نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۰۸
هموطنان عزیز !
جبهه ملی ایران سازمانی است که در میدان مبارزات انتخاباتی تاسیس گردیده و اولین سنگ بنای آن در سال 1328 در جریان انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی به دست دکتر محمد مصدق بر زمین نهاده شده است. بنا بر این، با چنین سابقه و گذشته ای، طبیعی است که این سازمان، بیشترین توجه و تاکید را در امر انتخابات داشته باشد . اما اهمیت انتخابات برای ما و تاکیدمان نسبت به آن در صورتی است که انتخابات به شکلی سالم و بی غل و غش و در شرایطی دموکراتیک برگزار شود. نه انتخاباتی که از حضور افراد ملت به مانند عواملی بی اراده و بی اختیار، سوء استفاده شده و به سلامت عقل و آگاهی و قدرت تشخیص آنان اهانت گردد. پیش شرط های لازم برای انجام یک انتخابات سالم و آزاد، تحقق آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی مطبوعات، آزادی حق انتخاب کردن وآزادی حق کاندیدا شدن است. وقتی حکومت تحت عنوان نظارت استصوابی توسط شورایی انتصابی به نام شورای نگهبان، تمام شخصیت های سیاسی مورد وثوق مردم را به زعم خود رد صلاحیت کرده و فقط افرادی از بین عوامل خود را گزینش نموده و به نام کاندیدا در مقابل مردم قرار می دهد و از مردم می خواهد که به پای صندوق های رای بروند و به یکی از این حواریون حکومت رای بدهند، آیا به این حرکت، که جز اهانت به شعور مردم و نا بالغ و ناقص العقل تصور کردن آنان چیز دیگری نیست می توان انتخابات نام نهاد؟ و آیا این ترفند آلوده به فریب و ریا را می توان « انتخابات » دانست؟ آیا یک چنین شکلی از انتخابات در هیچ کشوری در جهان سابقه دارد؟ افزون بر شکل برگزاری انتخابات که از فلسفه و چگونگی یک انتخابات واقعی به دور است، ما در حکومت جمهوری اسلامی با ساختاری مواجهیم که نه مجلس شورا، مجلسی است که دارای اختیار بوده و بتواند وظیفه نمایندگی مردم را ایفاء نماید و نه رئیس جمهوری آن، همان طور که به کرات دیده ایم، نقشی در تعیین خط مشی سیاسی کشور و روابط بین المللی دارد و یا در سیاست داخلی توانی در حفظ وصیانت از حقوق ملت را داراست، و علاوه بر بی اختیاری در مسائل سیاسی، در مسائل امنیتی و تصمیمات کلان اقتصادی و اجتماعی هم محلی از اعراب ندارد.
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که تمام زنان و مردان ایرانی که از سوء پیشینه های اجتماعی مبرا باشند، با هر مرام و طرز تفکر سیاسی و عقیدتی باید از حق رای دادن و حق کاندیدا شدن برای انتخابات بر خوردار باشند.
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم باید ابتدا آزادی احزاب و اجتماعات و آزادی مطبوعات و سایر رسانه های همگانی محقق گردد.
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که بدون تحقق شرایط فوق، شرکت در انتخابات جز مهر تایید زدن بر انتخاباتی نا صحیح و فریبکارانه که از اساس از شرایط انتخابات سالم و آزاد به دور است، نتیجه دیگری ندارد و لذا اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران در انتخاباتی این چنین ، که به وضوح از موازین انتخابات واقعی به دور است شرکت نخواهند نمود. ما از انتخاب بین بد و بد تر عبور کرده ایم و خواهان انتخاب خوب و خوب ترین ها برای میهنمان می باشیم.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – هجدهم فروردین ماه 1400
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
مهندس مجید ضیائی مرد بزرگی که از سنین جوانی به جبهه ملی ایران پیوست و تا آخرین روزهای زندگی، به مدت بیش از شصت سال در راه آزادی و استقلال ایران تلاش نمود، به رحمت ایزدی پیوست. او از پیروان صدیق و صمیمی دکتر محمد مصدق بود. و در طول عمر پر افتخارش، زندان ها و مصائب بسیاری را متحمل گردید . او سال ها مسئولیت سازمان مهندسان جبهه ملی ایران را بر عهده داشت. نام مهندس مجید ضیائی در هم فکرانش، جز وقار و متانت، فداکاری وشجاعت، نزاکت وصداقت، چیز دیگری را به ذهن نمی آورد. ما در گذشت مهندس مجید ضیائی را به همسر ارجمندش خانم پریچهر مبشری عضو محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران و فرزندان گرامی او و همه ی اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران، تسلیت می گوییم.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
هفدهم فروردین ماه 1400
هموطنان عزیز !
جمهوری خلق چین در طی چهاردهه اخیر و پس از تعامل با دنیای آزاد و جامعه جهانی ، با سرعتی تصور نا شدنی ، پله های ترقی و توسعه اقتصادی را پیموده و اکنون خود را به قله ی قدرت مالی جهان نزدیک می بیند و هماهنگ با این توسعه شگفت انگیز اقتصادی ، در زمینه های تکنولوژیک و نظامی نیز موقعیت های ممتازی کسب نموده و ظاهرا در مسیر تبدیل شدن به قدرتی بلا منازع در جهان گام بر می دارد . البته اگر از این واقعیت که با نداشتن آزادی و دموکراسی در جامعه اش ، خود را از مهم ترین مولفه های قدرت محروم کرده ، صرفنظرنماییم . در این سوی دیگر ، حکومت جمهوری اسلامی است که با اتخاذ روش های سیاسی و اقتصادی نا صحیح و زیان بار ، پس از42 سال فرمانروائی اقتدار گرایانه و بدون توجه به منافع ملی ایران ، کشور ما را از لحاظ سیاسی و اقتصادی در انزوا و از نظر اقتدار ملی در حضیض ذلت و نا توانی فرو برده است . اکنون در چنین اوضاعی که حکومت جمهوری اسلامی در شرایط اضطرار و استیصال و انزوا قرار گرفته ، به قدرت جاه طلب وطماع چین ، تمسک جسته و قرار داد یا تفاهم نامه 25 ساله همکاری با چین را پیش کشیده وامضاء کرده است . واضح است که هر کس با یک نگاه به موقعیت و وضعیت طرفین این قرار داد یا تفاهم نامه ، میتواند حدس بزند که چه تحمیلات و زیاده خواهی هایی از طرف چین بر گرده ی این طرف مستاصل بار خواهد گردید .
هموطنان عزیز !
جلب و جذب سرمایه گذاری خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور امری مطلوب و ضروری است . اما در هنگامی که کشور در زیر بار تحریم و انزوای جهانی و درماندگی اقتصادی نباشد و بتواند در موقعیتی ایستاده بر پای و زنده وپویا و با داشتن حق انتخاب و ارزیابی ، با طرف مقابل گفتگو کند و قرارداد امضاء نماید. نه در شرایط اسفباری که حکومت جمهوری اسلامی با بی کفایتی ، میهن ما را در آن قرار داده است . آنچه که انجام شده با پنهان کاری و عدم شفافیت و قرار ندادن متن کامل آن در معرض دید صاحبان حقیقی این کشور یعنی ملت ایران و با طی نکردن مراحل قانونی و متعارف و امضاء کردن آن توسط وزیر خارجه قبل از بررسی و تصویب آن در مجلس ، حتی همین مجلس فرمایشی گزینشی صورت گرفته است . طول مدت قرار داد زیاد است به طوری که نسل های آینده کشور را هم درگیر آن مینماید . طمع ورزی و نا درستی طرف قرار داد یعنی چین که در کشورهای کامبوج ، سریلانکا ، پاکستان ، تاجیکستان و کشورهای متعددی در آفریقا در قرارداد های مشابه ، سوابق نا مطلوبی از خود بر جای گذاشته است و حتی در ایران بد عهدی و پیمان شکنی چین در پروژه نفتی میدان پارس جنوبی و آزادگان جنوبی و آزادگان شمالی فراموش نشده ، از ایرادات دیگر این قرار داد است . افزون بر این ، دولت چین که در داخل کشور خود دیکتاتوری خشن و سرکوب گری را ایجاد کرده و نمونه آن برخورد بی رحمانه با مسلمانان ایغور و له کردن دانشجویان در زیر چرخ های تانک در میدان تیان آنمن است ، آیا میتواند طرف قرار داد مورد اطمینانی تلقی شود؟ . مخلوط کردن و گره زدن سرمایه گذاری اقتصادی با مسائل نظامی و امنیتی که ابعاد آن روشن نیست و بحث بنادر وجزایر و پایگاه ها که حاکمیت ملی و استقلال کشور را تهدید می کند ، به چه معناست ؟ امتیازات ویژه ای که در این قرار داد از طرف جمهوری اسلامی برای چین در نظر گرفته شده ، با منافع ملی ایران در تضاد است . آن طور که در نشریات معتبر جهان گزارش شده ، دادن تخفیف 32 در صدی نسبت به قیمت جهانی نفت ، امکان به تاخیر انداختن پرداخت بهای نفت تا دوسال از طرف چین و امکان تمدید این تاخیر پرداخت ، پرداخت بهای نفت به پول رایج در چین یعنی «یوان » به جای ارز های معتبر جهانی ، کار کردن پرسنل چینی در تمام پروژه ها از جمله ی امتیازات ویژه ای است که جمهوری اسلامی به چین داده است .
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که مصالح و منافع ملی ایران ایجاب می کند که تا کشور ما از انزوا و تحریم ها خارج نشده و امکان گزینش در سرمایه گذار و شریک اقتصادی را پیدا نکرده ، نباید هیچ قرار دادی را با هیچ دولتی امضاء نماید . در شرایط عادی نیز باید قرار داد ها به طور متوازن با شرکت ها و کشور های مختلف منعقد گردد نه به طور انحصاری و یک طرفه با یک کشور مانند چین. واضح است که قرار داد های این چنینی از نظر ملت ایران غیر قانونی و فاقد اعتبار بوده و به رسمیت شناخته نخواهد شد.
تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران
یازدهم فروردین ماه 1400
بیست و نهم اسفند1399 هفتادمین سالروز ملی کردن نفت به رهبری دکتر محمد مصدق بنیانگذار جبهه ملی ایران است. در سال 1280 خورشیدی، امتیاز اکتشاف و بهره برداری از نفت و گاز سراسر ایران به جز استان های شمالی، از طرف مظفرالدین شاه قاجار برای مدت 60 سال به «ویلیام ناکس دارسی» مهندس معدن تبعه انگلیس واگذار شد، که البته بعدها چندین شرکت کوچک و بزرگ انگلیسی جایگزین «دارسی» گردیدند. سهم ایران در این قرارداد فقط 16 درصد از منافع بود که گیرندگان امتیاز با حساب سازی و استخراج و فروش مخفیانه، از پرداخت همین مبلغ ناچیز هم طفره می رفتند. در سال 1312 که 32 سال از مدت قرارداد سپری شده بود، رضا شاه پهلوی قرارداد را ظاهرا لغو نمود و آن را در آتش بخاری سوزاند. اما خودش مجددا قراردادی برای مدت 60 سال با شرکت انگلیسی منعقد کرد. یعنی در عمل 32 سال بر مدت قرارداد« دارسی» افزود.
دکتر مصدق و یارانش پس از سال ها تلاش و مبارزه توانستند در مجلس شانزدهم ، با فشار و پشتیبانی افکار عمومی ، قانون ملی کردن نفت را از تصویب بگذرانند که در روز 29 اسفند 1329 این قانون از تصویب مجلس سنا هم گذشت و نهایی گردید . با ملی شدن نفت، علاوه بر استیفای حقوق مادی ملت ایران، استقلال سیاسی وطن ما هم تحقق پیدا کرد. زیرا که شرکت سابق نفت انگلیس و ایران بر اساس اسناد و مدارک متقن، مانند دولتی مقتدر در تمام شئون کشور ما حکم رانی می نمود، تا جایی که توسط دست های نا مرئی خود، نخست وزیر و اعضای کابینه و نمایندگانی از مجلس ومقامات مهم لشکری وکشوری را تعیین می کرد. ملی شدن نفت موجب تحولات عظیم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در میهن ما گردید. احساس غرور و توانمندی که ملی شدن نفت در روحیه ملت ایران بر جای گذاشت، سبب تغییرات فرهنگی و اجتماعی چشم گیری در جامعه ایران گردید. با ملی شدن نفت ایران، تحولات نه تنها در ایران، بلکه در تمام کشورهای استعمار زده منطقه و در کلیه کشورهای جهان سوم مشاهده شد. ملی شدن نفت خدمت بزرگی بود که با صفحاتی زرین در تاریخ این سرزمین برای همیشه باقی خواهد ماند. اما هزاران افسوس که چه در رژیم گذشته و چه در دوران پس از انقلاب ، قدر و ارزش ملی کردن نفت را که بر پایه استقلال کشور استوار بود پاس نداشتند و از نفت ملی شده در راه تعالی کشور وتغییرات بنیادی بهره ی لازم را نگرفتند.
تصویب نهایی قانون ملی شدن نفت در آخرین روز اسفند ماه موجب تقارن جشن ملی شدن نفت با جشن نوروز باستانی گردید و از سال 1329 به بعد ملت ایران، این دوجشن را به طور همزمان برگزار می نماید و امسال در نوروز 1400 ما درحالی با این دو عید خجسته روبرو می شویم که ملت ایران، سالی پر از درد و رنج و مصیبت را پشت سر گذاشته است. در سال 1399 ما از یک طرف با پاندمی کرونا و مرگ بسیاری از هموطنان عزیز در اثر ابتلا به این بیماری که به علت بی کفایتی و ندانم کاری حکومت در میهن ما بسیار سهمگین تر از کشور های همسایه و بسیاری دیگر از کشور ها ظاهرگردید، مقابله داشتیم و از طرف دیگر تداوم اختناق و استبداد و زیر پا نهاده شدن حقوق اولیه و انسانی ملت ایران را هم چنان شاهد بودیم . هم چنان زنان و مردان آزادیخواه و حق طلب ایران در زندان ها به بند کشیده شده اند و تعدادی از جوانان وطن خواه ما به جوخه های اعدام سپرده شدند. در کنار این مصائب ، ملت ایران زیر فشار فقر و بیکاری ، تورم وگرانی افسار گسیخته و روز افزون ، کمر خم کرده و طاقتش طاق شده است. جبهه ملی ایران علیرغم تمام فشارهای مذکور، جشن ملی شدن نفت وجشن نوروز باستانی را به ملت بزرگ ایران تبریک می گوید و امیدوار است سال آینده سال تحقق حاکمیت ملی و رفع همه معضلات موجود در مقابل ملت ایران باشد . در آستانه سال نو ، ما هم چنین یاد ونام شخصیت های ملی بزرگواری را که در طول سال گذشته از میان ما رفتند مانند آقایان مهندس هوشنگ خیراندیش ، جواد شرف الدین، دکتر محمد ملکی، دکتر فریبرز رئیس دانا، حاج مرتضی زندی، حاج اصغر حاجی بابا و مهندس محمدرضا دیبا را گرامی میداریم.
تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران
بیست و هشتم اسفندماه 1399
با یاد استاد ادیب برومند رهبر فقید جبهه ملی ایران
هموطنان شرافتمند، جوانان آزاده و امیدبخش ایران
درود بر شما زنان و مردان حقگزار که امروز همچون سالهای پیش به احمدآباد آمدهاید تا آرامگاه یک ایرانی شرافتمند و یک انسان بزرگ یعنی روانشاد دکتر محمد مصدق رهبر جبهه ملی ایران را گلباران کنید و برای شادی روحش فاتحهخوانی نمایید.
سلام بر شما که گرامیداشت خدمتگزاران واقعی و یکدل را از یاد نمیبرید و به اصالت و اخلاص آنان در راستی و درستی و خدمت به ایران عزیز ارج مینهید و صحه میگذارید.
درود به شهیدان جنگ ایران و عراق که در راه حفظ تمامیت میهن گرامی جان سپردند و گوی افتخار از میدان زندگی به در بردند.
دکتر مصدق کیست که سالهاست نام و آوازهاش در فضای سیاست طنینانداز است و کتابها به نامش منتشر میگردد؟
دکتر مصدق تکسوار دلیری بود که از میان گرد و غبارِ برخاسته از تاخت و تاز سواران قرون و اعصاری ایران، برای پاسداری وطن سر بهدرآورد و به میدان تاخت تا بار دیگر نشان دهد که ایرانی در برابر تجاوز و تعدی بیگانگان و استعمار و استبداد قد برمیفرازد و با مشت آهنین متجاوزان را به سختی در تنگنای شکست میاندازد.
او به یاری خدا و با ارادهی پولادین و پشتیبانی بیدریغ ملت، نهضت ملی کردن صنعت نفت را رهبری کرد و ملتی را که در کمال نیازمندی، منابع ثروتش دستخوش چپاول بیگانگان بود از فقر و فاقه نجات بخشید و نتیجهی این اقدام بزرگ بود که بهرهاش عاید کشورهای نفتخیز و استعمارزدهی آسیا و آفریقا هم گردید؛ او با طرد شرکت نفت انگلیس نه تنها نفوذ اقتصادی «بریتانیا» را در کشور برانداخت بلکه به سلطه سیاسی او نیز خاتمه داد و گفت: «ما دیگر حاضر نیستیم این پایگاه سیاست استعماری را در کشور خود باقی گذاریم.» هرکس ادعای مخالفت با امپریالیزم را دارد اگر در قول خود صادق است باید مصدق را تصدیق کند و او را گرامی شمارد. چنانکه فیالمثل ما «گاندی» و «نهرو» و «لومومبا» را تحسین میکنیم و عزیز میداریم و این لازمه همفکری و همعقیدتیست. پس از دفع و رفع شرکت نفت به وسیلهی این بزرگمرد لازم است گفته شود که دادن هر امتیازی از بابت نفت به شرکتهای خارجی، چنانچه منطبق با قانون ملی شدن صنعت نفت نباشد از نظر ملت مردود و از لحاظ حقوقی منسوخ خواهد بود و جای سؤال است که چرا متن قراردادهایی که این روزها درباره نفت و گاز بسته میشود برای آگاهی عموم منتشر نمیگردد.
محبوبیت مصدق از آن جهت بود که به اصالت حق و قانون و اهمیت آزادی معتقد و به حاکمیت ملی و مردمسالاری سخت پایبند بود و نسبت به احزاب و مطبوعات آزاد علاقه داشت؛ هرگونه توهینی را دربارهی خود از سوی روزنامهها و مجلهها تحمل میکرد و هیچگاه در برابر آن واکنشی نشان نمیداد. او از ستایش و چاپلوسی بیزار بود؛ چنانکه اجازه نداد مجسمهاش را بریزند یا عکس و تصویرش را بر در و دیوار بیآویزند.
ما با بزرگداشت مصدق میخواهیم به جوانان مملکت الگو و معیار درستکاری و وطنخواهی بدهیم تا بدانند حقوق خدمتگزاران میهن پامال اغراض نخواهد شد و نور خورشید را به گل نتوان اندود.
ما از گرامیداشت مصدق قصد بت تراشی نداریم زیرا او خصلت بت شکنی داشت و بت شکن راستین خود نباید بت بشود. ما مصدق را عاری از نقص و مبرّا از خطا نمیدانیم اما میدانیم که حاصلجمع گفتار و رفتار و عملکردش او را در تاریخ سیاسی معاصر نماد یک پیشوای ملی قرار داده و این سکّه در دنیا به نام او ضرب شده است.
او یک ایرانی اصیل و مسلمان راستگو بود که جز به حفظ مصالح مردم نمیاندیشید و همچون پیشوایش حضرت علی علیهالسلام از اسراف در بیتالمال جداً پرهیز داشت و در هزینههای دولتی گاهی از صرف مال خود دریغ نمیکرد.
اینک جبهه ملی که خاستگاه افکار و اهداف مصدق و پرچمدار ملی کردن صنعت نفت بوده، دنبالکننده نظریات و آمال ملی وی در انطباق با مقتضیات زمان است. جبهه میداند که امروز در دنیا چه میگذرد و جهان امروز چه مقتضیاتی دارد و غافل نیست که سیاست نامنطبق با اوضاع و احوال زمان چه زیانهایی در بردارد و واقعیتهای زمانی را در به کرسی نشاندن افکار و مقاصد نمیتوان نادیده گرفت.
جبهه ملی حکومت را از آن ملت میداند و جز با ارادهی ملی هیچگونه حکومتی را به رسمیت نمیشناسد و مشروعیت هر حاکمیتی را موکول به تأیید ملت میشمارد.
ما اشتراک در سرنوشت و مقررات ملت را مستلزم وجود تشکلهای صنفی، دانشجویی، سندیکاهای کارگری، کانونهای فرهنگی، شوراها و نهادهای مدنی و اجرای تام و تمام قانون میدانیم. نسبت به حال و آیندهی جوانان کشور معتقد به ایجاد تسهیلاتی تأمین کننده برای رفاه و آسایش آنان هستیم. به جوانان مملکت که مایهی امیدواری آینده هستند باید میدان داد تا نیرو و فکر و توان خود را با خیال آسوده به کار اندازند و ریشهی زبونی و نیاز و سرگشتگی را خشک سازند. تأمین استقلال دانشگاه و رسیدگی به احوال دانشجویان از اهمّ کار هاست. ما انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را به طور مستقیم حق ملت میشماریم و هرگونه نظارت قیممآبانه را در سلب آزادی انتخاب که حق مردم است، به هیچ روی نمیپذیرم؛ پیرایش قانون اساسی را نیز از تضادها و کاستیها طلب میکنیم.
صحت و درستی آنچه را سالهای متمادی جبههی ملی برای اتخاذ روشهای صحیح به منظور حفظ و صیانت حقوق ملت و سربلندی کشور گفته و نوشته است اکنون به ثبوت رسیده و روشنفکران این زمان همان را میگویند و همان را درست میخوانند. و انتخابات دوره ی ششم مجلس گواه صادق بر این مدعاست.
احتراز از خشونتگرایی و استبداد و طرد قدرتهای جنبی و آشوبطلب و فشار که باعث آزارمندی و ایجاد بینظمی میشود و موجب بیزاری و تنفّر جامعه میباشد و نیز اجرای بی چون و چرای قانون و پاکسازی ادارات، خاصه دادگستری، از فساد و دستنشاندگی و احترام به اقتدار قوه قضاییه و قوه مجریه مورد تأکید ماست.
توسعهی سیاسی، که مستلزم همگامی با توسعهی اقتصادیست و همچنین جلوگیری از تورم و فراهم آوردن موجبات رفاه و معاش مردم است، باید سرلوحهی اصلاحات قرار گیرد. مدعیان اصلاح طلبی باید حسابرسی به ثروتهای بادآوردهی عناصر وابسته به حاکمیت و رفع اختلاف بسیار فاحش طبقاتی و چپاولگری در نهادها و مؤسسات دولتی و نیمهدولتی را جزء مهمترین وظایف خود بدانند و در ایفای این وظیفه کوتاهی نورزند.
دولت باید دربارهی پیگیری جنایات ننگبار و فجایعی که در ظرف این چند سال به وقوع پیوسته خودداری نکند و از حدوث امثال و مانندههایش که دامن نظام را آلوده میسازد به شدّت پیشگیری نماید. وقت ما کم است و سخن بسیار.
در پایان با این دو بیت عرایض خود را پایان میدهم:
پر آوازه میخواهم ایرانزمین / وزینروست بر وی ثناخوانیام
که هرکس که گوید تویی از کجا؟ / دلیرانه گویم که ایرانیام
تهیه کننده محترم برنامه چالش در تلویزیون ایران فردا
در برنامهای که جنابعالی تحت نام چالش سی وهفتم، در تاریخ دهم اسفند 99 از تلویزیون ایران فردا پخش کردید، دو تن ازمیهمانان برنامهی شما مطالب نادرست و بی پایهای را مطرح کردند که با احساس مسئولیت یک سخنران در رعایت صحت مطالبی که بر زبان میراند ، فاصله ای بسیار داشت. یکی از میهمانان شما، جبهه ملی ایران را که از روزهای اول پیروزی انقلاب با انحصار طلبی و واپس گرایی قدرتمداران برخاسته از انقلاب، مخالفت داشته و به مقابله برخاسته، تا آنجا که در سال 60 با چماق ارتداد روبرو شده است و با این حال با هزار افت و خیز و ایثار، به تلاش سیاسی خود ادامه داده و اهداف ملی خود را دنبال کرده است، با کمال بی انصافی و ناپختگی، جریانی در کنار جمهوری اسلامی معرفی میکند.
میهمان دیگر برنامه شما آقای ادیب برومند شخصیت فرهیخته نهضت ملی ایران را که از دوران نهضت ملی کردن نفت به دستور دکتر مصدق، موظف بوده که اشعار حماسی خود را از طریق رادیو به گوش مردم ایران برساند و به عنوان شاعر ملی ملقب شده است و از آن زمان تا هنگام وفات در راه مصدق و راه آزادی و استقلال ایران در شورای مرکزی جبهه ملی وحزب ایران، تلاش نموده، به نام فردی که مشغول کتاب بازی با رهبری بوده معرفی میکند و بعد از دبیر کل محترم حزب ملت ایران به عنوان یکی از رهبران جبهه ملی ایران نام میبرند، در حالی که با تمام همسویی و هم فکری که در بسیاری از زمینهها وجود دارد اما از جهت سازمانی حزب ملت ایران از خرداد سال 58 یعنی از 42 سال قبل رابطه تشکیلاتی با جبهه ملی ایران ندارد.
سپس نام دو نفری را که از آبان 97 از جبهه ملی خارج شده و رابطه تشکیلاتی با این سازمان ندارند همراه نام رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به عنوان احیاء کنندگان این سازمان، در کنار هم قرار می دهد. همگی این موارد نادرست و غیر واقعی است.
خواهشمند است بر طبق مقررات و قوانین شناخته شده برای رسانههای عمومی، این تذکر را در اولین برنامه چالش جهت تنویر افکار عمومی منتشر فرمایید .
با احترام – روابط عمومی جبهه ملی ایران
هفدهم اسفند 1399
تهیه کننده محترم برنامه چالش در تلویزیون ایران فردا
در برنامه ای که جنابعالی تحت نام چالش سی وهفتم ، در تاریخ دهم اسفند 99 از تلویزیون ایران فردا پخش کردید ، دو تن ازمیهمانان برنامه ی شما مطالب نادرست و بی پایه ای را مطرح کردند که با احساس مسئولیت یک سخنران در رعایت صحت مطالبی که بر زبان می راند ، فاصله ای بسیار داشت . یکی از میهمانان شما ، جبهه ملی ایران را که از روزهای اول پیروزی انقلاب با انحصار طلبی و واپس گرایی قدرتمداران برخاسته از انقلاب ، مخالفت داشته و به مقابله برخاسته ، تا آنجا که در سال 60 با چماق ارتداد روبرو شده است و با این حال با هزار افت و خیز و ایثار ، به تلاش سیاسی خود ادامه داده و اهداف ملی خود را دنبال کرده است ، با کمال بی انصافی و ناپختگی ، جریانی در کنار جمهوری اسلامی معرفی می کند و میهمان دیگر برنامه شما آقای ادیب برومند شخصیت فرهیخته نهضت ملی ایران را که از دوران نهضت ملی کردن نفت به دستور دکتر مصدق ، موظف بوده که اشعار حماسی خود را از طریق رادیو به گوش مردم ایران برساند و به عنوان شاعر ملی ملقب شده است ، و از آن زمان تا هنگام وفات در راه مصدق و راه آزادی و استقلال ایران در شورای مرکزی جبهه ملی وحزب ایران ، تلاش نموده ، به نام فردی که مشغول کتاب بازی با رهبری بوده معرفی می کند ، و بعد از دبیر کل محترم حزب ملت ایران به عنوان یکی از رهبران جبهه ملی ایران نام میبرند ، در حالی که با تمام همسویی و هم فکری که در بسیاری از زمینه ها وجود دارد اما از جهت سازمانی حزب ملت ایران از خرداد سال 58 یعنی از 42 سال قبل رابطه تشکیلاتی با جبهه ملی ایران ندارد . و سپس نام دو نفری را که از آبان 97 از جبهه ملی خارج شده و رابطه تشکیلاتی با این سازمان ندارند همراه نام رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به عنوان احیاء کنندگان این سازمان ، در کنار هم قرار می دهد . همگی این موارد نادرست و غیر واقعی است . خواهشمند است بر طبق مقررات و قوانین شناخته شده برای رسانه های عمومی ، این تذکر را در اولین برنامه چالش جهت تنویر افکار عمومی منتشر فرمایید .
با احترام – روابط عمومی جبهه ملی ایران
هفدهم اسفند 1399
زنـان کشور ما در حالی به استقبال چنین روز شکوهمندی میرونـد تلاش مداوم آنان برای احقاق حقوق زنان و پیشرو بودنشان در راه ازادی و دموکراسی و حقوق بشر مورد تایید همگان قرار دارد.
سازمان زنان جبهه ملی ایران ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن روز هشتم مارچ بر این باور است که که به رغم هزارتویی که دهه ها زن ایرانی را به دلیل حاکمیت قوانینی که به دلیل تعابیر و برداشت های متفاوت و متناقض درچمبره خود محبوس گردانیده، امروزه شیرزنان و شیردختران این سرزمین بیش از هر زمان دیگری توانسته اند نسبت به حقوق فردی و مدنی خود آگاهی یافته و در راستای تحقق آنها گام های مثبت ، هر چندتدریجی، بردارند.
اکنون بانوی ایرانی به آن درجه از بینش و آگاهی اجتماعی رسیده که حقوق انسانی خود را نه درمطالبات برابرخواهانه و فمینیستی بلکه در تلاش برای ثبت برابری آحاد یک جامعه فارغ از قومیت، نژاد، مذهب ، رنگ و زبان و بر اساس معیارها و موازین حقوق بشری در مقابل بسیاری از قوانین مدنی حاکم بر جامعه خود طلب کند.
هنگامی که سخن از حقوق برابر به میان می آید بایستی به شرایط برابر و مساوات در برابرقانون و در قانون و مقررات تاکید نمود با تمام وجه تمایزی که در میزان پیشرفت و توسعه یافتگی جوامع مختلف وجود دارد و مسلما عوامل فرهنگی و اقتصادی در آن موثر می باشد، اما وجوه مشترک در میان مطالبات زنان در جوامع مختلف نرخ قابل توجهی از خود نشان می دهد. در میان بارز ترین آنها می توان به میزان بالای قربانی شدن زنان به دلیل انواع رفتارهای خشونت آمیز فردی و اجتماعی، و نیز قرار گرفتن در تیررس نگرش جنسیتی و و نگاه مبتنی بر زن به عنوان جنس دوم، اشاره نمود
سایر عوامل قابل تامل عبارتند از توسل بزور درباب تحمیل آداب و سنت های ناروا از طریق مصادره حق آزادی رای و اندیشه ، بخصوص در اخذ تصمیمات فردی تا جنس زن نتواند سرنوشت و آینده خویش را بدست خود تعیین و رقم زند، نادیده گرفتن تا پایمال شدن حقوق زن در برابر همسر و اولاد، اعمال تبعیض در گزینش و انتخاب شدن دررده های متفاوت تحصیلی و حرفه ای در شرایط مساوی با مردان، نبود قوانین حمایتی به هنگام بروز بحران های فردی و اجتماعی، و بسیاری معضلات دیگر که زنان جهان طی دیکته ای نانوشته برای رفع آنها بطور یکسان مبارزه ای ستودنی بعمل می آورند. بدون شک درعصر تکنولوژی جوامع به سرعت برق آسایی از یکدیگر تاثیرپذیر بوده و در هر کجای گیتی تعدادی ازاین مبارزات برای دستیابی ، احیا، بازخوانی ، و نهایتا تثبیت حقوق منطقی و مستدل زن در جامعه به بار نشیند سایر جوامع زنان نیز به تدریج بهره مند شده و منتفع خواهند شد.
البته مطلقا نبایستی تفاوت در رشد اجتماعی و میزان پختگی در شعور و اندیشه، به موازات افزایش ضریب هوش اجتماعی و نیز ظرفیت فردی، در میان زنان برخاسته از بسترهای مختلف فرهنگی رانادیده گرفت. بدیهی است دستیابی به حق های بنیادی بر اساس موازین حقوق بشری، که در راس آنها برخورداری از مساوات در برابرقوانین و در قانونها و مقررات یکسان حاکم بر جامعه قرار دارد، برای زنان محصور در جوامع بسته و سنتی به مراتب دشوار تر و پر هزینه تر است. اما نه تنها غیر ممکن نیست بلکه همین دشواری راه است که زنان حاضر در چنین جوامعی را در دستیابی به اهداف منطقی خود راسخ تر و مصمم تر می سازد. رشد و تعالی زنان درکشور خود ما طی سالهای بسیار سنگین و سهمگین اخیر خود مثال زدنی است. در حالیکه طی سالهای اخیر بسیاری از قوانین و مقررات حاکم بر جامعه راه را برای بازگشت نا مبارک بسیاری از آداب و سنت های که می رفتند تا منسوخ شده و به فراموشی سپرده شوند،هموار نموده و راه را برایعبور زنان از واپس گرایی بسوی تعالی بسیار سخت نمودند اما زنان کشورما با تلاش و درایت در همه عرصه ها توان خود را به رخ جهان و جهانیان کشیده اند.
زن ایرانی امروز با حضور چشمگیر پشت نیمکت های دانشگاهی،دستیابی به موفقیت های چشمگیر و حتی برتری های علمی ، هنری ، ورزشی بیش از هر زمان متکی به نفس خود گردیده است. بانوی ایرانی امروز با فعالیت های چشمگیر خود از مشارکت در فعالیت های سازنده اجتماعی در داخل تا حضور در فستیوال های علمی و هنری در خارج ، و نهایتا فریاد زدن مطالبات خود در کف خیابان ها خود را بیش از همیشه به خویش ثابت نموده است. شیر زن ایرانی ، دیگر به استعداد و توان خود واقف است! می داند چه می خواهد و از چه بیزار است! و نیک می داند که باصبوری و خردورزی ، و در پیش گرفتن پندار و کرداری عاقلانه، بدون کپی برداری کورکورانه و گمراه کننده ، اما در تلاشی گروهی و خستگی ناپذیر خواهد توانست در آینده ای نه چندان دور دوشادوش همنوعان مرد خود، و پرهیز از تزلزل و گمراهی هویت خویش آینده ای بر اساس حقوق بشر، دموکراسی را در حاکمیتی ملی برای جامعه خود رقم خواهدزد.
روز جهانی زن بر زن ایرانی و تمامی زنان جهان فارغ از هر گونه تبعیضی مبارک باد.
سازمان زنان جبهه ملی ایران
تهران – هیجدهم اسفند1399
برابر با هشتم مارچ 2021
چهاردهم اسفند99، پنجاه وچهارمین سالروز در گذشت دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران است. او در زمان انقلاب مشروطیت در دوران جوانی و در سن 24 سالگی ، در جرگه آزادیخواهان ، حضوری فعال داشت. در سال 1299 با کودتای سوم اسفند رضاخان و سید ضیاء به اعتراض برخاست و دعوت کودتاچیان برای وزارت در کابینه کودتا را رد کرد . در روز نهم آبان 1304 در مجلس پنجم ، در کسوت نمایندگی مجلس با سلطنت رضا خان به دلیل دور شدن کشور از حاکمیت ملی و آزادی ، شجاعانه مخالفت کرد . و تا شهریور1320 و سقوط رضا شاه در تبعید یا زندان به سر برد . پس از دوره رضا شاهی، او در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اول مردم تهران به صندلی مجلس تکیه زد و در همین مجلس بود که با سخنرانی ها و اتخاذ مواضع درست و سنجیده، بیش از پیش، در جایگاه یک رهبر ملی قرار گرفت. در سال1328 با بنیانگذاری سازمان جبهه ملی ایران و شرکت در انتخابات دوره شانزدهم مجلس ، موفق به ورود در مجلس گردید و در همین دوره مجلس بود که با قبول ریاست کمیسیون ویژه نفت، قانون ملی کردن نفت را تدوین و به تصویب مجلس رسانید. در هفتم اردیبهشت 1330 او برای اجرای قانون ملی کردن نفت مسئولیت نخست وزیری را پذیرفت و دولت ملی را تشکیل داد. او در دوران کوتاه دوسال و چهارماه نخست وزیری خود علاوه بر اجرای قانون ملی کردن نفت گام هایی بلند و باور نکردنی در جهت انجام اصلاحات و توسعه و پیشرفت جامعه ایران برداشت . تا آنجا که قدرت های جهانی وجود دولت ملی و مستقل او را تاب نیاوردند و با کودتای ننگین 28 مرداد 32 دولت ملی او را سرنگون ساختند و پس از آن محاکمه و زندان وحصر تا پایان عمر در روز 14 اسفند1345 و دفن شدن در اطاقی که زندگی می کرد ، برای آن مرد بزرگ تاریخ رقم خورد.
دکتر مصدق در تمام طول زندگی جز با صداقت و راستی با مردم رفتار نکرد . او هرگز به مردم دروغ نگفت و به آن ها وعده بیجا نداد و در صدد فریب آن ها بر نیامد. او به آزادی و استقلال تا بن دندان اعتقاد داشت و این اعتقاد را درمقام عمل نشان داد . او به حق ، آزادی و استقلال را مادر تمام پیشرفت ها و توسعه ها می دانست . او درستکار و پاک دست بود و در حوزه مدیریتش هیچگاه اجازه نا پاکی و فساد را به هیچکس نداد. او به هیچ قدرت و ابرقدرتی باج نداد و خصومت بیهوده هم نورزید . او خواهان دوستی و تعامل توام با احترام متقابل با همه جهانیان بود. اوبرای حفظ منافع ملی با صراحت و شجاعت اظهار نظر و اعلام موضع می کرد. او درمقابل منافع ملی ، منافع شخصی خود را نمی شناخت. او با وجود تدین با اختلاط دین با حکومت به شدت مخالف بود. نگاهی به افکار و اندیشه ها و عملکرد مصدق نشان میدهد که نباید تنها به مصدق به عنوان یک شخصیت ملی و میهن دوست و منزه نگریست. بلکه باید طرز تفکر و عملکرد مصدق را سرمشق و الگویی برای نجات امروز میهن و رفاه وسعادت ملت ایران دانست . امروز در شرایطی که در این سرزمین آزادی وحقوق انسانی ملت به کلی پایمال شده ، استقلال و منافع ملی توسط قدرت های بیگانه مخدوش گشته ، حقوق ما در دریای مازندران نا دیده گرفته شده ، امکان استفاده از پایگاه های نظامی ما به نیرو های اجنبی دیده شده و حتی انتخاب یک رئیس جمهور در آمریکا میتواند تمام شئون سیاسی و اقتصادی کشور ما را تحت تاثیر قرار دهد و از عدالت اجتماعی کمترین اثری به چشم نمی خورد. آری امروز راه نجات ایران راه آزادی، استقلال و عدالت یعنی همان راه مصدق است.
تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران
چهاردهم اسفند 1399