دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

به خاندان گرانقدر راشد محصل و اعضای جبهه ملی ایران تسلیت می گوییم

 

با تاسف بی پایان و اندوه بی کران درگذشت استاد عالیقدر،دکتر محمد رضا راشد محصل را به خاندان محترم ایشان و هم چنین به اعضاء و طرفداران جبهه ملی ایران به ویژه اعضای این سازمان در خراسان تسلیت می گوییم. آقای دکتر محمد رضا راشد محصل استاد فرهیخته زبان و ادبیات فارسی با سابقه تدریس در دانشگاه های مختلف کشور بود.

او از زمان جوانی از باورمندان نهضت ملی ایران و از پیروان مصدق بزرگ بود.دکتر راشد محصل در اکثر دوران عمر ،در حزب ایران و تشکیلات جبهه ملی ایران،در راه آزادی و استقلال این مرز و بوم تلاش کرد.

یادش گرامی و نامش جاویدان باد.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

تهران-بیست و سوم مهرماه 1402 خورشیدی

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران برجسته ترین ها نشريه

نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره دویست و بیست منتشر شد

نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره دویست و بیست به تاریخ 18 مهرماه  1402

لینک دانلود : پیام جبهه ملی ایران – 220

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

تبریک به خانم نرگس محمدی مدافع دیر پای حقوق بشر

 

در شرایطی که بانوان ایران از اولیه ترین حقوق انسانی خود مانند حق انتخاب پوشش متعارف محروم اند و آزادی های اساسی ملت ایران مثل آزادی عقیده وبیان،آزادی احزاب و اجتماعات و آزادی انتخابات توسط نظام جمهوری اسلامی به شدت پایمال می شود،اعطای جایزه صلح نوبل سال 2023 به خانم نرگس محمدی،مدافع دیرپای حقوق بشر و تلاشگر راه آزادی ایران،رویدادی فرخنده و مسرت بخش است.

ما دریافت این جایزه را به خانم نرگس محمدی که هم اکنون در زندان استبداد به سر می برد و خانواده محترم ایشان و همه مدافعان حقوق بشر تبریک می گوییم.ما خواهان آزادی خانم نرگس محمدی و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در سراسر کشور هستیم.

اختصاص جایزه صلح نوبل به خانم نرگس محمدی نشانه ی توجه جامعه جهانی به وضعیت نا هنجار حقوق بشر در ایران و اعتنا به جنبش حق طلبانه بانوان این سرزمین، و خیزش آزادیخواهانه ملت بزرگ ایران است.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

  تهران-هیجدهم مهرماه 1402

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

 

حق انتخاب پوشش از  ابتدایی ترین اصول حقوق بشر است

بعد از حدود یک سال از واقعه کشته شدن مهسا امینی (ژینا) و آغاز خیزش بزرگ مردم ایران با شعار مترقی “زن، زندگی، آزادی”، شعاری که امروز ،مبارزات ملی و آزادیخواهانه ملت ایران را در جهان معرفی نموده و با آن گره خورده است، متاسفانه مجددا شاهد تکرار آن حادثه جنایت بار هستیم.

به گواه برخی از شاهدین عینی “آرمیتا گراوند” دانش آموز 16 ساله در متروی تهران پس از برخورد فیزیکی ماموران “حجاب بان” به ضربه مغزی دچار شده و به کما رفته است. با وجود این که جمهوری اسلامی خود را از هرگونه دخالتی درباره وخامت حال این دانش آموز مبری می‌داند؛ اما به دلیل عدم شفافیت و تجربه تلخ جامعه از مواجهه با دروغ‌ها و جنایت‌ها و مشاهده استبداد حاکم بر کشور و اصولا به دلیل گذاشتن مامورانی به نام «حجاب بان» در ایستگاه مترو، این ادعا مورد پذیرش اکثریت مردم ایران قرار نگرفته است.

جبهه ملی ایران که نظام جمهوری مبتنی بر رای ملت و دموکراسی، موازین استقلال ،جدایی نهاد دین از حکومت و رعایت حقوق بشر را به عنوان اصول و عقاید اولیه خود پذیرفته است،وقوع این رویداد اسف بار را محکوم می کند و اعلام می‌دارد که قانون پوشش جمهوری اسلامی و همچنین نحوه اجرای آن، نقض علنی و صریح حقوق بشر بوده و در تضاد با جمهوریت و حاکمیت مردم قرار دارد.

 هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران                             

   تهران -شانزدهم مهر ماه 1402

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

به نام  زن،زندگی،آزادی

غم‌هامان سنگین است. سنگینی هر نفس را حس می‌کنیم و هر روز بر بار غم‌ها انباشته می‌شود.

صدها جان عزیزی که با بی‌رحمی تمام گرفته شد. هزاران زخم و ساچمه و نقصی که بر جان‌ها باقی ماند، ده‌ها هزار زندانی که به بند کشیده شدند و زیر شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفتند تا آن‌چه را برای پرونده‌سازی‌ به آن نیاز دارند به زبان آورند. صدهاهزار تن اعضای خانواده و بستگانی که از نزدیک با این زخم‌ها و دردها و بیم و هراس‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و میلیون‌ها هموطنی که پر از بغض و خشم و فریاد هستند.

و چه اسفبار است که این‌همه در ازای تلاش و تقلای ایرانیان است برای به‌دست آوردن ابتدایی‌ترین حقوق انسانی!

ما کشته می‌شویم چون می‌‌خواهیم همانند سایر انسان‌ها در این کره خاکی زندگی کنیم. می‌خواهیم خودمان انتخاب کنیم چه بپوشیم، چه بگوئیم، کجا برویم و….

زخمی می‌شویم چون اعتراض می‌کنیم به حقوق پایمال شده ایران و ایرانی.

به بند کشیده می‌شویم چون بی‌عدالتی را فریاد می‌زنیم.

حکم می‌گیریم چون فساد را افشا کرده ویا به آن اعتراض نمودیم و تاوان می‌دهیم چون می‌دانیم هر انسانی حق پرسش از حاکمان و مسئولان کشور خود را دارد.

می‌دانیم انتقاد، اعتراض، فریاد، اعتصاب و اجتماع حق مسلم بشر برای حقوق نادیده گرفته شده از طرف حاکمان است.

ما حق داریم از تک‌‌‌تک مشکلات بگوئیم، فرد فرد مسؤلان را به پاسخگویی واداریم، از یک به یک راه‌کارها بپرسیم و در هر مورد نظر مخالف خود را بدون واهمه بیان کنیم.

مالامال دردیم چون حاکمان بی‌خرد کشور با سرعت هر چه تمام تر در حال نابودکردن کامل ایران عزیزمان هستند.

  • نا امیدی و سردرگمی فرزندان این آب و خاک، فرار و مهاجرت‌های گسترده نخبه‌ها و جوانان ارزنده این سرزمین که گرانبهاترین سرمایه کشور هستند و در کمال تاسف یکی پس از دیگری با چشم‌انداز آينده‌اي مبهم و تاریک جلای وطن می‌کنند.
  • ‌ مهاجرت متخصصان رشته‌های مختلف علوم پزشکی و مهندسی و…
  • اخراج و تعلیق دانشجویان به دلیل اعتراض و تجمع اعتراضی.
  • اخراج و ممنوع‌الکاری اساتید برجسته دانشگاه‌ها به دلیل حمایت از اعتراضات و همراه نشدن با حاکمیت و تهی ساختن دانشگاه از اساتید خوش‌نام و پرسابقه.
  • گماردن افراد نالایق که از مراکز تربیتی ولائی نظام درس آموختند و همراهی و ولایتمداری شاخصه همه آنان می‌باشد در جای‌جای دانشگاه، اعطای عنوان استاد و نشاندن بله‌قربان‌گویان و چاپلوسان حکومتی بر کرسی‌های دانشگاه و بی‌اعتبار و بی محتوا ساختن آن.
  • برملا شدن وسیع انواع فساد اخلاقی منسوبان و مسئولان و سکوت و چشم بستن حاکمیت بر آن و عادی جلوه دادن آن.
  • فساد افسار گسیخته اقتصادی در تمامی سطوح، درحدی که اعداد معنای خود را از دست داده و ارقام نجومي در این موضوع کاملا عادی تلقی شده و مسئولان خم به ابرو نمی‌آورند و به روزمرگی نظام تبديل شده است.
  • بیکاری جمعی ایرانیان بويژه زنان و جوانان که نمی‌توان آینده‌ای برایشان متصور بود.
  • تورم و گرانی کمرشکن که در پی آن تورم دو و سه رقمی در تلاطم است و مسئولان چنان آن‌ را عادی جلوه داده و بدان فخر می‌ورزند که گویی ما مردم ناسپاس، بصیرت درک شاهکار تورمی‌شان را نداریم.
  • ‌ آلودگی هوا، آب و محیط زیست، فرونشست‌های پی‌در‌پی زمین، خشک‌شدن تالاب‌ها ورودخانه‌ها و دریاچه‌ها یکی پس از دیگری در حالی که تنها واکنش حاکمیت در نهایت بی‌خردی و ناباوری زندان کردن فعالان محیط زیستی است که در برهوت برنامه و عمل دنبال راه نجات می‌گردند.

و آن که در راس همه این نابسامانی‌ها قرار دارد و جایگاهی خدایی برای خود متصور است به درستی رؤسای برگمارده‌اش ایمان دارد وحامی و حتی قدردان زحمات خستگی ناپذیر و نتایج مشعشع آنان می‌باشد. از این‌رو هر صدای منتقد و مخالفی باید در نطفه خفه شود. و هر دم در شیپور دشمنی و نفرت می‌دمد و فرمان آتش به اختیار بودن در خشونت و بی‌رحمی به سرسپردگانش می‌دهد. اما چه ساده انگارانه گمان دارند که پیروز نبرد در برابر مردم هستند. چه بی‌خردانه مقیاس‌های لحظات تاریخی در عمر بشر را برای خود دست‌آورد پنداشته و از سرنوشت محتوم خود غافل‌اند. نمی‌توان انسان را از طبیعی‌ترین خواسته‌های بشری محروم ساخت و امید به پیروزی داشت. نمی‌شود ایران را به اتمام برسانید و خود دوام داشته باشید. نباید کارها را به نادان‌ها بسپارید و به موفقیت امید داشته باشید. نمی‌توانید نفرین و نفرت میلیون‌ها ایرانی را در پشت سر داشته باشید و آينده‌اي برای خود تصور کنید.

پس، باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد، که مادران سیاه‌پوش، داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد، هنوز از سجاده‌ها سر بر نگرفته‌اند!

سازمان زنان‌ جبهه ملی ایران

23 شهریور ماه ۱۴۰۲

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه

یاد و نام جان باختگان راه آزادی را گرامی میداریم

 

یک سال از آغاز جنبش ملی ، آزادیخواهانه و فراگیر ملت ایران گذشت.در روز بیست وپنجم شهریور ماه سال گذشته خانم مهسا امینی دختر 22 ساله ایران در زندان گشت ارشاد،مظلومانه کشته شد.به دنبال قتل دلخراش او جنبش اعتراضی گسترده ای در سراسر کشور و در روزها و ماه های متوالی شکل گرفت.طی این جنبش تاریخی،صدها نفر کشته شدند،هزاران نفر دستگیر و روانه زندان ها گردیدند و عده بیشماری نیز مجروح و مصدوم و به ویژه نا بینا بر جای ماندند.مسلم است که این خیزش رعد آسا و خود جوش مردم ایران، تنها یک عکس العمل به آن قتل ظالمانه و اسف انگیز نبود،بلکه ریشه این قیام را باید در خواسته های تراکم یافته و انباشته شده مردم ایران در بیش از چهار دهه،جستجو کرد،که انفجارناگهانی، این بغض فروخفته را هویدا ساخت و آن مطالبات پاسخ نگرفته ی چهل و چهار ساله در شعار« زن،زندگی،آزادی » متجلی گردید.این فریاد به اختصار،رعایت حقوق بشر و برابری زن و مرد،تامین بودن یک زندگی متعارف و بدون دغدغه و داشتن آزادی های اولیه و انسانی را بیان می کرد.

واقعیت این است که نظام جمهوری اسلامی در سیاست ها و عملکرد خود،حقوق انسانی ملت ایران را پایمال کرده،از تامین زندگی و معیشت مردم عاجز مانده و همه آزادی های اساسی و اولیه ملت ایران را به محاق فراموشی سپرده است.حکومت جمهوری اسلامی با سیاست های غلط در داخل کشور و  در عرصه بین المللی و نا توانی در مدیریت اقتصادی و ایجاد گرانی و تورم وحشتناک و طاقت فرسا و با داشتن فساد های گوناگون و وصف نا شدنی،زندگی را بر ملت ایران نا گوار و امنیت ملی را متزلزل و فضای روانی جامعه را غیر قابل تحمل و تیره وتار کرده است.این رفتار های نا روای حکومت بود که بانوان صبور وحق طلب و نسل جوان ترقی خواه کشور را به خیابان آورد.و همین رفتارهاست که یک مهاجرت دسته جمعی و یک فرار بزرگ نخبگان را از کشور پدیدار ساخته است .

آخر آقایانی که خود را مسئولان کشور می نامید،شما خودتان پاسخ دهید، در شرایطی که در جامعه آزادی احزاب،آزادی اجتماعات،آزادی عقیده و بیان،آزادی مطبوعات و رسانه ها و آزادی انتخابات را نابود کرده اید،برای شهروندان این سرزمین چه راهی جز به خیابان آمدن و فریاد اعتراض سردادن باقی می ماند؟

حکومت تمام نیروی خود را برای سرکوب مردم و خاموش کردن صدای اعتراض آن ها بسیج کرد و توانست با کشتن و گرفتن و اعدام کردن،ظاهرا صدای ملت را خاموش نماید.اما کیست که نداند که این خاموشی مانند آتشی در زیر خاکستر است و هر لحظه ممکن است بر افروخته تر از پیش در گوشه ای زبانه بکشد و شعله ور گردد.تا رفتارهای استبدادی و ضد آزادی و بر خلاف استقلال و بی عدالتی تداوم دارد و تا گرایشات ایدئولوژیک انحصارطلبانه و ظلم و فساد ساری و جاریست،آتش اعتراض این ملت فرو نخواهد نشست.حکومت باید چشم های خود را بگشاید و خشم وعصیان ملت بزرگ ایران را ببیند.حکومت باید گوش های خود را باز کند و فریاد اعتراض مردم را بشنود.تنها گفتگو های پنهانی و سازش های نهانی با بیگانگان چاره کارش نیست.بلکه تعامل با مردم این سرزمین و تن دادن به خواسته های بر حق ملت ایران است که راه گشاست.

جبهه ملی ایران همانگونه که از پنجسال قبل مکررا اعلام کرده است،معتقد است که برای پیشگیری از خون ریزی ها و صدمات بسیار بزرگ تر و عبور از بحران های ویرانگر و متعدد موجود، ودسترسی به یک حاکمیت ملی و مردم سالاری، برداشتن سه گام ضروری است،اول زندانیان سیاسی در سراسر کشور باید آزاد شوند.دوم آزادی های اولیه ملت ایران به ویژه حق آزادی انتخاب کردن در تمام موارد سیاسی و اجتماعی ،محترم دانسته شده و رعایت گردد.سوم اینکه در یک انتخابات آزاد و تحت نظارت قابل قبول برای همگان یک مجلس موسسان واقعی تشکیل شده وساختار سیاسی موجود را مورد بازنگری قرار دهد و مسیر آینده کشور را ترسیم نماید.برای برداشته شدن این سه گام آینده ساز،در ابتدا تشکیل یک « کنگره ملی» متشکل از نمایندگان تمام احزاب ، اقشار ، استان ها،جوامع مدنی،اتحادیه های صنفی و سندیکاهای کارگری ضرورتی حتمی و گریز نا پذیر است.

درود و افتخار به همه زنان و مردانی که در راه آزادی و استقلال و اعتلای این سرزمین جان باختند.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

بیست و دوم شهریور ماه1402

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

نامه‌ای به بهاره، یار دیرپا و سربلند جنبش دانشجویی ایران

 

از بین فعالان داخل کشور، کم‌تر کنشگری را اینچنین ثابت‌قدم، استوار و سربلند می‌توان یافت. نامی آشنا و الگویی به حق برای فعالان دانشجویی و هرکس که دغدغه میهن در جانش ریشه دوانده است. در هیاهوی غبارآلودی که سپهر سیاسی میهنمان را فرا گرفته، وجود فرهیختگان و میهن‌دوستان راستینی چون شما موهبتی برای فعالان، علی‌الخصوص دانشجویانی‌ است که آینده میهنمان در دست ایشان است.

خبر اعتصاب غذای شما دل‌های ما را سخت پریشان کرده است و  عزم راسخ شما در هدف ملی و انسانیتان باعث ایجاد نگرانی دوچندان از به‌ خطر افتادن سلامت و جان عزیزتان شده است. می‌دانیم که امروزه پیکان مطالبه باید به سمت جنایت‌کاران باشد نه به سمت شما، که در راه خواسته به‌ حق خود که در واقع خواست همه دغدغه مندان حقوق بشر است جانانه جان عزیزتان را هم سپر کرده‌اید، ما دغدغه شما را کاملا ارج نهاده و خود را با شما هم‌درد میدانیم. معتقدیم دیر زمانی‌ است که حرفی با عاملان ستم نمانده‌ است؛ شاید حتی از بدو به وجود آمدن‌شان. مطالبه‌ و سخن گفتن با ماشین استبداد، هم وهن انسانیت و هم بیهوده است.

اما شما بهاره عزیز! با شما می‌توان مفتخرانه سخن گفت. شما که تا آخرین لحظه با چنین ستم‌پیشگانی به ستیز پرداخته‌اید و هم‌اکنون که در اسارت هستید نیز آخرین سلاح، یعنی جان عزیزتان را از برای ملت و میهن عزیزمان در دست گرفته‌اید. دلیلی بس مقدس که هر انسان شجاع، آزاده‌ و میهن‌دوستی حاضر است جان فدای آن کند.

بی شک از شما در تاریخ پر افتخار این مرز و بوم به نیکی یاد خواهد شد و هیچ‌گاه کسی فراموش نخواهد کرد که چگونه تمام زندگی خود را وقف تلاش برای سربلندی وطن نموده‌اید.

نه می‌توان خواسته شما را نادیده گرفت و نه می‌توان از شما خواست که خواسته‌های به‌حق و اصول‌تان را زیر پا بگذارید. تنها می‌توانیم از شما خواهش کنیم که نه تنها به‌خاطر خود، بلکه به‌ خاطر ملت و جامعه عزیزمان که در یک سال گذشته داغ مهسا‌ها، نیکاها و حنانه‌ها به دلش نشسته و هم‌چنان عزادار عزیزترین و رعناترینِ جوانانش است، از چنین تصمیمی صرف نظر کنید و این اجازه را بدهید تا مردم عزیز سرزمینمان، ایران، از در امان بودن جان شریف‌تان اطمینان خاطر یابند.

 

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران

سازمان جوانان جبهه ملی ایران

۱۸ شهریور ۱۴۰۱

#بهاره_هدایت

 

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

اخراج اساتید شرافتمند دانشگاه را متوقف کنید

 

بیش از این بنیان علمی کشور را تخریب نکنید

 

در هفته‌های گذشته شاهد تعلیق و اخراج ده‌ها استاد شریف ومیهن دوست بودیم که دانشجویان آزادی‌خواه خود را در قیام ملی زن زندگی آزادی تنها نگذاشته و از آنان حمایت به عمل آوردند، اکنون می‌بینیم رژیم جمهوری اسلامی که به معترضان وعده‌‌ی گفتگو پس از آرام شدن وضعیت کشور را می‌داد، چگونه به سرکوب آزادی‌خواهان ایران که به دنبال یک زندگی معمولی و درخور شان وکرامت انسانی هستند می‌پردازد و سعی دارد تا دانشگاهیان را چه اساتید دانشگاه و چه دانشجویان که در قیام ملی زن زندگی آزادگی پیشتاز بوده و دوشادوش سایر اصناف در برابر دژخیمان رژیم جمهوری اسلامی ایستادند با تهدید و ارعاب و حبس و اخراج از پیمودن مسیر درستی که هدف آن همانا حاکم شدن مالکان حقیقی این مرز و بوم یعنی ملت شریف ایران بر میهن خود است بازدارد.

سرکوبگران پیش خود فکر کرده‌اند که ملت آزادی‌خواه ایران که تاریخ پرافتخاری را با رشادت‌ها و دلاوری‌ها و دفاع از وطن به قیمت جان خود رقم زده‌است به همین آسانی از حق طبیعی خود که حق تعیین سرنوشت است کوتاه می‌آید، غافل از اینکه ملت غیور این خاک بسیار از این گونه ستم‌ها دیده و هرگز در برابر دشمنان خود -چه داخلی و چه خارجی- سر خم نکرده است.

عوامل رژیم جمهوری اسلامی که ذره‌ای به منافع ملت ایران و مصالح ملی توجه نداشته و هر آن در پی نفع شخصی و پیش بردن اهداف ایدئولوژیکی که چه بسا خود نیز به آن اعتقاد ندارند هستند، با اخراج اساتید آزاده و میهن‌دوست و جایگزین کردن آنان با عناصر به قول خودشان “انقلابی” به دنبال به اصطلاح “خودی” کردن هرچه بیشتر دانشگاه‌ها هستند و مشخص است در اتخاذ این تصمیم هرگز نیندیشیده‌اند که با این کار بنیه‌ی علمی کشور را تضعیف می‌‌کنند و این علم است که هر ملتی را به پیش می‌راند و ملتی که علم تولید نکند و آن را در فناوری به کار نگیرد ناچار به وارد کردن علم و فناوری از سایر کشورها چه بسا به قیمت فروش خام منابع ملی خود می‌شود.

اخراج دانشجویان که در شبیخون انقلاب فرهنگی سال ۱۳۵۹ رخ داد و در دهه شصت با اخراج ده‌ها دانشگاهی ادامه پیدا کرده بود، بار دیگر در حال صورت گرفتن است و هر بار این ما ملت ایران هستیم که زیان می‌بینیم تا عوامل رژیم جمهوری اسلامی به نفع کوتاه‌مدت دلخواه خودشان برسند.

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران ضمن محکوم کردن این اقدام خصمانه رژیم جمهوری اسلامی و اعلام همبستگی با اساتید آزاده‌ای که به ناحق از ادامه فعالیت علمی بازداشته شده‌اند، از تمامی دانشجویان و دانشگاهیان و اساتید دانشگاه که دلسوز میهن خود هستند درخواست می‌کند که در مقابل این رفتارهای غیر قانونی حکومت سکوت نکرده و همبستگی مسالمت‌آمیز خود را به هر شکل ممکن با اساتید شرافتمند ایران نشان دهند و خواستار بازگشت آنها به دانشگاه باشند.

پاینده باد ایران ، زنده باد ملت غیور و حق طلب ایران

سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران

یازدهم شهریور ماه 1402

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

بیانیه سازمان حقوقدانان جبهه ملی ایران در هشدار به خطر قریب‌الوقوع محرومیت ملت ایران از دسترسی به وکلای مستقل

ملت شریف ایران
وکلای مستقل دادگستری
از زمان استقرار حکومت جمهوری اسلامی تا به امروز فشارها بر نهاد مستقل کانون وکلا آغاز و در بستر این رویکرد اقتداگرایانه نمونه های بیشماری از تهدید و تعرض به وکلای دادگستری،ابطال پروانه وکالت و تصفیه بسیاری از وکلا ، توقف انتخابات هیئت مدیره کانون وکلا، دستگیری و زندانی کردن اعضای هیئت مدیره کانون وکلای مرکز،انتصاب افراد حکومتی به سرپرستی کانون وکلا به مدت ۱۶ سال در بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶ را شاهد بودیم. در سال ۷۶ در لوای تصویب قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری در راستای کنترل بیشتر و نقض استقلال کانون وکلا ، نظارت استصوابی دادگاه عالی انتظامی قضات در فرآیند انتخابات هیئت مدیره کانون های وکلا بر این نهاد کهن تحمیل و بسیاری از وکلای خوشنام و مستقل در چارچوب این مقرره و بدون ارائه هر گونه دلیلی به جهت رد صلاحیت از راهیابی به هیئت مدیره کانون ها بازماندند.
دیری نپایید که حاکمیت در سال ۷۹ و در قالب ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه در ادامه موازی سازی برای نهادهای مستقل و البته برآمده از مدنیت و تضعیف آنها، مرکزی تحت عنوان مرکز مشاوران قوه قضاییه را تشکیل داد. اما تلاشها برای اضمحلال و درون تهی سازی نهاد وکالت مستقل در سال ۸۸ و درگرماگرم خرداد و تیر ماه پرحادثه با تصویب آیین نامه ای مخالف لایحه قانونی استقلال کانون وکلا توسط ریاست وقت قوه قضاییه ادامه یافت . اگر چه مقاومت و هوشمندی وکلا مانع اجرایی شدن این آیین نامه و در نهایت لغو آن شد.
اما تحدید ها و تهدیدها علیه نهاد نیمه جان وکالت همچنان ادامه داشت. تصویب آیین نامه اجرایی بر خلاف لایحه قانونی استقلال کانون های وکلا که میراث زنده یاد دکتر محمد مصدق است، در دوره ریاست ابراهیم رییسی در دستور کار قرار گرفت و با تصویب در سال ۱۴۰۰ با اعمال زور بر کانون ها تحمیل شد. اما از آنجا که سیل نارضایتی بیش از هر زمان حکمرانی خردستیز را در معرض خطر قرار داده ، در آخرین گام و برای محروم ساختن آحاد ملت معترض و به خروش آمده ، از داشتن وکیل مستقل و نقض حق دفاع ملت، مجلس حداقلی شورای اسلامی، در جهت نابودی این نهاد مستقل مدنی کهن سال با تصویب قانون درصدد برآمده تا کانون وکلا را به یکی از ادارات وزارت اقتصاد بدل ساخته و سرنوشت پروانه وکالت وکیل را به منویات نهادهای حاکمیتی و امنیتی گره زند تا از این طریق شهروندان ایران را از حق دسترسی به وکیل مستقل محروم سازد.

سازمان حقوقدانان جبهه ملی ایران ضمن ابراز تأسف و محکومیت این دست اقدامات ناقض حقوق بنیادین ملت ایران، امید دارد تا مردم آزادی خواه و دادخواه ایران دوشادوش و هم صدا با وکلای مستقل ندای خویش را به گوش جهانیان برسانند و همدل و همگام ، نقض کنندگان حقوق ملت را در نیل به اهداف شوم خود ناکام بگذارند.
زنده باد ایران
ششم شهریور یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی

دسته‌ها
اخبار جبهه ملی ایران اعلاميه و بيانيه برجسته ترین ها

کودتای ۲۸ مرداد استبداد سیاه هفتاد ساله را برجای نهاده است.

 

 

هفتادمین سالگرد کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را در حالی سپری می‌کنیم که زیان‌ها و خسارت‌های ناشی از آن کودتا، کشور عزیزمان را به لبه پرتگاه، رهنمون کرده است. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نه ‌تنها یگانه دولت ملّی، مستقل و دموکرات ایران را سرنگون ساخت، بلکه موجب استمرار و استقرار استبداد در تمام این هفتاد سال چه قبل و چه بعد از انقلاب گردید. همان‌طور که دکتر مصدق بیان کرده بود، کشوری که استقلال ندارد، از نعمت آزادی نیز بی‌بهره است و گفته بود که رفاه و سعادت هر ملّتی در گرو صیانت از استقلال و آزادی است. پس از آن تاریخ شوم، پادشاه کشور دست در دست آمریکا و انگلیس، هم استقلال ملّی را نابود ساخت و هم آزادی‌های اساسی را سرکوب کرد.

دولت ملّی دکتر مصدق،  آزادی‌های اساسی و استقلال ملّی کشور را تأمین کرد، و تنها دولتی بود که پس از انقلاب مشروطیت تا کنون،براستی از آمال و اراده ملّی مردم ایران برخاسته بود. در طول ۲۸ ماه استقرار دولت ملّی، عوامل داخلی بیگانگان همراه با حمایت مستقیم اربابان خارجی خود دائما در پی سرنگونی و دست‌انداز ساختن در سر راه دولت بودند،اما این آحاد ملّت بودند که مانع از اجرای اهداف شوم آن‌ها می‌شدند. به‌ویژه در ۳۰ تیر ۱۳۳۱، که ملّت با قیام و خروش و نثار خون خود، نقشه‌های این عوامل را خنثی کرد. در کودتای شوم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فقط یک دولت ملّی را سرنگون نساختند، بلکه یک ملّت را سرکوب و ازداشتن آزادی و استقلال و آینده ای روشن و سعادتمندانه محروم ساختند. ملّت ایران همواره بغض این شکست ملّی را دل داشت. جلوی دیدگان خود دید که چه استبداد سیاهی پس از کودتا مستقر شد، تا جایی‌که جامعه هرگز روی آسودگی وجدان،آرامش روان ، آسایش زندگی، آزادی و استقلال را ندید. ملت در طول ۲۵ سال استقرار حکومت برخاسته از کودتا، در پی آن بود که به حکومت دژخیمان استبداد سلطنتی وابسته پایان دهد و یک نظام جمهوری مستقل بر پایه اراده ملّی و موازین دموکراسی را جایگزین آن کند. ضمن این‌که خاطره و الگوی دولت ملّی،دموکرات و مستقل دکتر مصدق را در ذهن داشت، و به دولتی مشابه آن فکر می کرد.
سرانجام بغض و مطالبات ملّت ایران در سال ۱۳۵۷ منفجر شد، و ملّت  طومار نظام سلطنتی استبدادی را برای همیشه بست. اما با هزاران دریغ و افسوس، انقلاب ایران که درجهت تداوم نهضت ملّی ایران به‌رهبری دکتر مصدق شکل گرفته بود، باز هم توسط همان عوامل داخلی و خارجی شکست خورد. انقلاب ایران که به منظور کسب آزادی و استقلال و حاکمیت ملی صورت گرفته بود، دستخوش اقتدارطلبی فرصت‌طلبان غارتگر و واجد انواع فساد ها، قرار گرفت و استبدادی جدید از آن سر بر آورد . در نتیجه آمال ملّت ایران به طاق نسيان کوبیده شد. در مجلس خبرگان قانون اساسی همان نمایندگان حزب زحمتکشان به‌ رهبری مظفر بقایی و همان فدائیان اسلام که از عوامل اصلی کودتای 28 مرداد بودند ، زمینه‌های تصویب حکومت فردی با صبغه‌های ایدئولوژیک را فراهم نمودند .
مظفر بقایی نقش بسیار مهمی در پیوند دادن عوامل خارجی و داخلی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ داشت. اسناد گواه آن است که او پس از کودتای ۲۸ مرداد با نفوذ در دستگاه نظامی و امنیتی موجبات تثبیت نظام استبدادی قبلی را فراهم کرد. بعدها از همین روش نفوذ  در انقلاب ایران استفاده کرد.
آیت‌الله کاشانی هم نقش بسیار مهمی در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ داشت.و از جمله عوامل مؤثر داخلی در سرنگونی دولت ملی محسوب می‌شد.موجب تاسف بسیار است که پس از انقلاب ، سران حاکمیت خود را میراث‌دار کاشانی می‌دانستند.
یکی از جریان‌هایی که در کودتای ۲۸ مرداد سهم بسزایی داشت، فدائیان اسلام به‌‌رهبری نواب صفوی بود. از ابتدای دولت ملّی آن‌ها با خشونت‌طلبی، موجبات کودتا را فراهم کردند. یکی از کنش‌های آنان ترور نافرجام یار وفادار دکتر مصدق، شهید دکتر حسین فاطمی بود. پس از انقلاب نه تنها روش فدائیان اسلام تدوام یافت که اعضای آنان در سمت‌های مختلف منصوب شدند. ضمن این‌که سران حاکمیت، به نزدیکی خود به فدائیان اسلام، مفتخر بودند!
خط و خطوط همان عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، موجب بازسازی دوباره استبداد در فردای انقلاب ایران شد. پس از انقلاب با بحران‌سازی ها مانند اشغال سفارت آمریکا، و ۴۴۴ روزه گروگان‌گیری، ادامه جنگ عراق با ایران تا مدت هشت‌سال و با عنایت به پشتیبانی غرب، زمینه‌های تثبیت استبدادی خونین و سرکوب‌گر را آماده کردند. تمامی جریان‌های ملی، به‌ویژه جبهه ملی ایران را در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ با حربه ارتداد از صحنه بیرون کردند. رفته رفته دیگر احزاب چپ و حتی اسلامی را سرکوب نمودند. کاری که پهلوی نتوانست انجام دهد، آنان یکسره انجام دادند.
در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون نمودند. اما در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ ، فرمان سرکوب پیروان دکتر مصدق و جبهه ملی ایران را صادر کردند. مصدق را مسلم ندانستند. کودتای ۲۸ مرداد را نه یک کودتا، بلکه سیلی اسلام به دهان مصدق خواندند و جبهه ملّی ایران میراث پاک دکتر مصدق را مرتد اعلام کردند. حتی نام خیابان‌های بزرگ شهرها که پس از انقلاب، نام نیک دکتر مصدق توسط مردم بر آن ها نهاده شده بود، تغییر دادند.
در این سالیان برخی عوامل خارجی و داخلی کودتا، کودتا را محرز دانستند. به‌عنوان نمونه شاه و اسدالله علم در گزارش روزانه‌ خود به این امر گواهی دادند. اشرف پهلوی و ثریا اسفندیاری به نقش خود در کودتا اذعان کردند. در آمریکا و انگلیس عوامل کودتا با نوشتن کتاب های خاطرات به نقش خود در کودتا اعتراف کردند. صدها سند در این باره نشر دادند.در همین سال های اخیر اردشیر زاهدی داماد ونزدیک ترین فرد به شاه برگه صورت حساب مخارج کودتا را به دانشگاه استنفورد هدیه نمود.دستگاه های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا اسناد محرمانه کودتا را پس از گذشت زمان قانونی منتشر کردند.
از همه مهم‌تر رؤسای ‌جمهور و سران دو قدرت دخیل در کودتا به نقش آمریکا و انگلیس گواهی دادند. به‌عنوان نمونه ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور اسبق جمهوری‌خواه آمریکا که خود در کودتا نقش داشت، به نقش آمریکا در کودتا اعتراف کرد. رئیس‌جمهورهای معاصر آمریکا کلينتون و اوباما، نیز به نقش آمریکا در سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق تأکید و از ملت ایران پوزش خواستند. مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه دولت کلینتون در سال ۲۰۰۰ و برنی سندرز سناتور دمکرات، به نقش اصلی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد اذعان کردند. اخیراً دیوید اوئن و جک استراو وزرای خارجه اسبق انگلستان، به نقش انگلستان در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرده اند. فصل مشترک سخنان این معترفان این بوده که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زمینه‌های دموکراسی در ایران و خاورمیانه را از میان برد و موجب تثبیت دیکتاتوری در ایران شد. حتی به‌صراحت ریشه ی شرایط بحرانی دوران کنونی چه در ایران و چه در منطقه را  در آن کودتای شوم دانستند.موجب تاسف و حیرت است که هنوز کسانی پیدا شوند که بخواهند آن کودتای ننگین را با کمال وقاحت قیام ملی وانمود نمایند.
کسانی‌که خیانت‌ و جنایت‌های رژیم گذشته از جمله کودتای ننگین ۲۸ مرداد را تطهیر کنند، خود رهاوردی جز نظام استبدادی دیگری نخواهند داشت. کسانی‌که کودتای ۲۸ مرداد را سیلی اسلام بر دهان دکتر مصدق بدانند، با دموکراسی، استقلال، آزادی و حقوق بشر بیگانه‌اند.و نتیجه عملکرد آن ها اوضاع اسفناک و مشقت بار کنونی را برای ملت ایران به وجود آورده است.
حکومت کنونی در تداوم رژیم استبدادی قبلی است. کسانی‌که تنها به بحران‌ها در ۴۴ سال گذشته اشاره می‌کنند، واقعیت را پنهان می‌کنند، و نمی گویندکه وقوع انقلاب 57 و بحران‌های کنونی ریشه در عملکرد رژیم گذشته به‌ویژه درکودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دارد.

جبهه ملّی ایران همان‌طور که بارها گفته است،راه برون‌رفت از بحران‌های هفتاد ساله را تحقق آزادی‌، استقلال ،عدالت‌ اجتماعی،جدائی دین از حکومت و استقرار حاکمیت ملی بر اساس انتخابات آزاد در نظام جمهوری می داند.

هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران

تهران-28 مرداد 1402