دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

تسلیت خدمت جناب آقای حسین ترابی ریاحی عضو محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران

جناب آقای حسین ترابی ریاحی
عضو محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران
درگذشت برادر ارجمندتان را به شما و خانواده گرامی تسلیت گفته و برای عزیز درگذشته رحمت ایزدی و برای همه بازماندگان صبر و شکیبایی آرزو می کنیم.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران-هفتم اسفندماه 1401 خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

خانواده های گرانقدر خرمشاهی،افشار و کسروی

با اندوهی فراوان وتاسفی بی پایان،درگذشت خانم مهندس فیروزه خرمشاهی را به شما خانواده های گرانقدر تسلیت می گوییم.
خانم مهندس فیروزه خرمشاهی فرزند بانو فرشیدافشار،عضو محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران و شادروان محمدحسن خرمشاهی عضو فقید این شورا بودند.
ما همچنین این درگذشت را به همه ملیون و آزادیخواهان و طرفداران نهضت ملی ایران تسلیت می گوییم.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران-هفتم اسفند ماه 1401 خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

سازمان حقوقدانان جبهه ملی ایران:هفتم اسفند سالروز ملی استقلال کانون وکلای دادگستری برجامعه وکلای شریف دادگستری گرامی باد

وکلای شریف و مستقل دادگستری
از دولت ملی دکتر محمد مصدق درسال۱۳۳۱ تا به امروز واژه استقلال وکیل را حرف به حرف نوشتیم و خواندیم بخش کردیم و هجا بندی نمودیم ،پاسدارعدالت بودیم و سرباز حقوق ملت.
برای حاکمیت قانون رشادت نمودیم و برای احقاق حقوق مردم قیام .
اگرچه تمامیت خواهی حکومت استبدادی و اقتدار گرا،استقلال نهاد وکالت را ربود
اما همچنان برای احیای آن ایستاده ایم و با وجود ناملایمات و فشارها ،زندان و بازداشت ،برای دادخواهی حق طبیعی مردم یعنی حق بهره مندی ملت از وکیل مستقل ایستاده ایم.
سازمان حقوقدانان جبهه ملی ایران
هفتم اسفند ماه 1401 خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تراژدی تخریب بافت‌های تاریخی؛ بافت شیراز

سرزمین ایران با دارا بودن شهرهایی که سده‌ها از شکل‌گیری و سکونت در آن‌ها می‌گذرد، واجد ارزش‌های شهرسازانه، معمارانه‌، فرهنگی و اجتماعی بسیاری است اما علی‌رغم وجود شهرهای تاریخی متعدد و بافت‌های واجد ارزش، به دلایلی که بر هیچ فرهیخته و دلسوزی پوشیده نیست؛ و به دلیل بی قانونی و فساد سیستماتیک دولتی و حکومتی، تاکنون نگرش منسجمی درباره‌ی مشکلات این شهرها اندیشیده نشده است و فعالیت‌هایی که در قالب طرح‌های گوناگون (طرح جامع شهر، طرح تفصیلی، مطالعات بافت تاریخی و غیره) انجام شده‌، دامنه‌ ای، عموما محدود به مطالعات باقی مانده است.

ضعفِ دانش و آگاهی درباره‌ی ارزش‌های فرهنگی و اقتصادی بافت‌های تاریخی و عدم عرضه‌ی خدمات متناسب با ساختار بافت‌های تاریخی توسط مدیریت های شهری وابسته، فساد سیستماتیک، نگرش کاسبکارانه به شهر و فساد سنگین دولتی و مدیریتی توسط مدیدان جمهوری اسلامی در تمام عرصه ها، سبب دوچندان شدن مشکلات معیشتی، مهاجرت و جایگزینی اجتماعی در بافت‌های تاریخی و تغییر ساختار و فضای محله‌های تاریخی شده است. در واقع عدم توجهِ نهادها و ارگان‌های ذی‌ربط به مسئله‌ی توسعه‌ی پایدار بافت‌های تاریخی سبب ایجاد شرایط دشوار معیشتی برای هموطنان ساکن در این مناطق شده است و بهانه‌های در ظاهر موجهی برای تخریب‌ و مداخلات کلان به‌‌دست سوداگران در مدیریت شهری و پیمانکاران نانجیب شان داده است.

 

از سوی دیگر سال‌هاست شاهد از بین رفتن ارزش‌های فرهنگی و تاریخی سرزمین به قصد توسعه‌‌ی اماکن مذهبی هستیم. فراموش نکنیم که در همین ۴۳سال تباهی و سیاهی شاهد تورم کژاندیشه ها و بدکرداری هایی چون زمینخواری، کوه خواری، دره خواری، رودخانه خواری و این اواخر شاهد پدیده گورستان خواری توسط دولت هایی شدیم که با پوزخند گورخوابی برخی شهروندان از شهر رانده شده را می نگریستند!

 

در تداوم این قبیل نگاه قیمومیت گرا و تکرار اقتدارگرایایی های شهری و در طی این طرح های غیرعلمی و نالازم  بود که هزینه‌هایی هنگفت و نامتناسب با سطح نیازهای حقیقی جامعه تعریف شد که امروز آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی آن به‌جد قابل بررسی است. این مواجهه مخرب با بافت تاریخی شهرهای هویت مند را البته پیش از انقلاب نیز، به‌خصوص در مجموعه‌های زیارتگاهی همانند بافت پیرامونی حرم رضوی در شهر مشهد شاهد بوده ایم و اکنون نیز ملت ایران شاهد نتایج همان تخریب‌های گسترده و تداوم نگاه پشتِ خاکریزی نظامیان مدیر شده به مقوله معماری، شهر و اسکان است.

توسعه‌ پایدار در کشورهایی امکان می‌یابد که هم از خلاقیت مدیریتی بهره داشته و هم هنر بازآفرینی میراث را قدر بدانند. عدم‌ توجه مدیران نالایق و بی‌کفایت رژیم اسلامی به این موارد در سرزمین هنی چون ایران با تمدن درخشان و پیشرفته‌ی نظام شهرنشینی که از آبشخور اندیشه‌ی فرهنگیِ غنی سیراب شده است، توسعه‌ی کشور را در مسیر پرسنگلاخ و بی جبرانی قرار داده است.

امروزه بهره‌برداری‌های سیاسی و اقتصادیِ مافیای قدرت و ثروت از جریانات مذهبی و استفاده‌ی ابزاری از اعتقادات مردم بر همگان آشکار شده است و به‌ویژه در این مسئله ما پروژه‌های ناموفقی همچون توسعه‌های نامتوازن امام‌زاده‌ها و بقاع متبرکه در شهرهای تاریخی مشهد، قم، تهران، قزوین و غیره را در پیش رویمان داریم که علاوه بر از بین بردن بخش‌هایی از هویت معماری این سرزمین، باعث جابه‌جایی‌های اجباری و نارضایتی سکنه و اهالی بومی مناطق پیرامون بناهای مذهبی شده است.

در طرح به اصطلاح *توسعه‌ی حرم شاهچراغ* ، 360 هکتار از بافت تاریخی شیراز تخریب خواهد شد. بافتی که به‌گفته‌ی کارشناسانِ آگاه، ارزش ثبت جهانی داشته و می‌تواند همپای بافت تاریخی شهر یزد، ارزش افزوده ایجاد کند. اما متاسفانه ولع و سوداگری افراد صاحب‌نفوذ نمی‌گذارد تا منفعت این جریان شامل حال اهالی و ساکنین شود.

ارکان سودجوی قدرت در راستای اجرایی کردن برنامه‌های خود بدون لزوم پایبندی به قوانینِ موجود تمام قوانین را بدون هیچ‌گونه مانعی به بازی گرفته و درهم می‌شکنند. نمونه‌هایی آشکار از این قانون‌شکنی‌ها در بافت تاریخی شیراز عبارتند از: – تفویض اختیار از شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری فارس برای تصمیم‌گیری محدوده‌ی 57 هکتاری بافت تاریخی (در صورتی‌که شورای عالی معماری و شهرسازی پیش‌تر اجرایی نشدن این طرح را مصوب کرده است). – عدم همکاری و اهمال‌کاری وزارت میراث‌فرهنگی و اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان فارس در زمینه‌ی ثبت پلاک‌های ارزشمند در بافت تاریخی. – تخلف وزارت میراث فرهنگی در اختیار تام دادن به رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی (مدیرکل اسبق میراث‌فرهنگی فارس) برای تصمیم‌گیری در طرح توسعه‌ی 57 هکتاری حرم شاهچراغ. – مشارکت  وزارت کشور در تخریب بافت تاریخی شیراز (مصوبات سفر استانی دولت رئیسی در مهرماه 1400).

– تملک اجباری بناهای محدوده‌ی حرم شاهچراغ به قصد تخریب (ارسال نامه‌های غیرقانونی و اخطار به اهالی و ساکنین بافت جهت تخلیه‌ی خانه‌های مسکونی). – طرح کمیسیون ماده‌ی 5 شهرداری شیراز مبنی بر تخریب بخش قابل توجهی از بافت محلات قدیمی شیراز. – موافقت پژوهشگاه میراث‌فرهنگی با تخریب 35 پلاک تاریخی (در این طرح حداقل 150 خانه‌ی تاریخی در طرح توسعه‌ی شاه‌چراغ تخریب خواهد شد).

سازمان مهندسان جبهه‌ ملی ایران  تخریب بافت‌های تاریخی و ارزشمند میهن مان را که به‌معنای تخریب هویت فرهنگی این سرزمین کهن است، محکوم میکند و به سران جمهوری اسلامی و وابستگان آن هشدار می‌دهیم که تداوم روند غیرقانونی تخریب و تملک بافت تاریخی و عدم توجه به خواسته‌ها و مطالبات مردم بهای گرانی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد و باید به زودی منتظر بروز فجایع متعددی بود که دامان شما را نیز خواهد گرفت.

ما برطبق ۷۰سال سابقه مبارزه با استعمار، تبعیض و حکام خودکامه، اکنون نیز خواهان حاکمیت قانون و نفی استبداد شما در شهر و روستا و در دانشگاه و کارخانه هستیم!

ما خواستار تدوین و اجرای اصولی طرح‌های بازآفرینی و بهسازی بافت تاریخی شیراز و به تبع آن سایر بافت‌های تاریخی کشور هستیم و هرگونه دخل و تصرف و تخریب این بافت‌های تاریخی را با هر عنوان و بهانه‌ایی محکوم می‌کنیم.

باید آگاه باشید که دیگر نمی‌توان با دروغ‌گویی، سرکوبِ اعتراض مردم و نسبت دادن حافظان ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی به جریانات و گروه‌های خاص، همان تجربه‌های شکست‌خورده‌ی پیشین را تکرار کنید و کشور را بیشتر از این به تباهی بکشانید.

 

سازمان مهندسان جبهه ملی ایران

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه‌ سازمان نویسندگان و هنرمندان جبهه‌ ملی ایران: انقلاب ما، جنگ مردم علیه مردم نیست

 

خیزش انقلابی «زن زندگی آزادی»، در دل سیاه‌ترین دوران سرکوب، خفقان، فقر، انزوای بین‌المللی و بی‌لیاقتی حاکمان کشور، در زمانه‌ای که بخش بزرگی از خاورمیانه اسیر سایه‌ی شوم بنیادگرایی ضدانسانی است، نه فقط برای جهانیان، بلکه حتی به چشمان بسیاری از ما ایرانیان نیز شگفت آمد. فراموش نکرده‌ایم هشدارهای پیاپی در باب «سوریه‌ای شدن ایران»، که چماقی بودند برای هراس‌افکنی در دل جامعه و جلوگیری از هرگونه کنش‌گری مترقی و آزادی‌خواهی انقلابی را. ما اما به تمامی این هراس‌ها «نه» گفتیم.

آنچه سبب شد حتی آزادی‌خواهان جهان نیز به احترام این جنبش بزرگ بایستند، آن بود که ایرانیان نشان دادند هنوز هم می‌توان از دل خاورمیانه، صدایی به گوش برسد غیر از جنگ، غیر از عصبیت‌های مذهبی، غیر از تعصبات قوم‌گرایانه و البته در ستیز با ارتجاع زن‌ستیز و ضدانسانی. ما نشان دادیم هرچند تجربه‌های تکان‌دهنده و دل‌خراش، در کشورهایی چون عراق، سوریه، یمن و البته افغانستان را فراموش نکرده‌ایم، اما همچنان می‌توانیم خیزشی ترقی‌خواهانه و مدرن را برای نیل به آزادی، مدنیت و دموکراسی‌خواهی بر پایه‌ی مبانی مدرن انسانی و حقوق شهروندی رقم بزنیم.

زیبایی تصویر اراده‌ و شجاعت زنان حق‌طلب ایرانی، در کنار حمایت و پایمردی مردان آزادی‌خواه این سرزمین از آن رو دوچندان شد که مبارزه‌ی خود را، علی‌رغم تمامی هزینه‌های تکان‌دهنده‌اش، نه به شکل یک جنگ با عصبیت‌های خشونت‌آمیز، بلکه به شوق زندگی، یعنی یک زیست مسالمت‌آمیز آزادانه و مترقی دنبال کردند و در این راه، پاسخ تمامی صداهای تحریف‌کننده یا بوق‌های تبلیغاتی که می‌خواستند این دموکراسی‌خواهی را به مصداق یکی دیگر از انبوه جدال‌های قومی و مذهبی خاورمیانه‌ای درآورند به زیبایی و در کف خیابان دادند: «از زاهدان/کردستان تا تهران، جانم فدای ایران».

منشورهایی که با نادیده گرفتن صراحت فریادهای معترضان، از تعابیر تکان‌دهنده‌ای همچون «ستم ملی» یاد می‌کنند، با تحریف واقعیات عینی جامعه‌ی ایرانی، می‌خواهند از مبارزه‌ی آزادی‌خواهانه علیه یک دیکتاتوری ارتجاعی، تصویر جنگ «ملت علیه ملت» ارائه دهند. گویی ایرانیان، نه یکپارچه در برابر دستگاه ظالم، بلکه در پی جنگ و تسویه‌حساب با یکدیگر قدم به خیابان‌ها گذاشته‌اند. ما چنین تعابیری را نه صدای واقعی اعتراضات مردمی، بلکه خیانتی آشکار به فریادهای صریح هم‌وطنان شجاع‌مان در کوچه و خیابان می‌دانیم که زیر شدیدترین فشارهای سرکوب، یک لحظه از تاکید بر وحدت و برابری تردید نکردند و غافل نشدند.

سازمان نویسندگان و هنرمندان جبهه‌ی ملی ایران، با شناختی که از تاریخچه هنر و فرهنگ این ملت دارد، و با درس‌های درخشان و امیدوارکننده‌ای که طی انقلاب اخیر گرفته، یک بار دیگر شهادت می‌دهد که اینجا سرزمین مادری تمامی اقوام دیر‌پای ایرانی است و فرهنگ ایرانی هیچ نیست جز تابلویی درخشان و رنگارنگ از تمامی نقش و نگارهایی که با پیوند میان خرده‌فرهنگ‌هایش تصویر شده است.

ما هیچ تردیدی نداریم که درمان تمامی زخم‌های کهن استبدادی که بر پیکره‌ی این جامعه بر جای مانده، تنها آزادی و دموکراسی است. ما به گوهر وجود انسان باور داریم و تردید نداریم که شهروند ایرانی، به مانند شهروندان تمامی کشورهای پیشرو و دموکراتیک جهان این بلوغ و آگاهی را دارد که با کسب آزادی خود، بهتر از هرکسی برای زندگی و آینده‌اش تصمیم بگیرد. پس تا پایان راه این انقلاب درخشان در کنار هم‌وطنان خود از پای نخواهیم نشست و تاکید داریم که تنها در دل یک وضعیت آزاد و دموکراتیک، و در جریان یک گفتگوی آزاد در کنگره‌ای ملی و سراسری است که ایرانیان می‌توانند مطالبات واقعی خود را طرح کرده و به حقوق شهروندی‌شان دست پیدا کنند؛ تا آن زمان، هیچ جریان و گروهی را محق نمی‌دانیم که با تحریف صدای آشکار انقلابیون، گرایش‌های سهم‌خواهانه‌ی خود را تحت عنوان «مطالبات حداقلی» به مردم تحمیل کند.

 

سازمان نویسندگان و هنرمندان جبهه‌ ملی ایران
دوم اسفند 1401

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

ستم و اجحاف نسبت به اساتید دانشگاه را متوقف کنید

 

گلبانگ آزادیخواهی نسل جوان ایران زمین، به ویژه دانشجویان فرهیخته ی این مرز و بوم، در سراسر جهان طنين افكن است و حماسه اي اشتياق آفرين را در تاريخ ميهن و جهان رقم مي زند. هرچند خردستيزان و خورشيد گريزان به سركوب و تعدّي دست يازيدند و حريم امن دانش و بينش را پاس نداشتند و مزدوران و اوباش مسلّح بي شناسنامه را براي سركوب گسيل داشتند و پس از آن نوبت به انتقام جويي رسيد و شماري از پويشگران فرهيخته دانشجو را دستگير يا از دانشگاه اخراج كردند. به اين تعدّي آشكارا عاري از مدنيت اكتفا نورزيدند و نوبت به أستادان آزاد انديش و دانشمندِ ناوابسته به حاكميت و مستقل از سرسپردگي به نيروهاي امنيتي رسيد. أستاداني كه با همه ي ناملايمات از جمله سكانداري نيروهاي امنيتي بر دانشگاه و تحميل مدرسان عاري از سواد و أخلاق به هيات هاي علمي، از خدمت به دانشجويان مشتاقشان سر بازنزدند و در بحران دانشگاه در خيزش اخير با نيروهاي سركوب همراه نگشتند و از دانشجويان آزاديخواه پشتيباني كردند و شرف آزادگي را به جيفه زراندود ولي آلوده ي آزادي ستانان نفروختند و حقيقت و حُرّيت را به پاي مصلحتِ قدرت به مسلخ نبردند.

در اين ميان با خبر شديم، دانشیار يار هنرمند و فرهيخته ي هيات علمي دانشكده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، سركار خانم دكتر آذين موحد، عضو و تایب رئیس شورای مرکزی جبهه ملي ايران، با قطع حقوق مورد ستم و اجحاف قرار گرفته است و با این فشارها کاربدستان در این توهمند که چنین فردی را از حمایت حقوق دانشجویان معترض باز دارند، زهی گُمانِ باطل.

جبهه ملي ايران ضمن محكوم سازي چنين اقدامات نابخردانه و غيراخلاقي، به حاكميت زينهار مي دهد، كه چنين ستم هاي فرهنگ ستيزانه اي نتايج ناگواري براي عرصه دانش در ايران خواهد داشت و صدمات جبران ناپذيري بر دانشگاه وارد مي سازد كه حاكميت ملزم به پاسخگويي آن خواهد بود.

گر هنرمند از اوباش جفایی بیند                      تا دل خویش نیازارد و درهم نشود

سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست             قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

تهران-بیستم بهمن ماه 1401

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تسلیت حدمت خاندان گرانقدر مغازه ای و اهالی محترم شهر همدان

 

با تاسف بسیار و اندوه بی کران،درگذشت آقای ناصر مغازه ای،حقوقدان فرهیخته و پیرو راه مصدق بزرگ و از اعضای دیرین جبهه ملی ایران را به خانواده ارجمند مغازه ای به ویژه فرزندشان آقای بابک مغازه ای و همه ی اهالی محترم همدان و کلیه آزادیخواهان و وطن دوستان تسلیت می گوییم.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

تهران-بیستم بهمن ماه 1401

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

نامه سازمان نویسندگان و هنرمندان جبهه ملی ایران به دکتر فرهاد میثمی

 

آقای دکتر فرهاد میثمی عزیز

با درود

در زمانه‌ای که برخی در پی عافیت و منفعت خویش،‌ سکوت کرده‌اند و برخی که صدای‌شان به پشتوانه رسانه‌های رنگارنگ، بلند است چنان سودای قدرت و شهرت دارند که از وابستگی به دیگرقدرت‌ها، پشت پا زدن به منافع مردم و تخطئه‌ی یکپارچگی سرزمین ابایی ندارند، شما با شجاعت و ازخودگذشتگی و به‌دور از هیاهو، بازتاب راستین فریاد پر طنین ملتی شده‌اید که از زاهدان تا آذربایجان، دریغ ندارند که جان خود را فدای ایران کنند. شمایی که همیشه در کنش و منش خود ضمن ایستادگی بر اصول، به‌جای برجسته‌ کردن «من»، به‌دنبال برکشیدن «ما»، و به‌جای «ویرانی» خواهان «ساختن» بوده‌اید.

 

«امساک در غذا خوردن» آن‌هم نه برای رسیدن به حقوق خود که برای احقاق حق دیگر هم‌وطنان،‌ به‌راستی بالاترین مرتبه از دگرخواهی و کنشگری اخلاقی است. ما ضمن پشتیانی از راه شما و خواسته‌های به حق‌تان که مصداق برجسته‌ی شعار «زن زندگی آزادی» است، در کنار سایر نویسندگان و هنرمندان، با فروتنی از شما می‌خواهیم حالا که تن نحیف‌تان، با قدرت و صلابت صدای حق‌جویی و آزادی‌خواهی شما را به گوش همگان رسانده‌است، با در نظر گرفتن احساسات و عواطف جمعی و به حکم «دیگردوستی موثر»، با پایان دادن به این اعتصاب غذا، از تن و جان خود مراقبت کنید که این سرزمین اکنون به وجود فرزندان دلیر، اندیشمند، نیک‌نفس و ایران‌دوستی چون شما بیش از همیشه نیازمند است.

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

اطلاعیه روابط عمومی جبهه ملی ایران

 

به جهت تنویر افکار عمومی و در پاسخ به پرسش ها و برای رفع ابهامات و انتقاداتی که برخی از اعضاء و طرفداران جبهه ملی ایران در مورد علت و چگونگی جلسه سران جبهه ملی با رهبران نهضت آزادی مطرح می نمایند،به اطلاع می رسانیم.

جبهه ملی ایران در اوضاع بحرانی و پر مخاطره کنونی کشور،برای حراست و صیانت از کیان ملی این مرز و بوم،هماهنگی و همکاری بین سازمان ها و جمعیت های سیاسی و اتحادیه های صنفی و جوامع مدنی را امری ضروری و حرکتی شایسته می داند.و به همین جهت در تاریخ 23 آبان ماه 1401 پیشنهاد تشکیل یک کنگره ملی موقت را از نمایندگان این جمعیت ها و اتحادیه ها مطرح نموده است.در راستای این نظر قرار بود صبح روز یکشنبه 11 دیماه چهارتن از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران با چهار تن از اعضای ارشد نهضت آزادی ایران،نشست مشترکی داشته و پیرامون موقعیت خطیر کشوربا هم گفتگو و تبادل نظرنمایند.حکومت جمهوری اسلامی حتی این تجمع 7-8 نفری را در منزل یکی از اعضای جبهه ملی ایران برنتابید و پلیس امنیت خود را به محل تشکیل جلسه گسیل داشته و با اخطار و نهدید به برخورد و  بازداشت از تشکیل این نشست ممانعت به عمل آورد.این شواهد نشان داد که حکومت جمهوری اسلامی،چشم را بر واقعیات جامعه و اعتراضات گسترده ملت ایران بسته و راه هرگونه حرکت سیاسی مدنی و خشونت پرهیز را مسدود می نماید و با تمام بحران هایی که در کلیه شئون این سرزمین، آفریده، همچنان بر طبل اقتدار گرایی و تمامیت خواهی می کوبد.در جلسه جلوگیری شده که متعاقب سه دیدار قبل از آن صورت می گرفت، قرار بود نسبت به تنظیم و تصویب یک بیانیه مربوط به شرایط کشور و خیزش انقلابی ملت ایران اتخاذ تصمیم شود،و قرار بود علاوه بر دوسازمان ،بیانیه به جمعیت های سیاسی و مدنی دیگر نیز برای امضاء ارائه گردد.که به علت ممانعت پلیس امنیت،تنظیم متن بیانیه و توافق و تصویب آن مقدور نگردید.

پس از ممانعت از تشکیل آن جلسه ،نهضت آزادی ایران طی یک نامه سرگشاده به شورای عالی امنیت ملی،نسبت به عمل پلیس امنیت انتقاد نمود.جبهه ملی ایران در مورد آن رویداد و نامه سرگشاده نهضت آزادی به چند علت سکوت کرد و نظری اعلام نداشت.اول آنکه شورای عالی امنیت ملی را که خود مسئول اختناق و وقوع خشونت های صورت گرفته در جامعه است مرجع ذیصلاحی برای نامه نوشتن نمی دانست.ثانیا رونوشت کردن نامه به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را که خود عامل ممانعت از تشکیل جلسه ی مشترک ما بوده عملی عبث می دانست.ثالثا در نامه سرگشاده نهضت آزادی اشاراتی به مفاد بیانیه ای شده بود که هنوز مورد بررسی و تصویب قرار نگرفته بود.

جبهه ملی ایران همان طور که در پیشنهاد خود در23 آبانماه1401 مطرح نمود،معیت و همکاری سازمان های سیاسی وطنخواه و معتقد به آزادی و استقلال وجوامع مدنی مستقل و حق طلب کشور را راهی برای خروج جامعه از بن بست کنونی و حرکت به سوی تحقق حاکمیت ملی و نیل به مردم سالاری می داند.

روابط عمومی جبهه ملی ایران

تهران-چهاردهم بهمن ماه 1401

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

ملت ایران فتوت و ظلم‌ ستیزی تختی را همچنان سرمشق خود قرار می‌دهد

درپنجاه وپنجمین سال جاوادانگی جهان پهلوان تختی نام و یاد او را گرامی می داریم

ملت ایران فتوت و ظلم‌ ستیزی تختی را همچنان سرمشق خود قرار می‌دهد

ویژگی هایی که موجب نام بلند جهان پهلوان تختی شد؛ مردمی، ملّی و مصدقی بودن او بود. وقتی قلمروی ورزش محدود به زورآوری و رزم‌آوری تلقی می شد، پهلوان تختی ورای ورزش به جستجوی محتوا سازی و معناداری ورزش بود. تنها راه معناداری ورزش، مردمی کردن ورزش از مدار قدرت حاکم بوده وهست. حکومت های دیکتاتوری نه تنها استبداد و فساد را در جامعه می گسترانند بلکه قلمرو ورزش رانیز در قبضه خود می خواهند و در نهایت به ابتذال می برند. خاستگاه ورزش، مردمی بودن آن است.با این وجود حاکمیت سابق ،به‌ ویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، جایگاه مردمی ورزش را از مردم ستانده و آن‌را در تصرف خود در آورده بود. اما خدمت بزرگ تختی مردمی کردن دوباره ورزش بود. همان‌طور که دکتر مصدق صنعت نفت را ملّی کرده بود، پهلوان تختی ورزش را ملّی کرد. در واقع او یک “مصدق” برای جامعه ورزشکاران بود.

آن‌چه که موجب بلندنامی و نیک‌نامی جهان پهلوان تختی شده بود، مصدقی بودن وی بود. در اوج استبداد و  اختناق و سرکوب ملّیون، او افتخار هموندی شورای مرکزی جبهه ملّی ایران را داشت. دو ویژگی ملّی و مصدقی بودن تختی، فرهنگ مردمی بودن را در تختی بارور کرد. تختی نه تنها پیرو راه پاک دکترمحمد مصدق بود که خوشه چین خرمن انسانیت و شرافت  بزرگ مردانی چون دکتر غُلامحسین صَدیقی، مهندس کاظم حسیبی، دکتر محمدعلی خُنجی، محمد حسن شمشیری، دکتر حیدر رقابی، حسن خرمشاهی و دکتر سعید فاطمی نیز بود.

او از سرآمدان نَهضَت ملی ایران بود. آن‌چه که جامعه ایران در نشیب و فراز نهضت ملّی در دهه بیست آزموده بود، او با جان و دل تجربه کرده بود. از استبداد دوره رضاشاهی گرفته تا زخم های ناشی از تجاوز متفقین به ایران‌ و پس از آن برآمدن نهضت ملی به رهبری دکتر محمد مصدق و کودتای ننگین 28 مرداد32 همه را شاهد بود

کودتای ۲۸ مرداد ضربه ای ویرانگر، بر آرمان و اراده ملت ایران بود. کودتا نه تنها خفقان و اختناق ایجاد کرد که موجب یأس و ناامیدی عمیق در جامعه شد. مردم مایوس در آن دوران سیاه، آمال خود را نه در تغییر و تحولات کوتاه سیاسی، بلکه در دست توانا و بازوان قدرتمند جهان پهلوان تختی می‌دیدند، او سه سال پس از کودتا در نبرد دلیرانه در المپیک ملبورن1956 بر سه حریف روسی، انگلیسی و آمریکایی یعنی سه ضلع مثلث سازنده کودتای ۲۸ مرداد، چیره شد. او  با به اهتزاز در آوردن پرچم سه رنگ شیروخورشید نشان ایران‌زمین در صحنه بین‌المللی،این حقیقت را به رخ جهانیان کشید که باری ملت ایران هیچگاه و با هیچ کودتا وسرکوب و اختناقی سرنگون نمی‌شود، بلکه همواره در بلندای تاریخ پیروز وسرافراز خواهد بود در مصاف داخلی نیز بر استبداد چیره شد. زمانی که ملت ایران او را «رستم زمان» و«قهرمان ملی» می‌خواند، منظورش قرار دادن جهان پهلوان تختی در مقابل سردمداران حکومت کودتا بود. کودتا چیانی که استقلال و آزادی ایران‌زمین را بر باد دادند. اما تختی واجد قهرمانی و پهلوانی ملت بود. چنانکه ملت ایران او را بر فراز دستان خود قرار داده و از اوبه نیکی و زیبندگی ستایش می‌کرد.

رهبر ملت ایران ،دکتر محمد مصدق، به‌ درستی گفته بود که رهبر را با سر نیزه و زور بر مردم تحمیل نمی‌کنند. شخصیت مردمی و محبوب ملّت را خود ملت برمی‌گزیند. این‌بار پهلوان تختی این شاگرد خلف مکتب مصدق از سوی ملت برگزیده شده بود. حکومت دیکتاتوری برخاسته از کودتا هرگز محبوبیت جهان پهلوان تختی را برنتابید و او را به مانند دیگر یارانش سرکوب کرد.جهان پهلوان مورد عنایت تمامی گروه‌ها و طبقات جامعه بود. از کارگران تا معلمان او را بر فراز قرار دادند. به‌ویژه رابطه تنگاتنگی بین جهان پهلوان تختی و دانشجویان برقرار بود. یکبار او توسط دانشجویان دانشگاه تهران به سالن مسابقات کشتی دانشجویان دعوت شد. حضور بیشمار دانشجویان نشان از شیفتگی این قشر فرهیخته به تختی داشت. در آن روز دانشجویان از تحتی خواستند که برای آنان سخنی بگوید.او کوتاه سخن گفت. اما چنان پر شور گفت که سالن از شدت ابراز احساسات منفجر شد ودستگاه استبداد را به شدت خشمگین و بیمناک کرد. او گفت: من هرگاه دلتنگ می‌شوم به پیرامون دانشگاه می‌ آیم. اگر قرار باشد روزی مکان مقدسی را طوّاف کنم، آن مکان دانشگاه تهران است.

شاعر ملی و رئیس فقید شورای مرکزی جبهه ملی ایران استاد ادیب برومند در رثای وی چنین سرود:

هرآن کس که این قهرمان دید گفت/ به پا خاست ستارخانی دگر/ سوی جبهه ی ملت آورد روی /

که بودش به سر سایبانی دگر

رژیم پیشین همان گونه که شیوه همه نظام های استبدادی و دیکتاتوری است رجال و نخبگان جامعه، از جمله جهان پهلوان تختی را منزوی و سرکوب کرد وبه جای آن ها، افراد فرومایه و مزدور را جایگزین نمود. اکنون در این چهل و چهار سال، شاهد آن هستیم که پهلوانان، قهرمانان و نخبگان مملکت را منزوی، زندانی، اعدام و تیرباران می‌کنند و جای آنان افراد ناشایست و اکثرا فاسد را تقدیس و تکریم می‌ نمایند!

ملت غیور ایران آگاه باشید آن‌چه که موجب بلندنامی نام جهان پهلوان تختی شده است، مبارزه او با استبداد و ظلم‌ ستیزی وی بود. زیرا آیین فتوت و جوانمردی بر پایه ظلم‌ ستیزی بنا نهاده شده است. درطول تاریخ جوانمردان همواره ظلم‌ ستیز و ضعیف‌نواز بوده اند.

جبهه ملی ایران ضمن پشتیبانی از دلیری ها و فدا کاری های شیرزنان و دلیرمردان جنبش آزادیخواهانه کنونی ملت ایران، اعتقاد دارد ،باید چهره درخشان مردان بزرگ و وطنخواه تاریخ معاصر  مانند دکتر مصدق‌ها، ستارخان‌ها، دکتر فاطمی‌ها و تختی‌ها را همچنان پر فروغ وتابنده نگهداریم.

 

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

         تهران-هفدهم دیماه 1401 خورشیدی