دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

بیانیه رئیس شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران

به نام خداوند جان وخرد

هموطنان گرامی:

لازم به توضیح نیست که یکی از منش های ستوده،صفت حقشناسی است وناسپاسی ازخلق درحکم ناسپاسی خداست.ازجمله کسانی که ما وامدار آنها هستیم ایرانشناسانندکه ازیک قرن پیش به ایران آمده وبا خواندن سنگنبشته ها ودادن کلید واژه زبانهای گوناگون به دست پژوهشگران ما وباحفاریها وتعیین تاریخ قدمت اشیای استخراجی واقدامات کنجکاوانه دیگر باتحمل مشقات ، بسیاری از زوایای تاریخ وتمدن ایران باستان را که برای ما پوشیده بود ازپرده کتمان بدرآورده ،مارا با گذشته پرافتخارمان آشنا ساخته اند.

اینان عاشق فرهنگ وشناخت تمدنهای کهن بوده اند که خود دانشی است درخور تکریم.

ازجمله این ایرانشناسان یکی ریچاردنلسون فرای است که نزدیک هفتادسال با همکاری پروفسورپوپ به شناسایی ومعرفی آثار هنری کهن ومتاخرایران پرداخته وبرای ایجاد کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا وهاروارد سعی بلیغ نموده است.وی همواره مدافع ایران درباره خلیج فارس وستایشگر اخلاق وروحیات ایرانی بوده وعلامه « دهخدا » لقب ایراندوستی را به او داده که پیوسته به آن افتخارمیکرده است.وصیت او دائر برخاکسپاری جسدش درکنار زاینده رود دلیل دیگری بر ایراندوستی اوست وجدا باید به این وصیت عمل کرد.دولت نباید به هیچ روی نسبت به حرکات وافکار جاهلانه گروهی که بافرهنگ ایرانشناسی آشنایی ندارند ترتیب اثردهد وازاجرای وصیت آن مردخدمتگزار خودداری نماید.زیرا این امر حکایت از ناسپاسی وفقرفرهنگی ایرانی نموده ومایه دلسردی ایرانشناسان دیگر می شود.

جبهه ملی ایران مجدانه برای اجرای وصیت ریچاردفرای خواستار اقدام فوری است وآن را گواه سپاسمندی از خدمتگزاران بی ریای ایران می شمارد.

تهران- رئیس شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران

ادیب برومند

8/2/1393

 

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

بیانیه رئیس شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران

به نام خداوند جان وخرد

هم میهنان ارجمند:

اصولا زندانی شدن به گونة عادی و بدون ضرب وشتم خود از بدترین مجازات هاست چنان که اگردر باغ مصفا وروح انگیزی هم کسی را زندانی کنند پس از مدتی نه چندان طولانی دچار دلتنگی می شود ورهایی از آنجا را آرزو می کند.

اینک اگر زندان جایی مخوف باشد که زندانی از آغاز ورود به بی حرمتی و فحش و ناسزاگویی متصدیان زندان روبه رو گردد چه اندازه برای او ناگوار وآزاردهنده است و چه بسا پس از آن به انواع شکنجه واقدامات نا جوانمردانهِ دیگر دچار گردد که بسی مایه تأسف است و این قضیه ناراحتی و تأثر کسان و اقوام او را نیزدر بر می گیرد. حال از قرار ی که به ثبوت رسیده دریک یا دو بند از زندان اوین درحین بازرسی هفتگی عده ای از نگهبانان زندان به جان زندانیان افتاده چندین نفر را که هیچ تقصیری نداشته اند چنان مضروب و مجروح کرده اند که کارشان به بیمارستان کشیده شده و از میان این عده برخی درحال نقاهت بعد از بیماری بوده اند.ازجمله آنان آقای مهندس هوتن دولتی است که ازچندبیماری رنج میبردوبه صورتی جدی نیاز به درمان دارد.

تنی چند از مادران وزنان که به سراغ فرزندان و شوهران خود رفته اند آنان را خونین ومالین ودر وضعیت رقت باری مشاهده کرده اند و از مشاهده حال آنان دچار بی قراری بسیار گردیده اند.

این رفتار های غیرقانونی ونابهنجار که یادآور خشونتهای زندان بانان قرون وسطی است ودر زندانهای کشور ما اتفاق می افتد نه تنها فرسنگها از رعایت حقوق بشر دور است بلکه دردنیای متمدن امروز نسبت به حیوانات هم خشونت از نوع جرائم است و پی آمدهای قانونی دارد.

خبر مضروب کردن زندانیان اوین در رسانه ها و فضای مجازی جهان انعکاس ننگباری یافته و از کشور ما درین قسمت آبروریزی شده است.

جبهه ملی ایران تنفرشدید خود را ازین عملیات وحشیانه زندان بانان اوین ابراز می دارد و این گونه رفتار قرون وسطایی را که به حیثیت کشور لطمه می رساند سخت محکوم و مجازات عاملان این حادثه را از حکومت انتظار می کشد .

تهران – سوم اردیبهشت 1393

رئیس شورای مرکزی وهیئت رهبری جبهه ملی ایران

ادیب برومند

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

بیاد ریچارد فرآی

بیاد ریچارد فرآی
دانشمند و پژوهنده ایراندوست

در گذر تاریخ، اندیشمندان، فیلسوفان، تاریخ نویسان و شاعران جایگاه و نقش ویژه در ارتقاء فرهنگ و تمدن جامعه های خود داشته اند، و برخی از آنها در شناخت و شناسایی و شناساندن فرهنگ و تمدن جامعه های دیگر اثرگذار بوده و از این راه با کسب شهرت جهانی، خدماتی نیز به توسعه تمدن بشری نموده اند. نام ونشان برخی از جامعه ها آنچنان با شهرت و اعتبار اندیشمندان آن جامعه درآمیخته که جاودانگی نام و شهرت اندیشمندان استمراربخش وجود ذهنی، فرهنگی و سیاسی آن جامعه شده است.
چنانکه می دانیم جامعه یونان پس از آنکه منضم به امپراتوری روم شد، در طول دوهزار سال بعنوان بخشی از امپراتوریهای روم، بیزانس و عثمانی از داشتن استقلال سیاسی محروم بود؛ ولی آثار فیلسوفان یونان چون هراکلیت، اپیکور، دیموکریت، سقراط ، ارسطو، افلاطون، رواقیون و سروده های اساطیری و حماسی هومر و غیره آنچنان استمرار و سیالت جاودانه داشت که همواره در اذهان مردم وقت دنیا، یونان همچنان بعنوان یک جامعه فرهنگی و سیاسی مستقل و پویا جای داشت. همچنین از آنجاییکه تاریخ نویسان و رویدادنگاران یونان چون هرودوت، گزنفون و غیره در رابطه با شناخت و شناسایی و معرفی فرهنگ و تمدن ایران دوران مادها و هخامنشیان نقش ویژه داشتند، این ذهنیت نیز تا حدودی برای مردم ایران نسبت به بقای نسبی جامعه یونان وجود داشته است.افزون بر آن،فیلسوفان سده های میانه ایران چون فارابی، پور سینا و غیره نیزکه تحت تاثیر مکتب های فکری ارسطو و افلاطون بودند، بیش از پیش به ادامه این ذهنیت کمک نموده بود.

از سوی دیگر سده ها اطلاعات بسیار ناچیز و در واقع بیخبری مردم ایران از ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوران امپراتوری 471 ساله اشکانی و رخدادهای این طولانی ترین سلسله در تاریخ 2700 ساله ایران که بسبب سیاستهای مخرب مهاجمان بیگانه مانند سوزاندن و نابودکردن کتابخانه ها از یک سو و دشمنی های ارزشی سلسله بعدی نسبت به سلسله پیشین همه و همه زمینه ساز این بی خبری تاریخی شده بود. ولی آنچه ما را به کلیات ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و رخدادهای دوران اشکانی از جمله تعاملات، جنگها و تبادلات ارزشی مانند گسترش کیش مهرگرایی به غرب و فراتر از آن همزیستی فرهنگی، تساهل و سازگاری نژادی و آزادی مذهبی در آن دوران آگاه ساخت، همانا از طریق آثار مورخان و رویدادنگاران رومی چون تاسیوس، پلینی، مارسلینوس، پلیبیوس، پروکوپیوس و غیره بوده است. از آنجاییکه ایران و روم در در ستیز پی در پی با یکدیگر بودند، بی شک ارزیابیهای مورخان مزبور عاری از تعصبات و تحریفها و دشمنی ها نبوده است. ولی از آنجاییکه روشنگر بخش قابل توجهی از تاریکیهای تاریخ ما بوده اند باید بدان ارج نهاد.

گذشته از روشنگری پژوهشگران و تاریخ نویسان یونانی و رومی درباره ساختارها و رخدادهای سلسله های ایرانی عصر باستان چون مادها، هخامنشیان و اشکانیان، نه تنها بسیاری از ابهامات موجود در رابطه با این عصر برطرف گردید، بلکه ما از کیستی و چیستی خو و، جایگاه و نقش ایران در توسعه تمدن بشری این عصر آگاه شدیم. در سده های نوزدهم و بیستم، درپرتو پژوهش ها و کاوشگری های باستان شناسان و پژوهشگران ، از جمله کشف راز کتیبه های تخت جمشید، کعبه زرتشت، نقش رستم، بیستون، منشور کورش و غیره، آگاهیها و روشنگریهای بیشتری درباره فرهنگ و تمدن ایران باستان و سده های میانه صورت گرفت. در همین راستا، در نیمه نخستسده نوزدهم در پی پژوهشهای دو دانشمند بنام “سر هنری راولینسون” و”کنت دو گوبینو” افق نوینی گشوده شد. سر هنری راولینسون موفق به کشف راز کتیبه بیستون و آگاهیهای تکمیلی بیشتر درباره امپراتوری ساسانی گردید. کنت دو گوبینو بر پایهبررسی های تطبیقی درباره اشتراک ریشه زبانی اقوام، پی به یگانگی نژادی آنها در گذشته برد. بویژه، اقوام وابسته به نژاد آریا در کانون ارزیابی ویژه و همه جانبه قرار گرفت، از جمله جایگاه نخستینی آریاییان، علل کوچ و خروج آنها به سوی غرب و جنوب فلات ایران، و جنوب خاوری شبه قاره هند، و بعنوان نخستین قوم تک-سوار در پرتو تحرک و سرعت تهاجم موفق به کسب پیروزیهایی نسبت به سکنه بومی این مناطق از جمله فلات ایران شدند. از سویی نگرش برتری نژاد آریا مستتر در نظریه دو گوبینو زمینه ساز پیدایش مکتب رمانتیسم در اروپا شد که تجلی آن در نظرات واگز، توماس کارلایل، استوارت چمبرلین، رودلف استاکر و نیچه، پدیدار گردید. گو اینکه راولینسون و دو گوبینو هردو بعنوان دو دیپلمات اعزامی، یکی از سوی انگلستان و دیگری از سوی فرانسه در دربار ایران ناصری انجام وظیفه می کردند، بی شک حضور آن دو در زمان گسترش حضور استعماری غرب در آسیا از جمله ایران، اگرها و گفتنیهایی را در پی داشت. ولی آنچه که موجب شهرت جهانی آن دو شد نه به اعتبار شغل دیپلماتیک آن دو، بلکه به سبب خدمات آنان به دانش بشری بود؛ و از آنجاییکه دیدگاههای آنان با تاریخ و فرهنگ ایران و خاستگاه اولیه مردم ایران در پیوند بود، داشت می بایست با دید مثبت تلقی شود.فراتر از آن، در اواخر نیمه دوم سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، موج جدیدی از باستان شناسان، پژوهشگران و اندیشمندان علاقمند به پژوهش و بررسی های نوین درباره تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، و در عین حال گستره هرچه بیشتر تمدن بشری، فعالیتهای بس سودمندی را از راه دور و نزدیک در پیش گرفتند. در این رابطه خدمات و زحمات باستان شناسان و پژوهشگرانی چون گودار، پوپ، گریشمن، شمیت، اومستد، هرتسفلد، نولدکه، زیهنر، هنینگ، گیدو کوویچ، بارتولد، دیاکونف و، فراتر از همه،ریچارد فرآی را چگونه می توان نادیده گرفت.

فرآی ایران پژوه و ایران دوستی بود درپی پژوهش و کاوشگری درباره مبانی فرهنگ و تمدن ایران، و فراتر از آن در حوزه تمدن ایرانی در معنی و مفهوم گستره تاریخی و جغرافیایی آن. و بهمین جهت او کتاب پژوهشی “میراث ایران” یا به نوشته خود او “میراث یکی از تمدنهای بزرگ جهان” را تقدیم به ایرانیان، افغانها، تاجیکها و اوزت ها می نماید. بی شک در این رابطه خدمات ارزشمندی نیز به تمدن بشری نموده است.

باید نیک دانسته شود که فرآی و دیگر ایران شناسان، گو اینکه برخاسته از دنیای غرب، مردم دنیایی که بعنوان وارثان فرهنگ و تمدن یونان و روم و پیشروان تمدن جدید برای خود ارج، ارزش و جایگاه خلاقه به ویژه رسالت قیمومت مآبانه نسبت به دیگر مردم جهان قائل هستند. ولی همین فرای ها و دیگر پژوهشگران بودند که با بیطرفی و صداقت، تمام اصول مندرج در منشور حقوق بشر کورش را با تأکید بر قدمت تاریخی آن به جهانیان معرفی نمودند. همچنین با صراحت اعلام داشتند که در زمانیکه نظام برده داری بعنوان امری رایج در جوامع وقت، از جمله یونان و روم، ساری و جاری بوده و حتی مذاهب آنها نیز اساس سامانه برده داری را پذیرفته بودند، در جامعه طبقاتی ایران هخامنشی، اشکانی و ساسانی طبقه ای بنام بردگان گزارش نشده است. بالاخره در دورانی که از اسیران و بردگان برای ساختن اهرام، باغهای معلق، دیوارچین، احداث شاهراهها و پاروزنان به زنجیر بسته کشتی ها استفاده می شد، در اسناد مکشوفه راجع به ساخت و ساز تخت جمشید، مقررات تنظیم شده درباره رده بندی کارگران مرد و زن و میزان حقوق و دستمزد آنها و از جمله پیش بینی تسهیلاتی برای زنان بچه دار و پرداخت به زنان باردار در دوران استراحت، در نظر گرفته شده بود. باری پژوهشگران و باستان شناسان در کمال درستی و رعایت امانت داری واقعیت های امپراتوریهای ایران هخامنشی، اشکانی و ساسانی را با تمام زنهارها و نویدها به آگاهی جهانیان رسانیدند. با توجه به خدمات ارزنده این پژوهشگران به دانش و گستره تمدن بشری، از جمله “آرتور پوپ”، هنرمند، آرشیتکت و باستان شناس مشهور بسبب پژوهشهای جامع و گسترده اش درباره هنر و معماری ایران و تألیفات ارزنده اش در این باره، ملت ایران به پاس خدماتش به بازشناسی و بازنمایی هنر ایرانی، برآن شدند چنانکه خواست خود او بود، پس از پایان زیست سرافرازش در شهر دلخواهش اصفهان، در کنار زاینده رود به خاک سپرده شود. اینک شاگرد ارزنده این استاد و هنرمند بزرگ، ریچارد فرآی، استاد سرشناس تاریخ و صاحبنظر درباره تاریخ ایران باستان و تاریخ جوامع واقع در حوزه تمدن ایرانی و همچنین خاور نزدیک و میانه که چند سالی به پژوهش و کاوش درباره فرهنگ و تمدن ایران پرداخته بود و در این رهگذر دلبستگی ویژه ای به ایران و مردم ایران پیدا کرد. مطالعات و پژوهشهای او آنچنان در ژرفای تار و پود فرهنگ و تمدن گذشته ایران تنیده شده بود که تبلوری از جوهر سیال تمدن گذشته ایران را در خود احساس می نمود. بی شک این احساس زاییده سالها زحمت همراه با علاقه در رابطه با موضوع مورد پژوهش است. بویژه وقتی پژوهشگر بعنوان صاحب نظر شناخته شده ، تفسیرهای کاملا” جدیدی از موضوع مورد پژوهش ارائه دهد که پذیرش استادان مربوطه را در پی داشته باشد، به نوعی خود را شریک و ذیربط در فرآیند رویدادهای مورد پژوهش می داند و نوعی احساس وابستگی به سرزمین مربوطه چون وطن دوم در او پدیدار می شود و برآن می شود آینده اش در جاییکه او در بازشناخت و بازتعریفش نقش داشته رقم زده شود. بهمین جهت خواهان آن شده که پس از بدرود حیات در جوار استادش پروفسور پوپ، در کنار زاینده رود بخاک سپرده شود، که با استقبال برخی از دولتمردان فرهنگ دوست روبرو شد.

ولی دریغا کسانی که وابسته به فرهنگ تک بعدی، خودکفا، تکلیف گرا و تعبد گرا هستند، و از سویی در رابطه با انتخابات آینده نزدیک،گرایش به شعارهای اصول گرایانه را ضروری می دانند، در مقام مخالفت با خاکسپاری این انسان فرزانه برآمده اند. بی شک این رویداد را به چیزی جز سرافکندگی فرهنگی نمی توان تعبیر کرد. انتظار داریم که دولتمردان با در نظر گرفتن پیآمدهای ناخوشایند اینگونه برخوردها، اعتبار فرهنگی و خرداندیشی جامعه تاریخی ایران را پاس بدارند. باشد که دانش پروری و نیک اندیشی رهنما و رهنمون همه ما باشد.

داود هرمیداس باوند

عضو هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایرانتهران- 31 فروردین ماه 1393 خورشیدی

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

یادبود زنده یاد پرفسور ریشاد فرای

جناب آقای کامبیز قائم مقام

با عرض تبریک سال نو ازین که شنیدم درمحفلی که برای یادبود زنده یاد پرفسور ریشاد پرَی برپا می شود شرکت می فرمایید تا حقی اندک نسبت به آن دوست ایران ادا گردد خوشوقت شدم و لازم دانستم هماهنگی وهم اندیشکان را در پاسداشت حقوق آن بزرگوار به آگاهی جناب عالی برسانم و بگویم به طوراعم خدماتی که در سالهای متمادی از سوی ایرانشناسان ومستشرقان نسبت به ایران انجام پذیرفته از قبیل خواندن کتیبه ها و دادن کلید خواندن آنها به پژوهشگران ایرانی و همکاری در حفاریها و مطالعه و کنجکاوی در فرهنگ و تمدن دیرینه سال ایران و شناسایی آثار کهن و آداب و رسوم پیشینیان ما بسیار در خور ستایش و قدردانی است وما نه تنها نباید این خدمات را با تعبیرات نا درست و جاهلانه مشتی گوته نظر کم اهمیت بدانیم بلکه بایسته است که خود را وامدار این شخصیت های متعالی که به انگیزة تحقیق فداکاری کرده و مشقّات و رنجهای ستوهی برانگیزی را برخود هموار نموده اند بدانیم اینان با روشن کردن زوایای فرهنگ و تمدن متعالی ایران باستان برغرور ملی ما بسیار افزوده و عِرق ایران دوستی و وطنخواهی ما را نیرو بخشیده اند.

از بر جسته ترین این ایرانشناسان پرفسور فرای بود که به اتفاق دوست و همکارش پرفسور “پوپ” خدمات گرانبهایی به باز شناسی آثار باستانی و ساخته های هنری ایران در دورانهای مختلف پرداخته و حقی بزرگ برای معرفی بدنیت ایران بر ذمِة ما دارند . همین وصیت پروفسورپرَی که جسد او را در ایران به خاک سپارند بهترین دلیل ایراندوستی اوست و کاریست که حتماً بایدانجام پذیرد.

29/ فروردین1393

با احترام ادیب برومند.

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

اقدام تروریستی علیه مرزبانان ایران

به نام خداوند جان و خرد

                              از خـون جــوانــان وطـن لالــه دمیــده                  ازمــاتم سرو قــدشان ســرو خمیده

                                درسایه ی گل ، بلبل از این غصه خزیده                   گل نیز چومن درغمشان جامه دریده

درآبان سال 92 ، در اقدامی تروریستی ، ده تن از مرزبانان ایران در مرزهای استان سیستان و بلوچستان با کشور پاکستان ، به گونه ای غیر انسانی ، به شهادت رسیدند ، که حادثه ای بس دردناک بود و ملت ایران را عزادار ساخت . در چنین شرایطی باید با نگاهی کارشناسانه و علت جویانه مساله مورد بررسی و واکاوی علمی قرار می گرفت ، که چه عواملی ، علل و شرایطی منجر به این فاجعه انسانی گردیده است، تا اقدام های پیشگیرانه صورت گیرد و صد البته باید که شناسایی افراد وجربان هایی که این حادثه را آفریدند ، تا حصول نتیجه دنبال می شد. اما متاسفانه آن چه از تریبون های حاکمیت و رسانه های آن انعکاس یافت ، خبر اجرای عجولانه حکم اعدام شانزده نفردر زندان زاهدان بود ، که بنا به گفته ی دادستان وقت آن شهر ، در مراجع عالی قضایی حکم اعدامشان تایید شده ، اما به دلایلی اجرای حکم به تعویق افتاده بود ، آن چه باعث شگفت زدگی گردید آن بود که اگر دلایلی برای تعویق حکم بوده است ، چرا در این برهه ی حساس حکم اجرا می گردد و بر التهاب و تنش جامعه می افزاید و این فرصت را به تبلیغات و رسانه های مغرض می دهد ، که آن را تلافی جویانه تفسیرکنند ، امری که هم از جهت اخلاق انسانی و هم از جهت حقوقی غیر قابل توجیه و مذموم می باشد . اگر این اقدام عجولانه ، مساله ای مجزاست ، این تقارن زمانی با چه منطقی قابل توجیه است؟ جز آن که افکار عمومی جهانی و حقوق بشری جریحه دار گردند و گروه ها ی تروریستی آن منطقه ابزاری برای توجیه خشونت و رفتار های غیر انسانی خود بیابند.

کوتاه زمانی پس از این اعدام ها شاهد ترور و بعدتر درهجدهم بهمن ماه 92 شاهد به اسارت در آمدن پنج مرزبان شریف ایران بودیم .

دلاورمردان مرزبان ایران زمین و نیروهای نظامی و انتظامی غیورمیهن دوستانی هستند که برای حفظ کیان ملی در سخت ترین شرایط زندگانی به پیشواز مخاطره ها می روند و نقد جان خویش را هزینه مسولیت خطیر ملی خود می کنند وآنان فرزندان و جگر گوشه های این ملت و این آب و خاکند و وظیفه مسولان بلند پایه ی مملکت که تمام ثروت و قدرت کشور را در دست دارند آن است که برای حفظ جان آنان از هیچ اقدامی فروگذار نکنند.

چگونه است که پنج مرزبان با حداقل امکانات در بیابان رها می شوند و گرفتار تروریست های ددمنش می گردند؟ چرا دستگاه سیاست خارجه اجازه می دهد، که کشوری با سابقه کمتر از هفتاد سال که در گذر تاریخ هم بسته ایران وهند بوده امروزه لانه ی تروریست ها و تهدیدگران این مرز و بوم گردد بی آن که خود را پاسخگو ببیند البته نباید ازیاد برد، برخی از کشورهای منطقه نظیرعربستان و امارت متحده عربی که تغذیه کننده و پشتیبان ارزشی – اقتصادی این گونه کشورها هستند، بی شک از این فضای نا امن بهره می برند واز چنین حرکت هایی استفاده ابزاری می کنند.

آیا نباید برای پژوهش های علمی و کارشناسانه در راستای علت جویی این بحران بودجه ای تخصیص یابد و اقدام پیشگیرانه جهت رفاه ، امنیت تامین اجتماعی باشندگان هم میهن خطه ی گران قدر سیستان بلوچستان – سرزمین رستم و یعقوب لیث – انجام گیرد؟

جبهه ملی ایران ضمن عرض تسلیت به خانواده ارجمند شهید جمشید دانایی فر و نیز ملت ایران این عمل ننگین تروریستی را محکوم کرده گوشزد می کند که با رویکردی مدبرانه و درعین حال قاطعانه باید پاکستان موظف به پاسخگویی گردد و زمینه ی آزادی چهار مرزبان دیگر را فراهم آورد. هم چنین تشکیل کارگروه های تخصصی متشکل از متخصصان میهن دوست و فرهیخته و دانش‌ورز و آگاه به مساله در جایگاه های کلان تصمیم گیری بسیار ضروری است تا راه کار های برون شد از بحران امنیت در این استان به گونه ای علمی و کارشناسانه مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته برنامه اجرایی شدن این راه کارها هرچه سریعتر ارایه و پیگیری شوند باشد که ملت بزرگ ایران دیگر سوگوار فرزندان پاک نهاد خود که سرمایه های انسانی این کشورند، نگردد.

جبهه ملی ایران

فروردین 93 خورشیدی تهران

 

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

روز فرخنده ملی شدن نفت و جشن نوروز باستانی گرامی باد

روزفرخنده ملی شدن نفت وجشن نوروزباستانی گرامی باد

به نام خداوند جان وخرد

دردوره حکومت قاجاریه،دولت های روس وانگلیس درایران مداخلات رقابت آمیزداشتندوآنچه درتوانشان بودبادسیسه ها وحیلت های گوناگون ازپیشرفت کشورماپیشگیری میکردند.ودرچنین زمینه ای ازرقابت هابودکه درسال1901 میلادی ویلیام نکس دارسی انگلیسی امتیازکاوش واستخراج وفروش نفت رادرسراسر ایران به غیرازاستان های شمالی یعنی آذربایجان،گیلان،مازندران،گرگان وخراسان برای مدت60 سال ازمظفرالدین شاه دریافت نمود تا سرانجام در سال 1907 دولتین روس وانگلیس بیشرمانه ایران را ازشمال وجنوب به دومنطقه نفوذبین خودتقسیم کردند.

پس ازاعطای امتیازازطرف مظفرالدین شاه به دارسی تاتمدیدشدن مزورانه قراردادتوسط رضاشاه باانگلیس هابرای مدت 60 سال که درسال1312خورشیدی صورت گرفت، یک کمپانی استعماری درکشورمابه وجودآمدکه پایگاه نفوذ انگلستان درایران بود که نه تنهاسهم ناچیزایران ازعوایدنفت رابرخلاف قراردادبه درستی نمی پرداخت بلکه درتمام امور سیاسی واداری کشورهم مداخله می کرد ودر عزل ونصب های مهم میهن ما اعمال نفوذ می نمود.

درسال1328 هنگام وزارت دارائی عباسقلی گلشائیان، ایران ازلحاظ مالی گرفتارتنگناهایی بودکه تامین هزینه های دولتی رابادشواریهای فراوان روبرو نمود.به این جهت دولت وقت باانگلیس ها وارد مذاکره شدکه شرکت تجدیدنظری در بالابردن سهم ایران ازدرآمدنفت بنماید.انگلستان یکی از دولتمردان خودبه نام «گس»رابه ایران فرستادوبا گلشائیان برای این موضوع چندجلسه به گفتگو و مذاکره نشستندتا آن که این شخص عوایدایران را از16درصدبه 18درصد افزایش دادوباوجودچک وچانه زدنهای بسیار گلشائیان سرانجام «گس»گفت که یک پنس هم اضافه ترنخواهیم دادوبه این ترتیب لایحه ای به نام لایحه گس-گلشائیان تنظیم گردیدکه انگلیس ها فوق العاده مشتاق تصویب آن درمجلس شورابودند،زیرا درآن صورت با توجه به تمدید قرارداد1312 فقط 18درصدازعوایدنفت رابه ایران میدادند.این لایحه را هواداران انگلیس در دوره پانزدهم مجلس مقارن با روزهای آخرمدت مجلس برای تصویب به بحث گذاشتندکه مذاکره وانتقاددرپیرامون آن تاآخرعمرمجلس به درازا کشیدوتصویب نشدوبه مجلس آینده احاله گردید.در دوره شانزدهم بایستی نسبت به این لایحه ازجهت ردیاقبول اقدامی صورت میگرفت واین همان دوره ای ازمجلس است که درجریان انتخابات آن جبهه ملی ایران تشکیل شده وبامبارزات سرسختانه جبهه ملی،هشت نفرازاعضای این جبهه ازجمله دکترمحمدمصدق توانستندبه مجلس راه یابند.درمجلس خوشبختانه کمسیونی به ریاست دکترمصدق برای تصمیم گیری درباره این لایحه انتخاب گردیدو در آن17 نفرازفراکسیونهای مختلف وپنج نفرازفراکسیون نهضت ملی شرکت یافتند.در روزطرح لایحه الحاقی گس-گلشائیان،دکترمصدق دراطاق تشکیل کمسیون راقفل کردکه کسی برای اخذ تکلیف ازآن جابیرون نرود وباپیگیری وذکردلایل محکم از زیان های این لایحه،باوجودمخالفت های شدیدبرخی از اعضاء سرانجام لغووبطلان آنراازتصویب کمسیون گذرانیدوبه جای آن قانون ملی شدن صنعت نفت راکه درشورای مرکزی جبهه ملی پیشنهادشده بودوملت ایران باتجمعات خودپیوسته ازآن حمایت می کردندبه تصویب کمسیون رسانید.مجلس شوراهم زیرتاثیراحساسات عمومی به آن رای دادوبه این ترتیب یکی ازبزرگترین آرزوهای ملت به کرسی تحقق نشست.این قانون درتاریخ29 اسفند1329 درمجلس سناهم تصویب شدواین روزبه نام روزملی شدن صنعت نفت به ثبت رسید.پس ازآن برای اجرای قانون ملی شدن نفت به دکترمصدق پیشنهاد زمامداری شدواوبرخلاف انتظار حریفان پذیرفت به شرط آنکه لایحه نه ماده ای مربوط به اجرای این قانون رامجلس تصویب کند.این کار انجام شدو دکترمصدق دردومین ماه زمامداری خود در روز29 خرداد1330 اقدام به خلع یدازشرکت استعماری نفت جنوب نمود وپس از رفع موانع فراوان مخازن سرشارنفت راازچنگ انگلیس ها بیرون کشیدوبه صاحبان اصلی آن باز گردانید.

این اقدام بزرگ هم ازلحاظ سیاسی وهم ازجهت اقتصادی برای ایران یک خدمت بزرگ حیاتی بودکه درتاریخ این کشور باسطورزرین به جای خواهدماند.اماهزاران دریغ وافسوس که حاکمیت جمهوری اسلامی اکنون به جای تکریم و احترام به دکترمحمدمصدق ،درسالروز درگذشت این قهرمان ملی، در آرامگاه اورا به روی مردم حق شناس ایران میبندد.

به هر روی روزبیست ونهم اسفندروز جشن تاریخی بزرگی است که تقارنش باجشن ملی نوروز موجب دو شادباش برای مردم ایران است وجبهه ملی باسرافرازی وشادمندی بسیاراین دوجشن را صمیمانه به هم میهنان عزیز تبریک میگویدو سلامت وبهروزی همگان را ازدرگاه خداوند بی همتا آرزو میکند.

تــهران – جــبهه مـــلی ایـــران

29 اسفند 1392

 

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

پیشگیری ورود به احمدآباد

به نام خداوند جان وخرد

پیشگیری ورود به احمدآباد

برهمگان روشن است که درمذهب ماشیعیان حضوردرآرامگاه رفتگان وخواندن فاتحه وگذاشتن گل به روی مزارآنان کاری مستحب ومقرون به ثواب است واین عمل درباره متوفای موردعلاقه چه ازنظرخویشاوندی ودوستی یاازجهت ارادت ویژه درظرف یکسال تکرارشدنی است.حالااگرشخصی که به ابدیت پیوسته،کسی باشدکه بزرگترین خدمت رابه کشور وهموطنان خودکرده ،حضوردرآرامگاه وی وادای احترام نسبت به اویکبار درظرف سال نه تنهامستحب موکدبلکه ازلحاظ وظیفه ملی میتواندواجب شمرده شود.اکنون بحث ما دراین است که چندسال متوالی است که افرادی ازمردم این کشوراجازه ندارندبه احمدآبادبروند وباحضور درآرامگاه زنده یاد دکترمحمدمصدق فاتحه ای برای روح پرفتوح وی بخوانند.آیا این ممانعت برای چیست؟ آیا حکومت بیمی از این کاردارد؟ چراحکومتی که خودرامستقربرمسندزمامداری میداندوبراستحکام آن پامی فشاردازاین موضوع واهمه دارد؟ آیاحکومت چنان ضعفی درخودمی بیندکه ازگردآمدن عده معدودی ازافرادحق شناس دراحمدآبادآن هم برای ایفای یک وظیفه ملی احساس خطرکرده،هراسناک میشودوازرفتن به آنجا ممانعت به عمل می آورد؟ اگرحکومت این اندازه دچارضعف است که ازحفظ امنیت احمدآبادباحضورافرادی معتقدوفرهیخته عاجزاست چرابرای تقویت بنیه امنیتی خوداقدام نمی کند؟

ازین گذشته چراحکومتی که ازدلارهای نفتی هزینه های فوق العاده خودراتامین وبه کشورهای دیگرنیزازهمین مجرا حاتم بخشی های کلان میکندوتاکنون بیش از1250میلیارددلارازین مخازن زیرزمینی بهره مندشده است نسبت به احیاءکننده این ثروت ملی وبیرون آورنده آن ازچنگ پرزورسیاست استعماری حق ناشناسی می کند؟ مگراین دست اندرکاران حکومت نمی دانندکه پیش ازملی شدن صنعت نفت بوسیله شجاعت وپایداری دکترمصدق ،کشورایران به فقر وناداری روزگارمیگذرانیدودربسیاری ازکارهای اساسی ازجمله سازمان برنامه کمیتش لنگ بود؟آیاتا این حدمیتوان ناآگاه بودکه انگلیس هاچه اندازه کوشیدندکه لایحه گس-گلشائیان رادرمجلس شورابه تصویب برسانندوبرحسب تمدید 60 ساله قراردادنفت درزمان رضاشاه تاسال 1372فقط18سهم ازعوائدشرکت نفت رابه ایران بدهند؟آیاآن کس که هنگام ریاست کمیسیون نفت درمجلس شورای ملی باسماجت واقامه دلیل وسرسختی،بطلان این قراردادالحاقی رابه تصویب اعضای کمیسیون رسانیدوقانون ملی شدن صنعت نفت رابه جای آن درهمین کمیسیون بامخالفت هاوجاروجنجال ها ازتصویب همین کمیسیون گذرانیدکسی غیراز دکترمحمدمصدق بود؟حال آیاوظیفه حکومت این است که به جای حقگزاری وبزرگداشت ازین مردشریف و وطنخواه،چنانکه رسم ملت های بیدار وکشورهای متمدن جهانی در تجلیل ازخدمتگزاران ملی خوداست،ازحضورمردم درآرامگاه مصدق جلوگیری به عمل آورد؟

این اقدامات حق ناشناسانه درتواریخ ثبت وضبط خواهدشدونسل های آینده به داوری خواهندنشست که درین عصر،به ترقی خواهی وپیشرفت کشوروملت ایران دلبستگی وجودنداشته وباچنین کاری خواسته اندبگوینداین عاقبت وطن گرائی است. بسیارجای شگفتی است که گردانندگان دستگاه حکومت که کودتای28مرداد راسرآغازواپس ماندگی وبدبختی ملت ایران میدانندوازین بابت آمریکائیان راکه درین فاجعه شرکت داشته اندشماتت میکنند به چه جهت نسبت به گرامیداشت مصدق که این ناروایی ها وماجراها بر سراورفته است،مخالفت مینمایند.خدایازین معماپرده بردار.

درپایان ازخداوندباری تعالی خواستارم که توفیق فراگیری اخلاق حسنه ازآن جمله قدردانی وسپاسمندی نسبت به خدمتگزاران فداکارملت رابه همه ما عطا فرماید.

 تـهران -17 اسفند1392 – ادیـب بـرومــنـد

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

چهل وهفتمین سالکرد درگذشت دکترمصدق

چهل وهفتمین سالکرد درگذشت دکترمصدق

بازهم چهاردهم اسفند، سالروز درگذشت مرد بزرگ تاریخ ايران و بنيانگذار جبهه ملي دكتر محمد مصدق فرا رسيد. او در روز چهاردهم اسفند 1345 در زماني كه سيزده سال از زنداني بودن او پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 ، گذشته بود چشم از جهان فروبست و نامي نيك و اسطوره‌اي فناناپذير از خود بجاي گذاشت. در يك قرن اخير از حيات سياسي و اجتماعي مردم ايران صدها وكيل و وزير و نخست‌وزير و پادشاه و رهبر سياسي در صحنه سياسي اين كشور ظهور يافته و ايفاي نقش نموده‌اند ولي هيچيك نتوانستند جايگاه ملي و مردمي دكتر مصدق را در ايران و جهان كسب كنند و خورشيد فروزان شخصيت بي‌نظير مصدق همه و همه را تحت‌الشعاع خود قرار داد.علت این سربلندی کم نظیرتاریخی دکترمصدق راباید درعملکرد وصفات وعقاید او جستجونمودکه اهم آنها ازاین قرار است:

1-    مصدق به «آزادي» عميقاً باور داشت و آزادي را راه اصلي براي سعادت و خوشبختي ملت ايران مي‌دانست. اولين بخش‌نامه او در مقام نخست‌وزيري عمق اعتقاد او به آزادي بيان و آزادي مطبوعات را نشان مي‌دهد. تاكيد او بر آزادي احزاب و اجتماعات در طول زندگي سياسي‌اش هميشه و همه‌جا به چشم مي‌خورد.

2-    مصدق به «استقلال» به منزله محور اصلي اعتلا و پيشرفت ايران مي‌نگريست و معتقد بود كه تا بيگانگان در اين كشور نفوذ دارند جز غارت منابع و ثروت‌هاي ملي و تحميل حاكميت‌هاي ديكتاتوري و فاسد چيزي نصيب ملت ايران نخواهد گرديد. به همين جهت در سراسر عمر با عوامل نفوذي و مزدور بيگانه و با استبداد و ديكتاتوري در ستيز بود.

3-    مصدق به «عدالت اجتماعي» به مثابه عامل اصلي شكوفايي و بقاي كشور باور داشت و در هر فرصتي از حقوق كارگران و كشاورزان و قشرهاي ضعيف جامعه حمايت مي‌كرد و از ياد نمي‌رود كه تاسيس «سازمان تامين اجتماعي» در ايران تنها يكي از اقدامات او در اين راستا است.

4-    مصدق رهبري راستگو و پاي‌بند به وعده‌ها و اظهارات خود بود. او هرگز به مردم دروغ نگفت و هرگز در صدد فريب مردم برنيامد.

5-    مصدق شخصيتي پاكدامن و درستكار بود و در تمام زندگي سياسي‌اش و در تمام مقامات و مناصبي كه كسب نمود، در حوزه مديريت خود اجازه هيچگونه سوء استفاده و تجاوز به اموال عمومي را به احدي نداد.

6-    مصدق به شايسته‌سالاري اعتقاد داشت. نگاهي به فهرست همكاران و مشاوران او در دوران نخست‌وزيري نشان مي‌دهد كه او در هر رشته، برجسته‌ترين استادان و كارآمدترين متخصصين و شخصيت‌هاي مبرز در آن رشته را به همكاري فرا مي‌خواند.

7-    مصدق ساده زيستي و زندگي همانند اكثريت مردم را انتخاب كرد. او با اينكه در خانواده اشرافي متولد شده بود به وابستگي‌هاي خانوادگي پشت كرد و در سلك مردم و همانند آنها زندگي نمود.

8-    مصدق بر سر حفظ منافع ملي چون كوه استوار و مقاوم بود و روي مواضعي كه در ارتباط با منافع ملي بود تا پاي جان ايستادگي داشت. برخورد او با قدرت‌هاي استعماري در نهضت ملي كردن نفت و مقاومت او در مقابل كودتاي 25 مرداد و 28 مرداد 32 گواه بر اين مدعاست.

جبهه ملي ايران درچهل وهفتمين سالگرددرگذشت دكتر مصدق، اين مردبزرگ تاريخ ايران به هموطنان عزيز تاكيد مي‌نمايدكه درشرايط حساس كنوني كشورجز مطالبه حقوق ملي وآزادي‌ها و حفظ استقلال يعني حفظ منافع ملي درمقابل منافع دیگران وبرقراری عدالت اجتماعی وتوزیع عادلانه ثروت وبطورقطع به جزراه مصدق راه دیگری درمقابل ما

نيست.                                                                     تهـران – جبــهه مـــلی ایــران

14 اسفند 1392

 

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

درگذشت دکترمهدی مویدزاده

بازگشت همه به سوی اوست

باکمال تاسف واندوه فراوان درگذشت آقای دکترمهدی مویدزاده عضوشورای مرکزی وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران را به اطلاع یاران وهمفکران وهمه ملت حق شناس ایران میرسانیم.اواز چهره های درخشان نهضت ملی ایران ودرهمه عمر پوینده راه مصدق بزرگ بود. مجلس ترحیم آن زنده نام در روزچهارشنبه هفتم اسفندماه 92 ازساعت30/18 تاساعت 20 درمسجدجامع شهرک غرب واقع درمقابل مجتمع میلادنور برگزار خواهدشد.

ادیب برومند-دکترلقااردلان-بانوفرشیدافشار-مهندس عباس امیرانتظام-فرهادامیرابراهیمی-مهندس حسین شاه اویسی-فرهاداعرابی –دکترحسین اعرابی-دکترسعیدآل آقا-مهندس فریدون آقاسی –دکترمحمدابوالحسنی-دکترمحمودامامی-مصطفی آجودانی-عارف ایرانی –عبدالله ازدوجینی-مهندس نیماآجودانی-پرفسورحسن امین-مهندس محمداویسی-دکترجهانگیرایران پور-مهندس مهران بختیاری-دکترهرمیداس باوند-مهندس مرتضی بدیعی-دکترجهانشاه برومند-فرهادبیشه ای-اکبربهشتی-محمدبسته نگار-دکتربهروزبرومند-محمدبهمنی قاجار-دکتراحمدبهنیا-بیژن جانفشان-دکترپرویزتمامی-دکترنصرالله جمشیدی-مهندس سمیراجمشیدی-فرشته خاکی پور-مهندس هوشنگ خیراندیش-علیرضاخیاط زاده-دکترمنوچهرخلیل زاده مقدم-فرزادخرمشاهی-عیسی خان حاتمی-دکترعلی حاج قاسمعلی –مهندس هوتن دولتی-جمال درودی-فریبادرودی-دکترعلی رشیدی-حسین ریاحی-مهندس آرش رحمانی-دکترفاطمه رحمانی-مهندس کورش زعیم-محسن زمانی-مرتضی زندی-حسین سکاکی-خسروسیف-دکترشاهین سپنتا-حسین شاه حسینی- امیرشیخ الاسلامی – جواد شرف الدین-یوسف صحفی-دکترسیاوش صحت-مسعودصفاریان-مهندس مجیدضیائی-عباس طاهری-رضاظریفیان-احمدعسگری راد- عباس عابدی-مهندس حسین عزت زاده-احسان عزت پور-پیمان عارف-اکبرغضنفری-سالارغضنفری-ابراهیم فیروزآبادی-منوچهرفاضل- دکترابوالقاسم فروزان-خلیل فردوسی-اکبرفهیمی-اصغرفنی پور-سرلشگربازنشسته ناصرفربد-دکترمحسن فرشاد-محمودفیض پور-اسماعیل فراهانی-لطف الله قهاری-علی قادری-دکترباقرقدیری اصلی-حسن قدیانی-جعفرکسمائی-ناصرکمیلیان-فریدکسروی- قاسم کیازند-مهندس علی اصغرگل سرخی-دکتررضاگل نراقی-دکترحسین موسویان-منوچهرملک قاسمی-پریچهرمبشری-هرمزممیزی-ابراهیم منتصری-پرفسورصادق مسرت-ضیاءمصباح-جمشیدمیرعمادی-دکترپوریامطهری-دکتربیژن ملک احمدی-مهندس بابک موسوی-فرزین مخبر-عباس میرخانی-رشیدمظفری سردشتی-مهندس علی محمدی-محمدملک خانی-دکترعلی موسوی-دکترحسین مجتهدی- دکترآذین موحد-دکترمرتضی مصفا-مهندس بهرام نمازی-ابوالفضل نیماوری-داریوش نیماوری-میثم نظمی-دکترمجتبی نیک نژاد-حمیدرضاهمایونی –دکترجمشیدوحیدا-مهرگان وثوق-دکترشکرالله یوسفی–مهندس حبیب یکتا

دسته‌ها
اعلاميه و بيانيه

تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر مهدی مویدزاده

تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر مهدی مویدزاده

با کمال تاثر و تاسف درگذشت همرزم گرامی دکتر مهدی مویدزاده عضو هیئت اجرائیه و شورای مرکزی جبهه ملی ایران که از بدو تاسیس این سازمان توسط دکتر محمد مصدق تا آخرین روزهای حیاتش برای آزادی و استقلال ایران کوشا بوده است را به خانواده ایشان و اعضا و هواداران جبهه ملی ایران تسلیت میگوئیم.

بهروز آذرنوش، حامد ابراهیمی، ابوتراب ابوترابی، بابک اجلالی، داریوش احمدی،مهران ادیب، سعادت اخوی، ابوالفضل اردوخانی، كامبيز اسپاه انگيزى، حسین اسدی، دکتر بیژن افتخاری، کورش افطسی، دکتر محمد اقتداری، امیررضا امیربختیار، بهزاد امیری، مجيد اينانلو، مجید امینی، فرزین بستجانی، حسن بهگر، جلال بوستانی، دکتر بهروز بیات، حسن بیات، پروین پاکروان، محمد حسین جعفری، رضا جعفريان، محمود خادمی، سالار خسروی، اسفندیار خلف، هرمز خیلتاش، مهندس ناصر دارابی، الهام دانش، دکتر شیرین دخت دقیقیان، جمشید دلاور، مهندس مرتضی رحیمی، دکتر فضل اله روحانی، عارف رونما، عباس سالاروند، گیتی ساوجی، سهیلا ستاری، عباس سلیمی، علی اصغر سلیمی، رضا شاه حسینی، داود شهیدی، داریوش شیروانی، دکترعباس صارم اصلانی، حمید صدر، دکتر باقر صمصامی، حسین عابدیان، غلام عسگری، دکتر مهرداد عمادی، منوچهر فاضل، امیرحسین فتوحی، کاظم فخاران،روزبه فراهانی پور، ناهید فرهاد، سرهنگ حسین فروزین، پرستو فروهر، بهمن فرهبخش، عباس فیروزبخش، پروانه قائم مقام، کامبیز قائم مقام، دکتر محسن قائم مقام، ناصر کاخساز، دکتر مسعود کاظم زاده،کاظم کردوانی، دکتر عزیزاله کرملو، ناصر کرمی، محمد کسائی زاده، پروفسور ناصر کنعانی، حسن لباسچی، مهندس بهمن مبشری، ابراهیم مرادی، افشین مهرآسا، بهجت مهرآسا، دکتر محمدعلی مهرآسا، فریده مهمنش، دکتر همایون مهمنش، ایسان میران بیگ، محمود نکوروح، مهندس علی نوشین، مهندس دارا نیرویی، حسین وصال، هما همایون، منصور همدانی، فرشید یاسائی، دکتر موسی یحیی زاده، جعفر یگانه

5 اسفند 1392 برابر 24 فوریه 2014