نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۱۴
با اندوه و تاثر بسیار درگذشت آقای ابراهیم سکاکی، یکی از پویندگان دیرپای راه مصدق و عضو قدیمی جبهه ملی ایران را به فرزندان و خانواده محترم ایشان و به همه طرفداران راه آزادی و استقلال این مرز و بوم تسلیت میگوییم .
آقای ابراهیم سکاکی پس از یورش سنگین حکومت جمهوری اسلامی به جبهه ملی ایران در روز 25 خرداد 1360 تا مدتی بیش از یک دهه در کمیته تشکیلات جبهه ملی ایران در کنار چند تن دیگر فعالیت های تشکیلاتی این سازمان را تداوم بخشید. روانش شاد و یادش گرامی باد.
تهران – 24 بهمن ماه 1400 خورشیدی
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
در حالی که طی ماههای اخیر شاهد بازداشت و احضار گسترده معلمان، فعالان کارگری، بازنشستگان کشوری، اساتید دانشگاه ها، دانشجویان و فعالان مدنی، اعضای کانون نویسندگان، اعضای کانون وکلا، و فعالان محیط زیستی بوده ایم، معلمان کشور در یکی از برهه های به یاد ماندنی اعتراضات صنفی خود وارد فاز جدیدی از فعالیت های حق طلبانه نموده و تحصن خود را در داخل مدارس و نهاد های آموزشی تا رسیدن به مقصود آغاز کردند.
ناگفته پیداست که وضعیت نابسامان اقتصادی در کشور موجب اعتراضات و تجمعات پرشماری شده است که بخش قابل توجهی از این اعتراضات عمومی مربوط به قشر معلمان، مدرسان، و بازنشستگان فرهنگی کشور می باشد.
اهمیت امر آموزش و پرورش بر هیچ کس پوشیده نیست. بنا بر این ضرورت تامین معیشت مناسب معلمان، که زمینه ساز آموزش مطلوب در سایه فراغت خاطرآنان است،برای همگان روشن می باشد،اما متاسفانه این موضوع مهم اجتماعی، مانند بسیاری موارد حساس دیگر مورد بی تفاوتی و فراموشی مسئولان مربوطه قرار گرفته است.
شرایط برای بازنشستگان آموزشی نیز طی سالهای اخیر بسی سخت و ناگوار بوده است. آنان به رغم سالها تلاش و پرداخت حق بیمه به امید ایجاد تکیه گاهی بوده اند که بتواند در دوران خانه نشینی حداقل امنیت و آسایش را برایشان فراهم آورد، اما اکنون این قشر زحمتکش و قابل احترام جامعه نا امیدتر از همیشه شاهد گذر سخت و سنگین روزگار هستند.
از اهم مطالبات حق طلبانه فرهنگیان و بازنشستگان نظام آموزشی کشور میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱-همسان سازی حقوق بطور کامل و اصولی برای همه رده ها و دریافت مزایای متناسب با وضعیت تورم افسار گسیخته در کشور ( یاد آوری میشود که در آخرین مرزبندی ، خط فقر بر روی دریافتی یازده میلیون تومان در ماه اعلام شده است.)
۲-پرداخت بیمه بیکاری به همه واجدین شرایط که در سنین بالای بیست سال می باشند.
۳-رسیدگی به وضعیت بیمه، بخصوص ناکارآمدی بیمه های تکمیلی، در راستای تامین نیازهای درمانی، دارویی، و بهداشتی و تضمین حداقل امکانات حمایتی.
۴-رفع تبعیض جنسیتی در برخی زمینه ها از قببل بهره مندی از حق عائله مندی، که به رغم یکسان بودن میزان پرداختی بیمه برای بازنشستگان در زمان اشتغال برای زن و مرد، اما زنان از این حق محروم می باشند.
۵- برخورداری از امنیت لازم جهت انجام فعالیت های صنفی و داشتن نماینده برای طرح مطالبات بحق و انتقال آنها به مسئولان مربوطه.
۶-برداشتن سایه ی سنگین سانسور از کتاب های درسی و خودداری از تبعیض و وارد آوردن فشار مضاعف بر معلمان در میان اقوام مختلف کشور.
7-آزادی معلمان زندانی شده و لغو احکام قضایی صادر شده علیه فعالان صنفی.
8-تجهیز مدارس و فراهم کردن امکانات آموزشی ضروری در آن ها در سراسر کشور.
9-رفع تبعیض آموزشی در مدارس و ارتقای سطح مدارس دولتی مشابه با مدارس خصوصی که تحت نام غیر انتفاعی فعالیت می کنند.
سازمان زنان جبهه ملی ایران ضمن حمایت از اعتراضات مسالمت آمیز معلمان و بازنشستگان، به موازات سایر جنبش های حق طلبانه مدنی ، توجه حاکمیت را مجددا و مکررا به این واقعیت جلب می کند که تمامی اعتراضاتی مردمی که در هفته آخر آبان ماه 98 با انتشارخبر افزایش قیمت بنزین آغاز، و به سرعت در میان اقشار و اصناف مختلف جامعه اشاعه یافت ، جملگی ریشه در نارضایتی های انباشته شده در قشرهای مختلف مردم طی چهار دهه دارد. و ناشی از فساد سازمان یافته در میان بسیاری از نهاد های مالی و اقتصادی، بی عدالتی اجتماعی، اعمال انواع تبعیض ها، بی توجهی به اراده ملی در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های کلان در عرصه داخلی و خارجی ، و سرکوب هر نوع اعتراض مسالمت آمیز برای احقاق حقوق فردی و مدنی بوده است. بنابراین جهت سالم سازی جامعه و برقراری آرامش در میان اقشار مختلف، پرهیز جدی از اقدامات خشونت بار، رفع معضلات خانمان برانداز مانند فقر و فلاکت، انواع فساد، اعتیاد، فرار مغزها، کاهش اعتبار بین المللی، و نهایتا جلوگیری از هر گونه اقدام تجزیه طلبانه از سوی بد خواهان این کهن مرز و بوم ضروری است مسئولان عالی نظام جمهوری اسلامی بجای تصمیم گیری در راستای سرکوب مطالبات به حق مردمی به رفع عاجلانه خواسته های ملت پرداخته و از فروپاشی جامعه، قبل از وقوع آن، خردورزانه پیشگیری نمایند.
سازمان زنان جبهه ملی ایران
دوازدهم بهمن ماه 1400 خورشیدی
وضعیت نابسامان معلمان و استادان و بازنشستگان فرهنگی، که از پر تلاش ترین و موثر ترین گروه های اجتماعی بوده و رسالت سترگ آموزش و پرورش نسل های آینده میهن را برعهده دارند، از اهم دغدغه های ملی بشمار میرود.
شرایط اسفبار وضعیت اقتصادی و اجتماعی در کشور طی دهه ها، که ناشی از نا کارآمدی و سوء مدیریت حکومت بوده، این قشر مهم و اثر گذار را همواره زیربار سنگین جور و محرومیت فزاینده قرار داده است. و این در حالیست که منابع مالی کلان کشور در راه اهداف ایدئولوژیک توهم آلود و در مسیرهای دور از منافع ملی ایران به هدر داده می شود.
معلمان زحمتکش و بازنشستگان فرهنگی، مانند سایر طبقات اجتماعی، سالها محروم از بهره مندی از ثروت های ملی بوده و به رغم تورم افسارگسیخته، با حقوق های ثابت ، رتبه بندی های ناقص ، و کاستی های موجود در بیمه های درمانی و دارویی همواره با هیولای فقر دست و پنجه نرم کرده اند. بدون شک وجود چنین شرایط طاقت فرسایی موجب آغاز موج اعتراضات و تجمعات پرشماری گردیده است که اوج آنها بطور همزمان در ۲۰۰ شهر کشور در آخرین روزهای پاییز سال جاری رقم خورد. در این خیزش ها ، معلمان و بازنشستگان فرهنگی مطالبات بحق خود را به صورت مسالمت آمیز در گوش های ناشنوای حکومت فریاد زدند. اما متاسفانه این اعتراضات بجای اینکه توجه مسئولان ذیربط را معطوف به بررسی معضلات زندگی این قشر شریف با هدف حل کردن حداقل بخشی از مشکلات آنها نماید، منجر به بازداشت معلمان، نمایندگان صنفی آنها همزمان با استفاده از حربه های زور و تهدید و تطمیع گردیده است. حتی بررسی ناقص و شتابزده و ابتر طرح رتبه بندی منتج به نتیجه ای نگردید که بتواند موجب رضامندی نسبی معترضان شود. بازداشت شدگان معترض، همچنان در زندان ها بسر برده، و مانند سایر زندانیان عقیده و قلم، هیچ نهاد قضایی مسئولیت رسیدگی به وضعیت آنان را عهده دار نمی باشد. در این روز ها این اعتراضات بصورت تحصن در محیط مدارس ادامه یافته است.
اهمیت امر آموزش و پرورش بر هیچ کس پوشیده نیست. بنا بر این تامین معیشت مناسب معلمان که می تواند زمینه ساز آموزش مطلوب در سایه فراغت خاطر این قشر زحمتکش و محترم بشود، قطعا امری لازم و ضروری است .
جبهه ملی ایران مصرانه از اعتراضات حق طلبانه معلمان، اساتید دانشگاه ها و موسسات عالی آموزشی ، و بازنشستگان این قشر مظلوم حمایت نموده و توجه کلیه ارکان حکومت را به جایگاه رفیع این قشر، و نقش بی بدیل و حساس آنان در ساختن فردای میهن مان ، جلب می نماید. اگر بخواهیم پایه ایران فردا ، در بستر جهالت و تاریکی نهادینه نشود و نسلی عقب مانده و افسرده به جامعه فرداهای ایران تحویل نگردد، باید به مطالبات معلمان و اعتراضات بحق آنها بعنوان یک امر ضروری بطور سریع و بدون تعلل رسیدگی شود. برای آنانی که اندکی به عقلانیت و خردگرایی باورمند باشند روشن و مبرهن است که اگر روزی لطمه هایی که به اقتصاد ملی، شرایط جغرافیایی ،اجتماعی، و منزلت و جایگاه ایران در صحنه بین المللی وارد آمده در میان مدت قابل رسیدگی و جبران باشد، دو مقوله مهم خسارت های جانی و لطمات فرهنگی و آموزشی غیر قابل جبران بوده و یا بازسازی آن ها به دهه ها زمان نیاز خواهد داشت.
جبهه ملی ایران ضمن اعلام حمایت همه جانبه از فعالیت های حق طلبانه قشر آموزشی فرهنگی جامعه در راستای تحقق مطالباتشان در زمینه های معیشتی و تامین نیازهای درمانی و دارویی از طریق بهره مندی از بیمه های مناسب وکارساز ، از کلیه احزاب و نهاد های سیاسی و مدنی در داخل و خارج از کشور، اتحادیه های بین المللی صنفی داخلی و بین المللی، سازمان های حقوق بشری، ونهایتا جامعه جهانی خواهان تلاش مستمر و جدی در جهت حمایت از این جنبش و ممانعت از سرکوب این خیزش از سوی نهادهای امنیتی در نظام سرکوبگر حاکم می باشد.
هیات رهبری-اجرایی جبهه ملی ایران
تهران – یازده بهمن ماه 1400 خورشیدی
متاسفانه در جکومت جمهوری اسلامی یورش به منازل مردم، ضبط وسایل ارتباط شخصی آنان واحضار و بازداشت شهروندان به امری یومیه و به شکلی گسترده تبدیل شده است.
طبق آخرین اطلاع واصله، آقای کامران تکوک ، نویسنده، شاعر، فعال سیاسی ملی پیرو راه دکتر محمد مصدق ، و تلاشگر جامعه مدنی در روز چهارشنه ۲۲ دی ماه ۱۴۰۰ در پی احضار از سوی مرکز اطلاعات سپاه در کرمانشاه و مراجعه به آن مرکز، به دلایل نامعلومی از سوی مقامات امنیتی توقیف و به محل نا مشخصی منتقل گردیده است. در مراجعات مکررخانواده ایشان تنها پاسخ این بوده که ایشان فعلا باید در بازداشت. و تحت بازجویی قرار داشته باشند .لازم به یاد آوری است که دو هفته پیش از آن نیز مقامات امنیتی با ورود به منزل ایشان اقدام به ضبط گوشی تلفن همراه و وسایل ارتباطی شخصی وی نموده بودند.
با توجه به نتایج تاسفبار حاصل از بازداشت های غیر قانونی توسط افراد آتش به اختیار و در راستای پیشگیری از تکرار سرنوشت تلخ ده ها فعال مدنی که ناپدید شدن هایشان منجر به مرگ مشکوک آنها گردیده، و از آنجایی که تا این لحظه از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه ایشان هیچگونه اطلاع روشنی در دست نیست، ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط آقای کامران تکوک می باشیم .
جبهه ملی ایران ضمن محکوم کردن این گونه بازداشت های غیر قانونی،خواهان بر قراری امنیت قضایی برای آحاد ملت ایران است. احترام به قانون و تعریف جرم سیاسی و رعایت حقوق متهمین سیاسی از جمله تفهیم اتهام ، رعایت قانون و مقررات در حین انجام بازجویی ، حق داشتن وکیل، عدم نگهداری در بازداشت بیش از حد مقرر، بهره مندی از حق آزادی مشروط تا تشکیل دادگاه ، و برگزاری محاکمه در دادگاه علنی با حضور هیات منصفه از بدیهیات ضروری در یک جامعه قانونمند است.
تهران -بیست و چهارم دی ماه 1400 خورشیدی
هیئت رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
مرگ زندانیان سیاسی را در زندان های جمهوری سلامی محکوم می کنیم
هموطنان عزیز! همه به خاطر داریم که در هنگام انقلاب بهمن 57 قرار بر این بود که زندان اوین به موزه جنایات رژیم گذشته تبدیل شود،ودیگر در ایران زندانی سیاسی نداشته باشیم.اما نه تنها زندان اوین موزه نشد که خیلی زود و به شکلی گسترده تر از قبل ،برای به بند کشیدن مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی آماده گشت.افزون بر آن به منظور سرکوب مخالفان، زندان های با ظرفیت های خیلی بیشتر نیز در سراسر کشور مهیا شد.نتیجه آن که بدون دسترسی به آمار صحیح،میتوان گفت تعداد زندانیان سیاسی در نظام برخاسته از انقلابی که با شعار «آزادی» به پیروزی رسید،به مراتب نسبت به رژیم سابق پیشی گرفته و گوی سبقت را ربود.
شرایط دشوار زندان های جمهوری اسلامی در مقایسه با گذشته مقوله تاسف بار دیگری است،که برای همگان به ویژه برای حق طلبان و آزادیخواهانی که طعم زندان های هر دو حکومت را چشیده اند،روشن و آشکار است.علاوه بر این روز به روز بر تعداد زندانیانی که در درون زندان های جمهوری اسلامی یا به طور مستقیم و یا در اثر تعلل در اقدامات درمانی،جان خود را از دست می دهند،افزوده می شود به عنوان نمونه می توان از مواردی مانند سعیدی سیرجانی،زهرا کاظمی،هدی صابر،اکبر محمدی،محسن روح الامینی،امیر جوادی فر،محمد کامرانی،رامین قهرمانی،ستار بهشتی،کاووس سیدامامی،زهرا بنی یعقوب و در روزهای اخیر عادل کیانپور و ده ها نفر دیگر نام برد.اگنون با درگذشت اسفناک و فاجعه بار آقای بکتاش آبتین، نویسنده،شاعر و هنرمند فیلمساز که در درون زندان به بیماری کرونا مبتلا شده بود و با اهمال در اعزامش به بیمارستان موجب مرگ آن انسان فرهیخته شدند، روبرو شده ایم.آیا قدرتمداران حکومت جمهوری اسلامی به قضاوت سخت تاریخ در مورد این رویداد های اسفبار و مرگ در زندان ها که در زمان حاکمیت آنان روی می دهد و به نگاه پر از خشم ملت ایران و سازمان های مدافع حقوق بشری درجهان ، هیچ اندیشه ای نمی کنند؟ آیا نمی دانند که بر اساس موازین حقوق بشری و بر پایه اصول انسانی وانصاف و به موجب قانون ، حفظ جان زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی که اسیر وجدان بیدار خود می باشند به عهده حکومت است؟
جبهه ملی ایران درگذشت آقای بکتاش آبتین را در اثر مسامحه مسئولان حکومتی دانسته واین بی مسئولیتی را محکوم می کند . ما همچنین این ضایعه اسفناک را به ملت بزرگ ایران وهمه آزادیخواهان و حق طلبان این سرزمین و به کانون محترم نویسندگان ایران تسلیت می گوییم .
تهران – بسیت ویکم دیماه 1400 خورشیدی
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
حکومت سرکوبگر جمهوری اسلامی،خانم نرگس محمدی را که جز دفاع از حقوق اولیه و انسانی هموطنانش هیچ حرکتی انجام نداده،بارها به اتهامات واهی و بی اساس به زندان انداخته است.او سال ها به دور از خانواده و فرزندان خود با قرار گرفتن در سلول های زندان تاوان مطالبات آزادیخواهانه و دفاع از حقوق اساسی هموطنان خود را پرداخت نموده است.
خانم نرگس در حالی که از بیماری های مختلف که بیشتر آن ها در اثر تحمل سال ها زندان برایش به وجود آمده به شدت رنج می برد و نیاز به دسترسی به امکانات درمانی فوری و مقتضی دارد،همچنان در زندان نگهداشته می شود.
در روزهای اخیر تنها به این علت که خانم نرگس محمدی با یک فعال حقوق بشر در کشور عربستان به طور مشترک کاندیدای دریافت جایزه حقوق بشری شده اند،به جاسوسی برای عربستان متهم شده اند. اتهام مضحکی که شنیدن آن جز نشستن لبخند تمسخر بر لب هر شنونده ای عکس العمل دیگری را به دنبال تدارد.چگونه است که اگر یک فعال حقوق بشر و مخالف رژیم دیکتاتوری عربستان همزمان با خانم نرگس محمدی کاندیدای دریافت جایزه حقوق بشری بشود،این رویداد باید به جاسوسی خانم نرگس محمدی برای عربستان تعبیر و تلقی شود؟
جبهه ملی ایران خواستار آزادی سریع و بلا درنک خانم نرگس محمدی، این مدافع شجاع حقوق بشر می باشد. ما همچنین خواهان آزادی معلمان فرهیخته ، کارگران شریف و نویسندگان زندانی و همه زندانیان سیاسی وعقیدتی در سراسر ایران هستیم. ما این شعار همیشگی ملت ایران را که از آغاز انقلاب تا به امروز در آسمان کشورمان طنین انداز است، تکرار می کنیم که « زندانی سیاسی آزاد باید گردد ».
تهران – 16 دیماه 1400 خورشیدی
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
جشن میلاد مسیح و اول ژانویه، آغاز سال 2022 میلادی را به همه پیروان آئین مسیحیت به ویژه به هموطنان عزیز مسیحی تبریک و تهنیت میگوییم. امیدواریم در سال جدید معضلات موجود در جامعه بشری، پاندمی کرونا، جنگها و کشتارها، ظلمها و شقاوت های حکومت های دیکتاتوری، بیکاری و فقر و درماندگی انسان ها و بی عدالتیها از سراسر جهان رخت بربندد و جهانی سرشار از صلح و آرامش و امنیت، آزادی سلامتی و رفاه و سعادت برای ابناء بشر را در پیش روی داشته باشیم.
تهران – هشتم دیماه 1400 خورشیدی
هیات رهبری اجرایی جبهه ملی ایران
به نام خدا
به نام ایران
به نام آزادی
چهار ماه پس از کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332، حکومت برخاسته از کودتا روابط خودش با بریتانیا را از سر گرفت و ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت امریکا به ایران سفر کرد. و محاکمه دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران در دادگاه نظامی و انتشار مواضع آن بزرگ مرد در دادکاه ،جو جامعه را به خروش آورده بود.در واکنش به این رویدادها و اتفاقات و اعتراض به کودتا، دانشجویان دست به تجمعات اعتراضی زدند که طی آن ماموران رژیم پهلوی به صورت غیر قانونی حریم دانشگاه را شکسته و نیروهای مسلح به دانشگاه تجاوز کردند و طی تیراندازی به سمت دانشجویان سه دانشجو به نامهای مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و آذر شریعترضوی کشته شدند، و تعداد کثیری نیز مجروح شدند .همچنین تعداد زیادی از دانشجویان هم بازداشت و روانه زندان گردیدند و بدین ترتیب حکومت پهلوی جوانان و سرمایههای فکری و انسانی ایران را پیش پای معاون رئیس جمهوری امریکا قربانی کرد. پس از آن در سال 1339 پروانه اسکندری از فعالان دانشجویی جبهه ملی ایران در بین دانشجویان این روز را به نام “روز دانشجو” پیشنهاد داد و مورد موافقت اکثریت قرار گرفت و از آن تاریخ تا به امروز در بین فعالان دانشجویی گرامی داشته میشود.
مهم آن است که باید در نظر داشت، در ساختار فعالیت جنبش دانشجویی دهه 30 خیل قابل توجهی از فعالان دانشجویی گرایشات حزبی و فعالیت تشکیلاتی داشتند، کشته شدگان این روز نیز از این امر مستثنی نبودند، نکته حائز اهمیت آن است که تمامی این احزاب و دسته جات که در آن زمان در ساخت و ایجاد این اعتراض حماسی نقش داشتند بعد از انقلاب 57 با انحصارطلبی حاکمیت جمهوری اسلامی مورد قهر و غضب و زندان و شکنجه و اعدام قرار میگیرند، اما این روز توسط عوامل جمهوری اسلامی به بهانه استبداد ستیزی ضد امریکایی گرامی داشته میشود، چطور میتوان تفکر سازنده این حماسه را مورد غضب و سرکوب قرار داد اما همزمان تاریخی که ساخته است را ستایش کرد؟ عوامل جمهوری اسلامی در دانشگاه باید با چنین مصادره به مطلوب و تناقض تاریخی رو به رو شده و به آن پاسخ دهند، چرا که گرایشات فکری و اندیشهای و تشکیلاتی کشته شدگان این روز مورد سرکوب شدید جمهوری اسلامی قرار دارد.
اما آنچه که امروز با آن رو به رو هستیم این است که روز دانشجو تنها روز در تقویم سیاسی ما است که عامل یک تحرک و تکان برای کنشگری در بین دانشجویان شمرده میشود و نباید حالت مناسکوار یا شعارگونه به خود بگیرد. خون دانشجویان در سال 32 به جهت یک خیزش و اعتراض در جهت منافع مردمی ریخته شد که چشمشان به نور نهضت ملی روشن شده بود که با خیانت و خباثت حاکمیت خاموش شد، جنبش دانشجوی ایران امروز در پیشگاه شهدایش باید از خود بپرسد که آیا سیاهی امروز ایران یا حتی فردای ایران دست کمی از سیاهی پس از کودتا دارد یا خیر؟
امروز خون دانشجویان ایرانی در پای نیکسون ریخته نمیشود اما متشرعین حریص با چنان حجم رانت و اختلاس و سیاستهای اقتصادی غلط، دربار پهلوی را رو سپید کردند و ماموران تندرو هر یک نفر به مانند یک سپبهد زاهدی که در خیابانها جان غیرنظامیان و مردم بیپناه معترض را با تفنگ و گلوله میگیرند و به جای مردم، از کاخها دفاع میکنند و تمام تلاششان را میکنند تا سیلاب ترس و هراس را به پیکره نیمهجان دانشگاه روانه کنند تا امنیت را از دانشجویان مترقی و آگاهیجو سلب نمایند.
امروز ما به عنوان سازمان دانشجویان و دانشآموختگان جبهه ملی ایران اعمال فضای وحشت و بازداشت مکرر دانشجویان را محکوم میکنیم. امروز فعالان دانشجویی ایران با احکام سنگین حبس و زندان رو به رو هستند و یا در بازداشتهای طولانی مدت حتی در سلول انفرادی به سر میبرند، ما قویا خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام دانشجویانی هستیم که بنا بر بهانههای سیاسی و عقیدتی در حبس به سر میبرند و خواهانیم فضای چند دهه اختناق و سرکوب و فشار و خفقان در محیط دانشگاه برچیده گردد و دیوارهای زندان اندیشهها شکسته شود. مطابق ماده 21 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد -که کشور ایران نیز آن را امضا کرده و با تصویب آن در مجلس، خود را ملزم به اجرای آن دانسته است- باید حق تشکیل اجتماعات مسالمت آمیز برای همه افراد به رسمیت شناخته شود. امروزه اما مشاهده میکنیم که پاسخ تجمعات خشونتپرهیز دانشجویان و به طور کلی همه اقشار جامعه، چیزی جز مشت آهنین سرکوب حکومت نیست؛ و حتی اعتراضات مسالمتآمیز دانشجویان در درون دانشگاه نیز با شدیدترین اشکال سرکوب از جانب حکومت مواجه میشود.
تزریق سازمانیافته و سیستماتیک لمپنیسم از سمت عوامل حاکمیت در دانشگاه در چنین مناسبتی را مصداق توهین به کشتهشدگان و رنجکشیدگان تمام ادوار تاریخ جنبش دانشجویی دانسته و آن را قبیح میدانیم.
استفاده ابزاری از انجمنها و کانونهای دانشگاهی توسط احزاب و دستهجات مختلف حاکمیت و اعمال نفوذ شریانهای تبلیغاتی ایشان به جهت پیادهنظام سازی از فعالان دانشجویی برای رقابتهای سیاسی خود در سطح کشور را خلاف اصول اخلاقی و بر خلاف استقلال جنبش دانشجویی میدانیم.
آنچه که ما امروز در جنبش دانشجویی با آن روبهرو هستیم نسبت به گذشته متفاوت است، جدای از پیشرفتهای تکنولوژی و رسانهای و تاثیرات آن بر دانشگاه، با توجه به سیاستهای پولی حاکمیت مبنی بر انباشت سرمایه و دریافت پول از مردم، مدرکگرایی از سمت حاکمیت تبدیل به یک ارزش شده است، شاید در کمتر نظام سیاسی در جهان بتوان تا این اندازه متخصص با درجه دکتری پیدا کرد. کشور ما چهار برابر بریتانیا دانشگاه دارد، ارزشگذاری دانشگاهها کمیت محور هستند، تعداد دانشگاه و تعداد مقالات به عنوان پیشرفتهای علمی شمرده میشوند، حال آن که بازده مقالات دانشگاهی ما قابل قبول نیست و در امور اجرایی کشور به چشم نمیآید و آینده افراد مدرک گرفته هم در بازارهای کار سردرگمی و یا سپری کردن دو سال بدون حقوق در پادگانهای نظامی، تحت عنوان سربازی است.
با توجه به این سیاستها، اکثریت قریب به اتفاق فارغالتحصیلان مدارس وارد دانشگاه میشوند، دیگر نمیتوان قشر دانشجو را قشر جدایی از جامعه جوانان تصور کرد، بلکه امروز دانشجویان به معنی اکثر جوانان 18 تا 25 سال کشور هستند، علاوه بر این، سیاستهای تبیین شده در انقلاب فرهنگی و انحلالهای پی در پی تشکلات دانشجویی در دهههای مختلف باعث شد تداوم نسل فعالان دانشجویی و انتقال تجربیات به درستی شکل نگیرد و بسیاری مسیرهای از پیش طی شده مجددا طی شوند. همچنین ساختار آموزش و پرورش بسته و مطیع پرور که کاملا در خدمت اندیشه و ایدئولوژی طبقه حاکم است و زمان محدود حضور فرد در دانشگاه باعث میشود پروسه همافزایی آگاهی که افراد در کنار هم در دانشگاه داشتهاند و تمرین کار تشکیلاتی به درستی صورت نپذیرد.
با همه این اوصاف جنبش هنوز زنده است و تا زنده است، امید هست و ما از همقطاران خود در دانشگاهها دعوت میکنیم تا اگر حاکمیت میخواهد از دانشگاه زندان اندیشه بسازد، ما سنگر آزادی بسازیم. تشکیلات و فعالیت گروهی و جمعی را به صورت سازمانیافته جدی بگیریم. ایران فردا بیشتر از چهرههای مستقل، نیاز به تشکیلات و سازمان دارد. میراث فرهنگی و محیط زیست ایران امروز در خطر است. پتانسیل انسانی فعالان دانشجویی برای ورود به این عرصهها در صف مقدم و اولویت قرار دارد. چرا که پاسداشت از هویت ملی و حفظ محیط زیست لازمه بقای زندگی افراد و ایران است. از فعالان دانشجویی میخواهیم تا در فعالیتهای اجتماعی برای کمک به اقشار آسیبپذیر و رویکرد علمی نسبت به پدیدههای اجتماعی که باعث گسترش جمعیت آسیبپذیر کشور میشوند فعالیت خود را دریغ نکنند که مقابله با چنین آسیبهایی از دل جامعه و به ویژه جوانان آن صورت پذیر است، به خصوص در زمانی که نظامی سیاسی کشور به عنوان مرکزیت نظام اجتماعی، وقعی ننهاده و نمی نهد.
پاینده ایران
سازمان دانشجویان و دانشآموختگان جبهه ملی ایران
16 آذر ماه 1400 – تهران
هموطنان عزیز !
همان گونه که قبلا مکررا اعلام گردیده است ، یک بار دیگر به آگاهی می رسانیم که سازمان و تشکیلات اصلی جبهه ملی ایران در داخل کشور است. این سازمان با دستجات و گروه هایی که در بیرون از مرزها و در کشورهای مختلف تحت نام جبهه ملی ایران فعالیت می کنند،هیچ ارتباط و پیوستگی تشکیلاتی نداشته و ندارد. و براین اساس مواضع آن گروه ها مستقل از جبهه ملی ایران در درون کشور بوده و برای سازمان ما مسئولیت آور و تعهد ساز نیست.
در ضمن یادآوری می کنیم که جبهه ملی ایران به صیانت از یک پارچگی ایران زمین و حفظ تمامیت ارضی و تاکید بر بهره گیری از زبان ملی و فاخر فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک همه ایرانیان عمیقا باورمند است. اما در عین حال ما به لزوم رفع هرگونه تبعیض قومی و دینی در این سرزمین و ضرورت صرف کردن منابع و امکانات کشور بین مناطق مختلف بدون تبعیض و تاکید بر تصدی مقامات شهر ها و استان ها توسط ساکنان آن نواحی،و احترام به گویش ها و آداب و سنن همه اقوام ایرانی اعتقاد کامل داریم. ما امروز و در شرایط نا هنجار کنونی، مشلات اصلی جامعه ایران را تنها در اثر فقدان آزادی و استقلال و نبود حاکمیت ملی می دانیم.ما هرنوع اندیشه و برنامه ریزی را که فکر جداسازی مناطق و اقوام و استان های کشور را به ذهن متبادر سازد مردود دانسته و مطابق با منافع و کیان ملی این وطن نمی دانیم. با این نگرش ما با تفاهم نامه ای که یکی از سازمان های جبهه ملی ایران در بیرون از کشور با افراد و احزابی دیگر در تاریخ یازدهم آذرماه جاری امضاء و منتشر کرده موافقت نداریم و آن را تایید نمی کنیم. افزون بر آن معتقدیم که مباحث طرح شده در این تفاهم نامه مربوط به قانون اساسی آینده کشور است که باید در مجلس موسسان متشکل از نمایندگان ملت ایران مورد بررسی و اظهار نظر قرار گیرد و امضای آن توسط افراد و گروه ها وجهی ندارد.
تهران – شانزدهم آذر ماه 1400
شورای مرکزی جبهه ملی ایران