سرزمین ایران با دارا بودن شهرهایی که سدهها از شکلگیری و سکونت در آنها میگذرد، واجد ارزشهای شهرسازانه، معمارانه، فرهنگی و اجتماعی بسیاری است اما علیرغم وجود شهرهای تاریخی متعدد و بافتهای واجد ارزش، به دلایلی که بر هیچ فرهیخته و دلسوزی پوشیده نیست؛ و به دلیل بی قانونی و فساد سیستماتیک دولتی و حکومتی، تاکنون نگرش منسجمی دربارهی مشکلات این شهرها اندیشیده نشده است و فعالیتهایی که در قالب طرحهای گوناگون (طرح جامع شهر، طرح تفصیلی، مطالعات بافت تاریخی و غیره) انجام شده، دامنه ای، عموما محدود به مطالعات باقی مانده است.
ضعفِ دانش و آگاهی دربارهی ارزشهای فرهنگی و اقتصادی بافتهای تاریخی و عدم عرضهی خدمات متناسب با ساختار بافتهای تاریخی توسط مدیریت های شهری وابسته، فساد سیستماتیک، نگرش کاسبکارانه به شهر و فساد سنگین دولتی و مدیریتی توسط مدیدان جمهوری اسلامی در تمام عرصه ها، سبب دوچندان شدن مشکلات معیشتی، مهاجرت و جایگزینی اجتماعی در بافتهای تاریخی و تغییر ساختار و فضای محلههای تاریخی شده است. در واقع عدم توجهِ نهادها و ارگانهای ذیربط به مسئلهی توسعهی پایدار بافتهای تاریخی سبب ایجاد شرایط دشوار معیشتی برای هموطنان ساکن در این مناطق شده است و بهانههای در ظاهر موجهی برای تخریب و مداخلات کلان بهدست سوداگران در مدیریت شهری و پیمانکاران نانجیب شان داده است.
از سوی دیگر سالهاست شاهد از بین رفتن ارزشهای فرهنگی و تاریخی سرزمین به قصد توسعهی اماکن مذهبی هستیم. فراموش نکنیم که در همین ۴۳سال تباهی و سیاهی شاهد تورم کژاندیشه ها و بدکرداری هایی چون زمینخواری، کوه خواری، دره خواری، رودخانه خواری و این اواخر شاهد پدیده گورستان خواری توسط دولت هایی شدیم که با پوزخند گورخوابی برخی شهروندان از شهر رانده شده را می نگریستند!
در تداوم این قبیل نگاه قیمومیت گرا و تکرار اقتدارگرایایی های شهری و در طی این طرح های غیرعلمی و نالازم بود که هزینههایی هنگفت و نامتناسب با سطح نیازهای حقیقی جامعه تعریف شد که امروز آسیبهای فرهنگی و اجتماعی آن بهجد قابل بررسی است. این مواجهه مخرب با بافت تاریخی شهرهای هویت مند را البته پیش از انقلاب نیز، بهخصوص در مجموعههای زیارتگاهی همانند بافت پیرامونی حرم رضوی در شهر مشهد شاهد بوده ایم و اکنون نیز ملت ایران شاهد نتایج همان تخریبهای گسترده و تداوم نگاه پشتِ خاکریزی نظامیان مدیر شده به مقوله معماری، شهر و اسکان است.
توسعه پایدار در کشورهایی امکان مییابد که هم از خلاقیت مدیریتی بهره داشته و هم هنر بازآفرینی میراث را قدر بدانند. عدم توجه مدیران نالایق و بیکفایت رژیم اسلامی به این موارد در سرزمین هنی چون ایران با تمدن درخشان و پیشرفتهی نظام شهرنشینی که از آبشخور اندیشهی فرهنگیِ غنی سیراب شده است، توسعهی کشور را در مسیر پرسنگلاخ و بی جبرانی قرار داده است.
امروزه بهرهبرداریهای سیاسی و اقتصادیِ مافیای قدرت و ثروت از جریانات مذهبی و استفادهی ابزاری از اعتقادات مردم بر همگان آشکار شده است و بهویژه در این مسئله ما پروژههای ناموفقی همچون توسعههای نامتوازن امامزادهها و بقاع متبرکه در شهرهای تاریخی مشهد، قم، تهران، قزوین و غیره را در پیش رویمان داریم که علاوه بر از بین بردن بخشهایی از هویت معماری این سرزمین، باعث جابهجاییهای اجباری و نارضایتی سکنه و اهالی بومی مناطق پیرامون بناهای مذهبی شده است.
در طرح به اصطلاح *توسعهی حرم شاهچراغ* ، 360 هکتار از بافت تاریخی شیراز تخریب خواهد شد. بافتی که بهگفتهی کارشناسانِ آگاه، ارزش ثبت جهانی داشته و میتواند همپای بافت تاریخی شهر یزد، ارزش افزوده ایجاد کند. اما متاسفانه ولع و سوداگری افراد صاحبنفوذ نمیگذارد تا منفعت این جریان شامل حال اهالی و ساکنین شود.
ارکان سودجوی قدرت در راستای اجرایی کردن برنامههای خود بدون لزوم پایبندی به قوانینِ موجود تمام قوانین را بدون هیچگونه مانعی به بازی گرفته و درهم میشکنند. نمونههایی آشکار از این قانونشکنیها در بافت تاریخی شیراز عبارتند از: – تفویض اختیار از شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری فارس برای تصمیمگیری محدودهی 57 هکتاری بافت تاریخی (در صورتیکه شورای عالی معماری و شهرسازی پیشتر اجرایی نشدن این طرح را مصوب کرده است). – عدم همکاری و اهمالکاری وزارت میراثفرهنگی و ادارهکل میراثفرهنگی استان فارس در زمینهی ثبت پلاکهای ارزشمند در بافت تاریخی. – تخلف وزارت میراث فرهنگی در اختیار تام دادن به رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی (مدیرکل اسبق میراثفرهنگی فارس) برای تصمیمگیری در طرح توسعهی 57 هکتاری حرم شاهچراغ. – مشارکت وزارت کشور در تخریب بافت تاریخی شیراز (مصوبات سفر استانی دولت رئیسی در مهرماه 1400).
– تملک اجباری بناهای محدودهی حرم شاهچراغ به قصد تخریب (ارسال نامههای غیرقانونی و اخطار به اهالی و ساکنین بافت جهت تخلیهی خانههای مسکونی). – طرح کمیسیون مادهی 5 شهرداری شیراز مبنی بر تخریب بخش قابل توجهی از بافت محلات قدیمی شیراز. – موافقت پژوهشگاه میراثفرهنگی با تخریب 35 پلاک تاریخی (در این طرح حداقل 150 خانهی تاریخی در طرح توسعهی شاهچراغ تخریب خواهد شد).
سازمان مهندسان جبهه ملی ایران تخریب بافتهای تاریخی و ارزشمند میهن مان را که بهمعنای تخریب هویت فرهنگی این سرزمین کهن است، محکوم میکند و به سران جمهوری اسلامی و وابستگان آن هشدار میدهیم که تداوم روند غیرقانونی تخریب و تملک بافت تاریخی و عدم توجه به خواستهها و مطالبات مردم بهای گرانی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد و باید به زودی منتظر بروز فجایع متعددی بود که دامان شما را نیز خواهد گرفت.
ما برطبق ۷۰سال سابقه مبارزه با استعمار، تبعیض و حکام خودکامه، اکنون نیز خواهان حاکمیت قانون و نفی استبداد شما در شهر و روستا و در دانشگاه و کارخانه هستیم!
ما خواستار تدوین و اجرای اصولی طرحهای بازآفرینی و بهسازی بافت تاریخی شیراز و به تبع آن سایر بافتهای تاریخی کشور هستیم و هرگونه دخل و تصرف و تخریب این بافتهای تاریخی را با هر عنوان و بهانهایی محکوم میکنیم.
باید آگاه باشید که دیگر نمیتوان با دروغگویی، سرکوبِ اعتراض مردم و نسبت دادن حافظان ارزشهای فرهنگی و اجتماعی به جریانات و گروههای خاص، همان تجربههای شکستخوردهی پیشین را تکرار کنید و کشور را بیشتر از این به تباهی بکشانید.
سازمان مهندسان جبهه ملی ایران