پایگیری جنبش عدم تعهد در کشورهای منطقه اشاره میکند.
نطق چهارم روز یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۳۱ درباره نهضت ملی ایران و جنبههای سیاست خارجی دولت پادشاهی ایران سخن کوتاه را بیان میکند.
ایل سنجاب یکی از اقوام مهم کرمنشاه محسوب میشود و دکتر سنجابی یکی از فرزندان آن دیار بود. به همین خاطر در نطقی در مجلس درباره وضعیت و خواستههای ایل سنجابی در روز پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۳۱ در مجلس نطقی نسبتاً بلند دارد. در این نطق به نامنی و بحران در مناطق سنجاب دارد که منجر به کشته شدن شهروندان آنجا شده است. این نشان میدهد در اوج مبارزات نهضت ملی ایران دکتر سنجابی به امور انسانی ایالات و منطقهای که وی نماینده آن شده است، حساسیت دارد.
آخرین نطق او واپسین جلسات رسمی مجلس هفدهم شورای ملی ایران در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۳۲ است. این نطق بسیار تنشآفرین و حساسیتزا بوده تا جایی که حین سخنرانی، نطق ایشان را قطع میکنند. این نطق نهضت ملی ایران و قتل ریاست شهربانی کل کشور نام دارد که درباره دسیسه شهادت / قتل تیمسار محمود افشار طوس است. دکتر سنجابی از دسایس و بحرانهای داخلی و خارجی مخالفان و دوستان نارفیق سخن میگوید. بیشتر بحرانهای بر علیه دولت مصدق را فهرستوار معرفی میکند. اما دسیسه قتل افشارطوس سرفصل دسایس بر علیه دولت ملی میداند. مظفر بقایی که در مجلس نشسته بود، مورد نقد کوتاه قرار میدهد که او در این قتل نقش داشته، سپس در ادامه میگوید:
[دکتر بقایی!] زیرا از روز اول متاسفانه شما در این قضیه سهیم و آلوده بودهاید… بهرحال عرض میکنم آقای دکتر بقایی ادعای شما راجع به شکنجه ثابت نیست. ولی قتل افشار طوس ثابت و مسلم است. برفرض اینکه وارد آوردن شکنجه و آزار ثابت باشد البته جرم است ولی جرمی است به مراتب کوچکتراز قتل نفس که مرتکب شدهاند. کسی که مدعی است برای راستی و آزادی قیام کرده، آیا وجدانا خود را مجازمیداند که برای یک جرم ثابت نشده کوچک از جانیان دفاع کرده یک جنایت عظیم آدم کشی را پامال نماید؟ شما اگرراستگوهستیداول باید ثابت نمایید که این اشخاص عامل ربودن و کشتن مرحوم افشارطوس نبوده اند (دکتر بقایی – بمن چه که ثابت کنم) و آنوقت بیان و ادعای شما که به متهمین بیگناه آزار و شکنجه وارد کردهاند موثر و قابل توجه خواهدبود (دکتر بقایی – بنابراین شکنجه جرم کوچکی است) نمیگویم آقای دکتر بقایی کوچک است قانون مجازات عمومی هم مجازات شکنجه را تعیین کرده و هم مجازات قتل نفس را تعیین کرده (صحیح است) البته جرم شکنجه در مقابل قتل نفس کوچک است اکنون این ادعای شما شبیه حرف جیببری است که جیب شخصی را زده باشد و شکایت نماید موقعی که دست در جیب آن شخص کردهاست او را پیچانیده و صدمه باو وارد آوردهاست شما اگر برای آزادی قیام کردهاید یک نکته مسلم و محقق در جلوی شماست و آن این است که جمعی توطئه برای اخلال نظم و امنیت اجتماعی چیده شبانه رئیس کل شهربانی را ربوده و بعد آنرا با فجیع ترین صورتی بقتل رسانیدهاند. کدام آزادی و آزادیخواهی اجازه میدهد که بخواهند این جنایت عظیم را کوچک نشان بدهند و مرتکبین آنرا با هو و جنجال از مجازات نجات بدهند همه نامه سرگشاده شما را به آقای دکتر مصدق خوانده و مضمون آنرا بخاطردارند که در موردت وقیف حسین خطیبی و کسانش که فرمودهاند… [جلسه به تنش کشیده میشود و اجازه ادامه سخنان دکتر سنجابی داده نمیشود. فقط در یک جمله میگوید:
«اگر بین شما وایشان [حسین خطیبی] یکی شرمنده و خجل و سرافکنده و شرمسار باشد و باید عذرخواهی بکند آن یکنفر شما نخواهیدبود و همچنین مقاله دیگرشما را عبدالحسین تو وجدان داری شما از مادر و خواهر خطیبی که آلوده به این جنایت هستند خجالت میکشید، ولی معلوم نیست چرا از خواهر و مادر و همسر افشارطوس خجالت نمیکشید. شما درباره شکنجه و آزاری که مدعی هستید به قاتلین و مجرمین وارد آوردهاند فصاحت میدهید، ولی معلوم نیست چرا درباره شکنجه و آزاری که به افشارطوس وارد آوردهاند، هیچگونه رقت قلب پیدا نمیکنید آیا با آن طرزفجیعی که خواندهاید بیهوش کردن طناب پیچ نمودن….
نایب رئیس – زودترتمام کنید
دکتر سنجابی – و چاقوزدن و خفه کردن و نیمه جان در گودال کردن شکنجه و آزار نیست آخر توجه بفرمایید چطورشده آزارکردن و کشتن یک بیگناهی شما را متاثرنمیکند، ولی ادعای موهوم وارد کردن شکنجه به قاتلین و مجرمین آنهمه حس راستی و آزادیطلبی شما را تحریک کردهاست. شما [بقایی] باید بدانید تا باین نکته ها جواب ندهید حرف شما و مغلطه شما و فریاد شما در ملت ایران و بر هر شخصی که دارای وجدان سالم باشد موثرنخواهد بود.
در این بخش کتاب به پایان خود میرسد. در فصل پایانی شعبانی گردآورنده کتاب تصاویری از دکتر سنجابی را منتشر ساخته است.
هموطنان عزیز! ملت شرافتمند ایران!
«نظام جمهوری» یک سیستم حکومتی است که بر مبنای اصول دموکراسی و در شرایط وجود آزادیهای سیاسی مانند آزادی احزاب، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات، آزادی انتخابات و آزادی مردم برای گزینش کاندیدای مورد نظر خود، شکل میگیرد. در «نظام جمهوری»، افراد ملت یا مستقیم و یا به طور غیرمستقیم و از طریق پارلمان، فردی واجد تمام صلاحیتهای لازم را به عنوان رئیسجمهور انتخاب میکنند تا اداره امور کشور را برای دورهای معین در اختیار گرفته و در مقابل مردم و نمایندگان آنها پاسخگو باشد.
در ساختار حکومت جمهوری اسلامی، رئیسجمهور، فردی فاقد اختیار در سیاستهای کلان و مهم کشور بوده و به قول یکی از انتخابشدگان سابق، یک «تدارکاتچی» بیشتر نیست و حق اِعمال حاکمیت به نمایندگی از جانب ملت را ندارد. در این ساختار به کار بردن واژه «رئیسجمهور» بدون مُسمی بوده و انتخاب رئیسجمهور کلا بلا موضوع است.
صرفنظر از این که مخدوش بودن «اصل جمهوریت» در ساختار جمهوری اسلامی، کلا انتخاب رئیس جمهور را بیحاصل و بیمعنا مینماید، در همین ساختار پر از نقص و ابهام نیز نحوهی انتخاب یک «تدارکاتچی» به نام رئیسجمهور با هزار ترفند و اما و اگر همراه میباشد.
یعداز مرگ غیر منتظره رئیسجمهور و ابهامات فراوان مربوط به آن، حکومت، برنامه انتخابات ریاست جمهوری زود هنگام را برای انتخاب جانشین او شروع کرد. شورای نگهیان انتصابی از میان حدود هشتاد نفرکاندیدای ثبتنام کرده، شش نفر را مطابق سلیقه خود مشخص کرد که مردم می توانند به آنان رأی دهند. شش نفری که همگی از مهره های ناکارآمد و مردود شده حکومت و از مسببان بحرانهای عظیم موجود در کشور هستند. برخی از آنان در نزد افکار عمومی متهم به انواع فساد بوده و بعضی با داشتن نظریات قومگرایانه و افکاری که واگرایی اجتماعی را ترغیب و تشویق میکند، برای وحدت ملی و یکپارچگی کشور خطرناک هستند. عجبا که در بین آنان یک فرد پاکدست، وطندوست، آزادیخواه و مورد وثوق مردم نیست.
جمهوری اسلامی تظاهرات و اعتراضات مسالمتآمیز بانوان و جوانان این سرزمین را که از دو سال پیش با شعار زن، زندگی، آزادی به خیابان آمدند، به شدیدترین شکل ممکن سرکوب نمود، بهطوری که در جریان این خشونتها، صدها تن کشته و مجروح و هزاران نفر بازداشت شده و به زندان ها فرستاده شدند. اعدام برخی از بازداشتشدگان خانوادههای زیادی را داغدار نمود. و نارضایتی مردم را از حاکمیت جمهوری اسلامی به شدت افزایش داد. نتیجه این رفتارها و ناکارآمدیهای دولتها در چند دهه گذشته پس از انقلاب در انتخابات چند ماه پیش مجلس شورای اسلامی دیده شد که در آن مشارکت ناچیز حتی کمتر از ده در صد افراد واجد شرایط، بهخوبی بیاعتمادی کامل افراد بیدار جامعه ما وفاصله عمیق مردم کشورمان را با حاکمیت جمهوری اسلامی نشان داد. در شرایط فعلی مردم ما خواستار تحول و انتخاب راه نو برای تعیین سرنوشت خود و تغییر ساختار از راه آزادی کامل احزاب و مطبوعات و آزادی بیان واظهار عقیده میباشند .
جبهه ملّی ایران شرکت در انتخابات رئیس جمهوری را تایید سیاستهای غلط منتخبین حاکمیت در سالهای گذشته و ادامه وضع رقتبار اجتماعی فعلی و تداوم یافتن آن میداند. بنا بر این، اعضای جبهه ملی ایران در چنین نمایشی که نام انتخابات بر آن نهادهاند و به طور کلی از موازین انتخابات سالم و عادلانه به دور است شرکت نخواهند کرد و تحت هیچ شرایطی به انتخاب بین بد و بد تر تن نخواهند داد.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران-بیست و ششم خرداد ماه ۱۴۰۳
روز جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ از ساعت ۱۸ مراسم دیدار سال نو با حضور اعضای شورای مرکزی، هواداران، اعضای سازمانها و احزاب جبهه ملی ایران برگزار شد.
در این جلسه رهبران احزاب ملی، جوامع مدنی، شخصیتهای سیاسی و دوستداران جبهه ملی ایران حضور داشتند.
در این مراسم چند تن از اعضای جبهه ملی ایران سخنانی در زمینههای گوناگون بیان کرده و پیام حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لاییک ایران قرائت شد.
کمیته رسانه جبهه ملی ایران گزارش تصویری کامل مراسم دیدار سال نو جبهه ملی ایران ۱۴۰۳ را تقدیم اعضا و هواداران جبهه ملی ایران می کند.
روابط عمومی جبهه ملی ایران – کمیته رسانه
اردیبهشتماه ۱۴۰۳
سرود جبهه ملی و مقدمه مجری و سخنان جناب دکترمحسن فرشاد سخنگوی جبهه ملی ایران
سخنرانی دکتر شاهین سپنتا عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
سخنرانی جناب آقای آرمان امیری مسئول سازمان نویسندگان و هنرمندان جبهه ملی ایران
سخنرانی خانم دکتر آذین موحد عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و عضو حزب ایران
سخنرانی جناب آقای مهندس محمد اسدی عضو شورای مرکزی و حزب ایران
سخنرانی جناب آقای مهرگان وثوق عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
قرائت پیام حزب جمهوری خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران
سخنرانی دکترحسین موسویان رییس هیأت رهبری-اجرایی جبهه ملی ایران
روز جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ از ساعت ۱۸ مراسم دیدار سال نو با حضور اعضای شورای مرکزی، هواداران، اعضای سازمانها و احزاب جبهه ملی ایران برگزار شد.
در این جلسه رهبران احزاب ملی، جوامع مدنی، شخصیتهای سیاسی و دوستداران جبهه ملی ایران حضور داشتند.
در این مراسم چند تن از اعضای جبهه ملی ایران سخنانی در زمینههای گوناگون بیان کرده و پیام حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لاییک ایران قرائت شد.
کمیته رسانه جبهه ملی ایران سخنرانی دکتر موسویان رییس هیئت رهبری-اجرایی جبهه ملی ایران در مراسم دیدار سال نو جبهه ملی ایران ۱۴۰۳ را تقدیم اعضا و هواداران جبهه ملی ایران می کند.
روابط عمومی جبهه ملی ایران – کمیته رسانه
اردیبهشتماه ۱۴۰۳
عصر روز دوشنبه ۱۴ اسفند ماه ۱۴۰۲ به مناسبت پنجاه و هفتمین سالروز درگذشت بزرگ مرد تاریخ ایران،دکتر محمد مصدق، اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران و اعضا و هواداران همراه با رهبران احزاب ملی و جوامع مدنی و شخصیت های سیاسی در یک گردهمایی، یاد و نام دکتر مصدق را گرامی داشتند.
کمیته رسانه جبهه ملی ایران بازنشر تصویری این مراسم را در قسمت های مختلف تقدیم اعضا و هواداران می کند.
بخش اول :سخنرانی دکتر محسن فرشاد . سخنگو و عضو هیئت رهبری- اجرایی جبهه ملی ایران در مراسم 57 امین سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق
بخش دوم: سخنرانی دکترسیف زاده وکیل و عضو هیئت موسس کانون مدافعان حقوق بشر
بخش سوم: سخنرانی دکترطالع دبیر حزب پان ایرانیست (هیئت اجرایی)
بخش چهارم: قرائت شعر توسط اقای شفیع زاده عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران سخنرانی مهندس توسلی دبیرکل نهضت آزادی ایران
بخش پنجم: سخنرانی آقای تیرداد بنکدار عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
سخنرانی و قرائت شعر توسط آقای دکتر بادکوبه ای شاعر و ادیب به مناسبت 57 امین سالروز درگذشت دکترمصدق
سخنرانی آقای دکترموسویان رییس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت 57 امین سالروز درگذشت دکترمصدق
فرهنگ و تمدن کهن و بی مانند ما ملت ایران، موجب افتخار و سربلندی در نزد سایر ملل و در جامعه جهانی است.جشن نوروز یا جشن اولین روز بهار، یکی از برجسته ترین نماد های فرهنگی ملت ایران است.نوروز در طول تاریخ چند هزار ساله میهن ما همواره جایگاه ویژه ای داشته و از عمیق ترین سطوح تاریخ تا کنون زنده و پا بر جا باقی مانده است.حملات و تاخت و تازهای بیگانگان اعم از یونانیان،اعراب و مغولان،با همه ی تلاش آنان نتوانست آداب و سنن نوروز را از ذهن و روح ایرانیان زدوده و محو نماید.
در آخرین روز سال 1329 در روز29 اسفند یک روز قبل از جشن نوروز،جنبش تاریخی ملت ایران به رهبری بزرگ مرد تاریخ ایران،دکتر محمد مصدق به بار نشست و قانون ملی کردن نفت با چنین انشائی به تصویب نهایی رسید:«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی،امضاء کنندگان ذیل،پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود،یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد». از آن پس ،روز 29 اسفند به عنوان روز ملی شدن نفت در تاریخ کشور ما ثبت و ضبط گردید.از نوروز 1329 به بعد ملت ایران دو عید هم زمان را جشن می گیرد، عید نوروز و روز ملی شدن نفت.
در تاریخ معاصر ایران،حوادث بی شماری از جنبش ها،خیزش ها،انقلاب ها،کودتا ها پدید آمده اند.اما بدون تردید، نهضت ملی کردن نفت، در میان تمام این رویدادهای دو قرن اخیر این سرزمین،کم هزینه ترین، ثمربخش ترین و اثرگذار ترین جنبش در حیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران بوده است.
جبهه ملی ایران، عید نوروز باستانی و جشن ملی کردن نفت را به هموطنان عزیز تبریک می گوید.و امید دارد که در سال 1403،سالی که در پیش است،ملت ایران بتواند از نعمت آزادی و به دست آوردن حقوق اولیه وانسانی خود برخوردار گردد.ما امید داریم که ملت رنج کشیده ایران بتواند از معضلات و مصائبی که در نتیجه ناکار آمدی ها،سوءمدیریت ها و سوء سیاست های حکومت جمهوری اسلامی بدان ها دچار گشته،رهایی یابد.ما امید داریم که فقدان آزادی و نبود استقلال، بحران عظیم اقتصادی،گرانی سرسام آور و تورم لجام گسیخته،فقر و بیکاری،تنگنای وحشتناک معیشتی ،فساد گسترده ی وصف ناشدنی، فرار مغزها و تداوم آن و از دست دادن ارزنده ترین فرزندان وطن به طور روزانه، به سوی نابودی رفتن محیط زیست کشور و خطراتی که کیان ملی را تهدید می کند پایان یابد.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران-بیست وهشتم اسفند ماه 1402
در جوامع مردمسالار که موازین دموکراسی نهادینه شده و حقوق اولیه وانسانی شهروندان رعایت و صیانت میگردد، انتخاب نمایندگان مجلس عرصهای است که افراد ملت با انتخاب وکیل، در تعیین مسیر آینده جامعه خود مشارکت میکنند و از طریق گزینش نماینده، در ترسیم راه و روش سیاست های کلان کشور خود دخالت مینمایند. اما برای شرکت مردم در انتخابات واقعی وسالم و ثمربخش، پیششرط هایی وجود دارد که بدون تحقق آنها انتخابات مخدوش بوده و نمیتواند انتخابات واقعی و سالم شناخته شود.
اصلیترین شرایط لازم برای انجام یک انتخابات واقعی، حضور آزاد احزاب و سازمانهای سیاسی با اصول اعتقادی مشخص و شناخته شده برای مردم که از متن جامعه نشات گرفته اند، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و رسانهها، رعایت حق کاندیدا شدن و حق رای دادن به کاندیدای مورد نظر برای آحاد شهروندان است. در صورتی که در ایران و تحت لوای حاکمیت جمهوری اسلامی هیچ یک از این شرایط فراهم نیست.
در فقدان آزادی احزاب و اجتماعات و در نبود آزادی مطبوعات و رسانهها و در حالی که نه تنها امکان حضور منتقدان و مخالفان حکومت در انتخابات وجود ندارد، بلکه حتی مقامات سابق حکومت نیز رد صلاحیت شده و به انتخابات راه داده نمیشوند، چه جایی برای شرکت در انتخابات باقی میماند؟ این انتخابات از پایه و اساس مغلوط و دور از موازین انتخابات واقعی میباشد.
در جمهوری اسلامی، یک شورای انتصابی حکومتی تحت نام «شوراینگهبان» لیست کاندیداهایی از حواریون و عوامل مطیع و وابسته به حکومت را در مقابل مردم قرار میدهد و از آنان میخواهد که فقط به این افراد گزینش شده حکومتی رای بدهند. آیا به این صحنه سازی مضحک و پر فریب میتوان «انتخابات» نام نهاد؟
اعضاء و هواداران جبههملیایران در چنین صحنهای که کمترین نشانهای از یک انتخابات واقعی و آزاد را ندارد حضور نیافته و شرکت نخواهند کرد. ما تمام بحرانهای کشور و بدبختیها و مشکلات فعلی مردم ایران و فقر عمومی در جامعه را نتیجه آزاد نبودن انتخابات و عدم شرکت مستقیم مردم در سرنوشت خود میدانیم.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – اول اسفند ماه ۱۴۰۲