دسته‌ها
تقويم ملي ايران شخصيت‌ها

یادی از دکتر محمدعلی خنجی

نویسنده: عبدالله خنجی (مجله بخارا » فروردین – اردیبهشت ۱۳۹۱ – شماره ۸۶ ‏- ۷۲۳ تا ۷۲۸)

دکتر محمد علی خنجی نویسنده و پژوهشگر مبارز و گاه در سوم آذر ۱۳۰۴ شمسی در شهر منامه بحرین چشم به جهان گشود. مادرش شادروان زینب خنجی بانویی با ایمان، تحصیل کرده و روشن بین و از نسل عارف بزرگ فارس شیخ رکن‌الدین دانیال خنجی و پدرش شادروان استاد محمدامین خنجی یکی از دانشمندان عصر خود بود که در زمینه جغرافیا و تاریخ جنوب ایران تبحری فراوان داشت. وی دارای کتابخانه کامل بود که برای فرزندان خود به میراث گذارد.

دکتر محمدعلی خنجی تحصیلات ابتدایی را در دبستان اتحادیه ملی ایرانیان بحرین– که پدرش از موسسین آن بود– گذراند و در سال ۱۳۱۸ به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. وی در دوران تحصیلات متوسطه در دبیرستان علمیه، جذب حزب توده ایران شد. این فعالیت در زمان دانشجویی در دانشگاه تهران ادامه یافت. وی در سال ۱۳۲۶ از دانشکده حقوق موفق به اخذ درجه لیسانس در رشته قضایی گردید؛ در همان سال، در انشعاب از حزب توده که در اعتراض به برخی سیاست‌های این سازمان بزرگ سیاسی بود با خلیل ملکی، دکتر انور خامه ای، فریدون توللی، جلال آل احمد و … همراهی نمود. وی سپس جهت ادامه تحصیل به فرانسه عزیمت کرد و از دانشگاه پاریس موفق به اخذ درجه دکترای اقتصاد شد.

زنده‌یاد دکتر خنجی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۲۸ با جمعی از مبارزان نهضت ملی در مبارزه ملی شدن صنعت نفت به همکاری موثر پرداخت و در سازمان‌های وابسته به جبهه ملی، مشارکت کرد که مهمترین آنها سازمان دانشجویان و جوانان مبارز بود. همکاری نزدیک وی با روزنامه شاهد در همین زمان آغاز شد. این روزنامه سیاسی، اجتماعی و انتقادی بارها به دلیل نشر حقایق و مطالب کوبنده، علیه دستگاه استبدادی حاکم توقیف شد.

در اوج مبارزات دکتر مصدق علیه حکومت رزم‌آرا،《حزب زحمتکشان ملت ایران》 با پیوستگی تعدادی از سازمانها و جمعیت‌های طرفدار و وابسته به جبهه ملی تشکیل شد و مبارزات گروه های بی شماری از مردم را در خود متمرکز کرد. شادروان دکتر خنجی نقش موثری در سازماندهی این حزب برعهده گرفت و وقتی که پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، بنای ناسازگاری با رهبر جبهه ملی، دکتر مصدق را گذاشت و به مرور راه خود را از نهضت ملی جدا کرد، کادرهای ورزیده و افراد متعهد حزب زحمتکشان از جمله دکتر محمدعلی خنجی از دکتر بقایی رو گردانیده و به راه مصدق وفادار ماندند و چون هفته‌نامه 《نیروی سوم》 را به جای روزنامه شاهد ارگان تشکیلاتی خود قرار دادند به حزب نیروی سوم معروف شدند.

بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که درباره ادامه راه مبارزه در حزب نیروی سوم اختلافاتی به وجود آمد، دکتر محمد علی خنجی با صداقت و صراحت و اعتقاد هرچه تمام تر به ادامه راه مصدق و مبارزه پیگیر و همه جانبه علیه کودتاچیان و استبداد و تسلط استعمار پرداخت و به همین جهت در سال‌های بعد از ۲۸ مرداد یا در زندان و یا در حال فعالیت مخفی و مبارزه بود. در این دوره، بخش عمده مبارزه دکتر خنجی در نهضت مقاومت ملی متمرکز بود و نقش عمده‌ای در تحریر مقالات روزنامه مخفی 《راه مصدق》 و سایر نشریات و اعلامیه های نهضت مقاومت ملی بر عهده داشت. در این زمان بود که به دلیل نگارش مقاله ای کوبنده و شدیداللحن علیه دستگاه حاکم جابر در روزنامه مزبور با عنوان:《مجسمه ابوالهول کودتا در دانشگاه تهران نصب می‌شود.》 او را در زندان لشکر ۲ زرهی به بند کشیدند.

فعالیت دکتر محمد علی خنجی در سال‌های بعد از ۲۸ مرداد تا سال ۱۳۴۰ در 《حزب سوسیالیست》 متمرکز بود که این حزب را به همراه سایر مبارزانی که سال‌ها با او همکاری داشتند از جمله غلامرضا تختی، دکتر مسعود حجازی، حسن خرمشاهی، دکتر ترابعلی براتعلی، دکتر ایرج وامقی، مهدی غضنفری، دکتر یوسف جلالی، دکتر احمد سپهری و مهندس عباس سنگانی به وجود آورده بود.

در دوران فعالیت نهضت مقاومت ملی، حزب سوسیالیست یکی از احزاب تشکیل دهنده این نهضت محسوب می‌شد و پس از آن که مبارزات ملی در سال ۱۳۳۹ تحت عنوان جبهه ملی ادامه پیدا کرد، حزب سوسیالیست یکی از بنیانگذاران فعالیت نهضت ملی در شکل جدید خود به شمار می آمد و در همان سال با شروع فعالیت جبهه ملی دوم، شادروان خنجی به عضویت شورای جبهه ملی دعوت شد. در این سال‌ها بارها به زندان کشیده شد؛ اما به مجردی که از زندان آزاد می گردید، سرسختانه، هدف های ملی خود را که ناشی از عشق شدید او به ملت و وطن بود دنبال کرده و هیچگاه از پا نمی نشست و این امر موجب بازداشت های مکرر و در بند شدن هایش می گردید. سرانجام دفتر وکالتش را که تنها ممرّ معاش او بود تعطیل کردند.

در تاریخ پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ماه سال ۱۳۴۰ دکتر خنجی از طرف حزب سوسیالیست،《با توجه به ضرورت های تاریخی》 طرح و برای تامین وحدت سازمانی جبهه ملی به صورت یک جانبه و بدون قید و شرط، انحلال این سازمان سیاسی را به نفع تشکیلات جبهه ملی اعلام کرد.

وی در سال ۱۳۴۱ در اولین کنگره جبهه ملی، به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد و در سمت مسئول تعلیمات جبهه ملی، نقش عمده‌ای در تنظیم برنامه‌های تعلیماتی بر عهده گرفت.

ایشان دارای تالیفات، ترجمه ها و مقالات بسیار بود که بسیاری از آنها در یورش های مامورین ساواک از بین رفته است. به جاست یادآور شویم، مقالات شادروان دکتر خنجی تنها محدود به نوشتارهایی نبود که با زیب نام او درخشش دو چندان داشتند، بلکه شماری از مقالات وی نیز بدون ذکر نام نویسنده از سوی جبهه ملی و یا با نام مستعار 《روزبهان》 در نشریات شاهد و نیروی سوم انتشار می یافت.

زنده‌نام دکتر خنجی در کنار تسلط تحصیل انگیزش در تحلیل مسائل اقتصادی و اجتماعی و آگاهی بسیار در شناخت مکاتب سیاسی و فلسفی، بر زبان و ادب پارسی و عرب احاطه داشت و با زبان های فرانسه، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و روسی نیز آشنا بود.

بخشی از تالیفات مرحوم دکتر خنجی در زیر ذکر می گردد:
۱- کتاب 《ارزش》 از انتشارات نیروی سوم ۱۳۳۰
۲- ترجمه 《توتم و تابو》 اثر زیگموند فروید چاپ اول ۱۳۴۹ – چاپ دوم ۱۳۵۱
۳- ‏ ناسیونالیزاسیون (ملی‌ کردن صنعت نفت) ۱۳۵۸
۴- بیانیه جبهه بین المللی ۱۳۵۸
۵- سوسیالیسم و اخلاق ۱۳۵۸
۶- رساله‌ای در بررسی تاریخ ماد و منشاء نظریه دیاکونوف ۱۳۵۸
۷- کوروش ابر مرد تاریخ ۱۳۸۹

سرانجام در روز ۵ بهمن ماه ۱۳۵۰ آفتاب حیات دکتر محمد علی خنجی به غروب زوال رسید و در سن ۴۶ سالگی به طور ناگهانی درگذشت. یادش گرامی باد.

دسته‌ها
برجسته ترین ها تقويم ملي ايران شخصيت‌ها

ابوالفضل قاسمی، آرمان‌گرایی استبداد ستیز!

دبیرکل فقید حزب ایران و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران

▪️استاد ابوالفضل قاسمی در سال ۱۳۰۰ در منطقه درگز خراسان به دنیا آمدند. وی تحصیلات خود را در دانشکده افسری به پایان برده و نویسنده، پژوهشگر و سیاستمداری خردمند و متعهد به آرمان‌هایی والا بود که در کنار دکتر کریم سنجابی حزب میهن‌پرستان را بنیان نهادند و سپس به همراه دیگر رفقایش اقدام به ادغام این حزب با حزب ایران کردند. او در دوران پهلوی دوم بارها به سبب ثبات قدم در امر مبارزات بر علیه دیکتاتوری و استبداد ایجاد شده پس از کودتای ۲۸ مرداد زندانی گردید.

▪️مرحوم قاسمی در کنارفعالیت‌های سیاسی خویش به فعالیت‌های علمی و پژوهشی نیز پرداخته و ریاست کتابخانه دانشگاه تهران را بر عهده داشتند. ایشان صاحب تالیفات گوناگونی بودند و مجموعه‌ی چهار جلدی《الیگارشی یا خاندان حکومتگر ایران》از جمله آثار ایشان می‌باشد.

▪️در آستانه انقلاب و پس از برکناری دکتر شاپور بختیار از دبیرکلیِ حزب ایران، ابوالفضل قاسمی به سمت دبیری کل حزب ایران برگزیده شدند و در دریای پر‌تلاطم انقلاب سکان حزب ایران را با اعتقادی راسخ به شعار‌های حزبی 《کار، داد، آزادی》 و 《با فکر ایرانی، به دست ایرانی، برای ایرانی》 برعهده گرفتند. پس از انقلاب ۵۷ وی از منطقه درگز خراسان به نمایندگی اولین دوره مجلس شورای ملی پس از انقلاب برگزیده شد. اما اعتبارنامه‌ی او به بهانه‌‌ی واهی و دروغِ همکاری وی با ساواک -و در حقیقت در تقاص افشای اسامی افرادی که با ساواک همکاری می کردند – رد شد؛ و نتیجتاً اعتراض شدید شخصیت‌های ملّی و برجسته‌ی آن زمان را در پی داشت.

▪️ایشان پس از کودتای نوژه به بهانه همکاری با کودتاگران دستگیر و ابتدا به اعدام و سپس به پانزده سال حبس محکوم شدند. ولی پس از گذشت ۶ سال به دلیل بیماری و وضعیتِ نامساعد جسمی آزاد گردیدند. استاد ابوالفضل قاسمی پس از گذراندن ۷۲ سال زندگی توام با مبارزه‌ در راهِ آزادیِ وطن، سعادتمندی ملّت، حاکمیتِ ملّی و ساختاری عدالت‌محور، در یکم آذر ماه ۱۳۷۲ دارِ فانی را وداع گفته و یادی نیک از خود بر جای گذاشت.

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها كتابخانه الكترونيك

روایت دکتر انواری از تاریخ معاصر : تلاش برای استقلال

عبدالکریم انواری یکی از برجسته‌ ترین حقوق‌دانان و از اعضای فعال جبهه ملی ایران است که به دنبال تکفیرجبهه ملی مجبور به ترک میهن شد و زندگی سیاسی خود را در خارج از کشور با استقلال و آزادی تمام و با اتکا به راه  و روش محمد مصدق ادامه داد و هر وقت لازم بود از بیان کلام حق خودداری نکرد. این کتاب به غایت در همین راستاست.

نقش جبهه ملی ایران در تاریخ معاصر ایران بر مردم و صاحبنظران سیاسی و اجتماعی میهن ما پوشیده نیست. عبدالکریم انواری در بحبوحه انقلاب اسلامی در مسئولیت خطیر دبیر شورای مرکزی جبهه از نزدیک شاهد و گزارشگر حوادثی تاریخی بوده است .

در ۳۳ سال گذشته مناقشات مستمری بین ملیون ایران از یکطرف و سلطنت طلبان و طرفداران دکتر شاپور بختیار از طرف دیگردر جریان بوده است و هریک با گمانه زنی های بی پایه نتیجه گیریهائی بنفع خویش کرده اند. اکنون برای اولین بار برمبنای اسناد و صورتجلساتی که منحصرا در اختیار مولف کتاب بوده واقعیت جریانات مربوط به نقش جبهه ملی در انقلاب و اخراج دکتر شاپور بختیار از این جبهه پیش روی خواننده قرارداده شده است

http://jebhemeliiran.org/wp-content/uploads/2020/08/Talash-Book-4-1-15.pdf

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

تسلیت خدمت خانواده های معزز و مکرم قائم مقام و طلوعی

تنها اوست که می ماند

با اندوه وتاسف بسیار ، اطلاع یافتیم که خانم فری طلوعی همسر و یاور زندگی دکتر محسن قائم مقام،  جهان فانی را وداع و به دیار باقی شتافته است . دکتر محسن قائم مقام از شخصیت های ارزشمند ودیرپای راه مصدق است ، که تلاش های او در سازمان پر افتخار دانشجویان جبهه ملی ایران در سال های 1339 تا 1342 از یاد ها نخواهد رفت . از آن پس او سال ها دور از وطن برای آزادی و استقلال ایران پای فشرده واز هیچ کوشش و فداکاری در راه آرمان های جبهه ملی ایران دریغ نورزیده است .
ما درگذشت همسر ارجمند دکتر محسن قائم مقام را به او وهمه خانواده و همفکرانش تسلیت می گوییم .

پانزدهم مرداد ماه 1399

تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران

دکتر ابراهیم احدی فرید اسدی دهدزی بانو فرشید افشار الهه امیر انتظام فرهاد امیر ابراهیمی مهندس مرتضی بدیعی پوراندخت برومند دکتر جهانشاه برومند فرهاد بیشه ای دکتر علی حاج قاسمعلی مهندس هوتن دولتی حسین ریاحی جواد شرف الدین مهندس مسعود صالحی مسعود صفاریان پیام صفی پور دکتر رضا گل نراقی دکتر محسن فرشاد یکتا اصغر فنی پور دکتر باقر قدیری اصلی پریچهر مبشری دکتر حسین مجتهدی- مهندس علی محمدی پروفسور صادق مسرت ضیاء مصباح منوچهر ملک قاسمی محمد حسین ملک ختایی محمد ملک خانی دکتر آذین موحد ابراهیم منتصری- دکتر حسین موسویان جمشید میرعمادی دکتر پژمان میرکریمی زراسوند ابوالفضل نیماوری دکتر جمشید وحیدا     

دسته‌ها
برجسته ترین ها تقويم ملي ايران درباره ما

هفتم خرداد: نفت؛ خیانت تمدید قرارداد 1933 و خدمت برای لغو قرارداد 1933

تقویم ملی ایران

هفتم خرداد در تقویم ملی ایران با نفت در هم آمیخته است:
نخست: در سال 1312 و در مجلس نهم به دستور رضا شاه قرارداد جدید نفتی ایران و کمپانی BP برای مدت شصت سال تمدید شد. اگرچه در این قرارداد بظاهر محدوده عملیاتی کمپانی کم گشته و پول بیشتری نصیب ایران می شد ولی اکتشاف و استخراج و فروش نفت خطه جنوب ایران ، در برابر دریافت مبلغی ثابت از فروش و 20 درصد از توزیع منافع خالص پس از کسر مالیات در انگلستان به همان شیوه و روابط استعماری قبل واگذار گردیده بود.


این قرارداد چند نکته مهم داشت.
نخست اینکه میزان دریافتی از بیست درصد سود پس از کسر مالیات توسط دولت انگلستان بود.
دوم مدت قرار داد را 30 سال دیگر افزایش داد.
سوم در پایان قرارداد دارسی تمامی اموال شرکت به ایران تعلق داشت اعم از شرکت های ثبت شده در تمامی دنیا و تجهیزات و … اما با این دستور رضا شاه و گردش قلم تقی زاده که به گفته خود آلت فعل بوده تمامی این اموال مجددا به شرکت BP و به عبارت بهتر دولت انگلستان بخشیده شد. حتی اگر در همان زمان بحث تقسیم اموال شرکت صورت می گرفت با توجه به گذر زمان ایران 52 درصد اموال شرکت BP را باید در اختیار می گرفت.

تقی زاده به نقل از مرحوم عیسی فیض کمیسر نفت در لندن می گوید که :
مبلغی در حدود 30 هزار لیره به حساب رضاشاه در بانک « لویدز» لندن ریخته شده است … و بعد از این که رضاشاه اراضی شاه آباد غرب را تصرف کرد انگلیس ها برای حفاظت لوله های نفت سالی 12هزار لیره دیگر به حساب شاه واریز می کردند. از سوی دیگر عبدالله مستوفی نیز در این خصوص چنین می گوید:انگلیس ها به ازای تصویب قرارداد 1933 یک میلیون لیره سهم و پول نقد به شاه دلالی دادند … و سرانجام هم رضاشاه در سال 1317 کلیه سهام بختیاری ها را تحت فشار و با قیمت ارزان خرید.

دکتر مصدق در خصوص این قرارداد که به دستور رضا شاه بسته شد، در مجلس چهاردهم چنین می گوید:
«اگر امتیاز دارسی تمدید نشده بود، در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰خورشیدی) به بعد دولت نه تنها به صدی ۱۶ عایدات حق داشت، بلکه صدی صد عایدات حق دولت بود؛ بنابراین صدی ۸۴ از عایدات که در ۱۹۶۱ میلادی حق دولت می‌شود، طبق قرارداد جدید کمپانی آن را تا ۳۲ سال دیگر می‌برد. 126میلیون لیره انگلیس از قرار ۱۲۸ریال، ۱۶۱۲۸۰۰۰۰۰۰ ریال می‌شود و تاریخ عالم نشان نمی‌دهد که یکی از افراد مملکت به وطن خود در یک معامله ۱۶بیلیون و ۱۲۸ هزار ریال ضرر زده باشد و شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند»

اما دومین حادثه نفتی روز هفتم خرداد را باید تلاش دکتر محمد مصدق برای لغو این قرارداد دانست.
در این روز دکتر مصدق به همراه هیئتی به لاهه رفت تا از حقانیت ایران در دادگاه لاهه در برابر شرکت نفت BP و انگلستان دفاع کند.

دکتر مصدق و هیئت همراه ديوان بين المللي دادگستري
(دیوان لاهه)

در این سفر حسین نواب (وزیرمختار ایران در هلند)،نصرالله انتظام (نماینده ایران در سازمان ملل)،اللهیار صالح (سفیر ایران در آمریکا)،دکتر علی شایگان (استاد برجستهٔ حقوق بین الملل)،مهندس کاظم حسیبی (نماینده مجلس شورای ملی)،دکتر کریم سنجابی (قاضی اختصاصی ایران)،دکتر مظفر بقائی (نماینده مجلس)، دکترمحمدحسین علی آبادی (حقوق دان- معاون پارلمانی )، مفتاح (کنسول ایران در هلند)،دانشپور (مترجم) ، حسن صدر(حقوق دان و نویسنده لایحه دفاعیه ایران در لاهه) دکتر مصدق را همراهی می کردند.

درجریان این مسافرت که با پیروزی ایران و اعلام عدم صلاحیت رسیدگی به شکایتِ انگلستان از ایران از سوی قُضات دیوان منجر شد ، تمامی هزینه های وکیل (پروفسورهانری رولن) و مارسل سلووني عضو هيأت وكلاي بروكسل ،محل اقامت ، هزینه های دادرسی، از سوی دکتر مصدق و از اموال شخصی ایشان و با فروش املاک مادری (بانو نجم‌السلطنه) صورت گرفت و اعضای هیئت همراه نیز تمامی هزینه های خود اعم از هزینه بلیط و غیره را شخصا پرداخت کرده و هیچ گونه دستمزد و یا حق ماموریتی دریافت نکردند.
دادگاه لاهه داراى صلاحيت رسيدگى به اختلافات دولت هاست حال أنكه در رابطه با پرونده مطروحه در ديوان يك طرف دولت ايران و طرف ديگر يك شخص حقوقى يعنى شركت نفتى BP قرار داشتند.

جلسه ديوان بين المللي دادگستري

نکته مهم دادگاه این بود که از ۱۴ قاضي حاضر در دادگاه لاهه، نه قاضی از جمله قاضی معرفی شده از سوی انگلستان نیز به سود ایران رای داد.

  • عکس از حسین دهباشی